عید قربان با نماز و عبادتش، با ذکر و دعایش، با قربانى و صدقات و احسانش، بسترى براى جارى ساختن مفهوم عبودیت و بندگى است و فصلى است براى قرب یافتن مسلمانان به خداوند آن هم در سایه عبودیت و اطاعت، و اینها نشانه و گواه مسلمانى آن پدر و پسر و شاهد صدق آن دو عزیز الهى در قلمرو بندگى بود پس عید قربان فصل فدا کردن عزیزها در آستان عزیزترین است یعنى خداى متعال.
عید قربان، عید شرافت بنی آدم است و کرامت انسانی اش ، جشن رها شدن از قید پدرانی است که جان فرزند خویش را نذر قربان گاه معشوق می کردند، عید قربان روز ثبوت و اثبات عشق و تسلیم است روزی است که انسان در برابر معشوق، هیچ بودن همه چیز را می پذیرد، خود و همه چیز را فدای او می کند و «تعبّد» را که نتیجه عرفان، شهود و دیدن یار است، به معرض دید می گذارد .
الهی! حج درونی ام را به قربانی کردن نفس پایان ده تا اسماعیل وجودم را که در من به ودیعه نهاده ای ، باهمان معصومیت کودکانه به دیدار تو آورم چرا که عید قربان ?پاک ترین عیدها است، عید سر سپردگی و بندگی به درگاه معشوق است، عید قربان، پیام آور ایثار و فداکاری، جشن رهایی از اسارت نفس و شکوفایی ایمان، عید عبادت و بندگی و اطاعت شایسته از پروردگار تواناست، عید پیروزی وظیفه و اوج تجلی روح ایثار است، عید نزدیک شدن دلهایی است که به قرب الهی رسیده اند، و روز ثبوت و اثبات عشق و تسلیم است.
آنچه انسان را به خدا نزدیک مى سازد، اطاعت است و عبودیت و آنچه دور مى گرداند غفلت است و معصیت و اگر ما، پاى خلاف، از مرز طاعت فراتر ننهیم و اگر با تیغ عصیان، دامن عصمت ندَریم و اگر دست تعدى به حرمات اللّه نگشاییم، آن روز، عید ما و عید راستین خواهد بود و برگزارى نماز عید در عید قربان در همین بستر معنوى است که جریان مى یابد و عید قربان مى تواند زمینه ساز رهایى ما از این گونه قیود و بردگى ها باشد تا به قلمرو بندگى خدا در آییم و خجستگى عید قربان نیز در همین نهفته است.
عید قربان جلوه گاه تعبد و تسلیم محض است، فصل قرب یافتن مسلمانان به معشوق، در سایه عبودیت و بندگی است لذا یکی از رمز و رازهای عید قربان از همه چیز گذشتن خویش است که فلسفه آفرینش انسان و روحیه تعبد تسلیم و سیر کمال انسانی را تنظیم می کند.
در روز عید قربان باید معلوم شود که عشق و ایمان ما، در چه مرتبه ای و آروزی وصل در چه حدی است و تا چه اندازه ای به تعبد و تسلیم دست یافته ایم، عید سربلند بیرون آمدن از امتحان عبودیت است و این از اسرار این عید است پس در این روز ما نیز منیت ها و خودهواهی ها را در مسلخ عشق و بندگی خدا قربانی می کنیم.
هرگاه انسان بر سر دو راهی غریزه و وظیفه قرار گرفت و غریزه را انتخاب کرد، به سوی حیوانات گرویده بلکه از حیوانات هم پست تر شده است، چون از عقل و فکر و رهنمودهای انبیا استفاده ننموده است ولی همین که انسان در این دو راهی خطرناک وظیفه را انتخاب نمود و در خط ملائکه و پاکان قرار گرفت آن را عید می گیرد.
عید قربان، عید عارفان است، جان باختن و قربانی کردن جان خویش در پای معشوق است و نماد ظاهری آن ایام حج است که حج گذار برای کامل شدن عبادت خود و فدا شدن در پای محبوب، نفس خویش را قربانی میکند، در این روز حج گزار، اسماعیل وجودش را، یعنی هر آنچه بدان دلبستگی دنیوی پیدا کرده است را قربانی میکند تا سبک بال شود، روز عید قربان است و بنده عاشق در منا است، و اسماعیلش را به قربانگاه آورده است ولی فقط خود میداند که اسماعیلش کیست یا چیست، هر که هست و هر چه هست، باید برای قربانی ذبح کند قربانی کردن همه آرزوهای پوچ دنیوی است تا خود را برای سفری بزرگ آماده کند.
رها شدن از تعلقات و ذبح کردن تمنیات در پیش پاى اراده و مشیت الهى، درس بزرگ دیگرى از عید قربان است، باید نفس اماره را در مسلخ ایمان و اطاعت خدا ذبح کرد تا به خلوص و رهایی رسید، باید تیغ اراده و عفاف بر حنجر نفسانیات نهاد و خون نفس اماره را ریخت و از شرّ این وسواس خنّاس نجات یافت و ثمرات اینگونه جهاد با نفس نیز، در عرصه هاى مختلف زندگى ظهور مى یابد و رهاساز انسان از دام، بردگى ها و وابستگى هاست.
اگر ابراهیم از تمام هستیاش چشم می پوشد و فرزند دلبندش را به قربانگاه میآورد، ایمان دارد به این که دست خدا با اوست، ای ابراهیم! رها ساز اسماعیلت را تا صله ی عطا در دامن وفای تو نهم ، و منی مسلخ عشق است، سرزمین طاعت و بندگی است و قربان تجسم سر تسلیم به فرمان دوست نهادن بیهیچ چون و چرایی، و این صحرا نقطه آغاز است برای روح و دلی که به جز خدا، هیچ معبودی را برنمیتابد و سر بر آستان بندگی هیچ ناخدایی نمیساید و تنها خداوند را به پرستش لب میگشاید.
مأموریت اصلی نه ذبح اسماعیل بلکه امتحانی بود که ابراهیم باید خود مسئولیت ذبح اسماعیلش را بر عهده گیرد و عشقی را فدای عشق برتر نماید و اسماعیلش نیز این مأموریت را به جان خریده و دلیرانه در راه معشوق فدا شود و چنین امتحان شدیدی برای ارتقاء به عالی ترین کلاس هستی لازم است، تا با آن ابراهیم بر قله ی بلند خلیل اللهی و قربانی کردن اسماعلیش صعود کند، بی آنکه اسماعیلش قربانی شود و اسماعیل نیز به مقام رفیع ذبیح اللهی ارتقاء یابد، بی آنکه گزندی بر وی رسد.
منی اولین قربانگاه عشق است، نزدیکترین نقطه به آسمان، از جای جای خاکش، عطر قدمهای فرشتگان میآید، منی قشنگترین آغاز داستان بلندِ عشق و جان بازی است و یقین و اخلاص، این صحرا، صحرای شوق است و این روز، روز تحولی در زندگی، روز اول آفرینش عشق به معبود، عرفات را میشناسی؟ از همان دقیقهای که مُحرم دیدار معشوق شدی، از همان سپیدهای که خویشتن را در حوله سپید احرام پیچیدهای تا در تلألو نور محض، به درگاه خدایت اظهار بندگی کنی و حالا که در عرفات، در روز عرفه، سر بر آستان نیایش گذاشتهای، میفهمی بندگی یعنی: «لا اله الاّ اللّه».
روز دهم ماه ذیالحجه مصادف با عید قربان از بزرگترین عیدهای مسلمانان است یادآور فداکاری و ایثار ابراهیم در راه رضای معبود و تسلیم و ایمان اسماعیل در قربانگاه عشق بود و گذاردن خنجر بر حنجره اسماعیل توسط ابراهیم خلیل و تردید نکردن وی و اطاعت اسماعیل نشانه و نماد وفادارى در قلمرو بندگى است.
عید قربان نماد رهایی از تعلقات است رهایی از هر آنچه غیرخدایی است عید قربان عید پیروزی وظیفه بر غریزه است ، آری، عید قربان روز پیروزی عقل و وحی بر هوی و هوس است، عید قربان عید نزدیک شدن دل هایی است که به قرب الهی رسیده اند، عید قربان عید بر آمدن روزی نو و انسانی نو است ، بارالها! نفس خویش را در هر لحظه رمی جمرات می کنم تا هر آنچه جز تو در توسط تجسم شود محکوم به نابودی باشد.
عید قربان، پیام آور ایثار و فداکاری، جشن رهایی از اسارت نفس و شکوفایی ایمان، عید عبادت و بندگی و اطاعت شایسته از پروردگار تواناست، عید پیروزی وظیفه و اوج تجلی روح ایثار است، عید نزدیک شدن دلهایی است که به قرب الهی رسیده اند، و روز ثبوت و اثبات عشق و تسلیم است.
عید یعنی بازگشت، بازگشت به خود و به حقیقت هستی، عید انسانها روزی است که بازگشت کنند به آنچه که حقیقتاً از آن هستند و باید باشند، بدین معنی که عید واقعی و شادی حقیقی آن وقتی است که انسان بتواند رضای خدا را به دست بیاورد و به ماهیت وجودی خود پی برده، آنطور که بایسته است حقوق همنوعان خود را رعایت نماید، از تبعیض و ریا بپرهیزد و بدون هیچ حب و بغضی به شعور فرد فرد انسان های اجتماعش احترام قائل شود.
امروز باید به گونه ای عمل کنیم و به نوعی از آزمایش و امتحان به درآییم که ابراهیم علیه السلام وار و اسماعیل علیه السلام وار عشق و تسلیم را به نمایش بگذاریم، امروز باید خاطره عشق و ایثار حضرت ابراهیم علیه السلام و حضرت اسماعیل علیه السلام و حضرت هاجر علیهاالسلام را تجدید کنیم، امروز باید معلوم شود که عشق و ایمان ما، در چه مرتبه ای و آروزی وصل در چه حدی است و تا چه اندازه ای به تعبد و تسلیم دست یافته ایم.