فقط ادعای راه امام راحل را کردن شرط نیست، چون این تمامِ دِینِ امام بر گردن ما نیست، بلکه تداوم و ماندن بر راه انقلاب اصل است، ارزش انسان نزد خدا فقط میزان ایمان، عقل و شجاعت است نه چیز دیگر، نه نژاد نه ثروت و نه حتی فرزند یک شخص عالم بودن، زیرا فرزند یک عالم بودن نیز تضمینی بر گمراه نشدن یک انسان نیست، همان گونه که یار امام راحل بودن، دلیلی بر انقلابی ماندن همه یاران امام راحل نشد.
جایگاه یک انسان را ایمانش تعیین می کند، نه نژاد نه مقام و نه ثروت، برای آنکس که ایمان واقعی دارد توانگری و فقر دو روی یک سکه اند، یک نفر رئیس جمهور یا وزیر یا ژن خوب است و دیگری یک راننده تاکسی یا لبو فروش و بی سواد، اما نزد خداوند تنها انجام درست و کامل وظیفه ای که خداوند بر دوش هر کدام از انسان ها نهاده مهم است، ارزش آدمی به عملکرد اوست نه مقام و رتبه ظاهری و یا ثروتش، چون ثروت واقعی هر انسانی هم میزان اخلاص اوست چیزی که فقط خداوند به اندازه آن واقف است.
اکثریت مسئولین دولت شش سال است گوئی این سخنان امام خمینی (رضوان اله تعالی علیه) را فراموش کرده اند که فرمودند: مردان بزرگ که خدمت های بزرگی به مردم خود کرده اند اکثر ساده زیست و بی علاقه به زخارف دنیا بوده اند و آنها که اسیر هواهای پست نفسانی و حیوانی بوده و هستند برای حفظ یا رسیدن به آن تن به هر ذلت و خواری می دهند و در مقابل زور و قدرت های شیطانی خاضع و نسبت به توده های ضعیف ستمکار و زورگو هستند ولی وارستگان بر خلاف آنانند.
باید راه واقعی امام راحل را ادامه داد، امامی که خود را در محضر خدا می دید، استقلال و منیَتی نه برای خود و نه برای دشمنان خدا نمی دید، برای کدخداها کمترین حیثیتی قائل نبود، لذا نه می ترسید، نه مأیوس می شد و نه هرگز دچار غرور می گشت، او ایمان داشت این انقلاب با اراده و کمک خداوند مکانی برای ظلم ستیزی و حمایت از مظلومان است تا به مومنان بشارت دهد و به ظالمان هشدار.
امشب شب سیزده رجب روز جمعه سال سی ام عام الفیل است و نقطه عطفی در تاریخ بشر دارد بوجود می آید و جهان به لحظه حساس تاریخ خود رسیده است نوزادی که در نسل ابراهیم خلیل(ع) ریشه دارد در خانه کعبه متولد شده و جهان دارد به سوی سرنوشت خود به پیش می رود سرنوشتی که قلم قضای الهی تحولی درخشان بر آن ترسیم کرده است.
وجود با برکت و ارزشمند حضرت محمد (صل اله علیه و آله و سلم) داشت زمینه نزول قرآن را فراهم می کرد و به موازات آن، زمینه پیدایش انسانی که قرآن را در خود تجسم دهد باید فراهم می شد حضرت محمد(ص) داشت مراحل کمال خود را می پیمود تا موفق به تسخیر آخرین قله کمال گردد و آماده بعثت شود.
ده سال دیگر قرآن از عدالت سخن خواهد گفت و این علی(علیه السلام) است که باید این عدالت را در همان سطحی که خدا خواسته در وجود خویش تجسم دهد تا مردم آن را که می شنوند ببینند.
حضرت محمد(ص) برای ایجاد این تحول در راه تربیت انسانها به دو عامل نیاز قطعی داشت یکی قرآن و دیگری عترت پیامبر بود و علی(ع) شاخص ترین فرد عترت است، این کعبه نبود که شکافته می شد آغوش خدا بود که برای تحویل دادن علی(ع) به آفرینش خویش گشوده می شد.
یا فاطمه بنت اسد(س) هم اکنون کعبه از شوق حضور طفل تو سینه خواهد شکافت، عظمت کودک تو آسمان ها را به زانو در خواهد آورد، او کامل کننده دین احمد و سنگ صبور محمد(ص) است کسی که بیابان های خشکِ ظلم و تبعیض را به سر سبزترین باغ های عدالت پیوند خواهد زد.
به یک باره سنگ های خارای دیوارهای بیت العتیق کعبه آغوش گشودند دیوارهای خانه کعبه که مرکز عالم و کانون سکون زمین است با لبخندی لب باز کردند و نام علی(ع) را همچون کلامی مقدس بر زبان آوردند، فاطمه بنت اسد(س) به درون خانه خدا فراخوانده شد تا زیباترین تولد تاریخ بشر به نام مبارک حضرت على (ع) ثبت شود کسی که سرفراز ترین قله معرفت است و به مریدانش می آموخت: رفعت یک انسان در آزادگی اوست.
و ای مولای ما تو به دنیا آمدی از خانه ای که صاحبش تو را برای شگفتی تمام کائنات آفرید گویا صاحب این خانه بیش از همه با تو نرد عشق می باخت که آغاز ماجرایت را از قلب خانه خویش رقم زد.
خوش آمدی ای نطق بلیغ توحید، نگاه کن که حضرت محمد (ص) چگونه دلگرمِ آمدن توست چگونه لبخند شکر بر لبان مبارکش نشسته است و ذوالفقار بی تاب رخسار تو به آتیه ای می اندیشد که چون عصای موسی در دستان تو اسطوره بیافریند، خروش رعد آسای ذوالفقارت در بدر حماسه بسراید، در خندق در برابر تمامی کفر بایستد، در فتح خیبر اعجاز بیافریند و آسمان و زمین را به تحسین وادارد.
جایگاه یک انسان را ایمانش تعیین می کند، نه نژاد نه مقام و نه ثروت، برای آنکس که ایمان واقعی دارد توانگری و فقر دو روی یک سکه اند، یک نفر رئیس جمهور یا وزیر یا ژن خوب است و دیگری یک راننده تاکسی یا لبو فروش و بی سواد، اما نزد خداوند تنها انجام درست و کامل وظیفه ای که خداوند بر دوش هر کدام از انسان ها نهاده مهم است، ارزش آدمی به عملکرد اوست نه مقام و رتبه ظاهری و یا ثروتش، چون ثروت واقعی هر انسانی هم میزان اخلاص اوست چیزی که فقط خداوند به اندازه آن واقف است.
مسئولان این دولت اگر می خواستند در مذاکرات حق ملت مظلوم و رنج کشیده ایران را از آمریکائیان بگیرند باید شجاعت و تدبیر می داشتند نه غرور و خود سری و توهین و بد زبانی به منتقدان و دلسوزان نظام، آقای روحانی و آقای ظریف اگر رو به خدا می کردند و پشت به کدخدا قطعا از تعهدات و وعده های آمریکا همچون آتش دوزخ می گریختند، چون کسی که ارزش های انقلاب اسلامی را در دل داشته باشد و شیفته خدمت به مردم و رضای خداوند باشد هرگز دل خوش به وعده ها و قول های دولت خائن آمریکا نمی شود، این مسئولین اگر پاسخگوئی در برابر خداوند، احترام به خون شهدا و سپاس از مادران شهید را به دل باور می داشتند توافقات و وعده های آمریکا را جز دلواپس شدن چیز دیگری نمی دیدند.
اینها که سر سفره انقلاب اسلامی نشسته اند باید به قدرِ لیاقتشان بخورند نه به اندازه اشتهایشان، برای آقای روحانی و آقای لاریجانی یک چیز بیشتر از رای مردم ارزش دارد و آن هم اعتبار است و اعتبار را فقط با صداقت و رفتار درست می توان به دست آورد نه با پریشان گوئی یک رئیس جمهوری و یا یک رئیس مجلس لابی باز با رای مخفی دادن، انقلاب اسلامی برای نشان دادن عظمت قدرت خداوند متعال در حمایت از مظلومین و دشمنی با ظالمان شکل گرفته و قرار نیست نشان دهنده حداکثر توانِ یک رئیس جمهور پریشان گفتار و یک رئیسِ مجلسِ لابی باز باشد.
جایگاه یک انسان را ایمانش تعیین می کند، نه نژاد نه مقام و نه ثروت، برای آنکس که ایمان واقعی دارد توانگری و فقر دو روی یک سکه اند، یک نفر رئیس جمهور یا وزیر یا ژن خوب است و دیگری یک راننده تاکسی یا لبو فروش و بی سواد، اما نزد خداوند تنها انجام درست و کامل وظیفه ای که خداوند بر دوش هر کدام از انسان ها نهاده مهم است، ارزش آدمی به عملکرد اوست نه مقام و رتبه ظاهری و یا ثروتش، چون ثروت واقعی هر انسانی هم میزان اخلاص اوست چیزی که فقط خداوند به اندازه آن واقف است.
تا دوای او درد مرا درمان شد
پستیم بلندی شد و کفر ایمان شد
جان و دل و تن، هر سه حجاب ره بود
تن دل شد و دل جان شد و جان جانان شد
چهل امین سالگرد پرشکوه انقلاب اسلامی ایران بر مردم آگاه و با بصیرت ملت ایران و همه مستضعفان، آزادیخواهان، عدالت طلبان و ستم دیدگان جهان مبارک باد: انقلاب اسلامی ایران انقلابی چهل ساله است که عمری 1400 هزار ساله دارد و جز سربلندی و پیشرفت نمی شناسد انقلابی که فجر جدیدی در تاریخ بشریت گشوده و یکی از شاهکارهای بزرگ تاریخ بشر است که به دست مردان بزرگ با عشق، ایمان، عقل و شجاعت بوجود آمده است انقلابی که جلوه گاه کرامت مردم ایران و بلندای مقام جمهوری اسلامی ایران است و در برازندگی اش همین بس که پایبند به اصول خود است صلح را مقدم بر جنگ می داند چون با این همه بیداد علیه آن هنوز سلاح اش در غلاف است، انقلاب اسلامی عهده دار منزلتی در جهان است که یکه و بی همتاست انقلابی که مبنا و مقصد دارد افق و حرکت دارد انقلاب اسلامی توانست، اسلام انقلابی را که ثمره اصلی آن بود را به یک ضرورت طبیعی و تاریخی و بر اساس سنت های تغییر ناپذیر الهی به عنوان نمادِ پیروزی حق بر باطل در دوران معاصر جلوه گر کند.چهل امین سالگرد پرشکوه انقلاب اسلامی ایران بر مردم آگاه و با بصیرت ملت ایران و همه مستضعفان، آزادیخواهان، عدالت طلبان و ستم دیدگان جهان مبارک باد .
ای سرور و سیده دو عالم یا فاطمه الزهرا (سلام اله علیها) بعد از رحلت جانگداز پدر گرامی تان خاتم الانبیاء حضرت محمد مصطفی (صل اله علیه و آله و سلم) بود که شما بزرگوار زیرفشار سخت و ضربات روحی و جسمی شدید و پی در پی بودید و بدن و روح شما را مورد هجوم ساخته بود، شما در هم شکسته و بیمار گشته بودید، و حزن و اندوه بر هستی تان فرو رفته بود.
یا فاطمه جان (س) چگونه تو را زخم زدند که رخ از تمام اهل زمین پنهان کردی و فرمودی شبانه و پنهان دفن شوی، شهر مدینه، چه مدینه اى بود که توانست چنین مصیبتى را تاب آورد و در هم نشکند، مگر نه شما والاترین محبوبه خداوند بودی، مگرنه رضاى خداوند در گرو رضایت شما بود، و غضب خداوند در گرو خشم شما، مگر نه شما رازآفرینش زن بودید و بهانه خلقت نسوان، مگر نه شما پاره تن پیامبر بودید و عزیز مسلم خداوند اعلا؟.
یا فاطمه (س) صبر لایتناهى خدا در جانکاه ترین حادثه آفرینش در سوگ تو به تجلى نشسته است، یا زهرای مرضیه (س) ، شهادت می دهیم پس از رحلت پدر بزرگوارت، رسول خدا (ص) آنچه ندیدى آرامش بود و آنچه نیافتى مجالى براى فریاد زدن.
و چه حسرتی بزرگ تر از بازماندن از محبت حضرت فاطمه زهرا (س) که رسول خدا(ص) خشم او را خشم خدا می داند، و خشنودی او را خشنودی خدا، حضرت فاطمه (س) سکوتش برای خدا بود، فریادش برای خدا بود، لبخند و خشمش، صلح و قهرش همه و همه برای خدا بود.
اگر خداوند حضرت فاطمه (س) را برای آن مقطع زمانی پس از وفات رسول خدا (ص) انتخاب نکرده بود، و مبارزات آن بانوی بزرگ دو عالم، علیه غاصبان خلافت نبود،اسلام ناب تداوم نمی یافت، سلامت دین و اصالت اسلام، در خطر جدی قرار می گرفت، امامت و رهبری معصوم برای همیشه از میان می رفت و ره آورد رسالت نابود می گشت.
برای ارزیابی نتیجه مبارزات حضرت زهرا (س) باید برای نسل امروز روشن شود،مگر مهاجمان چه می خواستند؟ باید احتمالات یاد شده و اهداف اصلی و عمق توطئه برملا شود، که چقدر غاصبان خلافت توانستند به اهداف خود برسند، و فاطمه (س) چقدر با اهداف شوم آنان آشنا بود، چگونه با آنها به نبرد برخاست، و سرانجام کدامیک پیروز شدند؟ حضرت فاطمه(س) یا غاصبان خلافت ؟.
موعدش رسیده بود در هواپیما باز شد نوری بیرون آمد قامت افراشت? مردی که استقلال و آزادی ایران را با خود به ارمغان آورده بود بر پلکان هواپیما ظاهر شد امام پله ها را پائین می آمد حکم پیری داشت که عبا بر می کند شکاف انداخت و از تخته در نفوذ کرد به دلهای مشتاق عاشقانش، همان دم پرنده ای در قفس سینه بال بال زد، بال زدن پرنده بیدارمان کرد آمدن امام حلاوت و سُکر صبح را داشت این تن دیگر مال ما نیست پیش از این هم نبود از محفظه چهارم وجود پریده بودیم به شاخه اول، این حالت را از قبل می شناختیم وقتی شعار می دادیم خمینی خمینی قلب ما باند فرودگاه توست یقین آدمی ما همانی نیست که نام ما را داشت پرده ای مخفی تر، تا موعدش نرسد پرده نمی افتد.
زمانی که امام خمینی (رضوان اله تعالی علیه) در پانزده خرداد سال1342 آن طور با صلابت و غرور آمیز نغمه های انقلاب را ساز کرد حماسه جاویدان انقلاب اسلامی ایران رقم خورد و پانزده سال بعد آن آوا ترانه غیرت مردم مسلمان ایران شد.
ملت به استقبال مرهمی آمده بودند تا جراحت دلهایشان را درمان کنند امام برای مردم رنج کشیده ایران یک منجی بود که ظهور کرده بود امام مردم ایران را زیر بال و پر خود گرفت و به روح پرتلاطم آنها آرامش می بخشید و صدای اسلام خواهی معنویت، استقلال و آزادی را در گوش جان ایرانیان طنین انداز می کرد.
امام آمد، امامی که نه برگشت می شناخت و نه توقف، مقدماتی راهی را هم که در پیش گرفته بود از قبل فراهم کرده بود با دلی سرشار از خلوص و ایمان، و با برهانی بُرنده علیه رژیم ستم شاهی در دلش دژی بنا کرده بود از صبر و توکل و امید، با سالها خستگی از رنج تبعید و فراق، با دلی پرامید و قدم هایی استوار و کوله باری از عزت و شرف بر دوش، امام خود جلودار شد ابراهیم وار تبر بر دوش گرفت و بُت های طاغوت زمانه را در هم شکست و لبخند عزت و شرف و ایمان را بر لبان مردم نشاند.
امام ثابت کرد که حراست از ارزش های انقلاب تکلیف مردمانی است که با ذوق و شوق و از جان دل با خدا معامله می کنند و از مرگ نمی هراسند امام آیه های توانایی انسان را نوشت و سرود قدرت ایمان را نواخت با دلی سرشار از خلوص و ایمان لباس عزت و شرف و استقلال و آزادی را برای مردم ایران به ارمغان آورده بود، مردمی که مریدان واقعی راه امام راحل اند و هرگز به زنجیرهای گذشته بر نخواهد گشت.
امام آمد و ریشه ظلم و ستم و تباهی را خشکاند و دیوارهای تزویر را فرو ریخت، با آمدنش در کمتر از ده روز تندیس های ظلم و ستم یکی یکی شکست، غول های دیرینه فساد و خفقان 2500 ساله در فواره خون شهیدان نابود شدند و سی و شش میلیون نفر گرد وجود رهبری می چرخیدند که آرمانی ترین مکتب انسان ساز اسلام را با خود آورده بود.
حصارهای بسته فکری، ساده انگاری های سیاسی و خود بینی های فردی دولت روحانی نتیجه اش برجامی شد که منشاء آن دیپلماسی لبخند و ذلت بود مسئولان دولت روحانی اگر برای مردم عزت و سربلندی می خواستند باید خود عزت می داشتند تا بدانند به مردم چه چیزی می خواهند بدهند، این مسئولان نوکیسه دولت روحانی اگر می خواستند به مردم خدمت کنند باید معنی خدمت به مردم را می شناختند تا بدانند چگونه باید به مردم خدمت کرد، ولی روحانی و اکثریت مسئولان دولت اش نه معنی عزت را چشیده اند و نه معنی خدمت را درک کرده اند این دولت نه می تواند دیپلماسی انقلابی را درک کنند و نه دیپلماسی تکنوکراتی را بلد است فقط ادای میمون های مقلد تکنوکرات ها را در می آورد برای همین هم بود که برجام میدان باخت عقلانیت، درایت و دیانت این دولت شد.
آمریکائیان با نیرنگ زنده اند آنها همیشه ادله هایشان سست نظراتشان پر از شُبهه و تمَرُدشان خیانت کارانه است آنان قومی ناباور هستند و در کینه توزی یگانه عالم اند از همین رو زبان قاطعِ یک سیاستمدار انقلابی برای مذاکرات با آنها لازم بود، چون انقلابی گری به نوعی یک دشمن شناسی است که در برابر دشمن معنا می یابد.
آقای روحانی و هم فکران بی کفایت تر از خودش اگر کمی حکمت قاطی دیانتشان می کردند دچار عارضه بد فهمی نمی شدند اینک برجام و دنبالهِ نکبت بار آن نزد مردم ایران فقط مرگ دولت تدبیر را تداعی می کند چون دولت روحانی در برجام همه تحریم های بالفعل آمریکائیان را بالقوه کرد، برجام طعمه تله ای شد که آمریکائیان برای دولت روحانی تدارک دیده بودند چون دولت روحانی هر چقدر بیشتر به تار و پود برجام دست می زند بیشتر زخمی می شود.
و امان از گناه دیروز دولت که عذاب امروز ملت شده چون اکنون هیچ چیزی از برجام بدتر نیست جز دنباله آن و هیچ چیز از برجام خوب تر نیست جز تجربه گرفتن از آن، ما هیچ خیری از وعده های برجام که شنیدنش بزرگتر از خود آن است ندیدیم و هیچ خیری هم از تعهدات برجام که دیدنش کوچکتر از شنیدن آن است نخواهیم دید پس باید بسنده کنیم به هر چیزی که از برجام عیان است و خبر یافتن از خیانت هائی که در پس پرده برجام پنهان است و بهتر است تا دیر نشده دولت ذلت پذیر روحانی سیفون وعده های برجام را بکشد و در عوض بر انجام وعده های شش ساله غیر برجامی اش بیفزاید.
آنچه بر دولت ناکارآمد روحانی رواست و به آن مامورند بیشتر از چیزی است که ملت را از آن بازداشتند و آنچه بر دولت واجب است بیش از آن چیزی است که بر مردم ممنوع کرده اند، چه بسیار نقصان یافته های برجام که سودی نداده و زیان کرده، پس باید دولت آنچه اندک است از برجام را به وعده های بسیارش واگذارد، و آنچه را بر ملت تنگ گرفته را جبران کند، چرا که دولت مامور به کردار است.
شهید بزرگوار حاج حسن طهرانی مقدم: فقط انسان های ضعیف به اندازه امکاناتشان کار می کنند.
اشک چشمم رقص آتش می کند -- یادی از خون سیاوش می کند
هر که بیند اشک آتش زای من -- پی برد بر درد ناپیدای من
آمریکائیان اگر بمیرند هم نمی توانند چنین دانشمندانی همچون شهید حاج حسن طهرانی مقدم بزرگوار و بزرگ اندیشه را تحویل بشریت دهند چون تمام افکار و ماهیت آنها بر مادیات بنا شده است آنها اصلا خیلی چیزها را نمی فهمند یا نمی خواهند بفهمند ولی انقلاب اسلامی فجر جدیدی در تاریخ بشریت گشوده و یکی از شاهکارهای بزرگ تاریخ بشر است که به دست مردان بزرگ با عشق، ایمان، عقل و شجاعت بوجود آمده است انقلابی که جلوه گاه کرامت مردم ایران و بلندای مقام جمهوری اسلامی ایران است و در برازندگی اش همین بس که پایبند به اصول خود است صلح را مقدم بر جنگ می داند چون با این همه بیداد علیه آن هنوز سلاح اش در غلاف است، انقلاب اسلامی عهده دار منزلتی در جهان است که یکه و بی همتاست انقلابی که مبنا و مقصد دارد افق و حرکت دارد انقلاب اسلامی توانست، اسلام انقلابی را که ثمره اصلی آن بود را به یک ضرورت طبیعی و تاریخی و بر اساس سنت های تغییر ناپذیر الهی به عنوان نمادِ پیروزی حق بر باطل در دوران معاصر جلوه گر کند.