سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از مصاحبت با فاسقان، بدکاران و آنان که آشکارا مرتکب معصیت می شوند، بپرهیز . [امام علی علیه السلام]
منطقه و بیداری اسلامی
>>داریوش احمد رضا بهمنیار ( شنبه 90/1/13 :: ساعت 11:25 عصر)

مجله نزدیک به خاتمی چگونه اداره می شود؟

مجله اصلاح طلب چلچراغ که وظیفه ارتباط گیری با بدنه اجتماعی به وسیله گفتمان جوانان محور را دارد و در سال های اخیر رسما در خدمت جناب آقای محمد خاتمی بوده است این مجله با محوریت قرار دادن مسائل جنسی که این قلم از بازگو کردن آن شرم دارد قصد دهن کجی به مبانی اخلاقی را دارد.علاوه بر کارنامه‌ی این مجله در جریان مطبوعاتی کشور که همواره مملو از مطالب غیر اخلاقی می باشد حضور خبرنگاران ضد انقلاب که بعضا امروز از خارج مطالب این مجله را تهیه می کنند.جای تعجب دارد که هنوز به فعالیت ساختار شکنانه ادامه می دهد. مطالب ساختارشکنانه و لیبرال مسلک این هفته‌نامه توسط افرادی نگاشته می شود که عموما در وبلاگ‌ها و در شبکه‌های اجتماعی خود با زیر پا گذاشتن مسائل اخلاقی، با ناسزاگویی به مبانی و اعتقادات جمهوری اسلامی می پردازند.از جمله این افراد می توان به نیما اکبرپور که امروز مجری برنامه  کلیک در بی بی سی فارسی می باشد، اشاره کرد که در جشن پرحاشیه چلچراغ در سال 86، در کنار خاتمی حضور داشت.یکی دیگر از این افراد توکا نیستانی است وی به عنوان یکی از نویسنده‌های چلچراغ حتی بعد از پناهنده شدن به کانادا در سال1389 بازهم به عنوان نویسنده‌ی ثابت این مجله به انتشار تفکرات خود می پردازد او در وبلاگ شخصی اش علت رفتنش را چنین توضیح داد:
از زندگی مجرمانه خسته شده بودم..... به چند پسر و دختر طراحی درس می‌دادم که مجاز نبود برای طراحی از مدل زنده استفاده می‌کردم که مجاز نبود سر کلاس صحبت‌هایی می‌کردم که مجاز نبود بجای سریال‌های تلویزیون خودمان کانال‌هایی را تماشا می‌کردم که مجاز نبود به موسیقی‌ای گوش می‌کردم که مجاز نبود فیلم‌هایی را می‌دیدم و در خانه نگهداری می‌کردم که مجاز نبود.....
البته باید به جمع نویسندگان چلچراغ افرادی مثل نیوشا ص را نیز اضافه کرد که با کشف حجاب در صفحه فیس بوک خود و انتشار مطالب مبتذل سعی در جذب جوانان برای خواندن این مجله به روش‌های غیر حرفه‌ای و البته غیر اخلاقی بپردازند لازم به ذکر است چندی پیش این مجله مبتذل نویس به سبک و سیاق ژورنال های س.... به بهانه تبلیغ یک محصول بهداشتی(!) در حوزه مسائل جنسی به صورت تاسف باری یک پوستر رنگی تر و تمیز از کاندوم .... چاپ کرده است.
به نظر می رسد بعد از جشن های شب یلدای این مجله که به پارتی های شبانه آقای خاتمی با برخی بازیگران شاخص(!) در عرصه های مذکور جنسی مربوط است حالا وسایل مورد نیاز هم تبلیغ می کند. 
 جالب اینجاست که چلچراغ در غالب نظر یک خواننده خود به نام معنادار شادی می نویسد: آگهی آخر مجله هفته قبل تون خیلی جالب بود و چلچراغ در جوابی وقیحانه می نویسد: هم جالب بود هم کاربردی سعی می کنیم در آینده پیشرفته تراش رو نشون بدیم.

                                                                                                       داریوش بهمنیار

                                                                                            

 


  نوشته های دیگران ()
>>داریوش احمد رضا بهمنیار ( جمعه 89/12/13 :: ساعت 5:49 صبح)

انسان = زندگی = گناه

جبران خلیل جبران- بر گرفته از کتاب ماسه و کف

 

چنان زندگی کن که از رفتن وحشت نداشته باشی    .
آنان که به هزار دلیل زندگی می
     کنند نمی توانند به یک دلیل بمیرند و آنان
که به یک دلیل زندگی می کنند
     با همان یک دلیل نیز می میرند    .
بعد از یک عمر گناه، حال باید در یک آزمایش
   الهی آماده سفر مرگ شوی،
بعد از یک عمر معصیت، حال باید افسوس یک عمر خطا را
بخوری.
بعد از یک عمر خنده، حال باید نشست و بر یک عمر اشتباه رفتن و
نفهمیدن
گریست. دیگر جای خنده نیست
.
بعد از یک عمر حساب نکردن،
حال باید حساب پس داد: ((حاسبوا قبل ان
تحاسبوا))

دیگر چاره ای جز گریه
نیست، گریه به حال خویش و افسوس بر گذشته ای که هرگز به عقب برنمی گردد.
خواهرم! حجاب تو سنگری چون خون من است، می دانم بالاتر از آن هستی
که سفارش به پوشش و حجاب کنم ولی بدان تفنگی که در دست من است چادری است که بر سر توست، اگر میل به سلاحم داری چادرت را سلاحم بدان
برادرم! زندگی چند صباحی بیش نیست، نیامده می گذرد، آن چنان سریع می
گذرد
که رود به دریا می پیوندد
.
چنان زندگی کن که فردا برای رفتن
وحشتی نداشته باشی.
خدایا گناهکارم! خطا از من است می دانم همیشه مغلوب نفسم
شده ام، خدایا!
از من درگذر که جز گذشت تو منزلگاه من جز دوزخ
نیست.
ارزش انسان به چیزی که به آن دست می یابد، نیست بلکه به هدفی است که میل وصول به آن دارد.

حق به دو شخص نیاز دارد یکی که آن را اداء می کند و دیگری که آن را می فهمد.

همه‌ی سخنان ما تکه هایی هستند که از سفره اندیشه فرو می ریزند.

اگر خواستی مالک چیزی شوی آن را به خود وامگذار.

محبت، حجابی است بین عاشق و معشوق.

عشق و شک، با هم سازگاری ندارد.

اگر پشت به آفتاب کنی جز سایه‌ی خویش چیزی نمی بینی.

رحمت، نصف عدالت است.

کسی که از جیب خود چیزی به تو می دهد تا از قلبت چیزی بگیرد چقدر نا بیناست.

آیا اشتباهی بزرگتر، از پی بردن به اشتباه دیگران هست.

چقدر احمق هستی، اگر از مردم بخواهی که با بالهایت پرواز کنند و تو نتوانی یک پر به آنها بدهی.

مقتول را همین افتخار بس است که او قاتل نیست.

سکوت حسود، بسیار پرهیاهو است.

حقیقت، قابل تجربه نیست.

تلخ ترین اندوههای ما، یاد آوری شادیهای گذشته ماست.

اگر در جای خود می بودی، هیچ وقت دریا را در هنگام جزر سرزنش نمی‌کردی.

 داریوش بهمنیار  


  نوشته های دیگران ()
>>داریوش احمد رضا بهمنیار ( پنج شنبه 89/12/12 :: ساعت 10:54 عصر)

بسم الله الرحمن الرحیم                               

موضوع مطلب :   فعالیت اخوان المسلمین غزه  

فعالیت اخوان المسلمین غزه وابسته به فعالیت اخوان المسلمین مصر و روابط حسنه ویا تیره آن با رژیم مصر بود از این رو در پی مخالفت اخوان مصر و نوار غزه با معاهده « جلاء » منعقد میان مصر و بریتانیا در 1333ش./ 1954م. ادامه فعالیت های اخوان در نوار غزه نیز ممنوع شد تیرگی روابط حاکمان مصری غزه با گروه اخوان المسلمین تا هنگام جنگ سال 1346ش./ 1967م. ادامه یافت. اما اخوان در نوار غزه به مبارزات ضد انگلیسی و یهودی خود تداوم بخشید به عنوان مثال اخوان در 1324ش./ 1955م. با دیگر سازمان های سیاسی در نوار غزه برای به شکست کشانیدن طرح اسکان در سینا به فعالیت پرداخت و در مقاومت علیه اشغال غزه توسط اسرائیل در 1325ش./ 1956م. و همچنین در تلاش برای به شکست کشانیدن طرح بین المللی 1326ش./ 1957م. شرکت جست.1

شرایط کار مخفی و مشکلات ناشی از آن ، منجر به کاهش شمار طرفداران و گروندگان اخوان المسلمین و نیز مهاجرت و فرار آنان به کشورهای اسلامی و پیوستن به سازمان های سیاسی دیگر ، مانند گروه های ملی گرا و در نتیجه ، تعطیلی فعالیت ضد اسرائیلی اخوان المسلمین غزه گردید . با این حال ، مهم ترین گروه های مبارز فلسطینی ، چون جنبش فتح2 ، از بقایای نیمه جان اخوان المسلمین غزه برخواسته اند . یاسر عرفات و صلاح خلف (ابوایاد) از اعضای اخوان المسلمین غزه بوده اند که به تاسی و تاثیر از آن ، جنبش فتح را بنیاد نهاده اند3 ؛ جنبشی که سازمان جدید التاسیس ساف نیز سهمی اساسی داشته است .

 

 1.      جنبش اسلامی در کرانه غربی و نواز غزه ، ابوعمرو ، صفحه  8 – 9 .

2.      دکتر فتحی الشقاقی نیز بر این نکته اعتراف داشت که حماس و جهاد اسلامی ریشه در جنبش اخوان المسلمین دارند . جنبش اسلامی در کرانه غربی و نواز غزه ، ابوعمرو ، صفحه  2 مقدمه .

3.      خلیل الوزیر مشهور به ابوجهاد عضو برجسته اخوان المسلمین غزه پیشنهاد تاسیس سازمان جدیدی را که هم سنگ اخوان باشد ، ولی اسلامی نباشد ، مطرح کرد . حرکت اسلامی فلسطین ، خسروشاهی ، صفحه 139 ، 151 .

   داریوش بهمنیار             


  نوشته های دیگران ()
>>داریوش احمد رضا بهمنیار ( پنج شنبه 89/12/12 :: ساعت 10:46 عصر)

بسم الله الرحمن الرحیم

از قطعنامه تا جنگ اعراب و اسرائیل  

حوادثی که در فاصله میان تصویب قطعنامه 181 تا آغاز رسمی نخستین جنگ اعراب و اسرائیل روی داد در وقوع و شکل گیری جنگ های اعراب و اسرائیل و مبارزات فلسطینی تأثیر گذارد به دیگر سخن یکی از ریشه های جنگ 1327ش =  1948م اعراب و اسرائیل تصویب طرح تقسیم فلسطین در 8 آذر 1327ش  29نوامبر1947م توسط سازمان ملل متحد بود این قطعنامه به قیومت انگلیس بر فلسطین پایان می داد و اداره امور فلسطین را پس از عقب نشینی نیروهای مسلح دولت قیم به یک کمیسیون متشکل از نمایندگان چک اسلواکی  دانمارک  لهستان و پاناما می سپرد.

همچنین قطعنامه پیش بینی می کرد که شوراهای موقت عرب و یهود تحت هدایت کمیسیون تشکل و به انجام وظیفه مشغول می شوند این شوراها باید میلیشای مسلحی از ساکنان و فرماندهان بومی پدید می آوردند ونیز انتخابات مجمع منتخب را که مسئول تهیه قانون اساسی و تعیین حکومت موقت بود برگزار می کردند البته برپایه قطعنامه مذکور وحدت اقتصادی دوکشور مستقل یهودی و فلسطینی حفظ می شد و بیت المقدس تحت نظارت بین المللی قرار می گرفت.

با اعلان قرار تقسیم فلسطین موجی از خشم ونفرت فلسطینیان را در بر گرفت؛ نفرتی که به تظاهرت خشونت آمیز زد و خوردهای خونین بمب گذاری در مراکز در مراکز تجاری حمله به اتوبوس ها کشتار افراد غیر نظامی تخریب منازل پادگان ها و کارگاها انجامید به آتش کشیدن یک اتوبوس یهودی در نزدیکی فرودگاه لیدا و منفجر کردن ساختمان آژانس یهود در خیابان بن یهوذا توسط اعراب بمب گذاری در یک بازار عرب و دفاتر روزنامه پست فلسطین از سوی یهودیان نمونه هایی از رویدادها خشونت آمیز این دوره است اما مهم ترین واقعه کشتار دهکدهء دیر یاسین در حوالی بیت المقدس بود که منجر به کشته شدن 250 نفر به وضعی فجیع گردید صهیونیست ها در این دهکده دست و پای مردم را بریدند شکم هایشان را دریدند  گوش هایشان را برکندند چشم هایشان را برون آوردند و حتی کودکان را سربریدند و زندگان را در آتش سوزانیدد.

            داریوش بهمنیار


  نوشته های دیگران ()
>>داریوش احمد رضا بهمنیار ( چهارشنبه 89/12/11 :: ساعت 6:53 صبح)

    ( بسم الله الرحمن الرحیم )

 موضوع مطلب :   تحلیل گران سیاست خارجی انقلاب را به چند دوره جنگ - اعتماد سازی -توسعه سیاسی و بحران هسته ای تقسیم میکنند اما من چون از نسل اولی هستم و برخی از این دوران ها را دیده ام سیاست خارجی را به دو دوره ذلت و عزت تقسیم میکنم       از زمانی که به یاد دارم مردم سه دسته بودند یا کسانی که دیپلمات بودند یا کسانی که دوست داشتند دیپلمات باشند دسته سوم هم بقیه بودند که اینجا باهاشون کاری نداریم.

 

 دسته اول کسانی هستند که معمولا افراد کم سواد و دارای مدرک در پیت و بینش ضعیف و پارتی قوی با پیراهن های سفید یقه آخوندی و کت و شلوار سرمه ای با ته ریش انکادر شده و در بسیاری از موارد دارای شکم های جلو امده ، طبق گفته دوستان محل زندگی این افراد غالبا نیمه شمالی شهر تهران و قیمت خودروهای اکثر انها از ?? میلیون شروع میشود و در یک بازه باز تا بینهایت میتواند برود فعالیت این افراد شامل رفت امدهای پی در پی به کشور های خارجی ( با اولویت اروپا ) با پروازهای فرست کلس و اقامت در هتل های پنج ستاره به بالا و نشستن و گفتگو کردن با همتایان خویش است این صحبت ها هیچگاه به وظیفه اصلی دستگاه سیاست خارجی که صدور انقلاب اسلامی و تشکیل بسیج جهانی اسلام و همچنین حمایت از مستضعفان جهان است هیچ ربطی ندارد نتیجه این گفتگوها به مسائل فرهنگی و علمی و اقتصادی هم هیچ ارتباطی ندارد این را میتوانید از مستند سازان و تجار و اساتید و دانشجویانی که به خارج از کشور میروند سوال کنید مراجعه شود به سخنان دکتر ابراهیم فیاض سهیل کریمی محمد حسین جعفریان و …) از فعالیت های کنسولی هم که نپرس بروکراسی اداری داخل کشور رو به توان ?? برسون تا به بروکراسی کنسولگری های ما خارج از کشور برسی و در کل راندمان کاری به صفر میل میکند.

 با این صحبت ها احتمالا میتونید حدث بزنید دسته دوم چرا دوست دارند دیپلمات باشند.

 صدور انقلاب توسط امام روح الله و امام سیدعلی بدون واسطه و با ارتباط قلبی بین رهبر انقلاب و امت انقلابی بوده کسانی که میخواستند نقش این واسطه را ایفا کند در پروتکل های سازمانی و تشریفات سیاسی گیر کرده اند اگر نگوییم بسیارشان در تمدن غرب محو شده اند و هیچ ربطی به انقلاب اسلامی ندارند.

 با این پیش زمینه حالا تصور کنید انقلاب اسلامی به یک محدوده ممنوعه وارد شده است و به سمت تکنولوژی هسته ای حرکت کرده غرب وافق است که نمیتواند حمله نظامی کند و باید با تهدید و فشار ایران را متوقف کند شعار دولت وقت گفتگوی تمدن هاست که مصادف شده با تصرف نظامی عراق همسایه غربی (سرزمین امامان شیعه ) و افغانستان کشور مسلمان در همسایگی شرقی دولت بدون توجه به گفتمان اشغال گری تمدن مقابل همچنان بدیو بدیو به سمت غرب یورتمه میرود.

 حالا دستگاه دیپلماسی که خود گل بود در این دولت به سبزه هم آراسته میشود شورای امنیت در هر کشوری جزء حیاتی ترین و بالطبع قدرتمند ترین نهاد هاست وقتی افراد ترسو نادان خائن و سازشکار در این نهاد جمع شوند میتوان حدس زد چه میشود.

 

آیا همه مذاکرات دیپلماتیک ما در دوران دولت دوم خرداد دارای نتیجه بود ؟؟؟!!!             

 چه اشکالی دارد که طرف مقابل با پیش شرط تعلیق فعالیت های قانونی شما وارد مذاکره شود چه اشکالی دارد که شما پیشرفت و تکنولوژی و مهمتر از آن غرور یک ملت انقلابی را تعطیل کنید هر وقت هم از شما پرسیدند میگویید فعالیت ها را داوطلبانه و فقط فقط برای اعتماد سازی تعطیل کرده ایم اگر هم جک استراو در تهران آنچنان روی میز کوبید که روحانی نفسش بند آمد خیالی نیست مهم این است که حسن روحانی توانست با غربی ها به نتیجه برسد مهم نیست نتیجه چه باشد مهم این است نتیجه باشد.

 اما سعید جلیلی دیده بان بسیجی لشگر نصر خراسان است او با ادبیات مقاومت آشناست جلیلی یک پایش در جبهه است یک پایش در دیپلماسی و حرف مولایش را که گفته سیاست خارجی از مسیر عزت حکمت و مصلحت میگذرد آویزه گوشش کرده جلیلی هم یقه اش آخوندیه اما تفکرش حسینیه و پیرو خمینیه ماشینش پرایده و خونش هم تا همین اواخر که بخاطر مسائل امنیتی جابجا شد کرج بود کسانی که باهاش از نزدیک آشنا هستن میگن در ساده زیستی اگر از احمدی نژاد جلو نزده باشه عقب نمونده و اگر نگیم مهمترین دلیل انقلابی موندش اینه میتونیم بگیم یکی از دلایل مهمش همینه انقلابی بودن چنان قدرتی به انسان می دهد که میتوان به واسطه آن برای صحبت کردن با ابر قدرت های مادی دنیا پیش شرط گذاشت چون بسیجی میداند ابرقدرت واقعی فقط خداست.

 ظالم با مظلوم مقتدر نمیتواند به نتیجه مشترک برسد به همین دلیل جلیلی نمیتواند با غربی ها یه نتیجه مشترک برسد اجتماع حق و باطل خیانت است و اشتراک حق با باطل تهی است حق با باطل نمیتواند به نتیجه مشترک برسد به همین دلیل جلیلی با اشتون نمیتواند توافق کند.

 

داریوش بهمنیار

 

 

 


  نوشته های دیگران ()
>>داریوش احمد رضا بهمنیار ( یکشنبه 89/12/8 :: ساعت 6:55 صبح)

حورا صدر در نشست خبری آخرین اخبار وضعیت امام موسی صدر

                                      

روز به روز و ساعت به ساعت، امیدهایمان بیشتر می‌شود

امروز دومینوی منطقه و شرایط جهان اسلام، در حال دگرگون شدن است و مردم مظلوم و مجاهد لیبی به فریاد آمده‌اند و اخبار آن را می‌بینیم و می‌شنویم/ هر چند ماهیت وحشیانه قذافی در این سال‌ها، تدریجاً روشن شده، رخدادهای چند روز اخیر لیبی، پرده‌های بسیاری از چهره او برداشته است/ جای تأسف است که بگوییم...

آخرین اخبار درباره وضعیت امام موسی صدر، با حضور خبرنگاران رسانه‌های داخلی و خارجی در مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، بررسی و تشریح شد.

به همت روابط عمومی مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، صبح امروز، چهارشنبه، 4/12/1389 نشست خبری، آخرین اخبار وضعیت امام موسی صدر در مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر در تهران برگزار شد.

در این نشست که با حضور خانم حورا صدر، فرزند امام موسی صدر، مهدی فیروزان، داماد امام موسی صدر و محمدعلی مهتدی، پژوهشگر و محقق سیاسی برگزار شد، آخرین اخبار درباره وضعیت حیات امام موسی صدر با توجه به اوضاع کنونی لیبی بررسی شد.

 

در این نشست، پس از سخنرانی خانم حورا صدر، خبرنگاران پرسش هایی را درباره آخرین اخبار از وضعیت امام موسی صدر با توجه به اوضاع اخیر لیبی مطرح کردند که شرکت کنندگان در نشست به این پرسش ها پاسخ گفتند.

هر لحظه امید ما به آزادی امام موسی صدر بیشتر می‌شود


حورا صدر، فرزند امام موسی صدر در نشست خبری آخرین اخبار وضعیت امام موسی صدر، با تأکید بر زنده بودن امام موسی صدر و جنایات بی‌شرمانه قذافی گفت: روز به روز و ساعت به ساعت، امیدهایمان بیشتر می‌شود و انشاءالله آرزویمان زودتر تحقق می‌پذیرد

 

 

به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، متن سخنان سرکار خانم حورا صدر، فرزند امام موسی صدر در نشست خبری آخرین اخبار وضعیت امام موسی صدر به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم


رب اشرح لی صدری ویسر لی امری واحلل عقدة من لسانی یفقهوا قولی

نخست از تشریف فرمایی شما عزیزان تشکر می‌کنم و امیدوارم که همواره در تبیین حقیقت و دفاع از حقجویان موفق باشید و در این شرایط تاریخی تحولات منطقه، همراه تاریخ سازان آینده را بسازید.

سی و دو سال، بلکه سی و سه سال است که ما از غیبت امام موسی صدر رنج می‌بریم.

سی و سه سال است که امام موسی صدر از اینکه از صحنه فعالیت‌های خود و جهان اسلام، از به دوش کشیدن مسئولیت‌های رهبری خود دور است، رنج می‌برد.

البته رنج ما کجا و رنج او کجا

سی و سه سال است که امام در بند است و از شرایط او هیچ اطلاعی نداریم

سی و سه سال است که ما در بی‌خبری هستیم.

سی و سه سال است که حسرت می‌خوریم و هر روز بر بار افسوسمان افزوده می شود که اگر امام از لبنان ربوده نمی‌شد، لبنان امروز و امروز خاورمیانه به گونه‌ای دیگر بود.

سی و سه سال است که امام و دو همراهشان در زندان‌های قذافی اسیرند.

قذافی به شهادت تاریخ و دادگاه‌های لبنان و ایتالیا و اطلاعات منابع گوناگون اطلاعاتی و امنیتی و از همه مهمتر به قضاوت وجدان‌های پیدا و آگاه جهان مسئول مستقیم ربودن امام موسی صدر است و آزادی و آزادگان، حقیقت و حق جویان را از حضور امام عقل و حقیقت محروم کرده است.

 

 

مستندات و احکام قضایی موجود در پرونده قضایی ربودن امام صدر نشان می‌دهد که قذافی چگونه:

ربودن امام را طراحی کرده است.

برای تبرئه خود چه سناریوهایی را ساخته و پرداخته است.

چگونه اسناد و مدارک دروغین جعل کرده

چگونه شاهدان دروغین ساخته است.

چگونه همواره در تحریف حقیقت و انحراف افکار عمومی کوشیده است.

نقطه عطف سی و سال ربودن امام موسی صدر در سال 2002 و در روز به اصطلاح ملی لیبی است که قذافی در سخنرانی خود به ربودن امام در لیبی اعتراف کرد و بر همه جعلیات و سناریوهای پیشین دستگاه حکومت لیبی خط بطلان کشید.

افسوس که برخی از محافظه‌کاری‌ها، تنبلی‌ها و بی‌مسئولیتی‌های برخی حکام اجازه نمی‌داد تا پیش از اعتراف قذافی، به ندای استمداد خانواده امام و شیعیان لبنان پاسخ مثبت دهند

 

بگذریم... امروز دومینوی منطقه و شرایط جهان اسلام در حال دگرگون شدن است و مردم مظلوم و مجاهد لیبی به فریاد آمده‌اند و اخبار آن را می‌بینیم و می‌شنویم.

هر چند ماهیت وحشیانه قذافی در این سال‌ها تدریجاً روشن شده، رخدادهای چند روز اخیر لیبی، پرده‌های بسیاری از چهره او برداشته است.

جای تأسف است که بگوییم چند روزی است، برخی مسئولان، ناگزیر به حقانیت و حقیقت هشدارهای ما اعتراف می‌کنند.

جنایت‌هایی که امروز در لیبی اتفاق می‌افتد، بی‌سابقه است.

همان‌گونه که ماجرای ربودن امام موسی صدر در تاریخ مناسبات سیاسی جهان بی‌سابقه است.

خانواده و شیعیان امام در لبنان، نخستین مجروحان وحشی‌گری‌های قذافی هستند.

امروز در خدمت شما هستم تا درباره سؤال‌های بی‌شماری که علاقه‌مندان به امام در ایران لبنان و عراق می‌کنند و همبستگی و همدلی‌ها و نگرانی‌های مردم گفت‌وگو کنیم.

امروز همه ما پیگیر و مراقب وضعیت لیبی هستیم و بسیار امیدوار به بازگشت عزیزانمان امام صدر و شیخ یعقوب و عباس بدرالدین.

بار الها، ای خداوند قادر متعال، این سه عزیز را به حوزه فعالیت خود لبنان بازگردان.

روز به روز، ساعت به ساعت امیدهایمان بیشتر می‌شود و انشاءالله آرزویمان زودتر تحقق می‌پذیرد.

دوستان شرایط، شرایط حساسی است اطلاعات درست و نادرست و آرزوها و دشمنی‌های بسیاری در کنار است.

ما هم با دقت و از راه های گوناگون اخبار را پیگیری می‌کنیم.

 

 

اما باید هشیار باشیم، بازی نخوریم و اجازه ندهیم مانند سی و سه سال گذشته دیگران بازی بخورند.

ـ باید درست عمل کنیم

ـ آنچه مهم است اخبار رسانه‌ها و تأییدات گوناگون اخیر، مبنی بر حیات امام و زندانی بودن ایشان و دو همراهشان در لیبی است

ـ واقعیتی که سی و سه سال است فریاد می‌زنیم که امام در زندان‌های قذافی است، ولی انگار باید صدها تن لیبیایی قربانی می‌شدند تا مسئولان باور کنند.

ـ سی و سه سال است که حیات و آزادی امام را فریاد می‌زنیم، ولی کو گوش شنوا؟!

ـ سی و سه سال است که فریاد می‌زنیم تا این مرد بزرگ را، این شخصیت تاریخ ساز را که ایرانی هم هست از بند قذافی آزاد کنید و از پشت میله‌ها رهایش کنید، ولی گویی اهالی سیاست خواب بودند؛ شاید هم هنوز شاید به کمک شما رسانه‌ها از خواب بیدار شوند.

امام موسی صدر زنده است. همه اخبار و اطلاعات رسیده حیات پر برکت او را ثابت می‌کند و همه دلایل عقلی و شرعی و عرفی زندانی بودن وی را در لیبی تأکید می‌کند، اما به ما می‌گفتند شما عاطفی برخورد می‌کنید.

بگذریم... شرایط حساسی است امیدمان روز به روز بیشتر می‌شود و امیدوارم که دوستان به گونه ای عمل کنند که هر چه زودتر شاهد آزادی این سه عزیز و بازگشتشان به لبنان باشیم.

در پایان ما هم با دعای حضرت آیت الله سیستانی همراه می‌شویم که گفتند: همه مسلمانان دست به دعا شوند که چشم ما به جمال امام موسی صدر روشن شود. انشاءالله

برچسب ها: نشست خبری ، حورا صدر

 

داریوش بهمنیار 


  نوشته های دیگران ()
>>داریوش احمد رضا بهمنیار ( سه شنبه 89/12/3 :: ساعت 6:9 صبح)

بسم الله الرحمن الرحیم

شناخت دقیق تهدیدات و فرصت های بین المللی فراروی نظام جمهوری اسلامی ایران

 

 شناخت دقیق و صحیح فرصت ها و تهدیدات فراروی نظام جمهوری اسلامی ایران، در کنار بررسی ضعف ها و قوت های آن، توانایی لازم را برای حفظ و افزایش منافع و اهداف ملی و بالا بردن توان امنیت ملی فراهم می‌نماید. شکست ها و ناکامی‌ها در عرصه داخلی و خارجی عمدتاً به تحلیل نادرست از فرصت ها و تهدیدها از یکسو و ضعف و قوت های نظام از سوی دیگر برمی‌گردد.

در الگو‌های تحلیل سیاسی، یکی از روش های تحلیل مسایل سیاسی روز، مدل مدیریت راهبردی یا «SWOT» می‌باشد. در این الگو با شناسایی قوت ها و ضعف ها، فرصت ها و تهدیدها و ترسیم شرایط مربوط به اتخاذ موقعیت راهبردی به تعیین یکی از رویکردها و راهبردهای تهاجمی، تدافعی، رقابتی و محافظه‌کارانه اقدام می‌گردد.

 

تعریف تهدیدها و فرصت ها

تهدید در لغت به معنای ترساندن و بیم دادن است و در اصطلاح به معنای هر چیزی که ثبات و امنیت یک عنوان را به خطر اندازد، همچنین تهدید به هر اقدام و تحرک بالقوه و احتمالی سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی که موجودیت و اهداف حیاتی فرد، نهاد یا کشوری را به خطر بیندازد، و نیز موانع و چالش هایی که ما را از رسیدن به هدف بازداشته و یا باعث کاهش سرعت ما در دستیابی به آن گردد اطلاق می‌گردد.
فرصت ها به معنای وجود زمینه یا شانس مطلوب در محیط بیرونی برای یک فرد، سازمان و یا کشور است که از طریق بهره‌برداری آن، می‌توان به نتایج یا عواید قابل توجهی دست یافت. همچنین فرصت شرایطی است که به کشورها این توانایی را می‌دهد که با بهره‌گیری صحیح از آنها، اهداف ملی خود را کسب و تهدیدات را دفع نمایند.

پیش از احصاء فرصت ها و تهدیدهای فراروی ایران به اهداف راهبردی روانی آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران اشاره می‌گردد. مهمترین اهداف یاد شده عبارتند از:

1- ارائه چهره ای مخوف و خطرناک از اسلام و جمهوری اسلامی نزد افکار عمومی جهان بخصوص غرب.
2- القای ناکارآمدی دین در اداره جامعه و چالش مشروعیت نظام جمهوری اسلامی.

3-  ارائه تصویر آرمانی از ارزش های آمریکایی و لیبرال دمکراسی آمریکایی با وجود طغیانگری ها.

4-  ترسیم ایران به عنوان محور شرارت در منطقه و جهان هرچند که آنها در اوج شرارت هستند.

5-  تلقین به شکل‌گیری اجماع جهانی علیه ایران.

در بررسی فرصت ها و تهدیدات بین‌المللی فراروی کشور ایران موارد در دو دسته مورد بررسی قرار می‌گیرد.

الف) بررسی تهدیدات بین‌المللی علیه ایران

1-تهدیدات امنیتی

تهدید به حمله نظامی علیه ایران از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی پس از حادثه 11 سپتامبر 2001 همواره مطرح بوده است. اگر چه این گفتمان در آمریکا مبنی بر عدم توانایی حمله به ایران قوی شده است لیکن ژست آن همچنان باقی است. موضوع حمله به ایران، همواره از سوی دشمنان انقلاب اسلامی برای تغییر رفتار ایران و عقب نشینی ایرانیان از مواضع به حقشان در طول سالیان گذشته مطرح بوده است.

آنچه حمله آمریکا به ایران را نزد استراتژیست‌های نظامی آمریکا تضعیف کرده سه مسئله اساسی است:
1- عدم تشکیل یک ائتلاف قدرتمند علیه جمهوری اسلامی ایران.

2- ثبات، انسجام و توانایی های روز افزون و گسترده جمهوری اسلامی ایران.

3- درگیر بودن ارتش آمریکا در عراق و افغانستان.

تاکنون موضوع حمله به ایران به دو صورت توسط صاحب نظران غربی و آمریکایی مطرح شده است:
الف-  حمله نظامی تمام عیار به ایران و اشغال خاک ایران؛ که براساس تجربه عراق، حمله تمام عیار دشمنان به کشوری، آنهم چون  جمهوری اسلامی میسر نیست.

ب-  حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران؛ این موضوع بارها  از سوی آمریکا و رهبران رژیم صهیونیستی بلوف و مطرح گردیده است، که تردید جدی در دست زدن به چنین اقدامی از سوی استراتژیست‌های آمریکایی وجود دارد.

2- گسترش حضور نظامی بیگانگان

 توسعه و گسترش پایگاه‌های نظامی آمریکا در منطقه و اطراف مرزهای جمهوری اسلامی یکی دیگر از تهدیدات خارجی محسوب می‌شود. حضور نظامی آمریکا در منطقه در چند سطح قابل بررسی است.

الف-  حضور ارتش آمریکا در افغانستان(10 هزار نفر) عراق(135 هزار نفر) و پاکستان(20 هزار نفر).
ب-  گسترش پایگاه‌های نظامی شامل 7 پایگاه در عراق، چند پایگاه در افغانستان، پایگاه‌های نظامی در عربستان، بحرین، عمان، امارات، و نیز پایگاه‌های نظامی در آذربایجان، ازبکستان، قزاقستان، قرقیزستان، گرجستان و....

ج-  قراردادها و پیمان‌های دفاعی دو جانبه.

د-  خرید تسلیحات آمریکایی توسط کشورهای منطقه.

هـ-  حضور گسترده سازمان سیا و عوامل آن در منطقه.

بنابراین با توجه به خصومت و دشمنی آمریکا با نظام اسلامی، چنین حضور گسترده و متنوع در منطقه، به عنوان تهدید جدی ایران محسوب می‌گردد.

3- افزایش قدرت رژیم صهیونیستی

 افزایش حضور رژیم صهیونیستی و تلاش برای نفوذ در سامانه ‌های امنیتی و نظامی کشورهای همسایه ایران، از چالش های مهم امنیتی کشورمان محسوب می‌شود. روابط گسترده نظامی این رژیم با ترکیه، نفوذ آن در شمال عراق، افغانستان، کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز بویژه آذربایجان زمینه را برای کاهش حضور نظام جمهوری اسلامی ایران فراهم می‌نماید.

4- رسیدگی به پرونده هسته‌ای ایران در شورای امنیت

ارجاع پرونده هسته‌ای ایران به شورای امنیت، یکی دیگر از چالش‌ها و تهدیدات علیه ایران است. براساس فصل ششم منشور، شورای امنیت ساز و کار مسالمت‌آمیز و نیز براساس فصل هفتم ساز و کار‌های نیمه سخت (تحریم‌های همه جانبه اقتصادی) را می‌تواند اعمال کند.

5- طرح خاورمیانه بزرگ

طرح فوق در حوزه امنیت ملی ایران بوده و سلطه نوینی را با روشی جدید تحت عنوان دموکراسی سازی بر منطقه حاکم می‌کنند که با منافع و امنیت ملی ایران در تضاد است. آمریکایی‌ها در این پروژه به دنبال تغییرات اساسی در سطوح اقتصادی، سیاسی، فرهنگی منطقه خاورمیانه هستند. بنابراین طرح  فوق می‌تواند قابلیت تهدید کنندگی علیه ایران داشته باشد.

6- جنگ نرم

 این تهدید شکل دیگری از تهدیدات موجود و آتی دشمنان علیه ایران اسلامی است؛ در این جنگ رسانه‌ها مهمترین ابزار می‌باشند. سرمایه‌گذاری سال های گذشته غرب در راه‌اندازی و حمایت از رسانه‌های مخالف و فعال شدن بیش از 30 شبکه تلویزیونی و ماهواره‌ای ضد انقلاب اسلامی و فعال بودن دهها رادیوی متعدد نظیر رادیو آمریکا، رادیو فردا، رادیو آزادی و پخش برنامه‌های شبانه‌روز علیه ایران از جمله آنهاست. حمایت از طیف به اصطلاح روشنفکران دمکراسی‌ساز و ارتباط با برخی چهره‌های افراطی مخالف نظام از دیگر ابزارهای آنهاست.

در جنگ نرم، مهمترین نقطه قوت جمهوری اسلامی ایران یعنی ایمان و اعتقاد مردم به اسلام، انقلاب و آرمان های امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب توسط رسانه‌های ضدانقلاب مورد هدف قرار می‌گیرد.
7- جهانی‌سازی

 پروژه جهانی سازی یکی دیگر از جنبه‌های تهدید بین‌المللی ایران است. فرآیند جهانی سازی که از سوی قدرت های غربی بویژه آمریکا جهت یکسان سازی فرهنگ و عادات ملت ها و تضعیف مرزهای جغرافیایی و فرهنگ و نیز اقتصاد ملی مطرح است از جلوه‌های برجسته تهدیدات بین‌المللی علیه جمهوری اسلامی ایران به شمار می رود.

8- ناتوی فرهنگی

 مهمترین زمینه‌های تغییر رویکرد آمریکا به ناتوی فرهنگی عبارتند از کارآمدی اسلام در تقابل با سلطه غرب و نیز تناقضات و ناکارآمدی لیبرال دمکراسی. نابودی هویت ملی جوامع بشری، بدست گرفتن سر رشته تحولات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشورهای هدف، مجبور کردن ملت ها به پذیرش فرهنگ مبتذل دولت های استعماری، سازماندهی و حفظ انسجام تمدن غربی و جلوگیری از ایجاد تمدن اسلامی از مهمترین اهداف ناتوی فرهنگی است. رویکرد اصلی ناتوی فرهنگی جنگ نرم و هدف اصلی آن نابودی هویت ملی جوامع بشری به ویژه مقابله با ایمان انسان هایی است که می‌خواهند از هویت دینی و ملی خود شرافتمندانه دفاع کنند.

9- حقوق بشر

 یکی از تهدیدات غرب علیه جمهوری اسلامی ایران، بهره‌گیری از حربه حقوق بشر بوده است. متأسفانه غرب، نظام جمهوری اسلامی را علی رغم برگزاری دهها انتخابات مردمی، رعایت عالیه مصالح انسانی و عضویت در کنوانسیون های متعدد حفظ حقوق بشر، متهم به نقض حقوق بشر نموده که قطعاً یافتن پایگاهی مردمی از این طریق در داخل ایران، مسیری ناکارا بوده است.


ب-  فرصت های پیش روی جمهوری اسلامی

در یک جمع‌بندی از قوت های جمهوری اسلامی(رهبری، توانایی دفاعی، علمی و فناوری، توانمندی هسته‌ای، الهام بخشی، حاکمیت دولت اصولگرا و...) می‌توان گفت جمهوری اسلامی ایران یکی از کشورها و قدرت های تأثیرگذار در منطقه خاورمیانه است. در بررسی کشورها از لحاظ تأثیرگذاری و تأثیرپذیری، ایران در ردیف کشورهایی که زیاد تأثیرگذار است ولی از نظام بین‌الملل کمتر تأثیر می‌پذیرد، قلمداد می‌گردد.


مهمترین فرصت های پیش روی جمهوری اسلامی ایران در عرصه بین‌المللی عبارتند از:

1- شکست راهبردهای آمریکا در منطقه و گسترش تنفر مردم

 ناکامی‌های مستمر آمریکا در منطقه از یکسو و تنفر مردم منطقه و جهان اسلام از عملکرد آمریکاموقعیت این کشور را به شدت تنزل داده است. طبیعی است ضعف آمریکا، فرصت قابل توجهی برای جمهوری اسلامی در مبارزه با سیاست‌های سلطه طلبانه این کشور ایجاد کرده است.
اساساً ضعف و شکست آمریکا در عراق و افغانستان، علاوه بر ایجاد موج اعتراضات در داخل آمریکا، جایگاه ایران را در منطقه به عنوان یک ابر قدرت منطقه‌ای تقویت کرده است. اکنون نظرسنجی‌ها حکایت از ابراز انزجار بیش از نود درصد مردم از هیئت حاکمه ایالات متحده دارد.

2- افزایش بیداری اسلامی و خود آگاهی اسلامی

 در سال های اخیر گرایش مردم منطقه به اسلام و تشکیل حکومت اسلامی و مبارزه با سلطه طلبی غرب و آمریکا بشدت افزایش یافته است.

این موضوع دولتمردان غربی را شدیداً نگران ساخته و عامل هشدار مراکز راهبردی غرب گردیده است. اگر چه لشکرکشی آمریکا به منطقه با هدف مقابله با بیداری اسلامی بوده اما توسعه و گسترش جنبش اسلام‌گرایی در منطقه، جایگاه ایران را در منطقه ارتقاء داده است. امروزه توسعه و تعمیق عمق راهبردی جمهوری اسلامی ایران بر دوستان و دشمنان کشورمان  امری کاملا بدیهی است.

3- کاهش دولت های متخاصم در همسایگی ایران

 پیامد تحولات سال های اخیر در خاورمیانه، سقوط دولت طالبان و روی کارآمدن دولتی عمدتاً هماهنگ با سیاست‌های ایران، فروپاشی حزب بعث و دولت صدام و روی کار آمدن دولت شیعه طرفدار نظام جمهوری اسلامی ایران، همگرایی دولت اسلام‌گرای ترکیه با ایران به واسطه تهدید مشترک، توسعه روابط ایران با کشورهای ترکمنستان، ارمنستان و آذربایجان، و اطمینان خاطر نسبی ایران از عدم تهدید در اطراف مرزهای مشترک با این کشورها و تغییر دیدگاه‌های عمده کشورهای حاشیه خلیج فارس نسبت به ایران است که، فرصت های خوبی را در اختیار ایران قرار داده است.

4- افزایش قیمت انرژی

 افزایش درآمد ملی ایران، بر اثر افزایش قیمت نفت در سقف بیش از 100 دلار در هر بشکه و مدیریت صحیح آن، تأثیر چشمگیری در رشد اقتصادی کشورهای صنعتی داشته و آنها را در برخورد با جمهوری اسلامی نیز محتاط خواهد کرد.

5- افزایش تقاضای جهانی به انرژی

 نیاز اقتصاد جهانی به انرژی باعث شد تا دولت های قدرتمند و صنعتی جهت حفظ رشد اقتصادی خود به تأمین انرژی مطمئن روی آورند. این نیازمندی موجب رویکرد کشورهای صنعتی به ایران به عنوان چهارمین کشور دارنده نفت و گاز شده است.

تقاضای اتحادیه اروپا پیرامون انتقال انرژی ایران به اروپا، موافقت نامه احداث خط لوله ایران، هند و پاکستان، قرارداد انتقال گاز مایع به چین و... از جمله وابستگی کشورها به انرژی منطقه و ایران است. همین امر فرصت بسیار مناسبی را در اختیار ایران قرار می‌دهد تا ضمن گره زدن امنیت خود با نیازهای کشورهای فوق، اهداف ملی خود را با هزینه کمتری پیگیری نماید.

6- ضعف و چالش در ارکان رژیم صهیونیستی

 اساس رژیم صهیونیستی بر سه موضوع استوار است:

الف-  ارتش و جوخه‌های ترور

ب-  مهاجرت یهودیان به سرزمین‌های اشغالی

ج-  حمایت قدرت های غربی

در سال های اخیر هر سه رکن فوق آسیب جدی دیده اند. تهاجم اسرائیل با هدف نابودی حزب ا...، منجر به شکست رژیم صهیونیستی و افسانه شکست ناپذیری آن شد و امنیت به اصطلاح پایدار 60 ساله آن فرو ریخت. مبارزه بی‌امان فلسطینی‌ها با رژیم صهیونیستی و ناامن ساختن همه سرزمین‌های اشغالی توسط حزب‌ا... لبنان، مهاجرت را در این سرزمین معکوس کرده است. بدین ترتیب موقعیت رژیم صهیونیستی بعنوان یکی از دشمنان جمهوری اسلامی، بسیار ضعیف شده است.

7- ارتقاء وجهه و جایگاه عزتمند بین‌المللی جمهوری اسلامی ایران

در طول سال های اخیر با وجود قدرت الهام بخش انقلاب اسلامی و کارکردهای بین‌المللی و منطقه‌ای آن  و در سایه وحدت مذهبی و ملی و همگرایی بین ارکان نظام و حاکمیت فضای اصولگرایی در کشور، ایران در بی‌نظیر ترین دوران تاریخی خود بسر می‌برد. اگر چه القای شرایط ویژه در کشور از سوی برخی از چهره‌ها و القای حساسیت‌های خاص برای کشور، ناشی از فضای رقابتی می‌باشد، اما همه تحلیلگران منصف بر این نکته اذعان دارند که آثار مثبت رویکردها و عملکرد دولتمردان پر تلاش کاملاً آشکار است.
8- توان ضربه متقابل و قدرت بازدارندگی در مواجهه با تهدیدات

 توانمندی های نظام در مهار و کنترل و مواجهه با بحران های داخلی و خارجی، شرایطی را برای ایران اسلامی فراهم کرده که در مواجهه با هر تهدید داخلی و خارجی پاسخگو است.
روحیه اعتماد به نفس و خودباوری که در سایه مکتب اسلام ناب محمدی توسط حضرت امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب در کشور ایجاد شد، جلوه‌ها و دستاوردهای گوناگونی در عرصه انرژی هسته‌ای، سلول های بنیادین، نانو فناوری، و... بدنبال داشته و ایران را در مقطع تاریخی بی‌نظیری قرار داده که در حال گذر از توسعه نیافتگی و ورود به دوران پیشرفت، رفاه، معنویت، عدالت و اقتدار می‌باشد. این شرایط قطعاً منجر به ایجاد موقعیتی می‌گردد که ایران در چشم‌انداز 20 ساله، یکی از قطب‌های مهم اقتصادی، فرهنگی و سیاسی در جهان خواهد شد.

 

نتیجه‌گیری احصاء تهدیدها و فرصت های فراروی نظام یک امر عقلانی و اصل مسلم علمی است و استراتژیست‌های داخلی برای ترسیم راهبردهای نظام نیازمند اجماع سطوح تصمیم‌گیری کشور، علمی برخورد کردن آنان، جامع‌نگری و پرهیز از دید تک بعدی، تکیه بر علت‌ها به جای معلول‌ها، تکیه بر اصل پیشگیری به جای درمان، همگانی و مردمی کردن امنیت، همگرایی علمی و نظری مراکز ثبات بخش در بر طرف سازی تهدیدات و تقویت نقاط قوت و فرصت های فراروی می‌باشند.

 

سوتیترها

در الگوی مدیریت راهبردی با شناسایی قوت ها و ضعف ها، فرصت ها و تهدیدها، و ترسیم شرایط مربوط به اتخاذ موقعیت راهبردی به تعیین یکی از رویکردها و راهبردهای تهاجمی، تدافعی، رقابتی و محافظه کارانه اقدام می گردد

 

موضوع حمله به ایران همواره از سوی دشمنان انقلاب اسلامی برای تغییر رفتار ایران و عقب نشینی ایرانیان ازمواضع به حقشان در طول سالیان گذشته مطرح بوده است

 

در بررسی کشورها از لحاظ تاثیر گذاری و تاثیر پذیری، ایران در ردیف کشورهایی که زیاد تاثیر گذار است ولی از نظام بین الملل کمتر تاثیر می پذیرد، قلمداد می گردد

 

در طول سال های اخیر با وجود قدرت الهام بخش انقلاب اسلامی و کارکرد های بین المللی و منطقه ای آن، و در سایه اتحاد ملی و انسجام اسلامی و همگرایی بین المللی ارکان نظام و حاکمیت فضای اصولگرایی در کشور، ایران در بی نظیر ترین دوران تاریخی خود به سر می برد.

 

 

الهام گرفته از کتاب های :     

جریان شناسی فرقه ها در ایران( 1 )

جریان شناسی فرقه­ ها در ایران ( 2 )

نقش بصیرت و بینش در هدایت انسانها ( بخش اول )

نقش بصیرت و بینش در هدایت انسانها ( بخش دوم )

جریان شناسی سیاسی

آسیب شناسی فرقه‌های عرفانی( قسمت اول )

آسیب شناسی فرقه‌های عرفانی( قسمت دوم(

مجله سیاسی نظامی صفیر

 

داریوش بهمنیار


  نوشته های دیگران ()
>>داریوش احمد رضا بهمنیار ( جمعه 89/11/29 :: ساعت 4:32 عصر)

موضوع مقاله : راز دشمنی غرب با جمهوری اسلامی   ایران

 

در طول سه دهه گذشته یکی از مباحث سیاسی روز در عرصه رسانه ها احزاب و افکار عمومی بحث خصومت های آمریکا و دیگر قدرتهای غربی با جمهوری اسلامی ایران بوده است . این مخاصمه و رویارویی که در سطوح و لایه های گوناگونی جریان داشت نمودها و جلوه های مختلفی را بر جای گذاشت . روزی دشمنی غرب در قالب مخالفت با شکل گیری نظام و حاکمیت اسلامی جلوه می یافت گاهی خصومت غرب در حمایت از دشمنان نظام جمهوری اسلامی مثل رژیم بعثی عراق و منافقین ظهور و بروز می یافت برخی ایام ایران را حامی تروریسم و ناقض حقوق بشر می خواندند. گاهی هم که فرزندان این مرز و بوم به توانمندیهای علمی هسته ای دفاعی و نظامی اقتصادی دست می یافتند حقد و کینه خود را در دستیابی ایران به فناوریهای بومی آشکار می کردند به راستی رمز و راز دشمنی و خصومت دنیای غرب با نظام جمهوری اسلامی در چیست آیا صرفا سطح منازعه در لایه های هسته ای حقوق بشر تروریسم است و یا دشمنی غرب فراتر از مسایل آشکار شده فوق است

 

تعریف غرب

وقتی از غرب سخن گفته می شود این واژه مفاهیم و تعبیرات گوناگونی را در برمی گیرد و نوعی ابهام در کاربردهای گوناگون آن دیده می شود که جهت روشن نمودن نگاه خود انواع آن را برمی شمریم .

1 ـ مفهوم جغرافیایی : در این مفهوم مراد از غرب همان اروپا و آمریکا می باشد . و ریشه آن نیز به مختصاتی برمی گردد که جغرافیای اروپا بعد از گسترش استعمار اروپایی ایجاد کرده است .

2 ـ مفهوم ایدئولوژیکی و فرهنگی : در این معنا غرب جهان سرمایه داری و اردوگاه غرب به سردمداری ایالات متحده آمریکا را مورد نظر قرار می دهد که در مقابل شرق و اردوگاه کمونیستی و کشورهای بلوک شرق به رهبری شوروی سابق است . به تعبیری دیگر غرب مسیحی در برابر شرق مسلمان مطرح است .

3 ـ مفهوم تاریخی : به مفهوم شناخت و تبیین ماهیت غرب در سیر تحولات و بستر تاریخی و پیشینه آن به منظور ریشه یابی تحولات اخیر در ادوار چهارگانه قرون قدیم وسطی جدید و معاصر می باشد . 4 ـ مفهوم فلسفی : در این گرایش از غربشناسی تاریخ تفکر و ادوار فلسفی غرب به عنوان لایه های زیرین تاریخ غرب مورد نظر قرار می گیرد.

5 ـ مفهوم جامعه شناختی : بررسی فرآیند دگردیسی دوران انتقال در ادوار سنت مدرنیسم مدرنیته پست مدرنیسم و ترنس مدرنیسم موردنظر می باشد.

6 ـ مفهوم مطالعات منطقه ای : این نوع از غرب شناسی که رویکرد نوین و مسلط جهان معاصر بر این شیوه مبتنی است با تکیه بر آشنایی با پیشینه جغرافیایی تاریخی ایدئولوژیکی فلسفی و جامعه شناختی غرب نسبت به شناسایی کاربردی نهادها و نظامهای اجتماعی در تمدن اخیر غرب در جغرافیای مشخص کشورهای آمریکایی و اروپایی به منظور تنظیم روابط استراتژیک در بستر شناخت عمیق از تهدیدها و فرصتها حاصل می گردد. بنابراین غرب شناسی در این مفهوم مطالعات منطقه ای در حوزه مکاتب فکری اندیشه و گفتمان غالب سیاسی حاکم در کشورهای واقع در آمریکا(کشورهای ایالات متحده آمریکا کانادا و آمریکای لاتین ) و اروپا(بویژه کشورهای انگلیس فرانسه آلمان ایتالیا و اروپای شرقی ) است .

فرآیند خصومت غرب با جمهوری اسلامی ایران : از آغاز شکل گیری و پیروزی انقلاب اسلامی ایران تا بحال علیرغم اینکه در روند انقلاب و نظام اسلامی ایران فراز و نشیب هایی را در نوع گفتمان حاکم و دسترسی به اهداف و آرمانهای اسلامی توسط دولتهای موقت جنگ و دفاع مقدس سازندگی اصلاحات و اصولگرای ایران شاهد بودیم و نیز در غرب در کشورهایی چون آمریکا دولتهای گوناگونی از احزاب کبوترهای دمکرات تا طیف بازهای جمهوریخواه در گردش مدیریتی بودند ولی دشمنی و عناد غرب نسبت به انقلاب و نظام و مردم ایران پایان نیافت . اگر چه در برخی مقاطع در غرب چراغ سبزها و تغییر لحن هایی از رفتار خصمانه به سمت رفتار به ظاهر دوستانه شاهد بودیم . اما همه این عملکردها و رفتارها برخاسته از سیاستهای اعلامی و ژست تبلیغاتی ظاهری غرب بود نه سیاستهای اعمالی و اقدامی آنان . چنانکه با دقت نظر در مواضع آنان در مقاطع بعدی روشن می گردد که غرب در سناریوی طراحی شده علیه جمهوری اسلامی برای رسیدن به اهداف خود گاه درصدد تغییر رفتار و مواضع اصولی و انقلابی مسئولان جمهوری اسلامی بودند و گاه در پی محروم کردن ایران از توانمندیهای علمی صنعتی و پیشرفتهای مادی و معنوی ایران و نیز برخی مقاطع درصدد تغییر نظام و رژیم جمهوری اسلامی ایران بودند. براساس موقعیت های زمانی و شرایط متفاوت نظام جهانی موقعیت منطقه ای و بین المللی و نیز شرایط داخلی جمهوری اسلامی ایران و نیز موقعیت ملی کشورها و قدرتهای غربی تاکتیکهایی چون اولویت گذاری در بهره گیری از تهدید نرم تهدید نیمه سخت و یا تهدید سخت را در دستور کار خود قرار می دادند. برای نمونه در عصر حاکمیت لیبرالها در دولت موقت ایران آمریکایی ها با این تحلیل که لیبرالها رابطین و دوستان خوب ما محسوب می شوند سعی در نزدیکی به آنها و برگزاری جلسات دوستانه همانند دیدار برژینسکی مشاور امنیت ملی رئیس جمهور آمریکا (دوره کارتر) با مهندس بازرگان در الجزایر داشتند. (تغییر رفتار) غرب در سالهای عصر پس از پیروزی انقلاب اسلامی عمدتا به تغییر نظام و براندازی و فروپاشی جمهوری اسلامی می اندیشید. چنانچه طراحی کودتاهای گوناگون حمایت از جریانها و گروهکهای تروریستی حمایت از صدام و رژیم بعثی عراق در جنگ تحمیلی طراحی عملیاتهای پیشدستانه در منطقه خاورمیانه و حمله به کشورهای اسلامی چون افغانستان عراق و لبنان و ارعاب و تهدید ایران حمایت از جریانهای افراطی اصلاح طلب و قائلین به انقلابهای مخملین و انقلاب سفید در ایران و... گوشه ای از دستهای آلوده قدرتهای غربی در حرکتهای خصمانه علیه جمهوری اسلامی ایران بوده است . (تغییر رژیم )

جمهوری اسلامی ایران که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با رویکرد اعتماد به نفس خوداتکایی و تکیه بر توانمندیهای بومی درصدد الگوآفرینی از دولت اسلامی تا پی ریزی تمدن اسلامی بوده است قدرتهای ستیزه جوی غرب را بر آن داشته تا در یک رویارویی آشکار و با هدف محروم کردن ایرانیان از پیشرفت و رفاه مادی به شیوه هایی گوناگون چون : محاصره اقتصادی جلوگیری از صدور تکنولوژی صنعتی در امر نیروگاهها صنایع هواپیمایی مخالفت آشکار با دسترسی ایران به توانمندیهای هسته ای و دهها اقدام خصومت آمیز با هدف محروم سازی جمهوری اسلامی ایران از توانمندیهای علمی و صنعتی در دستیابی به استقلال و خودکفایی ملی بوده است

بنابراین آنچه از روند سه دهه گذشته انقلاب اسلامی آشکار می گردد رفتار سینوسی غرب در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران بوده که البته نه تغییر لحن های بظاهر محبت آمیز و نه رفتارهای تهدیدآمیز آنان رهبران جمهوری اسلامی و مردم متدین و انقلابی ایران را از اهداف و آرمانهای مقدس شان بازداشت . اگر چه برخی مرعوبین داخلی از سیاستهای چماق و هویج غرب پیروی کردند ولی قطار انقلاب با قدرت تمام به راه خود ادامه داده است .

راز و سر دشمنی غرب با ایران : براساس یک دسته بندی نظامهای سیاسی یا در طیف محافظه کاران و خواهان حفظ وضع موجودند و یا متغیر به تغییر شرایط و منفعل اند و یا فعال و در ساختن محیط پیرامون خود نقش و سهم اساسی دارند. این طیف نظامهای سیاسی براساس ایدئولوژی خاص درصدد ساختن آینده اند. اگر چه الگوها مدلها و شیوه های مختلف در ساختن آینده از وجوه افتراق این نظامهای سیاسی است اما از وجوه اشتراک آنها تلاش برای ساختن آینده است .

براساس یک دسته بندی از غربی ها شیعیان به سه دسته قابل دسته بندی اند.

1 ـ شیعیانی که دوست غرب اند . مثل شیعیان اسماعیلی

2 ـ شیعیانی که دغدغه های ملی و بومی دارند . مثل شیعیان پاکستان

3 ـ شیعیانی که ایده های جهانی دارند و می خواهند جهان از سلطه غرب بیرون آید . همانند شیعیان ایران و حزب الله لبنان

« فرانسوا تووا » در کتاب ژئوپلتیک شیعه در هشداری به غرب در خصوص ویژگی شیعیان می نویسد : « تشیع به ویژه تشیع ایران کنونی ادعای سخنگویی محرومین جهان سوم و امید تازه نفرین شدگان زمین را دارد. به همین علت شیعه جهان غرب و ارزش هایش را رد می کند. از دید شیعه ارزش های غربی تنها مصنوعاتی هستند که در جهت فریب توده های فقیر در نظر گرفته شده اند. تشیع کاپیتالیسم و کمونیسم را به یکسان رد می کند. انفجار تشیع تنها به مواضع ژئوپلتیکی اش در خاورمیانه برنمی گردد. بلکه در محتوا و پیام سیاسی آن نهفته است . تلقی این اراده انقلابی و امید به سخنگویی فقرا در جهان به عنوان یک ویژگی سطحی اشتباه است . این اراده می تواند زمانی دارای قدرتی انفجارآمیز و سهمگین باشد » .

حقیقت آن است که جمهوری اسلامی با تکیه بر قدرت نرم افزاری اسلام ناب محمدی (ص ) که از جامعیت کامل برخوردار است مدعی است در پرتو دین « شیوه زندگی » بشر را سامان خواهد بخشید و توان اقناع افکار عمومی و سعادتمندی مادی و معنوی آنها را داراست . در رویکرد و نحوه مواجهه افراد جریانات و نظامهای سیاسی نسبت به دین و مذهب برخی غیرمعتقد به دین اند برخی نیز ضدمذهب اند. در طیف سوم قائلین به دین به دو دسته تقسیم می شوند یا در ردیف دیندارانند یعنی به مذهب با نگاه حداقلی پای بند می باشند اما دین را صرفا محدود به امور شخصی و نه امور اجتماعی و جمعی می دانند که از این طیف به سکولارها تعبیر می گردد. در مقابل برخی افراد جریانات و نظام های سیاسی دینمدارند. یعنی قائل به دین حداکثری اند. از دید آنان دین خصوصا دین مبین اسلام نه تنها در بعد فردی انسانها بلکه بعنوان یک ایدئولوژی پاسخگوی همه نیازهای سیاسی اجتماعی اقتصادی و... است که امام خمینی احیاگر چنین رویکردی نسبت به دین بوده است .

براین اساس از مهمترین دستاوردهای نظام دینی جمهوری اسلامی ; برافراشتن پرچم دین خواهی و معنویت اعتماد به نفس و خودباوری استقلال و پیشرفتهای علمی و رفاه مادی گسترش و تعمیق بیداری اسلامی فرو ریختن تابوی شکست ناپذیری استکبار و صهیونیسم ارتقا موقعیت ایران اسلام و جهان اسلام جهش های علمی و فنی توسعه عمق استراتژیک در بین سایر ملت ها رشد آگاهی و عدالتخواهی انسانها و امثالهم بوده است . در حقیقت جمهوری اسلامی یک منش و شیوه جدیدی در عرصه بین المللی و افکار عمومی جهانیان ایجاد کرد که در اهتزاز بودن این اندیشه و پرچم برای نظام سلطه غرب دردسر ساز بوده است .

از سوی دیگر با بررسی تاریخ غرب و نحوه مواجهه آنان با دین و نظامهای دینی سه موج در غرب پدیدار گشت .

الف ) موج اول : نفی دین و ستیز با دین بوده که در ادوار اولیه در غرب بوجود آمد.

ب ) موج دوم : تحدید دین به حوزه خاص شخصی نه امور اجتماعی و جمعی بود. براساس آنکه غربیها حکومت را یک امر عرفی دانسته که باید در بستر عقلانیت بشری شکل گیرد ورود دین به عرصه سیاست را ممنوع کردند و در نتیجه سکولاریسم پدیدار گشت .

ج ) موج سوم : تولید دین بود که غربیها در مقاطع اخیر درصددند نظام لیبرال دموکراسی جای دین قرار گیرد. در موج جدید لیبرالیسم خود را به عنوان یک دین بر نظام بین المللی تحمیل می کند. سه نظریه جدید در دهه های اخیر در غرب واضع چنین نظریه ای است . در نظریه « پایان تاریخ » فوکویاما معتقد است از ویژگی پایان تاریخ رسیدن جامعه انسانی به هنجارهای مشترک است . که از دید فوکویاما لیبرال دموکراسی حامل این ارزش هاست . همچنین در نظریه « برخورد تمدنهای هانتینگتون » او از هفت تمدن دو تمدن اسلام و کنفوسیوسی را خطرساز تمدن هلن و غرب می داند. از دید آنان ائتلاف ایران و چین در نظام آینده جهانی از خطرات مهم تمدن غرب است . در نظریه « جامعه مدنی جهانی یورگن ها برماس » نیز در نظام آینده جهانی نفی ادیان معنا ندارد بلکه همه ادیان در چارچوب لیبرال دموکراسی خود را باز تولید می کنند.

بنابراین به نظر می رسد مشکل و چالش اصلی ما و غرب جدال بر سر ساختن آینده نظام جهانی و افکار عمومی است . ماهیت و خاستگاه منازعه برخاسته از دو مکتب اسلام سیاسی اهل بیت (ع ) و مکتب لیبرال دموکراسی غرب است . معادلات فعلی نظام امنیتی جهانی بر ایدئولوژی استوار است . مشکل اساسی جمهوری اسلامی با نظام غرب طرح نویی است از اسلام که نظام دینی ایران پرچمدار آن است . در یک برداشت می توان سطوح منازعه ایران و غرب را در سه سطح دسته بندی کرد.

1 ـ سطح و لایه پنهان منازعه ; که ریشه در اسلام و ایده جدید نظام دینی در بسیج ملتها و رهبری انسانها علیه نظام سلطه دارد .

2 ـ سطح و لایه میانی منازعه ; که ریشه در انرژی و اهداف سلطه طلبانه نظام فزون خواه غرب در تسلط بر منابع انرژی خاورمیانه و موقعیت استراتژیک آن دارد.

3 ـ سطح و لایه آشکار منازعه ; که در قالب بحث هسته ای حقوق بشر تروریسم و امثالهم نمود می یابد .

خوی ذاتی نظام سلطه غرب که ریشه در لیبرالیسم اومانیسم و ماهیت روحیه استکباری و امپریالیستی زمامداران غرب دارد با روحیه جهادی و شهادت طلبی استقلال خواهی عدالت طلبی معنویت گرایی مسلمانان که ریشه در نظام ولایی اسلام ناب محمدی (ص ) دارد همواره در تعارض و رویارویی اند. اگر چه عرصه های این منازعه در میادین هسته ای حقوق بشر تحریم اقتصادی و ... ظهور و بروز می یابند. امروزه از مهمترین شرایط لازم برای موفقیت یک مکتب سیاسی را; کارآمدی فرابخشی بودن عادلانه به نظر رسیدن در دسترس بودن اعتبار و... دانسته اند. علیرغم توانمندی مکتب سیاسی اسلام غرب در یک جنگ روانی بی وقفه درصدد القای ناتوانی در بخشهای یاد شده از اسلام است . براین اساس آنها اقدامات گوناگونی را در سالهای اخیر در عرصه های جنگ نرم طراحی و عملیاتی کرده اند.

 

نکته پایانی

در جمع بندی باید گفت : در شرایط فعلی علیرغم پویایی و توانمندی مکتب سیاسی اسلام و نظام جمهوری اسلامی با چالش ها و موانعی در عرصه های ملی منطقه ای و بین المللی روبروست که شناخت این چالشها و تدابیر لازم برای مواجهه با آنان امری ضروری است . در عرصه نظام بین المللی مهمترین چالش فراروی نظام جمهوری اسلامی اصل نظام سلطه لیبرال دموکراسی غرب است که شناخت ماهیت آن افشاگری علیه کانونهای این نظام و به چالش کشاندن آن با بیان ناکارآمدیهای آن از مهمترین راهکارهاست .

در بعد منطقه ای واگرایی جهان اسلام از مهمترین چالش های فراروی نظام جمهوری اسلامی است که به نظر می رسد عملیاتی کردن رهنمود مقام معظم رهبری در انسجام اسلامی و تقویت همگرایی در جهان اسلام از اهم اقدامات اساسی است . همچنین در بحعد ملی که در دوران گذار ما از مقطع پیروزی انقلاب و نظام اسلامی به مرحله سوم تشکیل دولت اسلامی هستیم که چالشهای فراوانی فراروی آن قرار دارد. قطعا عرصه پرچمداری دولت اسلامی و طراحی جامعه ای الگو و اسوه پایه آن تقویت پایه های علم و ایمان و مجاهدت و مقاومت هوشمندانه در عرصه پیشرفت های مادی و معنوی بشر است .

   

داریوش بهمنیار        www.bahmaneyar.blogfa.com


  نوشته های دیگران ()
>>داریوش احمد رضا بهمنیار ( سه شنبه 89/11/19 :: ساعت 10:54 عصر)

بسم الله الرحمن الرحیم

 

از : داریوش بهمنیار

 

موضوع مقاله : دشمنان مهدویت

 

شگفتا، گویی کسانی هستند که نمی‌خواهند این منطقه لحظه‌ای آرام و خالی از درگیری باشد، و مهم‌تر اینکه آنها می‌خواهند عراق را برای مدّتی بسیار طولانی، به صورت منطقه‌ای پر از آشوب و ناامن و میدان جنگ‌های مختلف درآورند و می‌خواهند توجیه‌هایی برای باقی ماندن نیروهای غربی در آن داشته باشند.
دشمنان اسلام در سال‌های اخیر شروع به انجام طرحی جهانی کرده‌اند تا شرایط و امکانات لازم را برای از بین بردن مسئله مهدویت و خالی کردن اصول مهدویت از محتوای اصلی آن، فراهم آورند. دشمنان ـ قطع نظر از گرایش‌های مختلف‌شان ـ در حال حاضر با تمام قدرت به جنگ با مسئله مهدویت می‌پردازند زیرا به خوبی از سرنوشت شوم وسیاهی که در انتظارشان است، آگاهند؛ به همین دلیل، از سال‌ها پیش، برای نابود ساختن هر قدرت یا نیرویی که می‌تواند به پیروزی قیام جهانی امام (ع) و به فتوحات ایشان کمک کند، برنامه‌ریزی و تلاش می‌کنند. با توجه به این نکته، حجم حملات پی‌درپی و سخت دشمنان به مهدویت در سال‌های اخیر شگفت‌انگیز نیست.
با مطالعة حوادث و رویدادهای کنونی می‌توانیم به میزان دشمنی با اصل مهدویت و خطرناک بودن این مسئله پی ببریم. اکنون در سایة ارادة ستمگرانه و با نفوذ بین‌المللی و پشتیبانی‌های تبلیغاتی دشمنان، تلاش می‌شود نظریات و افکاری که اصل وجود ایشان را زیر سؤال می‌برد، اشاعه یابد. این دستان پلید و ستمگر تلاش می‌کنند استراتژی کاملی را به اجرا درآورند و مجموعه‌ای به ظاهر فرهنگی را که در بطن خود مخالف مهدویت است، سازماندهی نمایند.
در عصر کنونی، دشمنی با امام مهدی(ع)‌ و عقیدة مهدویّت به نهایت پلیدی رسیده است. دشمنان در این راه تلاش می‌کنند نوعی رویارویی فکری، روانی و اجتماعی ـ سیاسی در اذهان مردم و در محافل طرفدار این عقیده به وجود آورند. آنها در ادامه، قصد دارند طیّ حمله‌ای سخت به عقیدة اصیل مهدویت، اندیشة وجود امام مهدی(ع) و مسائل مربوط به آن را، مانند نگاه خوش‌بینانه به آینده و داشتن دیدگاه مثبت و فعالیّت‌های خاص را کم کم به حاشیه بکشانند و در نهایت آن را از ذهن مردم بزدایند.
تمام کسانی که از امام مهدی(ع) ‌می‌هراسند و نمی‌خواهند ایشان قیام کنند،‌ اصول و اهدافی مخالف اصول واهداف امام(ع)‌ دارند و منافع آنها در برخورد با اصول عدل الهی به خطر می‌افتد، به همین دلیل به دشمنی با امام مهدی(ع) می‌پردازند. از این رو باید گفت، زمانی که ما در مورد دشمنان امام(ع) در زمان حاضر سخن می‌گوییم، هدفمان اشاره به جبهة سیاسی دشمن و مخالف با ایشان یا رژیم و حکومتی است که برنامه‌ریز یا اجراکنندة طرح و استراتژی جنگ و دشمنی با امام است. شایان ذکر است که روایات از این گروه مردمان تحت عنوان «اهل روم» یاد کرده‌اند. یهودیان و صهیونیزم جهانی به جنگ با مهدی(ع) می‌پردازند زیرا آنها به خوبی می‌دانند که به دست ایشان نابود می‌شوند و نیز به این دلیل که تمام متون کهن آنها تأکید می‌کنند که حتماً مهدی(ع)‌ با یهودیان به جنگ می‌پردازد و تورات قدیمی و اصلی خبر ظهور مهدی(ع)‌ را داده است.

سؤال بسیار مهمی که در اینجا ذهن ما را مشغول می‌کند این است که دشمنان ـ صهیونیست‌ها و غربی‌ها ـ چه طرح‌ها وبرنامه‌هایی در جنگ ضدّ امام مهدی(ع) در حال حاضر دنبال می‌کنند؟ آنها چگونه خود را برای ظهور ایشان آماده می‌کنند؟

تاریخ از این حقیقت خبر می‌دهد که، دشمنان همواره برای آمدن پیامبران و فرستادگان الهی آماده می‌شده‌اند و داستان حضرت موسی(ع) و فرعون،‌ حضرت عیسی(ع) و یهود، حضرت محمّد(ص) و یهودیان،‌ از جمله نمونه‌های بارز آن است. یهودیان و دشمنان ادیان، اخبار تولد پیامبر اسلام(ص)‌ را دنبال می‌کردند و در زمان کودکی آن حضرت(ص) قصد داشتند ایشان را از بین ببرند. آنها هم‌اکنون نیز حوادث و رویدادهای جهان را رصد می‌کنند و نشانه‌های ظهور منجی الهی ادیان را مورد بحث و مطالعه قرار داده‌اند. به همین دلیل در جنگ خود ضدّ ایشان از یک استراتژی خاص و معین پیروی می‌کنند و می‌خواهند ایشان را از بین ببرند. امّا این استراتژی چیست و بارزترین و مهم‌ترین عناوین و سرخط‌های آن چه می‌باشد؟

منتظران واقعی امام که خود را برای ظهور ایشان آماده می‌کنند، باید از توطئه‌ها و دسیسه‌های دشمنان ضدّ امام مهدی(ع)‌ در حال حاضر آگاه باشند تا طرح‌ها و برنامه‌های آنها را بشناسد و بتوانند استراتژی آن را خنثی کنند.
چگونگی دشمنی دشمنان با مسئله مهدویت در حال حاضر و نوع تحرکات و مقابله و رویارویی و مواضعی که آنها اتخاذ می‌کنند دارای ابعاد مختلف است امّا برخی از این دشمنی‌ها برای مؤمنان روشن و شناخته شده است. باید توجه داشت، زمانی که از استراتژی دشمنان سخن می‌گوییم، در حقیقت با یک طرح و برنامة کامل طولانی‌مدت و دارای اهداف متعدد، روبرو هستیم و از روش‌های قدیمی و جدید و متنوع و پلیدی برای رویارویی با مسئله‌ای که آنها پیشاپیش نتایج آن را می‌دانند و منتظر وقوعش هستند، استفاده می‌کنند.
از این رو ما باید از روش‌های نوین جنگ و دشمنی ضدّ امام مهدی(ع)‌ در حال حاضر آگاه باشیم و مؤمنان را نیز از آن آگاه سازیم. همچنین ما باید از آمادگی، امکانات و تجهیزات آنها برای درگیری‌ها و جنگ‌های آینده اطلاع کافی داشته باشیم با بررسی اوضاع واحوال کنونی جهان،‌ می‌توانیم برخی از مهم‌ترین عناوین و خطوط استراتژیک دشمنان در جهت مقابله با امام مهدی(ع) را دریابیم. طرق تحقق این استراتژی را می‌توان در موارد ذیل مشاهده کرد:
1. ایجاد تردید در مورد صحت اندیشة مهدویت: دشمنان ضمناً اشاره می‌کنند که عقیده مهدویت یک عقیده خیالی و وهمی است و می‌گویند: کسانی که به این مسئله ایمان دارند،‌ در حقیقت در خواب و رؤیا به سر می‌برند. این روش، انگیزه‌ها و ریشه‌های روانی خاصی نسبت به آینده در خود نهان دارد؛ از جمله میراندن و از بین بردن تمام ابعاد مثبت ایمان به این اندیشه مانند خوش‌بینی، امید، مثبت‌اندیشی و انتظار برای فرا رسیدن آینده‌ای روشن و درخشان،‌ ایجاد یأس و ناامیدی، شکست، بدبختی و بدبینی.
2. ایجاد تردید در وجود امام(ع) و تاریخ ولادت ایشان و ترویج این شایعه که ایشان در آینده متولد خواهند شد: این امر، به منظور آماده کردن زمینه‌های فکری و فرهنگی برای ظهور مدعیان دروغین و ضربه وارد ساختن از طریق آنان به اصل مهدویت صورت می‌گیرد و باعث شده که در حال حاضر شمار مدعیان مهدویت رو به افزایش رود. البّته این چیز جدیدی نیست امّا با تشویق وحمایت قاطع و روشن آنان پیوسته تکرار می‌شود.

 

یکی از روش‌های جنگ فرهنگی دشمنان،‌ گسترش دادن شبهات مخالفان عقیدة مهدویت است،‌ مانند:

ـ تأکید بر اینکه نام مهدی(ع) در «صحیح» بخاری و «صحیح» مسلم نیامده است.
ـ نادرست و ضعیف شمردن نظریات ابن خلدون به خاطر احادیثی که در مورد امام مهدی(ع) روایت کرده است.
ـ تمرکز بر یک روایت در «سنن» ابن ماجه که می‌گوید: هیچ مهدی‌ای جز عیسی بن مریم نیست.
ـ ترویج این نظریه که مهدی مردی از مردم عادی است؛ یعنی به جای اینکه بگویند مهدی از تبار پیامبر(ص) است می‌گویند، از امّت پیامبر است.
ـ ادعای اینکه مسئله مهدویت،‌ مسئله‌ای قدیمی به تقلید از آیین‌های دیگری است که ادیان گذشته از آن سخن گفته‌اند.
ـ تردید و ابهام افکنی در مورد نام امام(ع) و دامن زدن به این مسئله که او هم نام من و پدر او هم‌نام پدر من است و تأکید بر این نکته که مهدی(ع) در آینده متولد خواهد شد.
هدف از القای این شبهات رواج این انگاره است که اندیشة مهدویت،‌ اندیشه‌ای واهی و غیر واقعی است و هیچ اصالتی ندارد؛ حتی قرآن کریم نیز بر آن صحّه نگذاشته است. علاوه بر این، آنها قصد دارند در مورد صحت احادیث مهدوی(ع) نیز اظهار تردید کنند و در نتیجه می‌خواهند بگویند هیچ نیازی به آماده شدن و انتظار برای ظهور امام مهدی(ع) نیست، حتّی اگر مهدی‌ای باشد و ایمان به او جزء واجبات باشد، مهدی منتظر فردی عادی از میان امت اسلامی است که در آینده متولد خواهد شد. با این شگرد آنها، هرکس می‌تواند خود را به جای او جا بزند، تمام این روش‌های فریبنده و توأم با مکر وحیله ما را با بدترین جنگ روانی و سخت‌ترین جنگ نظامی روبه‌رو می‌کند و این، جنگ افکار، ارزش‌ها و اعتقادات است (البّته همه می‌دانیم که علمای بزرگ و دانشمند به همة این شبهات پاسخ داده و حقیقت را روشن ساخته‌اند) اهمیّت و خطیر بودن این استراتژی دشمنان آن است که آنها می‌خواهند.

برای رسیدن به اهداف شوم و پلیدشان افکار و عقاید ویرانگر را با هر روشی در ذهن مردم وارد سازند. مهم‌ترین اهداف آنها از این روش‌ها عبارت است از:
1. قطع امید و آرزوهای مردم و از بین بردن حسّ خوش‌بینی‌ها در مورد آینده به دلیل ایمان به اصل مهدویت و از بین بردن جنبه‌های مثبت روحیه انتظار،
2. آماده سازی زمینه‌های فکری و فرهنگی در جوامع اسلامی برای ظهور مدّعیان دروغین مهدویت.
ایجاد نوعی حسّ بیزاری روانی و فکری نسبت به امام(ع) و مهدویت در جوامعی که به این اندیشه اعتقاد دارند. آنها این کار را از طریق پشتیبانی و حمایت از مدعیان مهدویت و پیامبری انجام می‌دهند.

دشمنان اسلام از واقعیت‌های تلخ و بد روانی جوامع اسلامی و کثرت شکست‌های مختلف مردم در آن استفاده کرده، به خوبی از میزان نتیجه این حالات روانی آگاهند و از آن برای تخریب و نادرست جلوه دادن مهدویت استفاده می‌کنند. کینه و دشمنی دشمنان امام مهدی(ع) به جایی رسیده که سعی در بالا بردن شمار مدعیان مهدویت و تقویت این‌گونه اقدامات برای ویران ساختن اسلام از درون آن دارند.

آنها اموال و کمک‌های زیادی به این اشخاص و پیروانشان می‌رسانند و اشخاص ضعیف‌الایمان را تشویق به پیوستن به آن جنبش‌های ویرانگر می‌کنند

 

- از جمله نمونه‌های آن، رفتار دولتمردان روسیه با بابیّت و بهائیت در ایران و حمایت انگلستان از قادیانه درهند است. دشمنان اسلام در حال حاضر نیز با قدرت تمام از مدعیان مهدویت و پیامبری حمایت می‌کنند و به همین دلیل است که مشاهده می‌کنیم شمار مدعیّان مهدویت و پیامبری در دوران معاصر در مقایسه با دوره‌های تاریخی قبل، پیوسته درحال افزایش است. این ادّعاها سیری صعودی دارد و روز به روز در حال افزایش است و می‌توان آن را یک پدیده دانست. نکته بسیار مهم اینکه سرانجام بیشتر مدعیّان در سال‌های اخیر به بیمارستان‌های روانی کشیده شده و بسیاری نیز محکوم به حبس شده‌اند. این بدین معناست که دستگاه‌های قضایی مطمئن شده‌اند که این‌گونه اشخاص مشکلات روانی و عقلی ندارند.
سؤال مهمی که مطرح می‌شود این است که چه کسانی پشت پرده هستند و از این‌گونه اشخاص حمایت و پشتیبانی می‌کنند؟ دلایل و اسناد حاکی از آن است که پشتیبان و حامی و تغذیه کننده اصلی این‌گونه جنبش‌های ویرانگر در اسلام، صهیونیزم است که از شرایط بد روانی حاکم در جوامع اسلامی و کثرت شکست‌های مردم در این جوامع به نفع خود بهره‌برداری می‌کند. در اینجا باید رازی را فاش کنیم و آن اینکه اکنون در اسرائیل مرکزی برای حمایت و پشتیبانی از مدعیان مهدویت و پیامبری در جوامع عربی وجود دارد و آنها این‌گونه اشخاص را آموزش‌های خاص می‌دهند، سپس آنها را به کشورهای جهان اسلام می‌فرستند تا از این طریق، پایه‌های ارزش‌های دینی و اخلاقی را سست کرده، باورها و عقاید اصیل را خدشه‌دار کنند. علاوه بر این، اسرائیل شروع به ساختن ساختمان محفل اصلی بهائیان در البهجـ
[ در شهر عکا ـ محلّ قبر بهاء ـ نموده و حدود 250 میلیون دلار به آن اختصاص داده است. در تاریخ 22 می 2001 با حضور 4500 نفر از رهبران بهایی از سراسر جهان، باغ‌های نوزده‌گانه آنها افتتاح شد و طیّ آن مراسم، روش‌ها و برنامه‌های راهبردی گسترش دین بهائی مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
تردیدی نیست که دشمنان اسلام پشت پردة برخی از ادّعاهای مهدویت حضور جدّی دارند. خطر این اقدام، آن است که گسترش مدّعیان مهدویت در دوران معاصر و پی در پی مواجه شدن آنها با شکست، ممکن است به تدریج باعث بیزاری و فرار مردم از مهدویت و اتخاذ مواضعی ضدّ آن شود. هدف آنها از این کار، دور ساختن مؤمنان از این باور و عقیده اصیل است. شاید این دشمنان تصور می‌کنند که پیروزی و موفقیّت یکی از این مدعیان دروغین، زمینه را برای قانع کردن مسلمانان به اینکه بشارت‌های موجود در احادیث و روایات تحقق یافته است فراهم می‌سازد و در این صورت، اندیشه انتظار ظهور مهدی واقعی، دیگر بیهوده است و این‌گونه آمادگی برای ظهور کم‌رنگ‌تر می‌شود و شوق مؤمنان کم کم از بین می‌رود گویی که اصلاً قبلاً چنان حس و شوقی برای دیدار وجود نداشته است. این‌گونه عقیده مهدویت در دل‌ها و جان‌های مردم می‌میرد و همراه با آن اثر گذاری فرهنگ مهدویت نیز از جوامع اسلامی رخت برمی‌بندد.

3. بهره‌برداری از برخی ابعاد فرهنگ مهدویت برای حمله به مرجعیت دینی شیعی: آنها این کار را از طریق حمایت و پشتیبانی مدعیان بابیّت و ارتباط با امام(ع) انجام می‌دهند.

مرجعیت دینی ملجأ اصلی مذهب شیعه و دژ مستحکم آن است. به همین دلیل دشمنان پیوسته تلاش می‌کنند به این دژ مستحکم و سازش‌ناپذیر که در برابر آنها سر تسلیم فرود نیاورده، ضربه بزنند. دشمنان از مسئله ارتباط و سفارت امام(ع) سوءاستفاده کرده‌اند تا به مرجعیت دینی شیعه ضربه بزنند. دکتر مایکل برانت مؤلف کتاب «توطئه برای جدایی ادیان الهی» درمورد برنامه‌های حساب شدة «سازمان سیا» در آمریکا بر ضدّ شیعیان می‌گوید: «در یکی از جلسات اداره اطلاعات که با حضور مسئولان بلندمرتبه آن و با حضور نمایندة ادارة اطلاعاتی انگلستان ـ به دلیل تجارب طولانی مدت آنها در کشورهای اسلامی ـ برگزار شد، به یک نتیجه رسیدیم و آن اینکه: به هیچ صورتی به طور مستقیم نمی‌توان با مذهب شیعه رویارو شد و با آنها به جنگ پرداخت. شکست دادن شیعیان کاری است بی‌نهایت دشوار، به همین دلیل باید غیر مستقیم و از پشت پرده به جنگ با آنها پرداخت. در این راستا طرح‌ها و برنامه‌های دقیق و کامل زیادی برای طولانی‌مدت در نظر داریم. ما پس از مطالعات بسیار تصمیم به ضربه زدن به مرجعیت دینی و تضعیف عقاید شیعه و فاسد کردن آن گرفتیم. ما متفق‌القول شده‌ایم که باید مفاهیم و اصول آنها را تحریف کنیم، به گونه‌ای که اشخاصی که مذهب شیعه را مورد مطالعه و بررسی قرار می‌دهند شیعیان را عده‌ای نادان و خرافاتی ببینند. آنها با این طرح‌ها و برنامه‌ها امیدوارند که تا سال2010 م. به چنین هدفی در مورد شیعه برسند و شیعه را این‌گونه بنمایانند».
شاید بر هیچ انسان آگاهی پوشیده نباشد که دستان صهیونیسم و مزدوران آنها و مکر و حیله و بازی‌های آنها برای بدجلوه دادن عقیده مهدویت واقعی و تخریب آن تا چه اندازه می‌تواند خطرناک باشد. اهمیت و خطرناک بودن این بخش از استراتژی دشمنان در این موارد نهفته است:
1. به وجود آوردن مدعیان ارتباط و حمایت و پشتیبانی از آنها درحال حاضر. گسترش و ترویج خبر ارتباط آنها با امام(ع) در زمان غیبت کبرا؛ در این حال این اشخاص ادعا می‌کنند از امام(ع) احکام شرعی و مسائل فقهی را که عین حقیقت و درست است و با واقعیتی که خداوند آن را اراده کرده، تطابق دارد، دریافت می‌کنند. با پذیرش این مطلب و ایمان به آن باید از فقها و علما (مرجعیت دینی) اظهار بی‌نیازی کرد. زیرا مراجع تقلید بر اساس ظواهر امور (بر اساس اصول اجتهاد فقهی) رأی صادر می‌کنند و نظر می‌دهند؛ یعنی فتوا دادن بر اساس اصول اجتهادی انجام می‌گیرد و فتواها ممکن است درست یا نادرست باشد، ممکن است با واقعیت مطابقت داشته باشد، ممکن است با آن تطابق نداشته باشد،‌ یعنی این‌گونه فتواها و احکام ظاهری، گمانی نزدیک به واقع است نه عین حقیقت. آنها می‌خواهند بگویند با ظهور نماینده و شخص مرتبط با امام (مدعی سفارت یا نیابت)‌ که مستقیماً با معصوم در ارتباط است، این مرحله به پایان رسیده است، درنتیجه چنین اشخاصی احکام و مسائل واقعی را که مطابق واقعیت جامعه است، مستقیماً از امام می‌گیرند و به مردم انتقال می‌دهند و دیگر نیازی به مراجع تقلید و علما نیست.
در همین راستا، دشمنان از مدعیان ارتباط حمایت کرده و گروه‌ها و جنبش‌های جدیدی مانند «جماعـة السفارة» در بحرین، «یمانی‌ها» در عراق، «احمدیه» پاکستان، «بابیت و بهائیت» در ایران و «قادیانیه» در هند را به وجود آورده‌اند.

آنها با این کار اقدام به تضعیف مرجعیت دینی و کم کم به مردم می‌قبولانند که دیگر نیازی به حضور چنین اشخاصی در جامعه نیست و از ابعاد اجتماعی، مالی و سیاسی به آن حمله می‌کنند و به همین دلیل است که اخیراً اقدام به گسترش و ترویج برخی  اندیشه‌ها و دیدگاه‌های ویرانگر مانند «بدعت تقلید، بدعت مرجع اعلی و بزرگ و ...» کرده‌اند، مسئله بسیار دردناک این است که دشمنان این مأموریت را به خود مسلمانان واگذار می‌کنند و آنها به نیابت از دشمنان این کار را انجام می‌دهند.


این‌گونه، برخی در دام آنها می‌افتند و برخی اشخاص متعصب و نادان از میان مسلمانان، این خدمت را به صورت مجانی به دشمنان تقدیم می‌کنند. این‌گونه است که برخی از این اشخاص نادان با دشمنی و کینة زیاد نسبت به مراجع تقلید بزرگ و دیگر علما، بدترین برچسب‌ها را به آنها می‌زنند و حتی گاهی اوقات خون آنها را نیز مباح می‌دانند، زیرا این دانشمندان و علما، مانع سختی برای دعوت و تبلیغات آنها به شمار می‌آیند و اگر علما و مراجع به دعوت آنها پاسخ مثبت دهند، همة مردم به تبع آنها به این‌گونه اشخاص ایمان می‌آورند. اینها درحقیقت همان خوارج دوران هستند.
هر یک از این مدّعیان، خود را برتر از تمام مردم می‌دانند و با تمام مراجع عظام دشمنی می‌ورزند، دقیقاً همانند خوارج که حرقوس‌بن زهیر پیشوای آنها بود و او خود را از پیامبر(ص) هم بالاتر می‌دانست.


ما اکنون در برابر یک روش و طرح و برنامة خطرناک از سوی دشمنان هستیم که از طرف تعدادی افراد مرموز که ادعای ارتباط دارند و می‌خواهند مرجعیت دینی شیعه را از میدان به در کنند، مورد اجرا قرار می‌گیرد. نکتة قابل توجه این است که این مدعیان گمراه، مریدان و پیروانی از طبقات مختلف اجتماعی و فرهنگی دارند که از دستورهای آنها فرمانبرداری می‌کنند و نقشه‌ها و طرح‌ها و توطئه‌های آنها را با کمال سادگی و نادانی به اجرا درمی‌آورند.
3. مبارزه با زمینه‌های حمایت کننده و پشتیبان امام(ع) پیش از خروج ایشان؛ دشمنان این کار را از طریق ضعیف کردن پایگاه مردمی امام(ع) با مجموعه‌ای از جنگ‌های نظامی‌، اقتصادی و فکری به اجرا درمی‌آورند.
یهودیان از طریق پژوهش‌ها و مطالعاتشان، همچنین با آگاهی از فلسفه، میراث دینی‌شان به ویژه کتاب سرّی «کابالا» و از طریق پیش‌بینی‌های پیشگویِ یهودیِ فرانسوی ـ نوستراداموس ـ به این نتیجه رسیده‌اند که توسط مهدی(ع)‌ نابود می‌شوند. با توجه به این، همان‌گونه که یهودیان در گذشته از طرق مختلف اعمال نادرست و بد خود را نزد کفار قریش نیک جلوه می‌دادند و از ظهور حکومت و دین محمّدی وحشت داشتند، اکنون نیز پیش‌بینی خروج مهدی موعود(ع)، آن رهبر بزرگ، از مکّه در آینده آنها را به وحشت انداخته و خواب و آرامش را از آنان گرفته است.

یهودیان از مدّت‌ها پیش می‌دانستند که مهدی(ع) در زمان ظهور خود، آنها را از بین می‌برد و روزی به جنگ با آنان خواهد پرداخت و می‌دانند که میدان جنگ هم خاورمیانه خواهد بود. آنها می‌دانند که پرچم‌های سیاه برای یاری مهدی(ع) از ایران خارج می‌شود و عراق مرکز خلافت و کوفه پایتخت ایشان خواهد بود و از آنجا موج آزادسازی قدس و نابودساختن یهودیان آغاز می‌‌شود. آنها اطلاع دارند که ایشان ابتدا در مکه ظهور خواهند کرد و سفیانی سرسخت‌ترین دشمن امام و هم‌پیمان یهودیان و غربی‌ها از منطقة شام خواهد بود و امام از مصر به عنوان یک پایگاه تبلیغاتی و اطلاع‌رسانی استفاده خواهد کرد.

خطرناک‌ترین کاری که یهودیان انجام داده‌اند این است که عقاید و باورهای نادرست، موهوم و مرموزی در فکر وذهن مسیحیان غرب در مورد نجات‌بخش بشریت و رهبر بزرگ آن، یعنی حضرت مهدی(ع) و نقش ایشان در نابودی تمدن غرب به وجود آورده‌اند. این خود باعث شده که آنها به نوعی، وحشت و نگرانی از تمام چیزهایی که به مهدی(ع) ربط دارد، داشته باشند. یهودی مطمئن‌اند کسانی که بار دوم از سوی امام به سوی آنها فرستاده می‌‌شوند (آن‌گونه که در قرآن آمده)، از سرزمین بابل (وسط عراق)‌ خارج می‌شوند و به همین دلیل است که پیوسته تلاش می‌کنند عراق را ویران سازند و بدون دلیل، جنگ ضدّ آن را آغاز کردند و

به همین دلیل، یهودیان و غربی‌ها و صهیونست‌ها با توجه به محاسبات سیاسی و استراتژیک، از سال‌ها پیش برنامه‌ریزی کرده‌اند هر قدرت و نیرویی که ممکن است آن رهبر بزرگ در جنگ ضدّ خود از آن استفاده کند، از بین ببرند.

آنها جنگی سخت ضدّ عراق و ایران ترتیب دادند تا زمانی که مهدی(ع) ظهور کند،‌ با مردمی روبه رو شود که جنگ‌ها و تحریم‌ها آنها را از پا در آورده و در نتیجه نتوانند به امامشان یاری برسانند. اینجاست که پاسخ این سؤال را در می‌یابیم که: چرا حملات و جنگ‌های پیاپی و سخت کنونی در این منطقه به ویژه با دوستدارن اهل‌بیت(ع) در می‌گیرد؟ چرا میان ایران و عراق جنگ روی داد و هشت سال ادامه یافت و شمار زیادی از پیروان و دوستداران اهل بیت(ع) در آن کشته شدند؟ چرا اندکی پس از پایان جنگ ایران وعراق،‌ این جنگ بار دیگر در این منطقه روی داد؟ (حمله به کویت واشغال عراق).
شگفتا، گویی کسانی هستند که نمی‌خواهند این منطقه لحظه‌ای آرام و خالی از درگیری باشد، و مهم‌تر اینکه آنها می‌خواهند عراق را برای مدّتی بسیار طولانی، به صورت منطقه‌ای پر از آشوب و ناامن و میدان جنگ‌های مختلف درآورند و می‌خواهند توجیه‌هایی برای باقی ماندن نیروهای غربی در آن داشته باشند. اگر ما بدانیم که آنها خود را برای جنگ بزرگ «آرمگدون» آماده می‌کنند.

 

دیگر از این حوادث شگفت‌زده نمی‌شویم. آنها پیش‌بینی می‌کنند آرماگدون یک جنگ هسته‌ای گسترده و همه‌جانبه است که در آن جنگ دوستداران ویاران امام را از بین می‌برند. وما باید بدانیم که در شرایطی زندگی می‌کنیم که صهیونیست‌ها برنامه‌ها و طرح‌های زیادی برای آن دارند و آن طرح‌ها و برنامه‌ها نیز توسط آمریکا و غرب به اجرا درمی‌آید که برخی از علل آن در این موارد خلاصه می‌شود:
1. انتظار آمدن آن رهبر بزرگ(ع) وتلاش برای نابود ساختن ایشان در آغاز ظهورشان، زیرا منابع یهودی پیش‌بینی کرده‌اند که ظهور ایشان نزدیک شده است.
2. تسلط بر گنج‌های فرات که از جنس طلا است و آن با نزدیک شدن زمان ظهور امام(ع)، آن‌گونه که در روایت‌ها آمده است،‌ افزایش می‌یابد.
3. دست گذاشتن بر منابع نفت منطقه، تسلط بر اقتصاد آن و تضعیف سیاسی و نظامی کشورهای منطقه.
جدا از اینها باید تأکید کرد که طرح‌ها و برنامه‌های غربیان (رومی‌ها) در این منطقه، زیر چتر حمایت صهیونیسم، چیزی جز آماده‌سازی زمینه و جوّ مناسب برای خروج سفیانی نیست.
در پایان تأکید می‌کنیم که این مکر و حیلة آنها است امّا مکرو حیله خداوند بر آن چیره است. «و یمکرون و یمکرالله و الله خیر الماکرین». و وعدة خدا حق است که فرمود: «و إنّ جندنا لهم الغالبون

 

داریوش بهمنیار    


  نوشته های دیگران ()
>>داریوش احمد رضا بهمنیار ( دوشنبه 89/11/4 :: ساعت 4:42 عصر)

به جدید ترین سلاح های روز مجهز شوید


  نوشته های دیگران ()
<   <<   51   52   53   54   55   >>   >
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
 
فهرست ها
 RSS 
خانه
ارتباط با من
درباره من
پارسی بلاگ

بازدید امروز: 29
بازدید دیروز:  69
مجموع بازدیدها:  392928
منوها
» درباره خودم «


منطقه و بیداری اسلامی
داریوش احمد رضا بهمنیار
سی و پنج سال قبل امام خمینی (رضوان الله تعالی) از میان ما رفت ما مردم ایران با شکوهی بزرگ و بی نظیر او را تشییع کردیم و به خاک سپردیم ولی این اندوهی بزرگ بر دل هایمان برجای گذاشت اندوهی برای ما و شادی برای او، چرا که مرگ حق است و بازگشت به سوی پروردگار، اما ما مردم ایران مومن ترین بنده خدا در زمان معاصر را از دست دادیم. همه ما روزی از این دنیا خواهیم رفت و بیشتر گناهان ما از آنجاست که این واقعیت بزرگ یعنی مرگ را فراموش می کنیم هزاران انسان از اول پیدایش آمدند که حال نشانی از آنان نیست برخی انسان ها به راه راست هدایت یافتند و برخی نه، چند صباحی دیگر قطعا هیچکدام از ما نیز در این دنیا نخواهیم ماند و به سرای دیگر خواهیم رفت پس باید بکوشیم در کار نیک که تنها چیزیست که با خود خواهیم برد و از تاریخ عبرت بگیریم که کسانی که از گذشتگان خود پند نگیرند خود عبرت دیگران خواهند شد. این که بر رفتن امام راحل بگرییم موجه است اما این تمام دِینِ امام راحل بر گردن ما نیست بلکه تداوم و ماندن در راه او که راه خداست اصل است اینک حضرت آیت الله خامنه ای (مد ظله العالی) رهبر عظیم الشأن مسلمانان جهان و جانشین امام راحل، راه او را که همان راه خداست را ادامه می دهند و مسلمانان همه عالم را بر زمین سرافراز خواهند ساخت تا نظام جمهوری اسلامی به عنوان یادگاری در تاریخ بشر از حکومت مقتدر الهی بر زمین باقی بماند. باید راه واقعی امام راحل را ادامه داد امامی که خود را در محضر خدا می دید استقلال و منیَتی نه برای خود و نه برای دشمنان خدا نمی دید برای کدخداها کمترین حیثیتی قائل نبود لذا نه می ترسید، نه مأیوس می شد و نه هرگز دچار غرور می گشت، امام می گفت مسلمانان یک هدف مشترک دارند که می توانند با هم به آن هدف برسند امام به جهانیان فهماند که تنها اسلام است که مایه سعادت بشر است و پیروزی واقعی وقتی است که اسلام با همه ابعاد و احکامش در ایران پیاده شود و پیروزی نهایی زمانی است که اسلام در همه اقطار عالم حکومت کند.

» پیوندهای روزانه «

تابناک [3]
انتخاب [3]
پایگاه خبری انقلاب نیوز
شبکه اطلاع رسانی دانا
موسسه فرهنگی راسخون
نقل قول - وبلاگ نویسان خوزستانی [1]
پایگاه خبری مشهد پیام [1]
شبکه خبری تحلیلی تیتر یک [1]
پایگاه خبری لنگر نیوز
ظهور
وب سایت خبری تحلیلی رصد [1]
وبلاگ نویسان خراسان رضوی [4]
سواد رسانه ای ایرانیان [1]
وبگاه جوان انقلابی [1]
پایگاه خبری شلمچه نیوز
[آرشیو(16)]


» فهرست موضوعی یادداشت ها «

برجام برای برداشتن تحریم ها بوده . جریانی منحرف از انقلاب اسلامی . دل به عشق زنده می ماند عشق به امام خمینی (ره) . حضرت فاطمه (س) مصمم برای شهادت در تکلیفی الهی[-1] .
» آرشیو مطالب «

پاییز 86
زمستان 1386
بهار 1387
مرداد 87
شهریور 87
تابستان 1387
خرداد 88
شهریور 89
آذر 89
دی 89
بهمن 89
اسفند 89
فروردین 90
اردیبهشت 90
خرداد 90
تیر 90
مرداد 90
شهریور 90
آبان 90
آذر 90
دی 90
بهمن 90
اسفند 90
فروردین 91
اردیبهشت 91
خرداد 91
تیر 91
مرداد 91
شهریور 91
مهر 91
آبان 91
آذر 91
دی 91
بهمن 91
اسفند 91
فروردین 92
اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
اردیبهشت 93
فروردین 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
تابستان 93
پاییز 93
زمستان 93
تابستان 94
پاییز 94
زمستان 94
بهار 95
تابستان 95
پاییز 95
زمستان 95
بهار 96
تابستان 96
پاییز 96
زمستان 96
بهار 97
تابستان 97
پاییز 97
زمستان 97
بهار 98
تابستان 98
پاییز 98
زمستان 98
بهار 99
تابستان 99
پاییز 99
زمستان 99
بهار 0
تابستان 0
زمستان 0
بهار 1
تابستان 1
پاییز 1
زمستان 1
بهار 2
تابستان 2
پاییز 2
زمستان 2
بهار 3
تابستان 3

» لوگوی وبلاگ «


» لینک دوستان «

تابناک
خبرگزاری فارس
شبکه العالم
عمارنامه
پایگاه خبری فرهنگ نیوز
رجا نیوز
جام نیوز
پایگاه خبری فاش نیوز
پایگاه خبری بولتن نیوز
پایگاه تحلیل خبر باصر
پارس نیوز
مشرق نیوز
شبکه خبر
شبکه دانا
جوان انقلابی
خیبر آنلاین
ادیان نیوز
انقلاب نیوز
روایت نو
بسیج پرس

» لوگوی دوستان «




» وضعیت من در یاهو «

یــــاهـو