1- بهترینها دیرخشماند
پیامبر صلى الله علیه و آله:
اَلا اِنَّ خَیرَ الرِّجالِ مَن کانَ بَطى ءَ الغَضَبِ سَریعَ الرِّضا؛
بدانید که بهترین انسان ها کسانى هستند که دیر به خشم آیند و زود راضى شوند.
(نهج الفصاحه، ح 469)
2- جرعه خشم
پیامبر صلى الله علیه و آله:
ما تَجَرَّعَ عَبدٌ جُرعَةً اَفضَل عِندَ اللّه مِن جُرعَةِ غَیظٍ کَظَمَها اِبتِغاءَ وَجهِ اللّه ؛
انسان هیچ جرعه اى ننوشید که نزد خدا از جرعه خشمى که براى رضاى خدا فرو خورد بهتر باشد.
(نهج الفصاحه، ح 2628)
3- ماهیت خشم
پیامبر صلى الله علیه و آله:
اِنَّ الغَضَبَ مِنَ الشَّیطانِ وَاِنَّ الشَّیطانَ خُلِقَ مِنَ النّارِ وَاِنَّما تُطفَأُ النّارُ بِالماءِ فَاِذا غَضِبَ اَحَدُکُم فَلیَتَوَضَّ؛
خشم از شیطان و شیطان از آتش آفریده شده است و آتش با آب خاموش مى شود، پس هرگاه یکى از شما به خشم آمد، وضو بگیرد.
(نهج الفصاحه، ح 660)
4- کمال دلیری در تسلط بر خشم
پیامبر صلى الله علیه و آله:
اَلصَّرعَةُ کُلُّ الصَّرعَةِ الَّذى یَغضبُ فَیَشتَدُّ غَضَبُهُ وَیَحمَرُّ وَجهُهُ وَیَقشَعِرُّ شَعرُهُ فَیَصرَعُ غَضَبَهُ؛
کمال دلیرى آن است که کسى خشمگین شود و خشمش شدّت گیرد و چهره اش سرخ شود و موهایش بلرزد، امّا بر خشم خود چیره گردد.
(نهج الفصاحه، ح 1872)
5- ثمره همنشینی با خشم
امام على علیه السلام: ادامه مطلب...
باید برای نصب امیر سی و سه ساله قطر به امیری قطر فقط به ذکر یک روایات از حضرت رسول گرامی اسلام ( صلوات الله علیه دعوت میکنم ) بسنده میکنیم
پیامبر خدا محمد مصطفی ( که درود خدا بر او باد) در روایتی فرمود:
روزگاری خواهد آمد که دین خدا تکه تکه خواهد شد، سنت من در نزد آنان بدعت و بدعت در نزد آنان سنت باشد، شخصیت های بزرگ در نزد آنها حیله گر خوانده می شوند و اشخاص حیله گر در نزد مردم، با شخصیت و وزین خوانده شوند.
مومن در نزد آنان حقیر و بی مقدار می شود و فاسق به پیش آنها محترم و ارجمند باشد، کودکانشان پلید و گستاخ و بی ادب و زنانشان بی باک و بی شرم و بی حیا شوند، پناه بردن به آنها خواری و اعتماد به آنان ذلت و درخواست چیزی از آنها نمودن، جامه درویشی به تن کردن و مایه بیچارگی و ننگ است .
دلبرا در هوس دیدن رویت،دل من تاب ندارد.نگهم خواب ندارد،قلمم گوشه دفتر غزل ناب ندارد،همه گویند به انگشت اشاره،مگر این عاشق دل سوخته ارباب ندارد؟!
سلام آقا جان نمی دانم در این غیبت طولانی چه ها از این روزگار دیدی امیدوارم حالت خوب باشد نمی دانم چه حرفی بگویم ولی تنها چیزی که می توانم بگویم این است از تو شرمنده ام چرا که ادعای دوست داشتن را می کنم اما در این شهر مردگان زنده سالم ماندن آقا جان سخت است امید دارم که کمکم کنی و از این زندان هلاکت نجاتم بدهی
عید بزرگ نیمه شعبان بر تمامی آسمانیان و زمینیان مبارک باد
آقاجان پیشاپیش تولدت راتبریک می گویم....این روزها شادتر ازهرروز دیگر هستم...این روزها چقدرنزدیکتر شده ام به عشق شما
محبت شما و دست نوازش شما را برسرخویش احساس می کنم
ای تمام آرزوها واسطوره ها وحقیقتهای آفرینش هستی درنام تو
ای تمام امواج قدرتمندعشق درنام تو
ای آفتاب بیکرانه مهر ازچشمانت تابان
شرمندگی کسی را بپذیر که نه سزاوار مهر توست و نه تاب آن دارد که ازجمال دل ربایت دست بشوید
شاید از این به بعد باید اصولگرایی را به اصولگرای اصیل و ناخالص تقسیم کنیم و به قول آقای جلیلی که به کاندیدایی سازش کار در مناظره گفتند شما نمی توانید بین حق و باطل راهی به نام میانه روی را انتخاب کنید و به بیان واضح تر نمیشود قسمتی از زور را قبول کرد و قسمتی از آن را رد کرد چون قبول کردن کوچکترین ظلم و سلطه علیه خودمان و قبولاندن آن به خودمان یعنی به چالش کشیدن آرمانهای امام و شهدا و مردم ایران و این یعنی همان گفته های بنی صدرها که خود را ملی گرا معرفی میکردند و در جنگ ایران و عراق به طور علنی میگفتند باید زمین بدهیم و زمان بخریم و این شعارهای کاندیداهای سازشکار چیزی بهتر از افکار بنی صدری نیست.
و در جواب کسانی که در مناظره آخر تلویزیونی بقیه را پادگانی و غیره خطاب می کردند باید گفت که اگر خود لباس روحانیت را پوشیده اید دلیل نمی شود که مردم با درایت ایران به چشم یک روحانی روشنفکر و آگاه و شجاع به شما نگاه کنند، ما روحانیونی در سطح بالاتر از شما هم داشتیم که امتهانشان را در بین مردم دادند و مردم آنها را طرد کردند و پادگانی هایی هم داشتیم و داریم که هم اینک با تنفس مصنوعی زنده اند و هفته ای نیست که یکی از این عزیزان به شهادت نرسد پس سیاه نمایی نکنید هر چند که تخصص شما سیاه نمایی باشد.
عمق نالایق بودن و بی کفایت بودن مجلس و دولت اصلاحات به قدری زیاد بود، که آنها فقط سازشکاری را پیشه کارهای خود کرده بودند، آنها سیاست خارجی سازشکارانه، مصلحت جویانه و منفعلانه را دنبال می کردند، در بعد داخلی هم، همیشه درگیریهای سیاسی داشتند و فقط اقتصاد ایرانی مصرف گرا درست کرده بودند، در مجلس نمایندگان اصلاح طلب یا تحصن میکردند و یا لوایح دوقلو می دادند و نظم کشور را به هم می ریختند و رابطه با چند کشور اروپایی و امریکای زورگو را رابطه با همه همه دنیا دانستن میشمردند، بدتر اینکه خود را عقل کل میدانستند، دولت های سازندگی و اصلاحات چنان ضربه ای به بدنه مردمی نظام وارد کردند که هنوز که هنوز است آثار وحشتناک آن در جامعه وجود دارد .
حسین (ع) سلطان عشق است، عباس ساقی عشق است، زینب شاهد عشق است و سجاد راوی عشق، و اینک کاروان عشق در راه است و خود عشق نیمه شعبان خواهد آمد، شعبان بهانه ای است برای دوستی با خدا، ضمن عرض تبریک و تهنیت ولادت با سعادت سه نور لایزال از انوار الهی، حضرت امام حسین (علیه السلام) ، حضرت ابالفضل العباس (علیه السلام) و حضرت امام سجاد (علیه السلام)
ولادت امام حسین (ع) است کسی که در کربلا نشان داد که با شکیب در عطشی کوتاه، میتوان همیشه ی تاریخ را سیراب کرد، و چه کوتاه بود فاصله بالا رفتن دست علی (ع) در ظهر غدیر، و بالا رفتن سر حسین (ع)، در ظهر عاشورا، آری این طفلی که امروز بر دنیای کوچک اطرافش دیده گشوده است، روزی بر تارک تاریخ شجاعت و جوانمردی و مهر جاودانگی خواهد نواخت، تا حقانیت غدیر را برای همیشه تاریخ زنده کند، یا حسین (ع) تولدت یعنی زیبایی خلقت، و مگر می شود با زیبایی همراه و همسایه بود و زیبا نشد؟.
مبارک باد آمدنت ای حسین جان، ای نور چشم رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم، ای ثمره شاخسار نبوت، و ای شبیه ترین به رسول خدا، خجسته باد میلادت ای میراث دار ادب و علم و حلم علوی، و فرخنده باد مقدم خوش یمنت ای نوگل فاطمه زهرا، چه نیکوست میلادت که خود سرور جوانان اهل بهشتی، جد تو بهترین بندگان خدا و پدر و مادرت بهترین زنان و مردان عالم هستند، مبارک باد میلاد پرنورت بر همه دوستداران و رهروان راهت و عاشقان نام نیکویت حسین جان.
درود و سلام بر بعثت پیامبر اکرم (ص)، روز برانگیخته شدن خاتم رسولان و نقطه تحول انسان و جهانیان، درود بی پایان خداوند بر مردی که از تبار ابراهیم بود، آن سان که بت و بت خانه را شکست، هستی ما نثار تو، ای پیام آور رحمت و صاحب خُلق عظیم! بعثت تو باران ناگهان رحمت بود که با قطره های خود این بوستان غمناک را نمناک کرد و شکوفه های لب فروبسته را شکوفا ساخت، زمین و اهل آن که بر اثر جهل و خرافات پیر شده بود، شاد شد و جوانی یافت، و کاینات، وجودی تازه یافت، بعثت نور و تابش فروغ شمع الهی، جان ها را روشن و تن ها را بهاری کرد، شاخه شاخه گل پرورید و گلستان پدید آورد، و بهار آفرینش آغاز شد.
به نام خداوند بی همتا و یگانه ای که نعمت بعثت رو بر آخرین فرستاده خود ارزانی داشت تا رسالت او موجب هدایت انسان از تاریکی به نور باشد، یاد باد زیباترین ایام روزگاران، مبعث رسول مکرم اسلام، محمد مصطفی(ص)، فخر کائنات، گنجینه اسرار الهی و مَحرم سراپرده معرفت بر همگان مبارک باد.
تویی هم مصطفی و هم محمد ، تو را در آسمان نامند احمد ، تو کانون صفا مرد یقینی ، تو عین رحمه للعالمینی، تو شهر علم و اجتهادی ، تو رب النوع شمشیر و جهادی ، تو خورشیدی شدی در گوشه غار ، بر نور تو شد خورشید و مه تار ، بتاب و روشنی بخش جهان باش ، مهین پیغمبر آخر زمان باش، و سلام و صلوات بر رسولی که بعثتش نقطه عطفی در تاریخ انسانیت است .
وفات سید روح الله امام خمینی(ره) بزرگمرد تاریخ معاصر جهان اسلام، ضایعهای است جبران ناپذیر و حادثهای است دردناک که مسلمانان متعهد را در نقاط جهان اسلام سخت تکان داد، وفات امام خمینی(ره)، شخصیت عظیم عالم اسلام در زمان موجود مایه تأثر و تأسف همه مسلمین به خصوص آنهایی میگردد که بصیرت عمیق و وسعت نظر و اخلاص راستین بر سرنوشت یک میلیارد مسلمان جهان بدون در نظر داشت اختلافات گروهی و مذهبی و بدون داشتن افکار جاهلانه، میاندیشند و سلطه طلبی آمریکا و صهیونیست جهانی را به عنوان خطرناکترین و سازش ناپذیرترین دشمن اسلام و مسلمانان تشخیص می دهند .
چهارده خرداد هزار و سیصد و شصت و هشت بود، و ماه آن شب خاموش و سرگردان بر روی شهر تهران می تابید، دانه دانه ستاره ها در صورت آسمان می لغزید، گویی ستارگان آسمان در انتظار عروج ستاره ای زیبا به آسمان بودند، شهر تهران و کشور ایران را سکوتی عمیق و جانسوز فرا گرفته بود، لیکن چشمان خلق نخفته بودند، زیرا شنیده بودند که قلب امامشان به درد آمده است، مردم آهسته و آرام دعای «امن یجیب» می خواندند، مساجد مملو از جمعیتی بود که آمده بودند برای رهبرشان دعا کنند اما گویا تقدیر الهی جوری دیگر رغم خورده بود.
ناگهان رنگ از رخ شب پرید، قلب زمان از کار افتاد، گویی باز خورشید غروب کرده است، و بار دیگر مردی از امت پیامبر(ص) به ابدیت پیوسته است، هر گوشه و کناری یک کودک یتیم، یک چشم اشک بار، یک مادر شهید و عاشق امام می گریست، قلب عالمی از گردش ایستاده بود، قلبی که لحظه ای از شور و التهاب خالی نمانده بود، قلب امام ایستاده بود، قلب امامی که خود به تنهایی یک امت بود، و تمامی طاغوت و طاغوتیان و مستکبران زمان را به زانو درآورده بود، ایوب زمان، مرد آهنین انقلاب،امام امت در آن شب به ابدیت پیوست.
آیا رای به جلیلی رای به مقاومت نیست؟ آیا رای به جلیلی، رای به اهداف و آرمانهای شهیدان و امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری و مردم عزتمند ایران نیست؟ آقای جلیلی در جواب بعضی ها که میگویند باید تنش زدایی کنیم، می گوید اول باید تهدید زدایی کنیم، این مهم است، چرا که تنش را هر کسی و هر زمانی بخواهد میتواند برای ما ایجاد کند، ولی زمانی که تهدید را از بین بردیم دیگر تنش زدائی فایده ای به حالشان ندارد وقتی ما اصل تهدید را از بین بردیم تنش زدایی دیگران معنی نخواهد داشت.
همه ما دیدیم کاندیداهای انتخاباتی به سمت سوی دو محور اصلی حرکت کردند، یک سر آن محور سازش بود که در دولت های سازندگی و اصلاحات امتهان خود را پس داده و سرخورده هستند، و در سر دیگر محور مقاومت قرار دارد، که صد البته کاندیداهایی هم در میان مقاومت و اصولگرایان هستند که در حقیقت از جنس مقاومت اصیل و با اصالت نیستند و برای به دست آوردن رای های سرگردان حتی سیاه نمایی هم میکنند و چنان بی انصافی در حق این دولت روا می دارند که گویا این دولت در این هشت سال یک اقدام مثبت انجام نداده است.
و در این میان توهین های خارجی و داخلی و دشمنان شاخ دار نظام که از آقای جلیلی بد میگویند خود گواه صداقت و حقانیت راه صحیح و جهت گیری صحیح ایشان است که کوچکترین حاشیه ای با این سران باند قدرت و ثروت و باند بازی سیاسی ندارند، مثلا عضو کارگزاران در باره ایشان گفته اگر جلیلی در صحنه باشد حیف است انسان در انتخابات شرکت کند، البته ایشان درست گفته، واقعا حیف نیست در جایی که جناب آقای جلیلی کاندید شوند، همچین عناصر نامطلوبی بیایند، و در همان صندوقی که نام آقای جلیلی هم در آن است رای بی ریشه و اصالت خود را کنار اسم ایشان بیندازند، خدا را گواه میگیریم که حیف است.
بی تردید صحبت از حضرت زینب (سلام الله علیها) بانویی که فریادش یادآور خروش مولایی و وقارش، نشانی از عظمت و وقار زهرایی است، کاری بس مشکل است، ای زینب سرافراز و صبور که با فریاد رسای مرتضی گونه ات، همه ظلم را تحقیر کردی و با صبر جمیل و شگفت انگیزت، تاریخ را به اعجاب و تحسین وا داشتی.
ای زخم خورده نینوا! ای بانوی خورشیدهای دربند! ای زینب قهرمان! تو که خود، وسعتی به اندازه همه سوگ های آفرینش داشته ای، تو که خود دریای بی کران اشک را، ساحل بودی، چگونه باید بر تو سوگواری کنیم، چرا که ما سوگواری را از تو به یادگار داریم، تو که آواز سرخ کربلا را از حنجره بردباری ات، به گوش تاریخ رساندی و اگر این حنجره صبوری و آن نطق آتشین تو در کاخ یزیدیان نبود، داستان جانسوز آن ظهر عطشناک در کوچه های تاریخ به دست فراموشی سپرده می شد، به دنیا آمده بودی تا صبر را شرمنده کنی ای اسطوره تاریخ.
و ما برای تو مینویسیم، ای زینب! ای که فریاد با تو آغاز شد و بیداد با تو رسوا! ای آزاد اسیر! ای قامت سبز اعتراض! ای نهال بارور ایثار! ای جاری زلال متانت! ای آیه صراحت و عفت! ای آذرخش خشم! ای مظهر لطافت و رحمت! آخر چگونه میتوان تو را گفت، تو را نوشت، قلم در ابهامِ شناختت ناکام مانده است، چرا که تو آیههای توانایی انسان را نوشتی و سرود قدرت ایمان را سرودی و شعر بلند رسالت را نگاشتی.
حرکت کن صدای قدم های تو ضرب آهنگ قیام ماست حرکت کن قافله سالارش عشق ، زینب ای اسیر سربلند، ای تنهای بی برادر، ای دل به مصیبت داده، ای مادر عشق و درد، تاریخ آمده است تا همراه تو بعد از هزار و چهارصد سال بغضش را بترکاند تاریخ با آن همه ابهت و وقارش در مقابل دل بی قرار تو کم آورده است.
ریاست جمهوری که می آید اگر نداند معیار سیاست خارجی جمهوری اسلامی جبهه حق و باطل است بی تردید به کجراهه خواهد رفت و نظام را دچار مشکل می کند، در ایران هویت ایرانی بدون اسلام و ولایت و مردم تعریفی ندارد، ما باید فرد اصلح دارای این ویژگی ها را یافته و با حمایت از وی به دغدغه های مقام معظم رهبری و انقلاب نظام اسلامی جامه عمل بپوشانیم.
ایران امروز به سطحی از قدرت موقعیت در جهان دست یافته که هرگز در تاریخ معاصرش سابقه نداشته است و ما بزرگترین و سیاسیترین رویداد سیاسی یعنی انتخابات را پیش رو داریم و آنچه اهمیت دارد این است که حماسه اقتصادی در کنار حماسه سیاسی از دید رهبر انقلاب بیان شده است.
مقام معظم رهبری حضور در انتخابات را حضوری مسئولانه می دانند: وظیفه آحاد عظیم ملت هم این است که در این حادثه بسیار مهم که به سرنوشت کشور مربوط می شود به طور دلسوزانه و مسئولانه شرکت کنند و در این میان ما باید فرد اصلح دارای این ویژگی ها را یافته و با حمایت از وی به دغدغه های رهبری و انقلاب نظام اسلامی جامه عمل بپوشانیم.
آنچه اقتصاد امروز ایران به آن نیاز دارد، روشن کردن مجدد مسیری است که باید طی سالهای گذشته طی میشد، اقتصاد امروز ایران نیازمند چهره ای است که بتواند با برنامه، خاطره تلخ خود محوری اقتصادی و خود متخصص پنداری هشت سال گذشته را از خاطر جامعه ایرانی پاک کند.
اینک وظیفه ما چیست؟