تو ای زن ایرانی، ای فرزند ایران، و ای دخت نو باوه ایرانی، ای جواهری که در ایران و تنها مملکت شیعه جهان به سر می بری، تو مانند دری در صدف هستی، تو گوهر نایابی هستی که فقط در پوشش و حجاب مادری خود می توانی محفوظ و سربلند بمانی، تو تنها پایه و اساس کانون یک خانواده هستی، خانواده ای که کانون عشق و امید و تحقق آرزوهاى آدمى در معارف الهی است و مهم ترین جایگاه پرورش انسان است و می تواند مرکز تولد و پرورش نسل بشر باشد، بدان که هیچ جامعه اى نمىتواند بدون خانواده پایدار بماند و از دامان توست که انسانهای بسیار شایسته ای، در خانواده تربیت شده و به جامعه تحویل می دهی و خانواده است که مهم ترین و با اهمیت ترین نهاد اجتماع مردم است.
بدان که مردانت تنها به نصیحت بسنده نمی کنند و لازم باشد برای حفاظت از حجاب تو خون خود را هم نثارت می کنند، چرا که حجاب تو سلاحی قویتر و برنده تر از سلاح های مادی است، حجابت را که ارزنده ترین زینت و افتخار توست حفظ کن، حجاب تو سنگری برای حفاظت از خون مرد توست و تو بالاتر و والاتر از آن هستی که سفارش به پوشش و حجاب تو بکنم چرا که بهشت زیر پای تو قرار دارد، پس قدر و منزلت حجابت را بدان.
خواهرم اگر حجاب و عفاف تو مورد تهدید و تجاوز قرار گیرد و این دژ مستحکم تو شکسته شود جامعه در مسیر سیلاب های پر خطر قرار می گیرد، چون که حجاب و پوشش صحیح تو، از عوامل بسیار مؤثر در حفظ خانواده است، حجاب تو بوی خوش گل عفاف و به رنگ تقوا است و سپری قوی در برابر شمشیر های تهاجم فرهنگی غربیان است.
حجاب مظهر اقتدار زنان است و خداوند حجاب را به منظور حفظ عفت و شرف زن قرار داد و برای اینکه نشانه ای بر ایمان و عقیده ی او باشد بر او واجب نموده است، ای بانوان مومن و محجبه ایران و دختران و زنان شایسته شما با آراستن خویش به حجاب اسلامی بزرگترین معلمان اخلاق و پاکی و فضیلت هستید، و بدانید زنانی که جسم خود را با ارزشمند تر از آن می دانند که هر چشمی از آن بهره ببرد، بر مسند والای فضیلت نشسته اند، و این حجاب است که عفاف و شخصیت و متانت زن را نمودار می کند و او را همچون مرواریدی گرانبها در بر می گیرد.
آمریکا به خاطر خوی استکباری و خود برتر بینی اش ذاتا کشوری متجاوز، دیکتاتور، جنایتکار و چپاولگر است و زمانی که یک دیکتاتور و متجاوز در سراشیبی شکست قرار بگیرد و از مذاکره سخن بگوید، جنایتکار و متجاوزی ذلیل شده است، و در حالی که نیات و مقاصد شومش برای همه روشن شده است چاره ای جز اینکه دولتش را یک دولت مردمی نشان بدهد ندارد، سران کاخ سفید اینک مجبور هستند به خاطر شکست های پی دی پی شان در سوریه، از مذاکره در ژنو دو سخن بگویند تا بتوانند در این فرصت راه مفری برای خود بیابند و مترصد فرصتی هستند تا خود را از مهلکه در سوریه برهانند.
همه تحلیلگران سیاسی به خوبی واقفند که اگر امریکائیان می توانستند با همکاری هم پیمانان شان و تروریست های القائده وارداتی در هر نقطه ای از سوریه به پیروزی هر چند کوچک و یا کوتاهی برسند، محال بود که صحبتی از مذاکره در ژنو 2 برای کمک به مخالفان سوریه بکنند، و مخالفت و ناراحتی متحدان خود از قبیل عربستان و ترکیه و اسرائیل و فرانسه و غیره.... را به جان بخرند، آنها زمانی که از تهدید به جنگ با سوریه پا پس کشیدند، یعنی جنگ را به ایران و مقاومت باختند و ترس خفت بار خودشان را در پشت زبان دیپلماسی به بهانه نابودی سلاح های شیمیایی سوریه پنهان کردند.
اقتدار و موقعیت باثبات ایران در مقابل آمریکا، و عجز آنها در محاسبه مسائل مالی با انحرافی نزدیک به سی هزار میلیارد دلار بدهی، آنها را به شکستی سیاسی اقتصادی کشانده است، هم اینک دولت امریکا در تمام مسیرهای ممکن در منطقه خاورمیانه و در مقابل سیاست منطقی ایران شکست خورده است و همین باعث شده متحدان عربی منطقه ای و جهانی اش به آمریکا به عنوان کشوری ضعیفی نگاه کنند که به خاطر سیاست های نادرست و شکست خورده آمریکا در منطقه، همه شکست های سیاست های خودشان را در سوریه و در منطقه از چشم امریکائیان ببینند.
امشب شب شام غریبان است و تو ای زینب سلام الله علیها حرکت کن چون صدای قدم های تو ضرب آهنگ قیام ماست، حرکت کن ای قافله سالار عشق، زینب ای اسیر سربلند، ای تنهای بی برادر، ای دل به مصیبت داده، ای مادر عشق و درد، حرکت کن چرا که تاریخ آمده است تا همراه تو بعد از هزار و چهارصد سال بغضش را بترکاند تاریخ با آن همه ابهت و وقارش در مقابل دل بی قرار تو کم آورده است.
ای زخم خورده نینوا، ای بانوی خورشیدهای دربند، ای زینب قهرمان، تو خود وسعتی به اندازه همه سوگ های آفرینش داشته ای، تو خود دریای بی کران اشک را ساحل بودی، تو که آواز سرخ کربلا را از حنجره بردباری ات به گوش تاریخ رساندی، و اگر این حنجره صبوری و آن نطق آتشین تو در کاخ یزیدیان نبود، داستان جانسوز آن ظهر عطشناک در کوچه های پس کوچه های تاریخ به دست فراموشی سپرده می شد، تو به دنیا آمده بودی تا صبر را شرمنده کنی ای اسطوره تاریخ.
یا زینب (س) ای زبان علی در کام، ای رسالت حسین بر دوش، ای که از کربلا می آیی و پیام شهیدان را در میان هیاهوی همیشگی جلادان تاریخ، هم چنان به گوش تاریخ می رسانی، هنوز هیچ آشنا با عاشورایی، قدرت نیافته بزرگی شخصیت تو را درک کند، زینب(س)، با تمام روح لطیفش، اوج هر سختی را چشیده، اما زیبا و پرمنطق در کوفه و شام سخن میراند، چنان که قلبهای خفته را بیدار میکند و کم است مسلمانی در شامات که اسلامش را مدیون روشنگری زینب (س) نباشد.
زینب یعنی تبلور صبر علی و تجسم عصمت فاطمه، زینب یعنی زینت شب های بی کسی و تنهایی، زینب یعنی مرحم زخم های سینه مادر، زینب یعنی سنگ صبور غربت و مظلومیت حسن، زینب یعنی خطبه گویای رشادت و حقانیت حسین، زینب یعنی زهرایی که سقیفه خون بارش کربلا آفرین شد، زینب یعنی پرستار زخم های عاشورایی، زینب یعنی آغوش پناه کبوتران پر و بال سوخته کربلایی، زینب یعنی زن، اسوه، وقار، شکیبایی، عصمت، نجابت و شجاعت. زینب یعنی وصف تمام خوبی ها تا بی نهایت.
ریشه کن کردن بیماری جهل از جامعه اصلی ترین کار انبیا و اولیای الهی بوده است زیرا تا این بیماری در جوامع علاج نگردد نمی توان انتظار داشت که ارزش های دینی بر جامعه حاکم گردد و امام حسین علیه السلام نیز برای تحقّق این آرمان بلند خون پاک خود را در راه خدا اهدا کرد و بدین سان اصلی ترین دلیل پیروان مکتب اهل بیت علیهم السلام و رهروان راه امام حسین (ع) برای زنده نگه داشتن مکتب شهادت به وسیله عزاداری بر امام حسین علیه السلام نیز جهل زدایی از جامعه اسلامی است و تا درمان کامل این بیماری خطرناک اجتماعی و استقرار حاکمیت مطلق ارزش های اسلامی در جهان تداوم و راه این مکتب ضرورت دارد .
امام حسین (ع) کسی نبود که در برابر ذلت و بیداد سر خم کند و نیز بیم آن داشت که اگر با پذیرش امان نامه کشته هم نشود ذلت بر او و دیگر آزاد منشان رهرو راهش و رهروان پدرش و شیعیانش تحمیل گردد، و او مرگ پر عزت و افتخاری جاودانه را بر زندگی ذلیلانه برگزید، آنها بلند آوازه شدند و غیرت و مردانگی و آزادی و افتخار را برای مسلمانان به خصوص شیعیان تا ابد باقی گذاشتند.
بی شک قیام امام حسین (ع) در زمان و مکان خاصی نمی گنجد زیرا بعد از قرن ها زمانها و مکانها را درنوردیده و برای همه تاریخ نور افکنی خواهد کرد، حسین(ع) با قربانی کردن عزیزترین افراد خود و خانواده اش که همه از اهل بیت پیامبر خدا بودند برای همیشه تاریخ و تا ابدیت روز عاشورا را ماندگار کرد .
امام حسین (ع) عاشورا را یک مکتب و یک فرهنگ کرد که باید از آن درس گرفت و در زندگی به کار بست، به ما یاد داد که باید با عاشورا زندگی کرد و در هوای کربلا بال و پر گرفت تا بتوان به مفهوم واقعی اسلام و تشیع دست یافت، امام حسین به تمام جهانیان در طول تاریخ نشان داد که چه کسانی در برابر او صف آرایی کرده بودند و امروز برای بشریت هیچ نقطه مبهم و تاریکی باقی نمانده که در برابر امام حسین (ع) چه گروه جاهل و متحجر و دنیا طلبی صف کشیده بودند.
مردمی که جهالت، زودخشمی، ظاهرگرایی، تردید و هیجانزدگی و خشوع شرک آمیز در برابر ظلم و داشتن تکبر همراه حماقت در برابر مظلوم از خصوصیات آنان بود، اینان کسانی بودند که نرم خویی را همیشه با درشتی پاسخ می گفتند و در عوض در مقابل ظالمان و ستمکاران ناتوان و درمانده بودند، کسانی که عجولانه و بی تدبیر گام پیش می نهادند و تسلیم در برابر ندامت از خصوصیات بارز آنان بود و در صحنه عمل چنان شتاب زده پای در عمل می نهادند که فرصتی برای تفکر و تدبیر باقی نمی گذاردند و چه زود هم کارشان به پشیمانی می کشید و عجیب تر اینکه برای جبران پشیمانی شان نیز به راه هایی می افتادند که بازگشتی نداشت و همین روحیه بود که باعث شده بود بنیان خوارج از آنجا شکل بگیرد.
عاشورا حماسه ای بی نظیر در تاریخ بشری است که نامش تداعی گر نام بزرگ پرچم دار آزادی، آزادگی و ظلم ستیزی حسین بن علی (ع) است، شخصیتی محوری و بی بدیل، که جان های مشتاق و آزادی خواه از هر زبان و ملتی را مجذوب خود ساخته و با جاری شدن بر زبان اهل ذوق و ادب جاودانگی آن را رقم زده است، اما بی شک هرکسی به چشم خاکی خود این شخصیت الهی را می بیند، به عقل محدود خود آن را درک می کند و به زبان قاصر و در حد بضاعت خود آن را توصیف می کند .
امام حسین (ع) در نهضت مقدسش در روز عاشورا به حفظ ارزشها و زدودن تحریف و بدعت هایى که نا اهلان بر دین جدش وارد ساخته بودند پافشارى نمود و با نثار جان خویش و یارانش آیین حیات بخش الهى را زنده کرد و با رسوا نمودن حیله گران اموى که غاصب حکومت در جامعه اسلامى بودند حقانیت خویش را ثابت نمود.
قیام امام حسین (ع) تفسیر بعثت و ترجمان نبوت و معنای امامت است و عاشورا نقطه اوج امانت ادای انسان بود که تمام مفاهیم انسانی را با ابعاد حقیقیاش در خود متجلی ساخته است و ما برای تو مینویسیم ای قامت سبز اعتراض، ای نهال بارور ایثار، ای جاری زلال متانت، ای آذرخش خشم، تو آیه های توانایی انسان را نوشتی و سرود قدرت ایمان را سرودی و شعر بلند رسالت را نگاشتی ای شکوه عشق و برگ همیشه سبز بر درخت هماره سرخ شهادت.
عاشورا روز هجرت آگاهانه و جانبازی عاشقانه در راه دوست بود و روز یادگیری رسم دین داری و آیین وفاداری و رستاخیزی بود که پرده از چهره همه زشتیها کشید و پلیدان را رسوا ساخت، عاشورا مشعل فروزان معرفت است که فرا روی انسانها قرار گرفته است، از آن زمانی که فریاد سرخ خون از گلوی عاشورا برخاست پژواکی در قلههای بلند اعصار و قرون در افتاد که تا آن سوی مرز ابدیت طنین افکند و در سینه سوزان عاشقان ایثار و شهادت جاودانه شد.
یا حسین جان هنوز هیچ کسی قدرت نیافته بزرگی شخصیت تو را درک کند چرا که فریاد با تو آغاز شد و بیداد با تو رسوا، ای مظهر لطافت و رحمت آخر چگونه میتوان تو را گفت و تو را نوشت، قلم در ابهامِ شناخت تو ناکام مانده است.
مرگ بر امریکا فریاد و دعایی است که از آه دل مظلومان عالم به خصوص مردم مظلوم ایران در طول تاریخ برخاسته و بر می خیزد این شعار نماد نفرت از هر گونه جنایات بی شمار و زورگویی ها، چپاولگری ها و خود برتربینی های آمریکا بر مردم مظلوم ایران است و خاطرات دردناک آن هنوز هم برای مردم ایران آزار دهنده است، در حقیقت نفرت و بی اعتمادی مردم ایران به آمریکا عمیق تر و تاریخی تر از آن است که به سادگی و با لبخندهای دیپلماتیک قابل حل و فصل باشد.
و حالا چرا باید گفت مرگ بر آمریکا:
چرا مرگ بر آمریکا: چون آزادی در آمریکا یعنی تایید اعمال و کردار اسرائیل در فروختن اعضای بدن نوجوانان فلسطینی در بازار سیاه و اگر آمریکا در این موارد سکوت میکند به خاطر حرمت گذاشتن به زندگی انسانی است که با این پیوند زندگی دوباره ای به دست می آورد و این یعنی حقوق بشر امریکایی.
چرا مرگ بر آمریکا: چون آزادی در آمریکا یعنی اینکه بگویند ما فقط زبان و چماق داریم و گوشی برای شنیدن نداریم و بقیه کشورها باید فقط گوشی برای شنیدن و دستی برای گرفتن هویچ داشته باشند و داشتن زبان برای آنها را سلاحی تروریستی می دانند که اگر این زبان سخن از مقاومت علیه سلطه گری آمریکا بگوید اول باید تحریم اقتصادی شود و بعد هم طبق بند هفتم منشور سازمان ملل باید پرونده آنها به شورای امنیت برود برای انجام حمله نظامی احتمالی به آن کشور.
چرا مرگ بر آمریکا: چون آزادی در آمریکا یعنی بمب های خوب پهبادهای آمریکا باید بر سر آدم های بد جهان سوم فرود آید که مخالف سلطه آمریکائی ها بر کشورشان هستند و این همان نظم نوین جهانی است که وعده اش را داده اند.
چرا مرگ بر آمریکا: چون آزادی در آمریکا یعنی زمانی که اعلام میکند سیاست ما مذاکره نکردن با تروریستهاست عیبی ندارد و این خیلی هم خوب است ولی اگر به صورت علنی در کشورهای حوزه خلیج فارس مثل قطر با تروریست های طالبان به گفتگو می نشینند باید مردم جهان بدانند این از تبصره های آزادی و حقوق بشر آمریکا برای مردم افغانستان و ملت های منطقه و جهان است و منعی ندارد.
نزدیک به سیصد سال عقب ماندگی صنعتی، نظامی و اقتصادی ایران که از سوی حکام و پادشاهان خود فروخته قاجار و پهلوی و سران جهان پیشرفته و سلطه طلب آن زمان علیه مردم ایران به وجود آمده بود چیزی نبود که بتوان در عرض سی و چهار سال بعد از انقلاب اسلامی به آن دست یافت، سی و چهار سالی که چند سال آن در مصاف با منافقین کور دل داخلی و هشت سال آن در جنگی ناجوانمردانه ، نابرابر و نفس گیر تحمیلی و بعد از آن هم دوران سازندگی پس از جنگ که در اوج تحریم های ظالمانه و پی در پی بر ملت ایران گذشته بود به انجام رسید و همه اینها در اراده مردم ایران در فداکاری خون پاک شهدا و جانبازی ایثارگران که در شعار اصلی انقلاب اسلامی که فریاد مرگ بر امریکا بود به مدد خواست و وعده الهی به تحقق رسید.
مردم ایران با فریاد مرگ بر آمریکا نهضت بزرگ سید شهیدان و سرور اولیای خدا را زنده کردند فریاد مرگ بر آمریکا باور مردمی است که پیشوایشان آقا حسین بن علی علیه السلام است که با قیام خود در مقابل طاغوت درس سازندگی و کوبندگی به بشر داد و راه فنای ظالم و شکستن ستمکار را به فدایی دادن و فدایی شدن دانست، مرگ بر آمریکا قدرت حقی است که باطل را در هزاره بیستم تا ابد محکوم کرد و داغ باطل بودن باطل را بر پیشانی آمریکا گذارد، مرگ بر آمریکا به همه نسل ها در طول تاریخ آموخت پیروزی بر سر نیزه ها به دست می آید، مرگ بر آمریکا ثابت کرد که میشود باطل را در مقابل کلمه حق به شکست کشاند، مرگ بر آمریکا راه مبارزه با ستمکاران تاریخ را به جهانیان آموخت، مرگ بر آمریکا به همه آموخت که پیروزی در متن فداکاری و خون به دست می آید.
ایران اسلامی فردا نیز همان ایران اسلامی دیروز و امروز است و در مکتب خانه ی مولای متقیان حضرت علی علیه السلام آموخته است که همواره رویکرد ظلم ستیزی خود را ادامه بدهد و در این صورت ما چگونه میتوانیم به کسیکه دیروز رسما اعلام کرده در پی خشکاندن ریشه ملت ایران است و یا علنا می گوید ایرانی خوب وجود ندارد و ایران خوب ایرانی مرده است و یا برای برای سرنگونی حکومت ایران میلیاردها دلار بودجه رسمی تصویب کرده و می کند و دولتمردان آن مانند یک زنی روسپی در جهان می گردند تا پیوندهای ایران با خارج از مرزهایش را قطع کنند و تحریم های جدیدتری با تهدید و تطمیع کشورهای جهان برای ملت ایران درست کنند مذاکره کنیم، ما چطور می توانیم به کشوری که سرانش ذلیل و دست نشانده رژیم کودک کش اسرائیل هستند اعتماد کنیم و به پای میز مذاکره همراه با فشار آنها بنشینیم.