مادرم برای من عین خوشبختی بود
و باز مادر، همیشه مادر، تا ابد مادر، ستون خیمه مادر، ای خدا مادر، محبتِ مادر، صبرِ مادر، مظلومیتِ مادر، مادرانی که معجزه گرند، مادر واژه ای به وسعت هستی ، مادرم برای من مثل یک خواب بود، یک خواب شیرین، او عین خوشبختی بود.
تنها دو روز در سال است که نمی تونی هیچ کاری بکنی یکی دیروز یکی فردا، گذر زمان هم جوانیمو گرفت هم عزیزان مو گرفت، انگار خواب بود وقتی به خودت میای می بینی همه چیز تموم شده ، همه چیز، از یک جایی به بعد مجبوری توی زندگیت باید با خاطراتت سر کنی، از یک جایی به بعد نگاه عاشقانه مادرت میشه بزرگترین حسرت زندگی ات، از یک جایی به بعد برای دیدن مادرت باید چشمهایت رو ببندی تا صورت با وقارش را در وجودت احساس کنی هر وقت آدم از عالم و آدم خسته میشه باید بره سر قبر مادرش، چه نیک زنی بود کلامش نیک، وجودش نیک، معرفت اش نیک.
مادر تو را برای دوست داشتن دوست می دارم
تو را به جای همه کسانی که نشناخته ام دوست می دارم
تو را به جای همه کسانی که دوست نداشته ام دوست می دارم
تو را برای اشکی که خشک شد و هیچ وقت نریخت دوست می دارم
تو را به خاطر لبخندی که محو شد و هیچ گاه نشکفت دوست می دارم
تو را برای عطر نان گرم ات، به خاطرِ خاطره هایت دوست می دارم
تو را برای شکست آرزوهای محال ام دوست می دارم
تو را به خاطر نابودی خیالات و توّهمات ام دوست می دارم
تو را به خاطر بوی لاله های وحشی دوست می دارم
تو را به خاطر گونهِ زرین آفتاب گردان و بنفشه ها دوست می دارم
تو را به جای همه کسانی که ندیده ام دوست می دارم
تو را برای لبخند تلخ لحظه ها و پرواز شیرین خاطره هایت دوست می دارم
تو را به جای همه کسانی که نمی شناخته ام دوست می دارم
تو را به اندازه ی همه ی کسانی که نخواهم دید دوست می دارم
تو را به اندازه قطرات باران ، به اندازه ستاره های آسمان دوست می دارم
تو را به اندازه خودت ، اندازه آن قلب پاکت دوست می دارم
تو را به جای همه روزگارانی که نمی زیسته ام دوست می دارم
تو را به جای تمام کسانی که دوست نمی دارم دوست می دارم
تو را به خاطر دوست داشتن دوست می دارم.
کمک گرفته از غزلهای سلیمان
تنھا پیامبری که رفتار و گفتارش بلافاصله نوشته می شد
برعکس تمامی پیامبران الهی، تنها خاتم الانبیاء حضرت محمد مصطفی (ص) تنھا پیامبری است که رفتار و گفته ھا و سخنانش بلافاصله نوشته می شد و اینک بعد از ھزار و چھارصد سال می فھمیم که چقدر احادیث و سخنانش دارای صحت، دقت و درستی است.
فقط یکی از بزرگترین دستاوردھای بسیار ارزشمند حضرت محمد (صلوات اله علیه) که تا آن زمان ھیچ کسی برای انسان ھای روی زمین نیاورده بود، آزاد کردن نعمت بزرگ خواندن و نوشتن و عالم گیر کردن علم و دانش در جھان آن زمان برای ھمه مردم عادی بود کلامی که حضرت محمد ( ص ) به کار میبرد مستقیما از قلب ھستی که ھمان آفریننده جھان است برخاسته بود که باعث شد مردم و گروندگان به او به حقایقی تازه در باره علت خلقت شان دست یابند که تا آن زمان کسی به آنھا نگفته بود حضرت محمد مصطفی (صلی االله علیه و آله) رسالتش دستورات ثابتی داشت برای ھمه اعصار و ھر آنچه را که او گفته است با فھم و ذوق ھمه انسانھای گذشته و آینده قابل درک و فھم است.
اگر میلیاردھا انسان عشق به حضرت محمد (صلی االله علیه و آله) را در دل دارند به این خاطر است که او ھیچ وقت از شمشیر برای پیشبرد کارھایش استفاده نمی کرد برای ھمین هم، ھیچ پادشاه و امپراطوری قدرتمندی در تاریخ جھان نیست که ھمچون آن عزیز مورد اطاعت و احترام قرار گرفته باشد.
دین مبین اسلام تنھا دینی است که ھر بشر آزاده و شرافتمندی به داشتن آن افتخار میکند و تنھا دینی است که خط بطلانی بر جھل و گمراھی بشر کشیده است.
از زمان آدم ابو البشر تا زمانی که اسرافیل در صور بدمد کسی به منزلت حضرت محمد (ص) نمی رسد و وجود اقدسش یگانه منبع فیض است و منجی آدمیان از ظلمات جھل.
کلام تاثیر گذار، درستی ، صداقت و حکمت ، تدبیر قاطع و بدیع حضرت محمد (صلی االله علیه و آله) بود که اسلام را در دنیا حتی بعد از وفاتش جھانگیر کرد و مردم مبھوت و مجذوب او می شدند.
حضرت محمد (صلی االله علیه و آله) حکم قرآن را که ھمان رحمت الھی و پاداش اخروی بود را به پرھیزکاران وعده می داد و در این میان این کتاب آسمانی قرآن کریم بود که معجزه الھی پیامبر را به مردم نشان داد.
خداوند در قرآن کریم می فرماید: ای پیامبر به امت بگو اگر از انس و جن جمع شوند و با پشتیبانی ھم خواسته باشند نظیر کلامی از این قرآن را بیاورند نخواھند توانست و این برای اعرابی با آن سنت کھن و سابقه والا که در عشق به شعر و شاعری داشتند حتی یک جمله ھم نمی توانستند بگویند که بتوان گفت از نظر شکل و معنی و محتوا با یکی از آیات قرآن برابری کند و قرآن معجزه پیامبر خاتم شد.
شکوفایی قانون پیامبر و سرعت گسترش اسلام بعد از ھجرت در شبه جزیره عربستان در کمتر از ده سال باعث شد مردم و گروندگان به او به حقایقی تازه در باره علت خلقت شان دست یابند که تا آن روز کسی درک نکرده و نشنیده بود و ھمین باعث شد مردم شیفته و محسور بزرگترین و شریفترین و با عظمت ترین مرد الھی قرار بگیرند.
اسلامی که حضرت محمد (صلی االله علیه و آله) از طرف خداوند برای بشریت به ارمغان آورده ھمیشه زنده و پویا است.
جھان خلقت در ھمه اعصار و دوران ھای خودش، کسی ھمچون حضرت محمد (ص) را که فصیح تر در زبان بلیغ تر در منطق و بزرگ تر در آفرینش باشد به انسانھا نداده است و چنین شخصی به حق سزاوار ھمه گونه احترام و اکرام است.
به گفته اندیشمندان و انسان شناسان جھان غرب و شرق حضرت محمد از مصلحانی است که به حقیقت خدمات بسیار ارزشمند و بزرگی به بشریت کرده است و ھمین فخر برای او کافی است که امتش را به نور حق ھدایت کرد و بی شک حضرت محمد (صلی االله علیه و آله) قانون گذاری خردمند سلطانی دادگستر و پیامبری برگزیده از میان ھمه پیامبران الھی بود از صفات حمیده ای برخوردار بود که او را به پیامبر رحمت و مھربانی تبدیل کرده بود.
عظمت حضرت محمد (صلی االله علیه و آله) چنان بزرگ بود که مردان و زنان بزرگی را ھمچون امیر مومنان حضرت علی (ع) و بانو و سرور زنان دو جھان عالم حضرت فاطمه الزھرا (سلام االله علیھا) را در دامان فضل و کمال خود پرورش داد.
تقاص از اسرائیل غاصب
برای تقاص از اسرائیل غاصب در شهادت اسماعیل هنیه ما نباید به قدرت موشک ها و پهبادهای خودمان نگاه کنیم باید به قدرت و اراده خداوند قادر مطلق نگاه کنیم، اگر قرار باشد ما عزت پیدا کنیم از پرتو این تجهیزات مان عزت پیدا نمی کنیم از پرتو حضرت حق عزت پیدا می کنیم، چرا که اگر موشک ها و پهبادها کارساز باشد، این قدرت خداوند است که می فرماید « وَ ما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ اللهَ رَمى » .
ما اگر بخواهیم عزت پیدا کنیم باید از خداوند و توسل به ائمه اطهار عزت بخواهیم، چرا که ما در پرتو موشک ها و پهبادها عزت پیدا نمی کنیم، فقط از طرف حضرت حق عزت پیدا می کنیم، چون برای حضرت حق قدم بر می داریم، و تمام کارهای خود را با نیت خدایی انجام می دهیم، ما با توکل به حضرت حق و توسل به ائمه اطهار قدم بر می داریم و آنچه خدا خواست همان می شود و نتیجه هر چی هم باشد خوب است انشالله، چون انتقام ما به خاطر رضای خداوند قادر متعال و توسل به ائمه اطهار است.
قطعا خون شهید بزگوار اسماعیل هنیه و خون مهندس ابو مهدی و خون حاج قاسم و خون تمام شهدای جبهه مقاومت در عراق و ایران و منطقه از خود شهدا برای دشمنان اسلام خطرناک تر است چون این خون هاست که باعث تکثیر فرهنگ جهاد و شهادت می شود.
درود و رحمات خداوند به شهیدان بزرگوار جهان اسلام، از شهادت مظلومانه اسماعیل هنیه نخست وزیر قانونی فلسطین و سرداران رشید اسلام حاج قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس و ابو مهدی مهندس معاون حشدالشعبی عراق و همه شهدای مخلص جبهه مقاومت باد، آنها به هر چه می خواستند و لیاقتش را داشتند رسیدند، روحشان شاد یادشان گرامی و راهشان پر رهرو باد.
اسرائیان ترسو و پست به همراه ارتش تروریستی آمریکا آتش افروزانی خوار و پست برای جنگ هستند، آنان مواضع خود را از دست نخواهند داد مگر با ضربه های پی در پی و ضربت هایی که استخوانهای آنها را در هم شکند، پروردگارا از تو می خواهیم که انقلاب اسلامی نشانه ای از قدرت تو بر روی زمین باشد.
انقلابی که در منطقه و جهان همچون عصای موسی (ع) به اژدهایی تبدیل شده و دشمنانش بچه مارها و چلپاسه هایی بی مقدارند که به زودی بلعیده خواهند شد و این رژیم عاصب و خونخوار برای همیشه به دریا ریخته خواهند شد.
چون امام خمینی (رضوان اله تعالی) به ما فرمودند : تمام کارهای خود را با نیت خدایی انجام دهید چرا که هرکاری که برای خدا بکنیم شکست نخواهیم خورد، چون دشمن ما دشمن خدا می شود، اگر مکر کند به خدا مکر کرده و طرف حساب او خداست.
بد حجابی و هوس چند ساعته
وقتی یک زن به باور اینکه دل آدم باید پاک باشد بد حجاب به خیابان می آید او دیگر نمی تواند مانع نگاه مردان هیز و هوس باز به کالبد تو خالی بدن خود شود و همه مردها این زنان و دختران بد حجاب را فقط برای لذت بردن چند ساعته می خواهند در حالی که هیچ زنی نمی خواهد آن هوس چند ساعته باشد.
در حالی که یک زن با حجاب از بچه گی با تمام وجودش باور کرده که باید خودش را از نگاه هیز مردان نامحرم محفوظ نگاه دارد، ولی یک زن بد حجاب هیچ سپری برای نگاههای هیز مردان هوسران و باالهوس و متلک های زشت آنها ندارد.
وقتی زنی مردی را بخواهد روحش را با او پیوند می زند تا روح پیوند نخورد کالبد ارزشی ندارد کالبد خالی را سر هر کوچه و خیابانی می شود پیدا کرد.
هر زنی دوست دارد تا در تملُکِ روح یک مرد واقعی باشد و هر گاه این اتفاق محقق شود زن از زن بودنش لذت می برد و تساوی حقوق زن و مرد اینچنین می تواند به مرحله عمل در آید.
به زبانی ساده تر زن همچون یک آینه است که اگر مرد بیشتر آن را تمیز کند بهتر می تواند خودش را در آینه ببیند و بهتر می تواند روح همسر خود را با عشق و محبت های مردانه سیراب کند.
زن مثل یک غنچه گل می ماند اگه بهش توجه نکنی پژمرده می شود زن را با زبان خوش وادار به تمکین می کنند و این حرف زدن و صدای یک مرد است که می تواند یک زن را افسون کند.
زنان همیشه از مردانی که خوب حرف می زنند بیشتر خوششان می آید ولی افسوس که خیلی از مردان ما بلد نیستند چه طوری با یک زن حرف بزنند در واقع این حرف زدن و صدای مرد است که می تواند زن را افسون و شیفته خود کند، ثروتمند بودن یک جوان و شیک بودن او و فامیل بودن زیاد نمی تواند برای زن فاکتور مهمی باشد از طرفی دیگر، زنان ما هم بلد نیستند برای شوهر خود دلبری کنند و این از بی تجربگی آنهاست که بعدا هم اکثرا پشیمان می شوند البته نباید فراموش کنیم که اکثر دختران ایرانی پاک و طاهر و وفا دارند.
بی حجابی و پوشش زنان رابطه مستقیمی در سلامت و روح مردان یک جامعه دارد و زنان غربی بیشتر نقش یک قربانی را بازی می کنند چیزی که ما از حجاب زنان غربی فهمیده ایم این است که در غرب زنان بیشتر نقش یک قربانی رو بازی می کنند که قربانگاه هشان کام مردان عرصه قدرت است.
همه کسانی که دانسته یا ندانسته بی حجابی و بد حجابی را در ایران تبلیغ می کنند به فکر منافع غرب هستند آنها می خواهند زن بی هویت غربی را الگوی زن مسلمان ایرانی کنند ، غربی ها در برابر گرفتن حجاب از زنان خود چیزی که بتواند سعادت و آرامش واقعی زنان خود را تآمین کند به آنها نداده است.
بعضی از زنان و دختران که در ایران بد حجابی و بی بند و باری خودشان را در جامعه گسترش می دهند، و خودشان را شبیه غربی ها بی حجاب و بد حجاب می کنند کم کم، فکر، کلام، رفتار و اعتقاداتشان هم شبیه غربی ها می شوند و از خود به خود بیگانگی می رسند آنوقت نه یک ایرانی اصیل شمرده می شوند و نه یک اروپایی اصیل و تبدیل به یک آدم پوچ و بی هویت می شوند.
و تو ای زن ایرانی، ای دخت نو باوه ایران، تو جواهرِ ارزشمندی هستی که در تنها مملکت شیعه جهان زندگی می کنی، تو مانند دُری در صدف هستی، تو گوهر نایابی هستی که فقط در پوشش و حجاب مادری خود می توانی محفوظ و سربلند بمانی و خواهی ماند.
یک زن با حجاب با تمام وجودش از بچه گی باور کرده که باید خودش را از نگاه هیز مردان نامحرم محفوظ نگه دارد، در حالی که یک زن بد حجاب هیچ سپری برای نگاههای هیز مردان هوسران و باالهوس ندارد.
فمینیسم و بی حجابی برای زنان غربی فقط بی عفتی و بی بند و باری و فساد افسار گسیخته جنسی آورده است.
هم چنان که در نهج البلاغه می خوانیم که مولایمان حضرت علی (ع) می فرمایند: مردها از چشم و زن ها از گوش به گناه کشیده می شوند.
بذل و بخشش رهبری ما را اسیر کرده و دشمنانمان را دلیر
اصلاحاتی ها با تهمت و توهین به دکتر جلیلی می خواهند پزشکیان رئیس جمهور شود تا دوباره مثل دولت روحانی رحم اجاره ای دولت پزشکیان شوند، ولی اینها دوستی واقعی توده مردم را نمی توانند به دست بیاورند، پزشکیان و اصلاحاتی های طرفدارش شاید بتوانند ریاست جمهوری را با تهمت و توهین و جریان سازی های کاذب صاحب شوند ولی مردم را نمی توانند صاحب شوند چون مردم در تملک چیزی هستند که باورش دارند.
جریاناتی که از پزشکیان حمایت می کنند فهمیده اند که در ایران میان اکثریت مردم ایران و روحانیت اصیل و مبارز و بین سیاست مداران آزاده خواهِ طرفدار روحانیت، یک جریانی و رابطه عمیقی وجود دارد یک ارتباط چند صد ساله، اصلاحاتی ها به دستور اربابان خارجی خود می خواهند این ارتباط را قطع کنند و یا حداقل تضعیف اش کنند ولی نمی توانند، چرا که گردهمائی های طرفداران دکتر جلیلی دل های آنها را به هم نزدیک تر کرده است.
به زبانی ساده تر روحانیت و مردم یک پایگاه مشترک دارند به نام مسجد با قلعه ای و برج و باروئی، اصلاحاتی ها می خواهند آن برج و باروها رو تخریب کنند ، یکی شدن مردم و روحانیت زیر گنبد مساجد، شیشه عمر آنها را می شکند، برج و باروی روحانیت همان مسجدی است که دورش جمع می شوند آنها با احتیاط و دور از جنجال و غوغا این راه را دنبال می کنند.
دکتر سعید جلیلی برعکس دکتر پزشکیان رئیس جمهوری ست که مبانی را درست انتخاب کرده است، مردم ایران با هر سلیقه ای رئیس جمهوری می خواهند که خط امام راحل و مدیریت داخلی ایران را به خوبی شناخته باشد.
تا دو ماه قبل که شهید رئیسی زنده بود پزشکیان هیچ برنامه مدونی برای اداره امور کشور نداشت و فکرش را هم نمی کرد که تا دو ماه بعد شاید بتواند رئیس جمهور ایران شود برای همین هیچ برنامه مدونی برای اداره کشور در دست نداشته و ندارد یعنی در این سی چهل روز نمی تواند با اصلاحاتی ها برنامه ای جامع و کامل برای اداره کشور داشته باشد، نمونه اش را در هشت سال دولت روحانی دیدیم.
ولی آقای دکتر جلیلی در سال 1392 یعنی حدود یازده سال قبل برای اداره کشور برنامه های مدون و کاربردی ارائه داده اند و در سال 1396 هم با اینکه برنامه های بهتری برای اداره کشور داشتند باز هم بنا به مصلحتی شرکت نکردند درست مثل سال 1400 که با داشتن برنامه ای مدون و واقعی در انتخابات شرکت نکردند.
دکتر جلیلی اینک حدود دوازده سال است که برای اداره کشور برنامه هایی مدون و کاربردی زیادی برای ریاست جمهور شدن و برنامه های اداره کشور در هر زمینه ای در دست دارد که در اختیار خودش و هم فکرانش قرار دارد که به راحتی می توانند برنامه های مدون خود را به مرحله اجرا در بیاورند.
حالا ما چه کنیم که بذل و بخشش رهبری طرفدارانش را اسیر کرده و دشمنانشان را دلیر ، من نمی خواهم ریکاوری کنم و با اگر اگر یک چیزی بنویسم، مقام معظم رهبری اگر احمدی نژاد را از حق قانونی خودش محروم نمی کردند و رد صلاحیت نمی شد همان باعث می شد رای های سه چهار میلیونی احمدی نژاد باعث دو دوره شدن ریاست جمهوری سال 1392 می شد و حسن روحانی با دویست و چهل هزار رای از نیمه بیشتر رئیس جمهور نمی شد و انتخابات 1392 به دور دوم کشیده می شد.
این دفعه هم مقام رهبری با اینکه شورای نگهبان آقای پزشکیان را برای انتخابات مجلس یک سال و نیم قبل رد صلاحیت کرده بود ولی با بذل و بخشش های رهبری به اینکه به شورای نگهبان گفتند پزشکیان را تایید صلاحیت کنید، به هر حال فقه های شورای نگهبان وقتی کسی را رد صلاحیت می کنند باید رد صلاحیت شود آنها کارشان را خوب بلدند.
شورای نگهبان یک تمرکز قدرت و قبضه اقتدار نظام است جای بذل و بخشش که نیست این چه رویه غلطی است که هنوز هم ادامه دارد مگر شورای نگهبان مستقل نیست؟ به هر حال عده ای از آن فقه ها را مردم انتخاب می کنند و زمانی که کسی را رد صلاحیت یا تایید صلاحیت می کند هیچ کسی نباید سفارش این و آن را بکند، همین سفارشات باعث می شود دشمنان ما بگویند شورای نگهبان مستقل نیست و زیر نظر مقام معظم رهبری است، در حالی که اینطور نیست جایی خواندم که اگر بخواهند ما انسان ها را به جرم غفلت هایمان بازخواست کنند کمتر کسی لیاقت زندگی کردن را خواهد داشت.
فدائی مقام معظم رهبری، ای عزیزتر از جانم :
پرده پوشی دامن آلودگان را لازم است -- چاک در پیراهن یوسف چه محتاج رفوست
اربعین بالاترین نماد اسلام انقلابی ست
باز هم اربعین آمد با اینکه قرن ها از وقوع آن همه مصیبت می گذرد ولی هنوز بغض ها تازه است گویی اربعین هر سال نخستین اربعین حسینی است که عاشقان به عزای حسین(ع) و یارانش می گریند اربعین بیعت دوباره با عاشوراست اربعین بعثت جانهای ملتهب است و تکرار بیعت پایدار شیعه در غدیر است و چه کوتاه بود بالا رفتن دست علی (ع) در غدیر و بالا رفتن صدای یا ابتای حضرت فاطمه الزهرا و بالا رفتن سر حسین (ع) بر نیزه در ظهر عاشورا.
و این قلم هائی که ما میزنیم هیچ سطری از تشنگیِ مردان خورشید را نچشیده، منظومه بلند آوارگی را همراهی نکرده، از خارستان های ناتمام و گستاخ عبور نکرده، و حال چگونه خواهند توانست به منزلتِ اربعین دست پیدا کنند؟ قلم ها تنها می توانند حوالیِ نام و یاد اربعین چند قطره ای اشک بریزند و دلتنگ نوشتن از تنهایی خودشان باشند.
اربعین آمده است، زینب (س) و امام سجاد (ع) با اسرای اهل بیت پیامبر (ص) آمده اند تا احیاگر پیام نامیان کربلا باشند، چرا که آنان پیام آوران کربلا هستند، کاروان اهل بیت پیامبر (ص) بعد از چهل روز به نینوا رسیده اند، چهل روز از اشک های کربلا می گذرد اشکی هایی که حاوی پیام فتح و جوانمردی اند.
زینب سلام الله علیها فصاحت و بلاغت را از علی (ع) نجابت را از فاطمه (س)، صبر و شکیبایی را از حسن (ع) و مظلومیت در عین ایستادگی را از حسین (ع) آموخته بود.
زینب (س) در روز عاشورا به تماشای زیباترین جلوه های هستی ایستاد و با صلابت و استوار در برابر فریبکاران تاریخ جلوه ای زیبا و ماندگار خلق کرد، علی وار خطبه خواند و غرور جاهلی و ناپاک امویان را در هم شکست و کاخ ستم یزیدیان را متزلزل ساخت، زینب (س) با اسارت آزادی بخش خویش دفتر ننگین بنی امیه را در پیشگاه عقل همه فرزانگان عالم گشود، و همه مردمان را آگاه ساخت که این خاندان (طُلَقا) آزادشدگان و مولفه القلوب هستند.
گاهی رنج و زحمت زنده نگه داشتن خون شهید از خود شهادت کمتر نیست و رنج چندین ساله حضرت زینب کبری (س) و امام سجاد (ع) از این قبیل است، اگر خون حسین (ع) و یارانش در عاشورا به زمین ریخت ولی با صبر زینب (س) در اربعین معنا یافت، همان زینب (س) که زیبا و پرمنطق در کوفه و شام سخن گفت، چنان که قلبهای خفته را بیدار کرد، سخنان زینب در کاخ یزید و در میان مردم شامات از آن چه یزیدیان شرم زده هراس داشتند بالاتر و رساتر بود، آب معرفتی بود بر آتش جهل و گناه.
یا زینب تو میشناسی آب نفرین شدهای که محکوم معامله شوم دنیا پرستان شد تو دیده ای نفسهای کام خشکیدهای که حقیقت تشنه رسالتش بود و تمنای مشکهای سوراخ که آب آخرین بهانهاش بود؟ گرمای دستانی که آرزوی سقایی داشت و از شرم چشمان منتظر کودکان به خواب آبها رفت و به وعدهگاه برنگشت؟ آسمانی که برای همیشه تاریخ با عظمت این فاجعه سیاهپوش شد ؟
ای زینب قهرمان (س) که صدای فریادت ضرب آهنگ قیام ماست اینک تاریخ آمده است تا همراه تو بعد از هزار و چهارصد سال بغضش را بترکاند تاریخ با آن همه ابهت و وقارش در مقابل دل بی قرار تو کم آورده است.
امشب چهل شب است که آب از گلوی زینب پایین نرفته غم بر تارک دلش میوزد و هوای اسارتی را نفس میکشد که چهل سال شکسته ترش کرده است دلم دیگر از داغ علی اصغر مرده است حالا چگونه این دل میتواند در تولد دوباره زمین لبخند بزند؟ کدام تولد؟ کدام زندگی؟ کدام امید ؟ اصلا مگر میشود بعد از حسین به زندگی ادامه داد؟ در این چهل روز زینب و امام سجاد (ع) و تمام مریدان راه امام حسین در سوگ ابرمردی نشسته اند که حیات اسلام مدیون بدن تکه پاره اوست اینک قریب چهل روز از غروب غم فزای شهادت شقایقها میگذرد اسارت، سیلی، غربت، فریاد و بیدارگری سهم خاندان اهل بیت پیامبر است.
زینب (س) تمام یادگار کربلا را با کاروان صبرش برای زیارت شهدای کربلا آورده است، همه کاروانیان خاک کربلا را به سر می ریزند و زینب (س) در جستجوی گمشدگانش خاک نینوا را می بوید هوا را با تمام احساس خسته اش لمس می کند تا جای قامت علی اکبر دستان عباس حنجره علی اصغر و سر حسین (ع) را پیدا کند، زمین زیر پای زینب شرمنده جستجوی زینب (س) است.
یا زینب تو میشناسی آب نفرین شدهای که محکوم معامله شوم دنیا پرستان شد تو دیده ای نفسهای کام خشکیدهای که حقیقت تشنه رسالتش بود و تمنای مشکهای سوراخ که آب آخرین بهانهاش بود.
حضرت زینب (س) خسته است در گوشه ای می نشیند، آفتاب رمقی ندارد گویی از غروب غریبانهاش در عاشورا دیگر طعم طلوع را نچشیده است، زینب (س) نگاهش در لحظه ای پهنای صحرا را طی میکند و گوش صحرا، سنگ صبور نجوای آرامش او می شود و گویی چشمانش برق آفتاب را چون شاهدی روشن نشانه می رود، حضرت زینب (س) بلند می شود و هم چنان واژه های گفته و ناگفته خویش را بر دوش خستگی هایش می گذارد و باز هم می ایستد دشمنان اهل بیت (ع) رعب این ایستادگی ها را بارها تجربه کردهاند.
زیارت اربعین همچون زیارت عاشورا از مضامین انسان ساز و پر محتوایی برخوردار است در واقع اربعین فرصتی برای همبستگی با عاشوراست اگر در عاشورا حسین (ع) با تاریخ سخن گفت در اربعین تاریخ پای درس امام حسین (ع) نشست تا در طول عمر انسان بهانه ای برای ظلم ستیزی باشد در عاشورا حسین (ع) به دنیا نشان داد که ظلم و ستم پایدار نیست و بنای ظلم هر چقدر بزرگ باشد در مقابل حقیقت چون پر کاهی بر باد خواهد رفت امروزه تحقیق و پژوهش در حوزه تاریخ در واقع جنگیدن در خط مقدم دفاع از تفکر شیعی است نگاه کردن به عاشورا و اربعین و جریان ابا عبدالله الحسین (ع) به عنوان یک جنبش شیعی و بزرگداشت و احیای آن خدمتی واجب برای شیعیان جهت دفاع از تفکر شیعی و ارزشهای عاشورا و اربعین است.
اربعین برای مسلمانان به خصوص شیعیان در سراسر جهان معنای بسیار بزرگی دارد شهادت امام حسین (ع) در عین اندوه فراوان نشانه فتح نهائی روح اسلام واقعی بود چرا که تسلیم کامل به اراده الهی به شمار میرفت شهادت نوه پیامبر خاتم راه و روشی پایدار و درخشنده برای همه ماست محرم به ما میاموزد که خطرات هر چه زیاد باشد نبایستی از راه حق و حقیقت و عدالت منحرف شد.
مصائبی که امام حسین (ع) در راه احیای دین جدش پیامبر خاتم ( ص) بر خود وارد ساخت بر شهیدان پیش از او برتری دارد و بر احدی از گذشتگان چنین مصائبی وارد نشده است هر چند گفته شود که دیگران هم در راه دیانت و حفظ اسلام جان داده اند وضع امام حسین (ع) که جان شیرین خود و فرزندان عزیز و دوستان و خویشاوندان و مال و عیال خود را در راه حفظ دیانت اسلام داده نبوده است به خصوص که این مصائب به طور ناگهانی و غیر منتظره نبوده است بلکه به مرور زمان و یکی بعد از دیگری به وقوع پیوسته است.
برای همین هم بود که به محض اینکه امام حسین (ع) شهید شد و زن و فرزندان او اسیر گشتند و آن واقعیات دردناک و دلخراش پیش آمد یک دفعه اعمال نگین و فجیع بنی امیه ظاهر گشت به یک باره جنبش و نهضت عظیمی در مسلمانان پدیدار گشت و علیه حکومت یزید و بنی امیه هم قسم شدند و قیام کردند همه مسلمانان بنی امیه را مخرب اسلام دانستند و آنها را ظالم و غاصب نامیدند که به ناحق بر کرسی خلافت تکیه زده اند و برعکس بنی هاشم را مظلوم و شایسته خلافت دانستند و حقیقت اسلام را در آنها شناختند.
از این به بعد بود که قیام امام حسین (ع) در مسلمانان زندگی نوینی بوجود آورد و روحانیت معنوی اسلام را رونقی تازه بخشیدند مسلمانانی که جنبه روحانیت اسلام را فراموش کرده بودند با یک جنبش به دنبال حق و حقیقت رفتند و نهضت ها و قیام های عظیم اسلامی شروع شد و دنباله آن تا امروز ادامه یافت و روز به روز واقعه کربلا اهمیت و درخشندگی بیشتری پیدا کرد.
اربعین بالاترین نماد اسلام انقلابی است و دقیقاً همان اسلامی است که دشمن نمی خواهد در منطقه حاکم شود انقلابی که با روشنگری مسلمانان را از چنگال آمریکا و غرب و ایادی شان نجات می دهد.
اربعین بالاترین نماد اسلام انقلابی است و انقلاب اسلامی ایران پرتویی از پیام کربلا و انقلاب عظیم الهی آن است، انقلابی که با پیروی از پیام عاشورا کاخ ستمگران تاریخ را با خون در هم کوبید و کاخ سلطنت شیاطین را فرو ریخت.
مصائبی که امام حسین (ع) در راه احیای دین جدش پیامبر خاتم ( ص) بر خود وارد ساخت بر شهیدان پیش از او برتری دارد و بر احدی از گذشتگان چنین مصائبی وارد نشده است
سالها بود که گردهمایی بی بدیل جهان تشیع در میعادگاه کربلا در موسم اربعین یک مانور عقیدتی سیاسی بی نظیر و بسیار مهم برای همه مسلمانان بود که متاسفانه امسال به خاطر ویروس کرونا برگزار نشد ولی اهمیت ویژه اربعین امسال و حضور نیافتن زائران و عاشقان ابا عبدالله در همایش های بی نظیر اربعین در سالهای قبل باعث شکوه و عظمت بیشتر اربعین حسینی در عالم شده و جهانیان را انشاالله برای سال بعد آماده تر می کند و در شرایط حساس امروز منطقه پشتوانه ای محکم برای اتحاد مسلمانان و دولت شیعی عراق شده است، پیشاپیش رسیدن اربعین حسینی را به همه شما عاشقان امام حسین (ع) و رهروان راهش تسلیت می گوییم.
شب عاشورائی نیست خط عاشورائیست
ما سرباز حضرت آقا هستیم، ذات آقا ذات حسینیه، شب عاشورائی نیست خط عاشورائیست.
آخه حلوای رئیسی که خوردن نداشت خدایا این چه مصیبتی برای ایران و انقلاب بود که کمر مردم ایران را شکست چرا مردمی که سه سال قبل 17 میلیون نفر به رئیسی رای داده بودند چرا باید نیمی از آنان این دفعه به مخالف رئیسی رای بدهند؟ سر چشمه این حرکت چهل درصدی مردم ایران در انتخابات فقط و فقط به اقتصاد خراب و ویران ایران بر می گردد، مردم خسته شدند بس که قول ها و وعده های دروغ شنیدند.
نمی شود گفت از سر لجبازی با رئیسی یا جلیلی بوده یا چیزهای دیگه ای هم بوده، چون به هر حال فرقی در اصل ماجرا نمی کند، مردم دیگر خسته شده اند.
مسئله اصلی اینجاست که آیا پزشکیان آدمی هست که برای راه انداختن یک کارخانه به هزار کیلومتر دورتر از تهران بره و با دست خودش یک کارخانه نه چندان بزرگ را افتتاح کند؟ قطعا خیر، اینها که به اسم اصلاحات از گوگوش تا سروش را درون خود جا داده اند در زمان دفاع مقدس رزمندگانی چون سعید جلیلی جانباز بسیجی قطع پا بعد از پایان جنگ درس خواندند و با دوستانشان به صحنه سیاست وارد شدند.
ولی گروه رفسنجانی ها و کارگزاران و اصلاحات به بچه های جبهه می گفتند شما باید فقط نیرویی باشید تحت امر ما ، شما از سیاست چیزی نمی دانید و سیاست کار ماست و جنگیدن کار شماست و بعد از پایان جنگ، و با رهبر شدن آیت الله خامنه ای اکثر طیف ها و جناح ها از دار و دسته معروف رفسنجانی ها و خاتمی ها و روحانی ها و یارانشان هستند که از حسادت شدید، دشمنان مخفی رهبری شدند و هنوز هم دشمنان خفیه رهبری هستند.
پزشکیان حتی برای نمایندگی مجلس یک سال و نیم قبل توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شد او معاون علی لاریجانی بود که با کمک هم در بیست دقیقه بدون رای گیری برجام را تایید کردند پزشکیان با نامه نوشتن به رهبری و سفارش رهبری به شورای نگهبان فرمودند آقای پزشکیان را تایید صلاحیت کنید شورای نگهبان یک تمرکز قدرت و قبضه اقتدار نظام است و زیر نظر رهبری نیست این چه رویه ای غلط است که هنوز هم ادامه دارد؟.
البته مقام رهبری قبلا هم در اینکه به احمدی نژاد علنی گفتند شما در انتخابات این دوره شرکت نکنید اشتباه بود حضرت علی می فرمایند اگر تمام دنیا را به من بدهند تا پوست دانه ای را از دهان مورچه ای به ناحق در بیاورم این کار را نمی کنم آنوقت چگونه مقام رهبری حق قانونی و شرعی و عرفی یک کاندیدا را از او می گیرند حداکثر شورای نگهبان رد صلاحیتش می کرد لازم نبود به صورت علنی حق قانونی و شرعی و عرفی یک ایرانی را از او بگیرند.
مسئله اصلی اینجاست چرا رهبری جلو مردم ایران یک نفر را از حق قانونی و شرعی و عرفی خودش منع می کنند و به او ظلم می شود هر چند که الان احمدی نژاد یک عنصر نامطلوب شده است.
این دفعه هم رهبری که با سفارش کردن به شورای نگهبان به اینکه مسعود پزشکیان را تایید صلاحیت کنید یک اصلاحاتی را که باعث چهار سال عقب افتادن ایران خواهد شد را گفتید تایید صلاحیت اش کنید شورای نگهبان تمرکز قدرت و یک قبضه اقتدار است جای بذل و بخشش که نیست به هر حال عده ای از آن فقها را مردم انتخاب می کنند.
ما نمی خواهیم در باره گذشته حرف بزنیم می خواهیم برای آنچه در پیش روی ماست حرف بزنیم، یک انسان هر کسی را فریب بدهد خودش را نمی تواند فریب دهد، ولی یه عده بی بصیرت دارند بعضی از مردم رو گمراه می کنند که به پزشکیان رای بدهند حتی بی بی سی و اینترنشنال و بقیه ایادی شان در داخل و خارج دارند از پزشکیان حمایت می کنند.
دار و دسته پزشکیان که همان دولت روحانی هستند به جایی اینکه آگاهی لازم را به مردم بدهند و آنها را به راه انقلاب هدایت کنند فقط وعده می دهند و به رقیب بد زبانی می کنند و متلک پرانی می کنند و اگر حرکتی در جامعه آغاز شود در راه درست به طرح آن آگاهی ها به آن حرکت ها عمق نمی دهند حتی مقابل جامعه می ایستند از روی دستورات غربی ها دیکته می نویسند با دستورات غربی می آیند و نقطه خلاف مصالح کشور حرکت می کنند.
یکی نیست به اینها بگوید اینجا جامعه ای اسلامی و مذهبی است آخه با دستور العمل های غربی که نمی توان حرکت کرد اصلا روشنفکری دیکته نویسی نیست ما می خواهیم روشنفکر آزاد اندیشی داشته باشیم بدون تعصب و وابستگی به غیر، با روشن بینی باید باری را از دوش این مردم بردارند، روشنفکری نباید با استبداد و اصلاحات جعلی همراه شود که این یک خیانت تاریخی است.
دکتر سعید جلیلی یک شناخت عمیق از جامعه ایرانی دارد او یک روشنفکر امروزی ست برای ایران ما، در این برهه از زمان، او می خواهد مردم این را بفهمند و جامعه خودشان را بشناسند نه اینکه فقط حرفش را بزنند متاسفانه در ایران ما امروز روشنفکر ماآبی بیشتر رونق پیدا کرده و هنوز هم پزشکیان مثل دولت روحانی فقط وعده می دهد و به رقیب اش تهمت می زند.
پزشکیان هم مثل روحانی دستورات غربی ها را دیکته می کند و با دستورات غربی می خواهند نقطه خلاف جامعه حرکت کنند در حالی که اینجا جامعه ای اسلامی و مذهبی است روشنفکری دیکته نویسی نیست ما می خواهیم روشنفکر آزاد اندیشی داشته باشیم بدون تعصب و وابستگی به غیر، با روشن بینی باری را از دوش این مردم باید برداشت.
بذل و بخشش رهبری ما را اسیر کرده و دشمنانمان را دلیر
اصلاحاتی ها با تهمت و توهین به دکتر جلیلی می خواهند پزشکیان رئیس جمهور شود تا دوباره مثل دولت روحانی رحم اجاره ای دولت پزشکیان شوند، ولی اینها دوستی واقعی توده مردم را نمی توانند به دست بیاورند، پزشکیان و اصلاحاتی های طرفدارش شاید بتوانند ریاست جمهوری را با تهمت و توهین و جریان سازی های کاذب صاحب شوند ولی مردم را نمی توانند صاحب شوند چون مردم در تملک چیزی هستند که باورش دارند.
جریاناتی که از پزشکیان حمایت می کنند فهمیده اند که در ایران میان اکثریت مردم ایران و روحانیت اصیل و مبارز و بین سیاست مداران آزاده خواهِ طرفدار روحانیت، یک جریانی و رابطه عمیقی وجود دارد یک ارتباط چند صد ساله، اصلاحاتی ها به دستور اربابان خارجی خود می خواهند این ارتباط را قطع کنند و یا حداقل تضعیف اش کنند ولی نمی توانند، چرا که گردهمائی های طرفداران دکتر جلیلی دل های آنها را به هم نزدیک تر کرده است.
به زبانی ساده تر روحانیت و مردم یک پایگاه مشترک دارند به نام مسجد با قلعه ای و برج و باروئی، اصلاحاتی ها می خواهند آن برج و باروها رو تخریب کنند ، یکی شدن مردم و روحانیت زیر گنبد مساجد، شیشه عمر آنها را می شکند، برج و باروی روحانیت همان مسجدی است که دورش جمع می شوند آنها با احتیاط و دور از جنجال و غوغا این راه را دنبال می کنند.
دکتر سعید جلیلی برعکس دکتر پزشکیان رئیس جمهوری ست که مبانی را درست انتخاب کرده است، مردم ایران با هر سلیقه ای رئیس جمهوری می خواهند که خط امام راحل و مدیریت داخلی ایران را به خوبی شناخته باشد.
تا دو ماه قبل که شهید رئیسی زنده بود پزشکیان هیچ برنامه مدونی برای اداره امور کشور نداشت و فکرش را هم نمی کرد که تا دو ماه بعد شاید بتواند رئیس جمهور ایران شود برای همین هیچ برنامه مدونی برای اداره کشور در دست نداشته و ندارد یعنی در این سی چهل روز نمی تواند با اصلاحاتی ها برنامه ای جامع و کامل برای اداره کشور داشته باشد، نمونه اش را در هشت سال دولت روحانی دیدیم.
ولی آقای دکتر جلیلی در سال 1392 یعنی حدود یازده سال قبل برای اداره کشور برنامه های مدون و کاربردی ارائه داده اند و در سال 1396 هم با اینکه برنامه های بهتری برای اداره کشور داشتند باز هم بنا به مصلحتی شرکت نکردند درست مثل سال 1400 که با داشتن برنامه ای مدون و واقعی در انتخابات شرکت نکردند.
دکتر جلیلی اینک حدود دوازده سال است که برای اداره کشور برنامه هایی مدون و کاربردی زیادی برای ریاست جمهور شدن و برنامه های اداره کشور در هر زمینه ای در دست دارد که در اختیار خودش و هم فکرانش قرار دارد که به راحتی می توانند برنامه های مدون خود را به مرحله اجرا در بیاورند.
حالا ما چه کنیم که بذل و بخشش رهبری طرفدارانش را اسیر کرده و دشمنانشان را دلیر ، من نمی خواهم ریکاوری کنم و با اگر اگر یک چیزی بنویسم، مقام معظم رهبری اگر احمدی نژاد را از حق قانونی خودش محروم نمی کردند و رد صلاحیت نمی شد همان باعث می شد رای های سه چهار میلیونی احمدی نژاد باعث دو دوره شدن ریاست جمهوری سال 1392 می شد و حسن روحانی با دویست و چهل هزار رای از نیمه بیشتر رئیس جمهور نمی شد و انتخابات 1392 به دور دوم کشیده می شد.
این دفعه هم مقام رهبری با اینکه شورای نگهبان آقای پزشکیان را برای انتخابات مجلس یک سال و نیم قبل رد صلاحیت کرده بود ولی با بذل و بخشش های رهبری به اینکه به شورای نگهبان گفتند پزشکیان را تایید صلاحیت کنید، به هر حال فقه های شورای نگهبان وقتی کسی را رد صلاحیت می کنند باید رد صلاحیت شود آنها کارشان را خوب بلدند.
شورای نگهبان یک تمرکز قدرت و قبضه اقتدار نظام است جای بذل و بخشش که نیست این چه رویه غلطی است که هنوز هم ادامه دارد مگر شورای نگهبان مستقل نیست؟ به هر حال عده ای از آن فقه ها را مردم انتخاب می کنند و زمانی که کسی را رد صلاحیت یا تایید صلاحیت می کند هیچ کسی نباید سفارش این و آن را بکند، همین سفارشات باعث می شود دشمنان ما بگویند شورای نگهبان مستقل نیست و زیر نظر مقام معظم رهبری است، در حالی که اینطور نیست جایی خواندم که اگر بخواهند ما انسان ها را به جرم غفلت هایمان بازخواست کنند کمتر کسی لیاقت زندگی کردن را خواهد داشت.
یکی از فدائیان مقام معظم رهبری :
پرده پوشی دامن آلودگان را لازم است -- چاک در پیراهن یوسف چه محتاج رفوست
در مذاکرات برجام برای آمریکائیان تحریم ها هدف نبودند، یک ابزار بودند برای رسیدن به یک هدف جدید، ولی برای روحانی و ظریف امتیاز دادن به آنها ابزار بودند برای رسیدن به یک هدف قدیمی،
یا می شود اینطور گفت،
برای آمریکائیان ماندن تحریمها و اضافه کردن تحریم ها راهی قدیمی بود برای رسیدن به یک هدف جدید، ولی برای دولت روحانی امتیاز دادن به آنها به امید برداشتن تحریم ها، راهی جدیدی بود برای رسیدن به یک هدف قدیمی،
فقط دو کشور ارزش این تحریم ها را می دانند کشوری که آن را در دست دارد، و دوم کشوری که به آن احتیاج شدید دارد تا اقتصادش را چنان شکوفا کند که همه کشورهای اقتصادی و نظامی در جهان، از هر نظری عقب تر از ما باشند بزرگترین ضربه به آمریکا و نابودی اسرائیل لغو شدن تحریم های ایران است که برای آنها فاجعه است.
با برداشتن تحریم تمام نبوغ جوانان ایران که 45 سال زیر تحریم های بی سابقه در جهان است چنان شکوفا شود که ایران به یک ابر قدرت جهانی تبدیل می شود استعدادهای نهفته در درون جوانان بیکار ایرانی شکوفا می شود و تمام دنیا برای داد و ستد با ایران از همدیگر جلو می زنند.
لغو تحریم ها اگر چند قرن هم بگذرد لغو نمی شود فقط باید با روحیه جهادی و انقلابی کار کرد، و راه امام راحل را ادامه داد، امام خمینی (رضوان اله علیه) می فرمودند: تمام کارهای خود را با نیت خدایی انجام دهید، چرا که هرکاری که برای خدا بکنیم شکست نخواهیم خورد، چون دشمن ما دشمن خدا می شود، اگر مکر کند به خدا مکر کرده و طرف حساب او خداست: (ره)
آقای پزشکیان در باره حجاب که شرعا خداوند متعال بی حجابی را حرام کرده است بارها سخنرانی کرده و گفته است چرا برای یک تار مو مردم را اذیت می کنند، هر چند قطعا این قول های انتخاباتی ست که برای رای جمع کردن گفته می شود چرا که خودشان هم که این حرف ها را می زنند می دانند که نمی توانند حرام خدا را حلال بکنند و فقط برای رای جمع کردن خودشان وعده های دروغ به مردم می دهند برای رای جمع کردن قول های نشدنی را می دهند.
آقای پزشکیان که چنین قول هایی به مردم می دهد باید بی حجابان و بد حجابان را توسط طرفدارانش را توجیه کند که وقتی یک ایرانی به شکل و شمایل یک اروپائی در میاد هویت ایرانی خودشو فراموش می کند و همیشه منتظر میمونه تا آنها براش فکر کنند آنها تصمیم بگیرند اونوقت نه یک اروپائی اصیل هستیم نه یک ایرانی اصیل، نه اونه و نه این، آنوقت تبدیل میشود به یک موجود بی خاصیت بی هویت و ذلیل که دولت مسئولش است.
مناظرات جلیلی و پزشکیان
در مناظرات جلیلی و پزشکیان قیافه پزشکیان در مناظره ها طوری بود که فکر می کردی می خواهد از چیزی شکایت کند همه سخنانش در مذاکرات بدون کلمه و لبخندی گفته می شد لبانش چفت شده مانند یک در بسته و چشمانش مانند یک باغ زمستانی بود، فکر می کردی می خواهد از چیزی شکایت کند ولی نمی فهمیدی از چه چیزی ، شاید می ترسید که لحن متکبرانه اش را از دست بدهد! مانند یک شاه حرف می زد و مثل این بود که زور می زد که ایران فعلی را یک جهنم جلوه دهد در نظر او رای مردم چیزهایی با ارزشی هستند ولی معتقد بود که مردم در فکر کردن ناتوانند.
شهید سید ابراهیم رئیسی و همراهانش عمری طولانی نداشتند، افسوس نیست چون عرض زندگی مهم تر از طول آن است، مردم ایران شهید رئیسی را دیر یافتند ولی او را زود از دست دادند، اگر شهید رئیسی زمانی بود و دیگر نیست چون جسم ما از خاک است و به خاک می رود و جزئی از تن خاک می شود اما نفس ما از خاک نیست که خاک شود پس نفس شهید رئیسی زنده است، در آغاز زندگی ست .
دکتر سعید جلیلی چه رئیس جمهور می شد یا نمی شد راه شهید رئیسی را که همان راه اصلی امام خمینی (رضوان اله تعالی) است را ادامه خواهد داد و روزی مردم ایران را با سوادترین سیاسی فرهنگی اقتصادی مردم ایران قرار خواهد داد انشالله.