روز دوازده بهمن سال57 در ساعت 9:27:30 دقیقه بامداد بود که هواپیمای حامل امام خمینی (ره) در فرودگاه مهرآباد برزمین نشست، پرنده ای به ایران آمده بود، نوری وارد شده بود و در بزرگ باز شده بود، سرتاسر باغ را پیمود، پله ها را پایین آمد حکم پیری داشت که عبا بر تن می کند، شکاف انداخت و بر دل ها نفوذ کرد، طول جمعیت استقبال کننده از امام عزیز به 33 کیلومتر رسیده بود، از خفت و خواری زمان قبل خبری نبود، چشمها باز شده بود، انقلاب اسلامی ایران برای مردم ایران حلاوت و سکر صبح را داشت، دیگر این تن مال ما نبود قبل از آن هم مال ما نبود، مردم از محفظه چهام وجود پریده بودند به شاخه اول، این حالت را از قبل می شناختند، وقتی که گرایه امانشان نمی داد، یقین آدمی ما همانی نیست که نام ما را داشت، پرده ای مخفی تر و در بهمن1357 این پرده افتاد، مردم ایران در ولایت چیزی دیدند که کیمیا است .
و جمهوری اسلامی با رهبری داعیانه امام خمینی، نتیجه و برآیند انقلاب اسلامی شد که در سال 1357 به پیروزی رسید، و جانشین نظام وابسته سلطنتی پهلوی گردید، هدف امام این نبود که مردم ایران با نادیده گرفتن اصول و ارزشهای الهی اسلامی انسانی به قدرت برسند، اگر امام و مردم از اصول و ارزش ها پیروی کردند و سختی های زیادی را متحمل شدند در عوض سرافراز ، پیشرفته ، مستقل و الگوی جهانیان شدند.
مردم ایران ولایت را حس می کنند و آن را از خود می دانند، خصوصیات والا و روشنگری مقام رهبری، بینش مردم ایران را به شور و شوق و شعوری رسانده است که اقتدار و صلابت ایران را باور دارند، و به آن معرفت رسیده اند که در وجود آقا چهره می نمایاند، از دوست و دشمن ایرانی و ایرانیان معترف هستند که ایران بدون ولایت در همان دوران اوایل انقلاب دچار تحریف می شد.
ملت ایران شرم دارند مسئولینی داشته باشند که آنها را کم سواد و حسود و نشخوار کننده سیاسی بخوانند ، مردم ایران شرم دارند از اینکه با یک توافق نامه نیم بند هر روزه بیشتر از قبل تهدید شوند ، ملت ایران شرم دارند که مسئولانشان ایست و عقبگرد را به خاطر داشته باشند، ولی تاخت را فراموش کرده باشند.
یک ایرانی از خود شرم می کند که چنین مسئولانی عربده کش و تند خوئی دارد، که انتقاد کنندگانش را کم سواد می خواند، و بعضی از مردم که در برهه ای کرایه کشی شغل دومشان بوده و هست، افتخار نمی کنند که چنین رئیس جمهوری دارند، و معتقدند کسانی که قدرت استدلال ندارند سلاح زشت گویی را انتخاب می کنند.
مذاکرات ژنو چون محصول خون شهدا و آرمانهای انقلاب اسلامی و امام راحل و همه مردم است، همه حق مشورت و انتقادات دلسوزانه را دارند، تا نظر بدهند چه کم سواد باشند و یا مثل خودشان علامه دهر باشند، همه حق اظهار نظر و انتقاد را دارند، مردم می دانند که آنها اگر در این حوزه قدرتی پیدا کنند قداست و ارزش های انقلاب را از بین می برند .
مگر ما برای نان انقلاب کردیم که همه ما را با چماق گرانی می کوبند، البته بله درست است اقتصاد اولین موضوع مهم در راس همه برنامه هاست، ولی متاسفانه می بینیم که سبد کالایی حتی تصاویر ناراحت کننده اش هم به همه جهان مخابره شد، و آیا با یک عذر خواهی عزت مردم ایران برگردانده می شود، همین عذر خواهی ممکن است فردا در توافق ژنو اتفاق بیفتد، ولی از جیب چه کسی عذر خواهی می کنند، از کیسه ملت خرج کردن و بعد عذر خواهی کردن که کاملا بی تدبیری است.
وهابیت، این مولود جهل عرب که همیشه عقل ستیز و کاملا ارتجاعی هستند و در شمول مذاهب چهار گانه اهل سنت هم نیستند، در اوایل هزاره بیستم و به خاطر اقتصاد قوی نفتی و به کمک انگلیس توانست، موجودیت نکبت بار خودش را در سراسر حجاز و مناطق نفت خیز شیعیان، در شرق عربستان گسترش دهد، آنها با تعصبات قومی و نژادی و با همراهی سیاست های استعمار گران و عده ای از یهودیان، برای نابودی اسلام ناب به خصوص تشیع و خاندان اهل بیت پیامبر (ص) همصدا و هم قسم شده اند، اینان حتی نسبت به سایر اهل تسنن هم چنین دشمنىای دارند ، و درهر کجا، مسلمانان چه شیعیان و چه برادران اهل سنت و اهل مقاومت، که می خواهند برای دفاع از اسلام و مسلمین، و برای حق قانونی خود علیه دشمنان اسلام قد علم کنند، غربی ها بلافاصله پای وهابیت را به آنجا باز می کنند، و از آن ها حمایت کرده، و علنا سلاح در اختیار آنها می گذارند.
مذهب های ساختگی از جمله وهابیت، تکفیری ها و جبهه القائده با هدف تفرقه افکنی بین امت اسلام ایجاد شده است، چرا که آنان هیچ میزانی بر گفتار خود ندارند، و هر چه را می خواهند به زبان می آورند، آنها با یک کلام به کافر بودن همه مسلمانان جهان فتوی می دهند، و به راحتی حکم قتل آنان را صادر می کنند، به اعتقاد آنان، هیچ مسلمانی به غیر از خود آنها وجود ندارد، اینجاست که می بینیم دشمنان قسم خورده اسلام، به درازای تاریخ در تلاش بوده اند تا این که از اسلام، چهره ای نامطلوب و غیر واقعی ارائه بدهند، تا دل های مردم جهان به اسلام جذب و جلب نگردند، و شکل گیری وهابیت به همین منظور بوده است، تا همیشه وانمود کنند که اسلام دینی خشن و به تعبیر آنها دینی است که مروج ترور و کشتار می باشد، و اساسا فاقد منطق بوده، و در جهت خلاف انسانیت گام بر می دارد ، در حالی که همه می دانیم که دین اسلام به عنوان کامل ترین و جامع ترین دین در جهان، تمدن بزرگ انسانی را به گوش جهانیان رسانید، و در آن قتل، جنایت و خونریزی معنایی نداشت، و برای اولین بار در جهان خواندن و نوشتن را برای همه مردم دنیا به ارمغان آورد.
مشهد این روزها، کران تا بی کران عالم عشق است، ای امام غریب، ای حرم گل هشتم بوستان محمدی (ص)، ای امامی که نقطه عطف و عزت شیعیان هستی، ، اى غریب ترین غریب ها، این روزها در بارگاهت میان حاجت و اجابت فاصله ای نیست، کرامتت کرامت همایونیست، و عطایت فراتر از قابلیت زائرانت، دیر بازیست که دلهای عاشق را پناهگاهی، و این روزها، خدا در مرقــد مطهر حضرت امام رضا (ع) خیلی نزدیک است، مشهد این روزها قبله گاه دل هاى مشتاق و عاشقان دلداده آقا امام رضا (ع) است.
یا امام رئوف این روزها، هر کوی و برزن، در عزای تو بوی غم و اندوه می دهد، هنگامی که زائر تو پا به حرمت می گذارد، دیدگانش به گنبد طلا و گلدسته های حرم تو می افتد، و با چشمانی اشکبار، دست ادب بر سینه گذاشته، و زیر لب سلام می دهد، یا ابن رسول الله، ای آقای ما، ای امام غریب، می دانی که همه ایرانیان و شیعیان مخلصت علاقه دارند، این روزها در کنار تو، و دست در روی ضریح مقدست بگذارند، تا دل های پر درد و شکسته خود را بی واسطه با آقایشان تسلی بدهند.
زائر تو در این روز به اطراف خود می نگرد، و سراسر عطوفت و بخشش می بیند، زائرت می خواهد از این خوان گسترده بهره ای برگیرد، تا شاید مرهمی بر دل زخمی و قلب شکسته اش باشد، زیرا اگر گناه کارترین هم باشد، در این مکان راهی برایش تا ابدیت باز است، آقا جان تو خود میزبان میلیون ها زائری هستی که به سوی تو می شتابند، ما را نیز شفاعت کن، زائرانت می خواهند با زیارتت و نوای نقاره خانه حرم تو، آرام گیرند، و با آب سقاخانه ات، سلام و صلواتی بر امام حسین (ع) و یارانش فرستاده، و از تو طلب شفا کنند.
امشب سالگرد رحلت حضرت جانگداز حضرت محمد مصطفی (صلوات اله علیه) زیباترین، کامل ترین و برترین انسان در عالم آفرینش است، که عصاره خلقت و قاموس تمامی ارزش هاست، حضرت محمد (ص) وارث فضایل و برتری های تمام انبیاست، و خداوند در مقابل معرفت و بندگی اش، او را بر جهانیان سروری داد، و به حریمی برد که جبرئیل امین، توان پر کشیدن بدان سوی را نداشت.
غمبارترین لحظه تاریخ بشری در این روز این گونه رقم خورد، که برترین خلق خدا این گونه خاک را به سمت افلاک بدرود گفت، و جهانیان را عزادار خویش کرد، رحلت پیامبر اکرم (ص) بی تردید بزرگترین مصیبت بر هستی بشریت بود، و عالم انسانی با رحلت جانگداز آن حضرت چیزی را از دست داد که با مرگ هیچکس چنین مصیبتی اتفاق نخواهد افتاد .
سلام و درود خداوند بر تو ای سفیر میان خدا و خلق خدا، سلام از جانب همه دل های دردمند به دل بزرگوارت که انبوهی از بی وفایی ها، ذره ای از عزم و استواری ات نکاست، سلام از جانب همه دل هایی که به عشق تو خون می خورند، و دم بر نمی آورند، سلام از جانب همه چشمان اشکباری که در سوگ ظلم هایی که بر میراث ماندگارت می رود، در خلوت خون می گریند و ساکت می مانند، سلام از جانب همه پیروان وفادارت، که آموزه های تو را نه در حرف، که در کردار و رفتار، پاسداری می کنند و به دیگران نیز می آموزانند، سلام از جانب کسانی که خود را خادم تو می دانند، و بی منت و بی توقع از کسی، تنها و تنها به رضایت تو فکر می کنند، سلام از جانب همه کسانی که در نهان و عیان عشق تو را در دل دارند و دوستدار تواند، هرچند کاری برایت نکرده باشند.
مردم ولایتمدار و عزتمند ایران به حکم دلشان با ولایت بیعت کرده اند، از همین رو بود که در نهم دی ماه88 به خیابانها ریختند و بساط فتنه گران را برچیدند، در حقیقت یوم الله 9 دی ماه1388 دفاع مقدس مردم از حریم ولایت بود.
چرا باید دشمنان قسم خورده نظام، در خارج و داخل از جنس موسوی، کروبی و غیره.... و هم فکرانشان، مدام از مواضع اینها تمجید و تعریف کنند، و بی بی سی هم آنها را سیاست مدارانی شایسته، توانا و مصلحت اندیش معرفی کند، اساس حرکات اسلامی بر مبنای تفکر است، تفکر تعطیل نیست، اینکه ببینی چرا برایت هورا می کشند باب تفکر را باز می کند، که اشکالت را بفهمی، این را امام راحل و مقام معظم رهبری بارها و بارها تذکر داده اند.
انقلاب اسلامی را اگر به چندین دوره جنگ، اعتماد سازی، توسعه سیاسی و بحران هسته ای و غیره تقسیم کنیم، ولی باید سیاست خارجی ایران را به دو دوره تقسیم کنیم، وقتی که ایران داشت به سمت تکنولوژی هسته ای صلح آمیز حرکت می کرد، غرب نمی توانست به ایران حمله نظامی کند، مجبور بود با تهدید و فشار، ایران را متوقف و بعد محاصره کند، و در همان زمان شعار دولت وقت، گفتگوی تمدن ها می شود، که مصادف شده با حمله نظامی و جنگ و تصرف عراق همسایه غربی ایران، و افغانستان کشور مسلمان در همسایگی شرقی ما، و دولت وقت بدون توجه به گفتمان اشغال گری طرف مقابل ، گفتگوی تمدن ها را همچنان تکرار می کند و به سمت غرب می رود.
تردیدی نیست آنچه در حوادث پس از انتخابات سال1388 ایجاد شد، تنها اعتراضی به نتیجه یک انتخابات نبود، که اگر بود راههای زیادی در شورای نگهبان برای پیگیری منطقی آن وجود داشت، بلکه مواجهه استکبار و نظام سلطه با انقلاب اسلامی بود، که به جنگ نرم تعبیر شد، و در این جنگ دشمن به پیروزی خود چنان اطمینان داشت که تمام توان و قوای خود را به میدان آورد، ولی همه آنچه را که آورده بود برای همیشه و در روز نهم دی ماه1388 به دست مردم قهرمان ایران سوزانده شد.
برای مبارزه با آمریکا و شیطان بزرگ، اول باید جهالت، لجاجت، و خوش باوری را گردن زد، بعد به سراغ مبارزه با آمریکا رفت، و ای کاش بعضی ها در داخل یاد بگیرند که برای اعتماد سازی فقط کوتاه آمدن کافی نیست، یک سیاستمدار زبده، که نباید برای به دست آوردن اعتماد دیگران، با بخشیدن معامله کند، آنها همیشه اتهام بی اعتمادی را علیه ایران به کار خواهند برد، به آنها فحش بدهی تحریم میکنند، لبخند بزنی تحریم میکنند، تعلیق بکنی تحریم میکنند، غنی سازی بکنی، باز هم تحریم و قطعنامه صادر میکنند.
آنها امتیازی نمی دهند، چرا که همان توافق در مذاکرات ژنو، باعث شد، کمی بازار ایران بدون اینکه آنها قدمی بردارند، تکان بخورد، و بلافاصله تحریم های جدید را وضع کردند، تا بازار ایران را به حالت قبل برگردانند، و وقتی که، کار خودشان را کردند، قول جبران کردن و وتو کردن تحریم های کنگره را دادند، در حالی که همان تصویب تحریم های جدید، بازار ایران را به روزهای قبل از مذاکرات برگرداند .
اینک نه چرخه امتیاز گیری می چرخد، و چرخه اقتصادی مان هم همان روال سلابق خود را دارد، باید منتظر ماند که چه زمانی بیایند، و مذاکرات ادامه پیدا کند، ایران هم حداکثر فقط اظهار ناخشنودی می کند.
قبلا مذاکرات کنندگان بعد از مذاکراتشان با گروههای 5+1 ، می گفتند مذاکره کردیم که مذاکرات ادامه پیدا کند، سیاست درستی هم بود، و اگر مثل الان توافقی واقعی حاصل نمی شد، در عوض در ادامه کار، ما برگ های برنده خودمان را هر روز بیشتر از روز قبل می کردیم، ولی اینک جلو برگ های برنده ما را گرفته اند، و متاسفانه خودمان هم اجازه نداریم، برگ برنده های دیگری برای خودمان بوجود بیاوریم.
امشب چهل شب است که آب از گلوی زینب پایین نرفته، غم بر تارک دلش می وزد و هوای اسارتی را نفس می کشد که چهل سال شکسته ترش کرده است، دل زینب دیگر از داغ علی اصغر مرده است، حالا چگونه این دل می تواند در تولد دوباره زمین لبخند بزند، اصلا مگر میشود بعد از حسین به زندگی ادامه داد؟ در این چهل روز زینب و امام سجاد (ع) و تمام مریدان راه امام حسین در سوگ ابرمردی نشسته اند که حیات اسلام مدیون بدن تکه پاره اوست، اینک چهل روز از غروب غم فزای شهادت شقایق ها می گذرد، اسارت، عطش، غربت، زنجیر و بیدارگری سهم خاندان اهل بیت پیامبر بوده است .
تو ای زینب قهرمان سلام الله علیها، تو می شناسی آب نفرین شده ای که محکوم معامله شوم دنیا پرستان شد، و شناختی گودال خونینی را که در گودی چشمانش یادگار هزاران نگاه پریشان را ترسیم کرد، و نفس های کام خشکیدهای، که حقیقت تشنه رسالتش بود، و تمنای مشک های سوراخ، که آب آخرین بهانه اش بود، گرمای دستانی که آرزوی سقایی داشت، و از شرم چشمان منتظر کودکان به خواب آبها رفت، و به وعده گاه برنگشت، آسمانی که برای همیشه، تاریخ را با عظمت این فاجعه، سیاهپوش کرد، و زینب (س) واژه های گفته و ناگفته را بر دوش خستگی هایش می گذارد و باز هم می ایستد، دشمنان اهل بیت (ع) رعب این ایستادگی را بارها تجربه کردهاند.؟.
به یاد داری در هجوم ابرهای سیاه، لشکر خورشید، در سکوت و گرمای نگاهت تنها مانده بود؟ تیغ بود و شمشیرهایی که برای انداختن قامت حق بر زمین، تن خویش را با هرم آتش صیقل می دادند، به یاد داری نرمک گلویی را که با تیر سه شعبه نشانه رفت؟ به یاد داری روی زرد و عطشناک کودکان آفتاب را، به یاد داری زلالی اشکهای عباس را زمانی که آبهای مشک بر زمین ریخت؟.