مردمان عزیز بدانید که خداوند پنج چیز را در پنج چیز دیگر نهاده است ولی مردم آن را در پنج چیز دیگر می طلبند پس آنان آن را نمی یابند:
پروردگار رضایت و خشنودی خویش را در خشم با نفس سرکش نهاده و مردم آن را در رضایت نفس می جویند و نمی یابند.
خدا عزت را در فرمانبرداری خویش نهاده و مردم آن را در خدمت به ثروتمندان می جویند و به آن نمی رسند.
خداوند علم را در کوشش و سختی نهاده ولی مردم آن را در آسایش و راحتی می طلبند و نمی یابند.
خداوند ثروت و بی نیازی را در قناعت نهاده و مردم آن را در کثرت مال می جویند و نمی یابند.
و سرانجام اینکه پروردگار لذت و راحتی مطلق را در بهشت نهاده و انسان آن را در دنیا می جوید پس به آن نمی رسد.
آری مردم عزیز این است آنچه که سختی شب و روز این دنیا را با آن بر خود هموار می کنم.
داود نبی (ع)
جبهه دُب حردان
اینجا جبهه دب حردان نزدیکی های اهواز است تاریخ نهم اردیبهشت ماه سال 1361 است سه روز مانده به عملیات مرحله دوم بیت المقدس که هدف گرفتن جاده خرمشهر اهواز بود ساعت حدودا دو و نیم ظهر و بعد از ناهار بود که به همه گروهان سریع دستور عقب نشینی دادند توضیح اینکه چند روز قبل بچه ها آنجا را از بعثی ها گرفته بودند ولی ارتفاعاتش را نتوانستند کامل بگیرند برای همین آنها بر ما تسلط داشتند و صرف نمی کرد برای این منطقه کوچک شهید بدهیم هر کسی چیزی می پرسید و چون فرمانده ام همراهم نبود گیج شده بودم من معاون فرمانده گروه 22 نفری خودمان بودم ولی فرمانده گروه جهانگیر افخمی که بچه سبزوار بود را پیدا نمیکردم همیشه این ور اون ور میرفت و من چون سواد داشتم معاون فرمانده شدم آن زمان اول انقلاب بیشتر ار هشتاد درصد مردم بی سواد بودند خلاصه یکی سی سالش بود یکی 25سالش بود اصلا هر چی می گفتم گوش نمی کردند خلاصه دو تا نفربرها آمدند ما را ببرند دوستی داشتم به نام جواد احمدی بچه انابد بردسکن بود من که داشتم سریع وسایل و لوازم خودم را بر می داشتم یک دفعه جواد با صدای بلندی گفت داریوش! من سریع برگشتم ببینم چی شده که یک عکس در اون لحظات حساس از من گرفت که همین تک عکس من از جبهه ام شد و بهترین عکس جبهه ام شد تانک های عراق دور بودند ولی خمپاره هایشان چند تا از بچه ها را زخمی کرد همه ما سریع سوار شدیم و به سرعت ما را به یک پادگانی بردند در داخل اهواز که شهید بزرگوار حسن باقری داوطلب برای شب حمله می خواست و من هم رفتم دستم را بردم بالا ولی شهادت نصیبم نشد خوشا به حال شهدا آنها به هر چه می خواستند و لیاقتش را داشتند رسیدند.
توضیح: اگر خواستید خاطرات جبهه ام که خیلی خیلی خلاصه وار در بیست صفحه نوشتم را بخوانید به لینک زیر بروید.
مرز میان حق و باطل یک تار موست گاه عمری سر به سجده گذاشتن و نماز خواندن با خوردن یک خرمای غصبی بر باد می رود از همین رو باید در زمان رای دادن هوشیار بود باید بیشتر مواظب بعضی نیات خیر بود چرا که شیطان همیشه در کمین نیات خیر است جائی انسان را به تله می اندازد که فکر می کنی از تو دور است ولی همیشه قدمی هست که ناخواسته به راه شیطان می رود و زبانی که ندانسته به جای او فرمان می دهد باید با رای دادن درست و انقلابی این قدرت را به کسی بدهیم که سوابق اش طرز زندگی اش ثروتش افکار و گفتار و اعمالش بازگو می کند چون این قدرت اگر برای خدمت به محرومان به کار گرفته شود زیباست.
تنها خواسته بچه های انقلابی این است تا خدا وسیله ای برایشان قرار دهد تا در وقت سختی بتوانند دین خدا را یاری دهند این انقلابی ها هستند که مرد ایمان و عمل هستند و در این زمانه ما تنها تفکر انقلابی است که می تواند ادامه راه پر اقتدار جمهوری اسلامی و یگانه راه نجات اقتصاد ایران باشد.
باید عوامل قدرت انقلاب را بشناسیم و بدانیم به چه کسانی رای دهیم چون این قدرت و مقام اگر در خدمت به محرومان به کار گرفته شود زیباست برای مردم ایران آزادی، استقلال، عزت و احترام، نفی سلطه طلبی و ظلم ستیزی چیزهائیست که به اندازه خود زندگی اهمیت دارد.
انقلابی بودن یعنی مردم را در جهت آرمان های والای انسانی الهی به حرکت در آوردن، تفکر انقلابی مدیون انقلابی است که امام راحل پرچمدار آن بود تفکری که سرمشق حال و آینده ماست، در این زمانه ما تفکر انقلابی نداشتن و با تفکر انقلابی کار نکردن نه می تواند ضامن تداوم امنیت باشد و نه ضامن بهبود اقتصاد کشور زیرا انقلابی بودن چنان قدرتی به انسان می دهد که می توان برای مذاکره با ابرقدرت ها پیش شرط گذاشت.
این تفکر انقلابی است که می تواند به یک انسان کمک کند هر مشکلی که ذهن او را به خودش مشغول کرده را کاملا حل کند، انقلابی بودن یک جز مهم از بزرگواری یک انسان است که متاسفانه برخی سازش کاران فاسد درون دولت روحانی از داشتنش محروم اند.
59وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّکُمْ وَ آخَرینَ مِنْ دُونِهِمْ لا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ یَعْلَمُهُمْ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَیْءٍ فی سَبیلِ اللَّهِ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَ أَنْتُمْ لا تُظْلَمُونَ60
شما مؤمنان باید براى مقابله با کافرانى که پیرامون شمایند آنچه در توان دارید از نیروى رزمى و اسبان بسته (آماده نبرد) فراهم آورید تا بدین وسیله کسانى را که دشمن خدا و دشمن شمایند بترسانید و اندیشه هجوم به مسلمانان را از آنان سلب کنید و نیز باید براى مقابله با دشمنان دیگرى که غیر از اینانند و شما از آنان بى خبرید و خدا به وجودشان آگاه است نیروى رزمى آماده کنید و بدانید که هر چیزى را در راه خدا هزینه کنید بى کم و کاست به شما بازگردانده مى شود و بر شما ستم نخواهد شد. قرآن کریم سوره انفال آیه 60
ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ یَکُ مُغَیِّراً نِعْمَةً أَنْعَمَها عَلی قَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ وَ أَنَّ اللَّهَ سَمیعٌ عَلیمٌ53کَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ کَذَّبُوا بِآیاتِ رَبِّهِمْ فَأَهْلَکْناهُمْ بِذُنُوبِهِمْ وَ أَغْرَقْنا آلَ فِرْعَوْنَ وَ کُلٌّ کانُوا ظالِمینَ54إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الَّذینَ کَفَرُوا فَهُمْ لا یُؤْمِنُونَ55الَّذینَ عاهَدْتَ مِنْهُمْ ثُمَّ یَنْقُضُونَ عَهْدَهُمْ فی کُلِّ مَرَّةٍ وَ هُمْ لا یَتَّقُونَ56فَإِمَّا تَثْقَفَنَّهُمْ فِی الْحَرْبِ فَشَرِّدْ بِهِمْ مَنْ خَلْفَهُمْ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ57وَ إِمَّا تَخافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِیانَةً فَانْبِذْ إِلَیْهِمْ عَلی سَواءٍ إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْخائِنینَ58وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذینَ کَفَرُوا سَبَقُوا إِنَّهُمْ لا یُعْجِزُونَ59وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّکُمْ وَ آخَرینَ مِنْ دُونِهِمْ لا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ یَعْلَمُهُمْ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَیْءٍ فی سَبیلِ اللَّهِ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَ أَنْتُمْ لا تُظْلَمُونَ60وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها وَ تَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمیعُ الْعَلیمُ61
53) این کیفر بدان سبب است که کافران مکه با خدا و رسولش به ستیزه برخاستند و بدین سبب شایستگى نعمت را از خود سلب کردند و خداوند نعمتى را که بر قومى ارزانى داشته است به محنت و عذاب تبدیل نمى کند تا این که آنان خود، آنچه را در دل دارند دگرگون سازند و با کفر و ناسپاسى خویش قابلیّت نعمت را از خود سلب نمایند و نیز بدان سبب است که خدا شنونده فریادخواهى مسلمانان و آگاه به نیازهاى آنان است.
54) آرى شیوه آنان همچون شیوه فرعونیان و کسانى است که پیش از آنان بودند که آیات پروردگارشان را دروغ انگاشتند پس ما آنان را به سزاى گناهانشان هلاک نمودیم و فرعونیان را غرق کردیم و همه آنان مردمى ستمکار بودند.
55) بى تردید بدترین جنبندگان در نزد خداوند یهودیان مدینه اند که کافر شدند و به حدّى کفر در دل هایشان رسوخ یافته است که هرگز ایمان نمى آورند.
56) آن گروهشان که بارها با آنان پیمان بستى ولى هر بار پیمان خود را شکستند و از خدا پروا نکردند و این شیوه آنان است.
57) پس اگر در جنگ بر آنان دست یافتى که خواهى یافت چنان بر ایشان سخت گیر که مایه عبرت کسانى شوند که در پى آنانند و ترس و نگرانى بر آنان حاکم شود و دیگر براى نبرد با مؤمنان هم داستان نشوند، باشد که بفهمند پیمان شکنى و ستیزه جویى با مؤمنان چه فرجام شومى دارد.
58) و اگر از قومى که با آنان پیمان بسته اى بیم خیانت در پیمان دارى پیمانشان را به سویشان بیفکن و لغو آن را به ایشان اعلام کن تا شما و آنان در آگاهى از لغو پیمان یکسان باشید و بدان که اگر به آنان اعلام نکنى مرتکب خیانت شده اى و خداوند خیانتکاران را دوست نمى دارد.
59) کسانى که کافر شده اند مپندارند که با کفر و ستیزه جویى خویش بر خدا سبقت گرفته و بر او چیره گشته اند آنان نمى توانند خدا را ناتوان کنند چرا که کارهایشان از تحت اراده او خارج نیست.
60) شما مؤمنان باید براى مقابله با کافرانى که پیرامون شمایند، آنچه در توان دارید از نیروى رزمى و اسبان بسته ( آماده نبرد ) فراهم آورید تا بدین وسیله کسانى را که دشمن خدا و دشمن شمایند بترسانید ]و اندیشه هجوم به مسلمانان را از آنان سلب کنید[ و نیز باید براى مقابله با دشمنان دیگرى که غیر از اینانند و شما از آنان بى خبرید و خدا به وجودشان آگاه است نیروى رزمى آماده کنید، و بدانید که هر چیزى را در راه خدا هزینه کنید، بى کم و کاست به شما بازگردانده مى شود و بر شما ستم نخواهد شد.
61) و اگر به صلح تمایل داشتند تو نیز بدان روى آور و بر خدا توکّل کن و بیم نیرنگشان را نداشته باش که او شنونده سخن بندگان و دانا به اندیشه هاى آنان است.
آری خداوند تبارک و تعالی دستور آماده باش همه جانبه به ما مسلمانان در برابر دشمنان دستور تهیه هر نوع سلاح، امکانات، وسایل و شیوه هاى تبلیغى حتّى شعار و سرود را مى دهد که رعایت این دستورات سبب هراس کفّار از نیروى رزمى مسلمانان می شود.
رسول خدا (صلى الله علیه وآله) وقتى باخبر شد که در یمن اسلحه جدیدى ساخته شده شخصى را براى تهیه آن به یمن فرستاد از آن حضرت نقل شده که با یک تیر سه نفر به بهشت می روند: سازنده آن، آماده کننده آن و تیرانداز.
در اسلام حتی مسابقات تیراندازى و اسب سوارى و برد و باخت در آنها جایز شمرده شده تا آمادگى رزمى ایجاد شود.
ضمیر «لهم»، به کفّار و کسانى که در آیه قبل مطرح بودند و بیم خیانتشان می رفت بر می گردد یعنى در برابر دشمن که همواره احتمال خیانت او حتّى در صورت عهد و پیمان می رود آماده باشید.
جایگاه یک انسان را ایمانش تعیین می کند، نه نژاد نه مقام و نه ثروت، برای آنکس که ایمان واقعی دارد توانگری و فقر دو روی یک سکه اند، یک نفر رئیس جمهور یا وزیر یا ژن خوب است و دیگری یک راننده تاکسی یا لبو فروش و بی سواد، اما نزد خداوند تنها انجام درست و کامل وظیفه ای که خداوند بر دوش هر کدام از انسان ها نهاده مهم است، ارزش آدمی به عملکرد اوست نه مقام و رتبه ظاهری و یا ثروتش، چون ثروت واقعی هر انسانی هم میزان اخلاص اوست چیزی که فقط خداوند به اندازه آن واقف است.
فقط ادعای راه امام راحل را کردن شرط نیست، چون این تمامِ دِینِ امام بر گردن ما نیست، بلکه تداوم و ماندن بر راه انقلاب اصل است، ارزش انسان نزد خدا فقط میزان ایمان، عقل و شجاعت است نه چیز دیگر، نه نژاد نه ثروت و نه حتی فرزند یک شخص عالم بودن، زیرا فرزند یک عالم بودن نیز تضمینی بر گمراه نشدن یک انسان نیست همان گونه که یار امام راحل بودن، دلیلی بر انقلابی ماندن همه یاران امام راحل نشد.
باید راه واقعی امام راحل را ادامه داد امامی که خود را در محضر خدا می دید استقلال و منیَتی نه برای خود و نه برای دشمنان خدا نمی دید برای کدخداها کمترین حیثیتی قائل نبود لذا نه می ترسید نه مأیوس می شد و نه هرگز دچار غرور می گشت او ایمان داشت این انقلاب با اراده و کمک خداوند مکانی برای ظلم ستیزی و حمایت از مظلومان است تا به مومنان بشارت دهد و به ظالمان هشدار .
جایگاه یک انسان را ایمانش تعیین می کند، نه نژاد نه مقام و نه ثروت، برای آنکس که ایمان واقعی دارد توانگری و فقر دو روی یک سکه اند، یک نفر رئیس جمهور یا وزیر یا ژن خوب است و دیگری یک راننده تاکسی یا لبو فروش و بی سواد، اما نزد خداوند تنها انجام درست و کامل وظیفه ای که خداوند بر دوش هر کدام از انسان ها نهاده مهم است، ارزش آدمی به عملکرد اوست نه مقام و رتبه ظاهری و یا ثروتش، چون ثروت واقعی هر انسانی هم میزان اخلاص اوست چیزی که فقط خداوند به اندازه آن واقف است.
فقط ادعای راه امام راحل را کردن شرط نیست، چون این تمامِ دِینِ امام بر گردن ما نیست، بلکه تداوم و ماندن بر راه انقلاب اصل است، ارزش انسان نزد خدا فقط میزان ایمان، عقل و شجاعت است نه چیز دیگر، نه نژاد نه ثروت و نه حتی فرزند یک شخص عالم بودن، زیرا فرزند یک عالم بودن نیز تضمینی بر گمراه نشدن یک انسان نیست همان گونه که یار امام راحل بودن، دلیلی بر انقلابی ماندن همه یاران امام راحل نشد.
باید راه واقعی امام راحل را ادامه داد امامی که خود را در محضر خدا می دید استقلال و منیَتی نه برای خود و نه برای دشمنان خدا نمی دید برای کدخداها کمترین حیثیتی قائل نبود لذا نه می ترسید نه مأیوس می شد و نه هرگز دچار غرور می گشت او ایمان داشت این انقلاب با اراده و کمک خداوند مکانی برای ظلم ستیزی و حمایت از مظلومان است تا به مومنان بشارت دهد و به ظالمان هشدار .
تعریف ناقص از حقیقت و هستی جاهلیت مدرن انسان
بشر امروز وارث تمدنی است که از چند قرن پیش به نام روشنگری، انسان را به تاریکی مضاعف کشانده است تعریف ناقص از حقیقت و هستی ظلم بزرگ جاهلیت مدرن به انسان است این نگاه که مملو از تحقیرانسان است کرامت و آزادی واقعی او را نادیده گرفته و ابعاد شخصیتی انسان را محدود می کند در این نگاه حیات انسان در دوره ای کوچک خلاصه و حرکت به سوی کمال از او گرفته می شود در این نگاه انسان ها تنها از زاویه سود و زیان مادی اهمیت پیدا می کنند و ارزیابی می شوند و زن به عنوان نیمی از طرفیت جوامع انسانی نه تنها از این قاعده مستثنی نمی باشد بلکه بر او ظلمی مضاعف روا می شود نقش زن در رسالت بزرگ او برای تربیت انسان و جامعه بلکه با نگاهی ابزاری در خدمت نظام سرمایه داری قرار می گیرد این ارمغان جاهلیت مدرن است که متاسفانه مقولاتی از جنس سیاست و قدرت و فرهنگ و هنر را در ذیل این نگاه کوتاه و ناقص در حیات انسان ها قرار می دهند افرادی که سهام دار عمده شرکت های برده داری بودند در این نگاه به عنوان پدر آزادی معرفی می شوند چرا که توانسته بودند به عنوان دبیر انجمن مستعمرات کارولینای شمالی برده داری مدرن را تئوریزه نمایند و چپاول و غارت ملل ستمدیده را تحت اندیشه لیبرال دموکراسی توجیه نمایند.
مردم ایران با فریاد مرگ بر آمریکا نهضت بزرگ سید شهیدان و سرور اولیای خدا را زنده کردند فریاد مرگ بر آمریکا باور مردمی است که پیشوایشان آقا حسین بن علی علیه السلام است که با قیام خود در مقابل طاغوت درس سازندگی و کوبندگی به بشر داد و راه فنای ظالم و شکستن ستمکار را به فدایی دادن و فدایی شدن دانست، مرگ بر آمریکا قدرت حقی است که باطل را در هزاره بیستم تا ابد محکوم کرد و داغ باطل بودن باطل را بر پیشانی آمریکا گذارد.
مرگ بر آمریکا به همه نسل ها در طول تاریخ آموخت پیروزی بر سر نیزه ها به دست می آید مرگ بر آمریکا ثابت کرد که میشود باطل را در مقابل کلمه حق به شکست کشاند مرگ بر آمریکا راه مبارزه با ستمکاران تاریخ را به جهانیان آموخت مرگ بر آمریکا به همه آموخت که پیروزی در متن فداکاری و خون به دست می آید.
دویست و پنجاه سال عقب ماندگی صنعتی، نظامی و اقتصادی ایران که از سوی پادشاهان خود فروخته و سران استکباری و سلطه طلب جهان آن زمان که علیه مردم ایران به وجود آمده بود چیزی نبود که بتوان در عرض 42 سال بعد از انقلاب اسلامی به آن دست یافت چهل و دو سالی که چند سال آن در مصاف با تجزیه طلبان داخلی کور دل داخلی و هشت سال آن در دفاعی مقدس که از طرف اربابان صدام بعثی پشتیبانی می شد و در اوج تحریم های ظالمانه و پی در پی بر ملت ایران گذشته است همه اینها در اراده مردم ایران در فداکاری خون پاک شهدا و جانبازی ایثارگران و به مدد خواست و وعده الهی به تحقق رسیده است.
مذاکره ایران با آمریکا از طرف بعضی از افراد ساده لوح و مغرض خط سازشی است که در درون آن گرایش ها و اندیشه های متفاوتی وجود دارد که با خط اصیل انقلاب اسلامی ایران فاصله زیادی دارد.
بقیه در ادامه مطلب