استعمارگرانی که زبان عربی آموختند
استعمارگران نظام سلطه در جهان آن زمان برای سلطه بر کشورهای مسلمان سالها زبان عربی آموختند تا بتوانند بر مفاهیم کتاب مسلمانان مسلط شوند آنها فهمیده بودند که در زمانهای مختلف آیات این کتاب را گروهی از عالمان و روحانیان تفسیر می کردند آنها دریافتند رهبرانشان هوشیاری لازم را برای مبارزه علیه سلطه گران دارند لذا آنها اول دولتمردان آنها را زیر نفوذ و تسلط خود گرفتند.
این سلطه گران با دست بردن در جیب کشورهای جهان سوم به پیشرفت و ثروت رسیدند و با نفوذ در آن کشورها ادعا کردند اگر می خواهید مثل ما پیشرفته شوید باید اول فرهنگ ما را بپذیرید آنها با ادعاهای واهی حقوق بشر، امنیت جهانی، دموکراسی و بی حجابی خود را برتر از انسانهای دیگر نشان دادند تا اراده برخی انسانهایی که ضعف شخصیتی داشتند را تحت فرمان خویش بگیرند هر زمان هم که با تهدید و تطمیع و قدرت نظامی نتوانستند به هدف های شوم و خائنانه و جنایتکارانه خود برسند با حیله گری از طریق مذاکرات و توافقات و قراردادهای خائنانه به خواسته های نامشروع خود رسیدند.
نقشه ایران 280 سال قبل فتحلی شاه قاجار برادر زاده آقا محمد خان شاه ایران شد.
امروز وظیفه سنگینی از جانب خداوند به مردم ایران محول شده است و آن حفاظت از بزرگترین و با شکوهترین انقلابی است که از اسلام ناب سرچشمه گرفته و به سرانجام رسیده تا در چشم مسلمانان و مستضعفان جهان نشانی باشد از بزرگی خالق جهان، اما بزرگی آن زمانی ارزشمند و خیره کننده است، که برای خدا و در راه اهداف اسلامِ ناب و هدایت انسانها و ظلم ستیزی باشد تا طرفدارانش روز به روز بیشتر شوند و در جای جای جهان تکرار شود و کوچکی آن زمانی آشکار خواهد شد که به انحراف کشیده شود ارزش های انقلاب به فراموشی سپرده شود، حرف حق را افراطی بخوانند، زورگوئی را تمدن جهانی بنامند و خداوند را از محاسبات سیاسی خود کنار بگذارند.
زمانی در ایران مردم زیر استبداد و زنجیرهای دیکتاتوری رژیم منفور ستم شاهی بودند اما اینک رهروان انقلاب حاکمیت خداوند را به لطف این انقلاب در جهان پیاده کرده اند تا یادشان بیاید کجا بودهاند و اکنون به کجا رسیدهاند.
در روند تاریخ انقلاب اسلامی معمولا حق جویان و انقلابیون واقعی مورد حمله های لفظی غیر انقلابیون (شامل اصلاح طلب ها، سازندگی ها و اعتدالیان) قرار داشته اند در ایران زمانی بود که معتقدان واقعی به انقلاب اسلامی مورد ترور و بمب گذاری قرار می گرفتند اما سرانجام رحمت خدا بر آن قرار گرفت تا مردم ایران به این شکل شاهد نظامی قدرتمند باشند و این انقلاب در تاریخ جهان معاصر برای همیشه یادگار و نمادی باشد از قدرت خداوند بزرگ برای مسلمانان دوستدارِ خاندان اهل بیت پیامبر خاتم (ص).
باید راه واقعی امام راحل را ادامه داد امامی که خود را در محضر خدا می دید استقلال و منیَتی نه برای خود و نه برای دشمنان خدا نمی دید برای کدخداها کمترین حیثیتی قائل نبود لذا نه می ترسید نه مأیوس می شد و نه هرگز دچار غرور می گشت او ایمان داشت این انقلاب با اراده و کمک خداوند مکانی برای ظلم ستیزی است تا به مومنان و مستضعفان بشارت دهد و به کافران هشدار .
مردم ایران خدا را سپاسگزارند که این انقلاب بزرگ را بر آنها ارزانی داشت و مردم انقلابی ایران را قدرتمندترین انسانهای روی زمین از لحاظ عقیده، ایمان و قدرت قرار داد هیچ انقلابی بدون بزرگ رهبری که آن را رهبری کند پایدار نمی ماند و مردم ایران سپاس می گویند خداوند عالم را که بزرگ رهبرانی از مقرب ترین بندگانش را برای رهبری انقلاب به آنها ارزانی داشت و باز هم خدا را سپاسگزارند که خداوند مقرب ترین بندگانش را از هوشمندترین انسانها قرار داده است.
تجربه تاریخی ایران و غربیان به ما می گوید از آن زمان که این استعمارگران پایشان را به داخل ایران گذاشته اند بیشتر از طریق همین مذاکرات و توافق ها توانستند قراردادهای خائنانه و معاهده های ننگین و تحمیلی خود را با دادن وعده های فریبنده تجزیه ایران را به سرانجام برسانند و الان هم برای جلوگیری از رشد انقلاب اسلامی نسخه های بدلی اسلام را درست کرده اند و آنها را مستقیم و غیر مستقیم تقویت کرده و به جان هم پیمانان ایران می اندازند.
تعامل با جهان بدون محاسبات انقلابی و ایستادگی و مقاومت برای تحقق اهداف و مصالح نظام و کشور به سرانجام نمی رسد مگر با مقاومت که هزینه اش خیلی خیلی کمتر از سازش است چرا که آمریکائیان این جنایتکارانِ بی مقدار که نه قدری دارند و نه قیمتی، هر چقدر قدرتمندتر شوند در کشتار و چپاول و تفرقه اندازی بین کشورهای مسلمانان تواناتر و گستاخ تر می شوند.
رای به جلیلی رای به عقلانیت است
مرد سیاست را در هر مملکتی مردمش انتخاب می کنند اگر خوب باشد مردم انتخاب کردند اگر بد باشد خودشان انتخاب کردند تا وقتی ما به وعده های کدخداها و ایادی فراوانش در داخل ایران دل ببندیم بدبختیم.
اگر اشتباه یه پزشک زیرخاک دفن شود، اشتباه یه مهندس روی خاک سقوط کند ولی اشتباه یه رای دهنده چهار سال روی زمین راه می رود و کشوری را به نابودی می کشاند ، و تنها دکتر سعید جلیلی تنها کسی است که راه شهید سید ابراهیم رئیسی را ادامه می دهد.
ایران توسط ریاست جمهورانِ خود باخته عقب نمی افتد، بلکه توسط کسانی عقب می افتد که به این کاندیداها رای می دهند.
مردم ایران سیاستمدار متعهد و ارزشی زیادی ندارند تا رهنمون شوند سیاستمدار می خواهند که متعهد باشد، سیاس باشد، دلسوز و دلواپس مردم و نظام باشد مرد عمل باشد و مرد عمل بودن توهین به مردم و خودسر بودن و بد زبانی کردن نیست به نجابت است به صداقت است به غیرت است به انقلابی بودن است.
ما مردم ایران اگر از این به بعد بصیرت انقلابی برای رای دادن نداشته باشیم که به کاندیدای اصلح رای بدهیم بدبختیم امروز یکی از اهداف آمریکا و غرب فاتح شدن بر باورهای مردم ایران است.
یاران و هم فکران روحانی نه باور انقلابی دارند نه مصلحت مردم را می دانند و نه راهبردی برای اداره منافع کشور دارند اینها وزیران و هم فکران روحانی فاسد هستند که فقط حذف هویت انقلاب را شرط توسعه کشور می دانند دولتی که در برجام دو و سه می خواست سایت های موشکی ایران را هم بتون ریزی کند.
آنها می خواهند اول بر باورها و اراده های ما مردم ایران غالب شوند بعد کشور را فاتح شوند و این کار را فقط با هم فکران و یاران اصلاحاتی و کارگزارانی های رفسنجانی ها شکل می دهند.
انقلاب اسلامی فجر جدیدی در تاریخ بشریت گشوده و یکی از شاهکارهای بزرگ تاریخ بشر است که به دست مردان بزرگ با عشق، ایمان و عقل بوجود آمده است شاهکارهای بزرگ تنها و تنها با عشق و ایمان بوجود می آیند.
انقلابی که جلوه گاه کرامت مردم ایران و بلندای مقام جمهوری اسلامی ایران است و در برازندگی اش همین بس که پایبند به اصول خود است صلح را مقدم بر جنگ می داند چون با این همه بیداد علیه آن هنوز سلاح اش در غلاف است.
اصلی ترین عاملی که در روابط بین المللی نقش دارد قدرت است لذا تعامل با جهان، بدون محاسبات انقلابی و ایستادگی و مقاومت برای تحقق اهداف و مصالح نظام و کشور به سرانجام نمی رسد چرا که آمریکائیان ، این جنایتکارانِ بی مقدار هر چقدر قدرتمندتر شوند در کشتار و غارت سرزمین های مسلمانان تواناتر و گستاخ تر می شوند.
انقلاب اسلامی فقط برای بزرگی دین خدا شکل گرفته و فقط اگر در راه خدا باشد ارزشمند است و گرنه به پشیزی نمی ارزد پس چه باک از روزی که در آینده ای نزدیک انشالله دولت انقلابی دکتر سعید جلیلی تشکیل شود و مردم ایران و انقلاب اسلامی را به جایگاه اصلی خودش برسانند تا بی کفایتی ها و خیانت های دولت های روحانی و اصلاح طلبان و حزب کارگزارانی رفسنجانی ها بیشتر آشکار شود.
یکی از طرفداران آقای دکتر سعید جلیلی
من به عنوان یکی از یاران جناب آقای دکتر سعید جلیلی معتقدم که ارزش انسان به چیزی که به آن دست می یابد نیست، بلکه به هدفی است که میل وصول به آن را دارد و هدف آقای دکتر جلیلی چیزی نیست جز خدمت به خلق خدا و پیشرفت کشور ایشان سالها در دانشگاه امام صادق درس اسلام سیاسی را تدریس می کنند.
جناب آقای دکتر سعید جلیلی معتقدند فقط باید به عشق خدا به مردم خدمت کرد چرا که فقط در کنار همین مردم می توان تطهیر شد، ایشان به عشق خدا به مردم خدمت می کنند.
آقای دکتر سعید جلیلی می گویند ما بر مبنای NPT در آژانس بین المللی هسته ای وظایف و حقوقی داریم و ما طبق همان مبنا از حقوق مان دفاع می کنیم و مخالفِ ادامه پادمان های داوطلبانه هسته ای هستند چرا که همه آنها جاسوس و دوربین های آژانس را قانونی نمی دانند.
نزد ملت ایران فقط جسد سیاسی یاران دولت روحانی از خودشان بیشتر ارزش دارد چون می تواند باعث عبرت دیگر رجل مملکتی شوند، مردم ایران با یک نه بزرگ به این رجالان سیاسی اطراف حسن روحانی و یاران و اقوامش و به فرزندانشان و به فرزندانِ فرزندانشان در سال 1400 حالی کردند که دیگر هیچ گاه به کدخداها امید نبندند و برای همیشه از صحنه سیاسی جمهوری اسلامی ایران دور شوند چرا که آنها به پایان عمر خود رسیده اند ولی به پایان انتخاب خود نرسیده اند.
اکنون و در این روزها متصدیان ناشایسته و ضد انقلاب دولت حسن روحانی و یاران اش برای رئیس جمهور شدن پا به میدان گذاشته اند، اینها که در بیست دقیقه برجام را بدون رای گیری تصویب کردند، برایشان نه آرمان های امام راحل مهم است، نه خون شهدا مهم است، نه معیشت و رفاه مردم مهم است، نه خانواده شهدا مهم است و به پیشرفت کشور هم هیچ اهمیتی نمی دهند.
آنان هیچ برنامه مدونی برای اداره کشور ندارند جزء امید واهی به غرب، در طول هشت سال دولت روحانی باعث شد کمر مردم و جوان ایرانی زیر بار بیکاری و گرانی و رکود و تورم در انتظاری هشت ساله خم شود، جوانان بیکار و کارخانه های پنجاه ساله ورشکست شدند.
مردم سالاری واقعی در ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، انتخابات های گوناگونی را به خود دیده است برگزاری نزدیک به 40 تا انتخابات پس از انقلاب نشان دهنده اهمیت حضور مردم برای نظام جمهوری اسلامی بوده و هست و از میان همه انتخابات هایی که برگزار شده است شاید اغراق نباشد اگر بگوییم که ریاست جمهوری پیش رو یکی از حساس ترین و مهمترین و رقابتی ترین انتخابات در میان سایر انتخابات های قبلی باشد، چرا که همه رئیس جمهوران قبلی برای چهار سال ریاست جمهوری خود و جریانات خود طرح و برنامه می ریختند اما الان این اتفاق ناگوار باعث دستپاچگی بعضی افراد و جریانات پشت پرده شده برای رئیس جمهور شدن.
تاکنون جمهوری اسلامی بعد از انقلاب سیزده ریاست جمهور و ده دولت سرکار آمده اند و بعد هم رفته اند اما همه این دولت ها سرنوشت یکسانی نداشته اند برخی مانند دولت بنی صدر دولتی خائن به مردم و انقلاب بود، بعضی ها آبرویشان رفت، بعضی ها هم مُردند و آبرویشان هم رفت.
بعضی دولت ها هم مانند دولت شهید بزرگوار محمد علی رجایی و دولت پر تلاش شهید بزرگوار رئیسی برای همیشهِ تاریخ، در قلوب مردم ایران جاودانه و ماندگار شدند ولی نکته ثابت در همه عمر چهل و چهار ساله انقلاب اسلامی و سیزده دوره انتخابات ریاست جمهوری این است که در هر دوره علیرغم برخی چالش ها انتخابات به خوبی برگزار شده است گویی که دولت ها می آیند و می روند و این انتخابات است که باقی می ماند.
یکی از طرفداران آقای دکتر سعید جلیلی
من به عنوان یکی از یاران جناب آقای دکتر سعید جلیلی معتقدم که ارزش انسان به چیزی که به آن دست می یابد نیست، بلکه به هدفی است که میل وصول به آن را دارد و هدف آقای دکتر جلیلی چیزی نیست جز خدمت به خلق خدا و پیشرفت کشور ایشان سالها در دانشگاه امام صادق درس اسلام سیاسی را تدریس می کنند.
جناب آقای دکتر سعید جلیلی معتقدند فقط باید به عشق خدا به مردم خدمت کرد چرا که فقط در کنار همین مردم می توان تطهیر شد، ایشان به عشق خدا به مردم خدمت می کنند.
آقای دکتر سعید جلیلی می گویند ما بر مبنای NPT در آژانس بین المللی هسته ای وظایف و حقوقی داریم و ما طبق همان مبنا از حقوق مان دفاع می کنیم و مخالفِ ادامه پادمان های داوطلبانه هسته ای هستند چرا که همه آنها جاسوس و دوربین های آژانس را قانونی نمی دانند.
نزد ملت ایران فقط جسد سیاسی یاران دولت روحانی از خودشان بیشتر ارزش دارد چون می تواند باعث عبرت دیگر رجل مملکتی شوند، مردم ایران با یک نه بزرگ به این رجالان سیاسی اطراف حسن روحانی و یاران و اقوامش و به فرزندانشان و به فرزندانِ فرزندانشان در سال 1400 حالی کردند که دیگر هیچ گاه به کدخداها امید نبندند و برای همیشه از صحنه سیاسی جمهوری اسلامی ایران دور شوند چرا که آنها به پایان عمر خود رسیده اند ولی به پایان انتخاب خود نرسیده اند.
اکنون و در این روزها متصدیان ناشایسته و ضد انقلاب دولت حسن روحانی و یاران اش برای رئیس جمهور شدن پا به میدان گذاشته اند، اینها که در بیست دقیقه برجام را بدون رای گیری تصویب کردند، برایشان نه آرمان های امام راحل مهم است، نه خون شهدا مهم است، نه معیشت و رفاه مردم مهم است، نه خانواده شهدا مهم است و به پیشرفت کشور هم هیچ اهمیتی نمی دهند.
آنان هیچ برنامه مدونی برای اداره کشور ندارند جزء امید واهی به غرب، در طول هشت سال دولت روحانی باعث شد کمر مردم و جوان ایرانی زیر بار بیکاری و گرانی و رکود و تورم در انتظاری هشت ساله خم شود، جوانان بیکار و کارخانه های پنجاه ساله ورشکست شدند.
مردم سالاری واقعی در ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، انتخابات های گوناگونی را به خود دیده است برگزاری نزدیک به 40 تا انتخابات پس از انقلاب نشان دهنده اهمیت حضور مردم برای نظام جمهوری اسلامی بوده و هست و از میان همه انتخابات هایی که برگزار شده است شاید اغراق نباشد اگر بگوییم که ریاست جمهوری پیش رو یکی از حساس ترین و مهمترین و رقابتی ترین انتخابات در میان سایر انتخابات های قبلی باشد، چرا که همه رئیس جمهوران قبلی برای چهار سال ریاست جمهوری خود و جریانات خود طرح و برنامه می ریختند اما الان این اتفاق ناگوار باعث دستپاچگی بعضی افراد و جریانات پشت پرده شده برای رئیس جمهور شدن.
تاکنون جمهوری اسلامی بعد از انقلاب سیزده ریاست جمهور و ده دولت سرکار آمده اند و بعد هم رفته اند اما همه این دولت ها سرنوشت یکسانی نداشته اند برخی مانند دولت بنی صدر دولتی خائن به مردم و انقلاب بود، بعضی ها آبرویشان رفت، بعضی ها هم مُردند و آبرویشان هم رفت.
بعضی دولت ها هم مانند دولت شهید بزرگوار محمد علی رجایی و دولت پر تلاش شهید بزرگوار رئیسی برای همیشهِ تاریخ، در قلوب مردم ایران جاودانه و ماندگار شدند ولی نکته ثابت در همه عمر چهل و چهار ساله انقلاب اسلامی و سیزده دوره انتخابات ریاست جمهوری این است که در هر دوره علیرغم برخی چالش ها انتخابات به خوبی برگزار شده است گویی که دولت ها می آیند و می روند و این انتخابات است که باقی می ماند.
هیچ بن بستی در رای دادن به جلیلی وجود ندارد
مردم سالاری واقعی در ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، انتخابات های گوناگونی را به خود دیده است برگزاری نزدیک به چهل انتخابات پس از انقلاب، نشان دهنده اهمیت حضور مردم برای نظام جمهوری اسلامی بوده و هست و از میان همه انتخابات هایی که برگزار شده است شاید اغراق نباشد اگر بگوییم که انتخابات ریاست جمهوری پیش رو را رقابتی ترین انتخابات در میان سایر انتخابات ها بنامیم.
تا کنون سیزده دوره انتخابات ریاست جمهوری و ده دولت سرکار آمده اند و بعد هم رفته اند اما همه این دولت ها سرنوشت یکسانی نداشته اند برخی مانند دولت بنی صدر خائن فرار کردند، بعضی دولت ها هم مانند دولت رجایی برای همیشه تاریخ در قلوب مردم ایران جاودانه و ماندگار شدند، بعضی ها روسیاه و بی آبرو شدند و بعضی ها مُردند و آبرویشان هم رفت .
آقای سعید جلیلی امتیازات و نقاط قوت شهید سید ابراهیم رئیسی را به طور کامل دارد و ما انتخاب شایسته مان را با امتیاز بسیار بسیار بالا در مقایسه با دیگر رقبای ایشان اعلام میکنیم.
یکی از مسائلی که مانع رشد و ترقی کشور بود فقدان رابطه صمیمی میان دولت و مجلس در زمان دولت روحانی بود و یکی از وظایف دولت آتی باید با مجلس میان یکدیگر اعتماد ایجاد کنند و به قول رهبر معظم انقلاب امام خامنه ای (حفظ اله) که تاکید می کنند که وظیفه مجلس ریل گذاری و وظیفه دولت حرکت بر روی این ریل است و رییس جمهوری که سر سوزنی با رهبری زاویه داشته باشد نمیتواند به درستی روی این ریل حرکت کند و دکتر سعید جلیلی بهترین انتخاب برای ریاست جمهوری و ریل گذاری مجلس است.
قرار گرفتن دکتر سعید جلیلی بر مسند ریاست جمهوری چهاردهم موجب می شود تا نگاه مبتنی بر شایسته سالاری در کشور شکل بگیرد و یقیناً می تواند یک دولت مبتنی بر برنامه و متشکل از نیروهای اجرایی سالم، متعهد، متخصص و جوان را نوید دهد و روی هم رفته مجموعه ی مشخصه های آقای سعید جلیلی ایشان را به عنوان شخصیتی معرفی می کند که می تواند موجب ارتقای جایگاه ایران و تکمیل حماسه های انقلابی در حوزه های مختلف کشور به خصوص در اجرای اقتصاد مقاومتی گردد.
محبوبیتی که برای دکتر سعید جلیلی ایجاد شده است از عملکرد مثبت ایشان نشات گرفته است نه از وعده و وعید دادن و حرف مفت زدن و از کلید تدبیر را در دست گرفتن ، همچنین روحیه ی انقلابی گری، ساده زیستی، مردمی بودن، خضوع، ولایت مداری و البته بصیرت جناب آقای دکتر جلیلی همه مواردی است که روز به روز بر محبوبیت ایشان افزوده می شود.
دکتر جلیلی با نداشتن هیچ حاشیه و یا تنشی چه با گفتار و چه با رفتار شخصیت خودشان را به نمایش گذاشتند در حالی که همیشه غرب زمان انتخابات برهم زننده آرامش مردم ایران و مذاکره کنندگان بود، و این نشان از بصیرت و ولایت مداری و اوج ایمان و کاردانی دکتر جلیلی دارد.
آقای دکتر سعید جلیلی زمانی دبیر شورای عالی امنیت ملی و سکان مذاکرات هسته ای و دبیری شورای عالی امنیت ملی را تحویل گرفت که خیلی سخت بود که به دیپلماسی خشک جهانی باج بدهد چرا که در نبرد دیپلماسی بین کشورها جایی برای شعار دادن نیست و تمام ضعف های دولت خاتمی در مذاکرات با گروه سلطه طلب 5+1 در دولت احمدی نژاد فقط با بصیرت آقای سعید جلیلی انجام گرفت و نتیجه مذاکرات را برعکس کرد طوری که آنها به التماس برای مذاکرات افتادند و به راحتی نمی توان این همه پیروزی در صحنه سخت و بسیار نفس گیر دیپلماسی جهانی را برای سیاست منطقی ایران توسط دکتر جلیلی را نادیده انگاشت و به دور از هر کبر و غروری این همه افتادگی و شکسته نفسی به خرج می دهند.
شخصیت با صلابت آقای سعید جلیلی در مذاکره به گروه 5+1 امید هیأت های مذاکره کننده و روسای کشورهای خارجی را از گرفتن امتیازات و حتی تضعیف جایگاه ایران در میز مذاکره را به نا امیدی مبدل کرد، پایداری انقلابی دکتر سعید جلیلی در همان دولت اول آقای احمدی نژاد، گروه 5+1 را به پذیرش مذاکرات بدون پیش شرط مجبور کرد عملکرد هیأت مذاکره کننده ایرانی در طول مذاکرات آنقدر خوب بود که از سوی رهبر معظم انقلاب مورد تقدیر و تحسین قرار گرفتند.
با توجه به این که انتخابات ریاست جمهوری و جایگاه رئیس جمهور در ایران به قدر زیادی با اهمیت و تعیین کننده است در این رابطه تجربه و سابقه گذشته دکتر سعید جلیلی و حال و نگاه ایشان به آینده بسیار مهم است رئیس جمهور آینده باید دارای قدرت اجماع سازی باشد و در مدیریت کلان کشور نگاه راهبردی و علمی داشته باشد درست چیزی که دکتر جلیلی متخصص آن است.
مجموعه مشخصه های دکتر سعید جلیلی ایشان را به عنوان شخصیتی که بتواند موجب ارتقای جایگاه ایران و تکمیل حماسه های انقلابی در حوزه های مختلف کشور به خصوص در اجرای اقتصاد مقاومتی گردد، معرفی نموده است و قرار گرفتن چهره های فرزانه در کنار ایشان خود گواه بصیرت شناسی ایشان است.
از سوی دیگر تأسف بار این است که افراد و جریانهایی که شرایط امروز را برای کشور در دولت های رفسنجانی و خاتمی به وجود آوردهاند، حاضر به پذیرش خطای خود و جبران اشتباهات شان نیستند، اینان هم چنان دوگانه گویی و عبور از صداقت را مشی و سرلوحه خود قرار داده اند. حضور این افراد به جای شور و نشاط بیشتر باعث کاهش مشارکت افراد منتقد می شود و باعث انحراف بخشی از آرای رای دهندگان می شود مردم به کسانی که در برخورد با ولایت دچار تردید شده اند و یا نمره قبولی آنها پایین بوده اعتماد نمی کنند چرا که بحث ولایت فقیه برای ملت ایران مهم است و در شرایطی که اینان انگیزه و تحرک زیادی در عرصه سیاست در زمان ریاست جمهوری خودشان نشان نداده اند آیا قادر هستند وظایف گسترده ریاست جمهوری را که از موضع عزت و مصلحت و پایداری بر ارزش ها و حقوق نظام جمهوری اسلامی است را اجرا و به آنها عمل کنند؟ به طور یقین هرگز نمی توانند.
تکرار اسامی تکراری در این روزها برای کاندیدای ریاست جمهوری نوعی از دلزدگی به فضای انتخاباتی کشور حاکم کرده است، بسیاری از کاندایداها با یاس از چهره هایی به عنوان رئیس جمهور آینده نام می برند که اربابانشان امتحان خود را در اوضاع فعلی کشور پس داده و رغبتی برای شرکت در انتخابات و امید چندانی برای بهبود اوضاع کشور به دست این افراد در آینده مردم ایران تاثیری ایجاد نمی کنند.
انتخابات آینده ریاست جمهوری به چهره هایی جدید با ظرفیت، توان مند، مدیر، سیاس، مودب و با اخلاقی همچون دکتر سعید جلیلی نیاز دارد، در این صورت چه نیازی است که روزنامه ها و سایت های زنجیره ای از آرمان و شرق و اعتماد و عصر ایران و خبرآنلاین و حتی بی بی سی و صدای آمریکا و غیره.... داخلی و خارجی که خودشان را برای حمایت از حسن روحانی فاسد تکه تکه می کردند امروز هم دقیقا همان ها دارند علیه دکتر سعید جلیلی حمله ور می شوند و از علی لاریجانی و قالیباف و چند چهره تکراری و نه چندان دلچسب ذائقه جامعه را تلخ و مردم را نسبت به آینده نظام دلسرد می کنند.
شاید برخی از مردم علیرغم اینکه ضد انقلاب نیستند و یا انقلابی هم نیستند اما دارای تحلیل های درست سیاسی اند و فکر میکنند که اگر در انتخابات شرکت نکنند و به دکتر سعید جلیلی رأی ندهند تمامی فشارهای اعمال شده و گرانی ها در کشور کاهش نمییابد که هیچ ، بلکه به طور سرسام آوری زیادتر می شود.
تاسف بارتر از همه این است کسانی که در این روزها بر ضد اصولگرایان و به کام اصلاحات مایه میگذارند ظاهرا این آقای علی لاریجانی فتنه88 را هنوز قبول ندارند و سکوت همراه با رضایت شان در این مورد و سخنان نسنجیده و ناپخته و بدون جهت گیری سیاسی شان باعث شده دیگر کسی به سخنان ایشان وقعی نگذارد.
دکتر جلیلی نمادی از بچه های انقلابی
مرد سیاست را در هر مملکتی مردمش انتخاب می کنند اگر خوب باشد مردم انتخاب کردند اگر بد باشد خودشان انتخاب کردند تا وقتی ما به وعده های کدخداها و ایادی فراوانش در داخل ایران دل ببندیم بدبختیم.
اگر اشتباه یه پزشک زیرخاک دفن شود، اشتباه یه مهندس روی خاک سقوط کند ولی اشتباه یه رای دهنده چهار سال روی زمین راه می رود و کشوری را به نابودی می کشاند ، و تنها دکتر سعید جلیلی تنها کسی است که راه شهید سید ابراهیم رئیسی را ادامه می دهد.
ایران توسط ریاست جمهورانِ خود باخته عقب نمی افتد، بلکه توسط کسانی عقب می افتد بلکه توسط کسانی عقب می افتد که به این کاندیداها رای می دهند.
مردم ایران سیاستمدار متعهد و ارزشی زیادی ندارند تا رهنمون شوند سیاستمدار می خواهند که متعهد باشد، سیاس باشد، دلسوز و دلواپس مردم و نظام باشد مرد عمل باشد و مرد عمل بودن توهین به مردم و خودسر بودن و بد زبانی کردن نیست به نجابت است به صداقت است به غیرت است به انقلابی بودن است.
ما مردم ایران اگر از این به بعد بصیرت انقلابی برای رای دادن نداشته باشیم که به کاندیدای اصلح رای بدهیم بدبختیم امروز یکی از اهداف آمریکا و غرب فاتح شدن بر باورهای مردم ایران است.
اینها نه باور انقلابی دارند نه مصلحت مردم را می دانند و نه راهبردی برای اداره منافع کشور دارند اینها وزیران و هم فکران روحانی فاسد هستند که فقط حذف هویت انقلاب را شرط توسعه کشور می دانند دولتی که در برجام دو و سه می خواست سایت های موشکی ایران را هم بتون ریزی کند.
آنها می خواهند اول بر باورها و اراده های ما مردم ایران غالب شوند بعد کشور را فاتح شوند و این کار را فقط با هم فکران و یاران اصلاحاتی و کارگزارانی های رفسنجانی ها شکل می دهند.
انقلاب اسلامی فجر جدیدی در تاریخ بشریت گشوده و یکی از شاهکارهای بزرگ تاریخ بشر است که به دست مردان بزرگ با عشق، ایمان و عقل بوجود آمده است شاهکارهای بزرگ تنها و تنها با عشق و ایمان بوجود می آیند.
انقلابی که جلوه گاه کرامت مردم ایران و بلندای مقام جمهوری اسلامی ایران است و در برازندگی اش همین بس که پایبند به اصول خود است صلح را مقدم بر جنگ می داند چون با این همه بیداد علیه آن هنوز سلاح اش در غلاف است.
اصلی ترین عاملی که در روابط بین المللی نقش دارد قدرت است لذا تعامل با جهان، بدون محاسبات انقلابی و ایستادگی و مقاومت برای تحقق اهداف و مصالح نظام و کشور به سرانجام نمی رسد چرا که آمریکائیان ، این جنایتکارانِ بی مقدار هر چقدر قدرتمندتر شوند در کشتار و غارت سرزمین های مسلمانان تواناتر و گستاخ تر می شوند.
انقلاب اسلامی فقط برای بزرگی دین خدا شکل گرفته و فقط اگر در راه خدا باشد ارزشمند است و گرنه به پشیزی نمی ارزد پس چه باک از روزی که در آینده ای نزدیک انشالله دولت انقلابی دکتر سعید جلیلی تشکیل شود و مردم ایران و انقلاب اسلامی را به جایگاه اصلی خودشان برساند تا بی کفایتی ها و خیانت های دولت های روحانی و اصلاح طلبان و حزب کارگزارانی رفسنجانی ها بیشتر آشکار شود.
استعمارگرانی که زبان عربی آموختند
استعمارگران نظام سلطه در جهان آن زمان برای سلطه بر کشورهای مسلمان سالها زبان عربی آموختند تا بتوانند بر مفاهیم کتاب مسلمانان مسلط شوند آنها فهمیده بودند که در زمانهای مختلف آیات این کتاب را گروهی از عالمان و روحانیان تفسیر می کردند آنها دریافتند رهبرانشان هوشیاری لازم را برای مبارزه علیه سلطه گران دارند لذا آنها اول دولتمردان آنها را زیر نفوذ و تسلط خود گرفتند.
این سلطه گران با دست بردن در جیب کشورهای جهان سوم به پیشرفت و ثروت رسیدند و با نفوذ در آن کشورها ادعا کردند اگر می خواهید مثل ما پیشرفته شوید باید اول فرهنگ ما را بپذیرید آنها با ادعاهای واهی حقوق بشر، امنیت جهانی، دموکراسی و بی حجابی خود را برتر از انسانهای دیگر نشان دادند تا اراده برخی انسانهایی که ضعف شخصیتی داشتند را تحت فرمان خویش بگیرند هر زمان هم که با تهدید و تطمیع و قدرت نظامی نتوانستند به هدف های شوم و خائنانه و جنایتکارانه خود برسند با حیله گری از طریق مذاکرات و توافقات و قراردادهای خائنانه به خواسته های نامشروع خود رسیدند.
امروز وظیفه سنگینی از جانب خداوند به مردم ایران محول شده است و آن حفاظت از بزرگترین و با شکوهترین انقلابی است که از اسلام ناب سرچشمه گرفته و به سرانجام رسیده تا در چشم مسلمانان و مستضعفان جهان نشانی باشد از بزرگی خالق جهان، اما بزرگی آن زمانی ارزشمند و خیره کننده است، که برای خدا و در راه اهداف اسلامِ ناب و هدایت انسانها و ظلم ستیزی باشد تا طرفدارانش روز به روز بیشتر شوند و در جای جای جهان تکرار شود و کوچکی آن زمانی آشکار خواهد شد که به انحراف کشیده شود ارزش های انقلاب به فراموشی سپرده شود، حرف حق را افراطی بخوانند، زورگوئی را تمدن جهانی بنامند و خداوند را از محاسبات سیاسی خود کنار بگذارند.
زمانی در ایران مردم زیر استبداد و زنجیرهای دیکتاتوری رژیم منفور ستم شاهی بودند اما اینک رهروان انقلاب حاکمیت خداوند را به لطف این انقلاب در جهان پیاده کرده اند تا یادشان بیاید کجا بودهاند و اکنون به کجا رسیدهاند.
در روند تاریخ انقلاب اسلامی معمولا حق جویان و انقلابیون واقعی مورد حمله های لفظی غیر انقلابیون (شامل اصلاح طلب ها، سازندگی ها و اعتدالیان) قرار داشته اند در ایران زمانی بود که معتقدان واقعی به انقلاب اسلامی مورد ترور و بمب گذاری قرار می گرفتند اما سرانجام رحمت خدا بر آن قرار گرفت تا مردم ایران به این شکل شاهد نظامی قدرتمند باشند و این انقلاب در تاریخ جهان معاصر برای همیشه یادگار و نمادی باشد از قدرت خداوند بزرگ برای مسلمانان دوستدارِ خاندان اهل بیت پیامبر خاتم (ص).
باید راه واقعی امام راحل را ادامه داد امامی که خود را در محضر خدا می دید استقلال و منیَتی نه برای خود و نه برای دشمنان خدا نمی دید برای کدخداها کمترین حیثیتی قائل نبود لذا نه می ترسید نه مأیوس می شد و نه هرگز دچار غرور می گشت او ایمان داشت این انقلاب با اراده و کمک خداوند مکانی برای ظلم ستیزی است تا به مومنان و مستضعفان بشارت دهد و به کافران هشدار .
مردم ایران خدا را سپاسگزارند که این انقلاب بزرگ را بر آنها ارزانی داشت و مردم انقلابی ایران را قدرتمندترین انسانهای روی زمین از لحاظ عقیده، ایمان و قدرت قرار داد هیچ انقلابی بدون بزرگ رهبری که آن را رهبری کند پایدار نمی ماند و مردم ایران سپاس می گویند خداوند عالم را که بزرگ رهبرانی از مقرب ترین بندگانش را برای رهبری انقلاب به آنها ارزانی داشت و باز هم خدا را سپاسگزارند که خداوند مقرب ترین بندگانش را از هوشمندترین انسانها قرار داده است.
تجربه تاریخی ایران و غربیان به ما می گوید از آن زمان که این استعمارگران پایشان را به داخل ایران گذاشته اند بیشتر از طریق همین مذاکرات و توافق ها توانستند قراردادهای خائنانه و معاهده های ننگین و تحمیلی خود را با دادن وعده های فریبنده تجزیه ایران را به سرانجام برسانند و الان هم برای جلوگیری از رشد انقلاب اسلامی نسخه های بدلی اسلام را درست کرده اند و آنها را مستقیم و غیر مستقیم تقویت کرده و به جان هم پیمانان ایران می اندازند.
تعامل با جهان بدون محاسبات انقلابی و ایستادگی و مقاومت برای تحقق اهداف و مصالح نظام و کشور به سرانجام نمی رسد مگر با مقاومت که هزینه اش خیلی خیلی کمتر از سازش است چرا که آمریکائیان این جنایتکارانِ بی مقدار که نه قدری دارند و نه قیمتی، هر چقدر قدرتمندتر شوند در کشتار و چپاول و تفرقه اندازی بین کشورهای مسلمانان تواناتر و گستاخ تر می شوند.
یکی از طرفداران آقای دکتر سعید جلیلی
من به عنوان یکی از یاران جناب آقای دکتر سعید جلیلی معتقدم که ارزش انسان به چیزی که به آن دست می یابد نیست، بلکه به هدفی است که میل وصول به آن را دارد و هدف آقای دکتر جلیلی چیزی نیست جز خدمت به خلق خدا و پیشرفت کشور ایشان سالها در دانشگاه امام صادق درس اسلام سیاسی را تدریس می کنند.
جناب آقای دکتر سعید جلیلی معتقدند فقط باید به عشق خدا به مردم خدمت کرد چرا که فقط در کنار همین مردم می توان تطهیر شد، ایشان به عشق خدا به مردم خدمت می کنند.
آقای دکتر سعید جلیلی می گویند ما بر مبنای NPT در آژانس بین المللی هسته ای وظایف و حقوقی داریم و ما طبق همان مبنا از حقوق مان دفاع می کنیم و مخالفِ ادامه پادمان های داوطلبانه هسته ای هستند چرا که همه آنها جاسوس و دوربین های آژانس را قانونی نمی دانند.
نزد ملت ایران فقط جسد سیاسی یاران دولت روحانی از خودشان بیشتر ارزش دارد چون می تواند باعث عبرت دیگر رجل مملکتی شوند، مردم ایران با یک نه بزرگ به این رجالان سیاسی اطراف حسن روحانی و یاران و اقوامش و به فرزندانشان و به فرزندانِ فرزندانشان در سال 1400 حالی کردند که دیگر هیچ گاه به کدخداها امید نبندند و برای همیشه از صحنه سیاسی جمهوری اسلامی ایران دور شوند چرا که آنها به پایان عمر خود رسیده اند ولی به پایان انتخاب خود نرسیده اند.
اکنون و در این روزها متصدیان ناشایسته و ضد انقلاب دولت حسن روحانی و یاران اش برای رئیس جمهور شدن پا به میدان گذاشته اند، اینها که در بیست دقیقه برجام را بدون رای گیری تصویب کردند، برایشان نه آرمان های امام راحل مهم است، نه خون شهدا مهم است، نه معیشت و رفاه مردم مهم است، نه خانواده شهدا مهم است و به پیشرفت کشور هم هیچ اهمیتی نمی دهند.
آنان هیچ برنامه مدونی برای اداره کشور ندارند جزء امید واهی به غرب، در طول هشت سال دولت روحانی باعث شد کمر مردم و جوان ایرانی زیر بار بیکاری و گرانی و رکود و تورم در انتظاری هشت ساله خم شود، جوانان بیکار و کارخانه های پنجاه ساله ورشکست شدند.
مردم سالاری واقعی در ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، انتخابات های گوناگونی را به خود دیده است برگزاری نزدیک به 40 تا انتخابات پس از انقلاب نشان دهنده اهمیت حضور مردم برای نظام جمهوری اسلامی بوده و هست و از میان همه انتخابات هایی که برگزار شده است شاید اغراق نباشد اگر بگوییم که ریاست جمهوری پیش رو یکی از حساس ترین و مهمترین و رقابتی ترین انتخابات در میان سایر انتخابات های قبلی باشد، چرا که همه رئیس جمهوران قبلی برای چهار سال ریاست جمهوری خود و جریانات خود طرح و برنامه می ریختند اما الان این اتفاق ناگوار باعث دستپاچگی بعضی افراد و جریانات پشت پرده شده برای رئیس جمهور شدن.
تاکنون جمهوری اسلامی بعد از انقلاب سیزده ریاست جمهور و ده دولت سرکار آمده اند و بعد هم رفته اند اما همه این دولت ها سرنوشت یکسانی نداشته اند برخی مانند دولت بنی صدر دولتی خائن به مردم و انقلاب بود، بعضی ها آبرویشان رفت، بعضی ها هم مُردند و آبرویشان هم رفت.
بعضی دولت ها هم مانند دولت شهید بزرگوار محمد علی رجایی و دولت پر تلاش شهید بزرگوار رئیسی برای همیشهِ تاریخ، در قلوب مردم ایران جاودانه و ماندگار شدند ولی نکته ثابت در همه عمر چهل و چهار ساله انقلاب اسلامی و سیزده دوره انتخابات ریاست جمهوری این است که در هر دوره علیرغم برخی چالش ها انتخابات به خوبی برگزار شده است گویی که دولت ها می آیند و می روند و این انتخابات است که باقی می ماند.
آیا نباید حقوق های سیصد و پنجاه میلیون به بالا حد یقفی داشته باشد؟
امام خمینی (رضوان الله تعالی) : تمام کارهای خود را با نیت خدایی انجام دهید چرا که هرکاری که برای خدا بکنیم شکست نخواهیم خورد چون دشمن ما دشمن خدا می شود اگر مکر کند به خدا مکر کرده و طرف حساب او خداست.
رهبر عزیز و بزرگوارم حضرت آیت الله سید علی خامنه ای (دام بقاء) عقل های تاریک همیشه مغلوب دل های روشن اند این روشن دلی شما برکات گوهری است که از عمق دریای دهر شکار کرده اید مبارک تان باشد، ای بزرگ آیا نباید برای قوه قضائیه یک کمیته تحقیق و تفحص بگذارید آنها خودسر شده اند و به هیچ کسی جواب پس نمی دهند ، من می دانم که خودِ شما اینها را می دانید ولی باید در قانون اساسی فکری به حال این قوه قضائیه کرد حتی رئیس جمهور مجلس را بالای سر خود دارد تا تخطی نکند ولی قوه قضائیه به هیچکسی جوابگو نیست.
کسانی که اشرافیت مدرن را در ایران اسلامی نهادینه کرده اند باعث این وضعیت اسف بار گرانی و تورمی هستند که هر هفته گرانتر از هفته قبل می شود و با این وضعی که دارد پیش می رود به زودی چهار تای صفر دیگر را باید از روی پول های مملکت بردارند.
این گرانی های هفته به هفته و این وضعیت پزشکی در کشور مردم را جان به لب کرده است معلوم نیست چه کسی این مملکتِ اشرافیت زده را باید اداره کند اکثریت مردم حتی با مال مردم خوری هم نمی توانند شکم خود و زن و فرزندانشان را سیر کنند دیگر با نمایش دادن قدرت موشک های جورواجور و قدرت منطقه ای نمی توان مردم را مثل قبل گرسنه نگه داشت و به درد دل آنان نرسید قوه قضائیه هم چون به هیج کجا جواب پس نمی دهد مثل گوسفند با مردم رفتار می کنند.
الان اکثریت به ظاهر طرفدار انقلاب کارهای خود را با نیت مال مردم خوری انجام می دهند چرا؟ چون که هر چی برای شکم و خانه و ماشین و حقوق نجومی و اختلاس و مال مردم خوری بکنند هرگز محاکمه نخواهند شد چون همه همکاران و یاران آنها همان افراد و جریانات مال مردم خور اشرافیت نهادینه شده هستند.
پاداش ها، وام های میلیاردی بدون درصد، وام های بلاعوض و حقوق های نجومی و غیره .... را می خورند و طرف حسابشان هم مردم و مظلومانی هستند که به ظلم اشرافیت جمهوری اسلامی عادت کرده اند.
مردم باید تمامی کارهای خود را با نام انقلاب ، به عده ای رجال انقلابی بسپارند که اشرافیت مدرن را در ایران اسلامی نهادینه کرده اند و هیچ راهی برای برگشتن به قبل هم دیگر نیست وقتی دولت اعلام می کند کسانی که از سیصد و پنجاه میلیون تومان به بالا 18 درصد اضافه حقوق می گیرند و بقیه بیست در صد اضافه حقوق می گیرند، آیا باید این فیش های نجومی حد یقفی داشته باشد ؟.
آیا حد یقف این حقوق ها و پاداش ها و وام ها تا کجاست حقوق ده میلیارد تومان هم می شود سیصد و پنجاه میلیون تومان به بالا ، حقوق صد میلیارد تومان و دویست میلیارد تومان هم می شود سیصد و پنجاه میلیون به بالا و قس علی هذا، آیا نباید این حقوق ها حد یقفی داشته باشد.
آن از قوه قضائیه خائن جمهوری اسلامی ایران که به هیچ کس جوابگو نیست و با مردم مثل گوسفند رفتار می کند ، حتی مجلس به اقدامات دولت و ریاست جمهوری دخالت می کند و مواظب اوست ولی قوه قضائیه حتی رهبری هم حق دخالت در قوه قضائیه خائن ما را ندارد.
می گویند حقیقت دو وجهه دارد اول برای کسی که می شنود و دوم برای کسی که می گوید ، شما چوب دیکتاتوری خشن و خیانت آمیز قوه قضائیه به شما نخورده است برای همین معلوم است که درد مرا نمی فهمید این قوه قضائیه خائن سه دفعه به من خیانت کرده است و چقدر می گویم بیائید با سی چهل نفر ثابت کنم فقط بی محلی می کنند این محسنی اژه ای که یک خائن بالفطره است لعنت خدا بر او و خانواده کثیف و حرامیش باد.
زندگی شهید گونه رئیسی
این زندگی شهید گونه است که تمام نسلها و تفکرها را به تصویر می کشد، این زندگی شهید گونه است که همه را به تحسین وا می دارد و انقلاب اسلامی را که با نیت نمایش جلوه و قدرت و عظمت پروردگار عالم شکل گرفته را به جهانیان نشان می دهد.
سید ابراهیم رئیسی اگر عمر طولانی نداشت ولی عرض زندگانی او مهم تر و بزرگتر از طول آن بود، اینطور نیست که همه چیز با شهادت شهید رئیسی و همراهانش تمام شود، اگر شهید رئیسی زمانی بود و دیگر نیست چون جسم ما از خاک است و به خاک می رود و جزئی از تن خاک می شود، اما نفس ما از خاک نیست که به خاک رود پس او و یاران شهیدش زنده هستند، در آغاز زندگی هستند.
یکی دیگر از اسطوره های انقلاب از میان ما رفت، سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران، کسی که باور داشت اول باید فقر را در جامعه ایران از بین برد، او در عرض نزدیک به سه سال این کار مهم را به انجام رساند او حقوق های یک میلون و یک میلیون نیم تومان را به هفت تا هشت میلیون رساند او همچون صدر عظمی امیر کبیر که نزدیک به سه سال طول کشید کارهای بزرگ و ماندگاری را انجام داد.
شهید سید ابراهیم رئیسی تا قبل از شهادت به عنوان خادم مردم در میان ما بود، اما اکنون به عنوان حجت و الگو در میان ماست و شهادت اش این قدر کشش و جاذبه دارد که خدمت های صادقانه و ارزشمند اش به توده مردم را نمایان تر کند.
شهادت سید ابراهیم رئیسی و یاران و همراهانش اندوهی بزرگ بر دلهایمان بر جای گذاشت اندوهی برای ما و شادی برای آنها، چرا که مرگ حق است و بازگشت به سوی پروردگار، اما ما مردم ایران مومن ترین رئیس جمهوری تاریخ انقلاب اسلامی ایران را از دست دادیم در واقع ما شهید محمد علی رجایی دوم را از دست دادیم.
شهادت سید ابراهیم رئیسی این قدر کشش و جاذبه داشت که اینک به عنوان حجت و الگو در میان مردم ماست، او برای خدمت صادقانه به مردم شب و روز نمی شناخت، خوشا به حال او و همراهانش که به هر چی می خواستند و لیاقت اش را داشتند رسیدند، یک انسان باید خیلی به کمال رسیده باشد که با شهادت به دیدار خداوند خود برود و دست چین خداوند برای این شهادت پر افتخار شود.
همه ما روزی از این دنیا خواهیم رفت و بیشتر گناهان ما از آنجاست که این واقعیت بزرگ یعنی مرگ را فراموش می کنیم.
هزاران انسان از اول پیدایش آمدند که حال نشانی از آنان نیست برخی انسانها به راه راست هدایت یافتند و برخی نه، چند صباحی دیگر قطعا هیچکدام از ما نیز در این دنیا نخواهیم ماند و به سرای دیگر خواهیم رفت پس باید بکوشیم در کار نیک که تنها چیزی ست که با خود خواهیم برد و از تاریخ عبرت بگیریم که کسانی که از گذشتگان خود پند نگیرند خود عبرت دیگران خواهند شد، آقای سید ابراهیم رئیسی روح ات شاد روح همراهانت شاد، خداوند انشالله صبری جمیل به بازماندگان همه شما شهدای بزرگوار عنایت بفرماید، آمین یا رب العالمین.