در مناظره های تلویزیونی جلیلی و پزشکیان عوض اینکه پزشکیان جواب بدهد در این سی دو سالی که کشور دست اینها بوده چه بلاهائی بر سر مردم ایران آوردند، غیر از هشت سال احمدی نژاد، که کشور دست اینها بوده چه بلائی سر کشور و مردم ایران آورده اند؟ پزشکیان مدام خدمات شهید رئیسی را نقد می کرد و به شهید رئیسی که نقدینگی کشور را از 45 درصد به 27 درصد کم کرده بود ایراد می گرفت جلیلی هم که قدرت بیان خوبی نداشت عوض طلبکار بودن در مقام پاسخگوئی برآمده بود.
جلیلی باید طوری حرف می زد که مردم می فهمیدند و خواص درک می کردند من از یک ماه قبل گفتم و نوشتم و خواهم نوشت که مناظرات تلویزیونی کاندیداهای ریاست جمهوری نمی تواند تکیه گاهی محکم و مطمئن برای انتخاب مردم برای ریاست جمهوری و اقناع افکار عمومی باشد بلکه برعکس مضر است باید هر کاندیدائی جداگانه برنامه مدون خودش را برای چهار سال اداره کشور اعلام کند.
جلیلی اصلا برجام ناقص الخلقه دولت روحانی را بر سر پزشکیان نکوبید که پنج سال مردم ایران را معطل و عقب انداختند ، برای آمریکائیان ماندن تحریمها و اضافه کردن تحریم ها، راهی قدیمی بود برای رسیدن به یک هدف جدید ، ولی برای روحانی و ظریف امتیاز دادن به آنها به امید برداشتن تحریم ها، راهی جدیدی بود برای رسیدن به یک هدف قدیمی.
پزشکیان می گفت بدون پول نمی شود کار کرد در حالی که اسلام انقلابی به مردم ایران آموخت از نداشته های خود شروع کنند انقلابی که بر اساس سنت های تغییر ناپذیر الهی به عنوان نمادِ پیروزی حق بر باطل در دوران معاصر جلوه گر شده و در برازندگی اش همین بس که صلح را مقدم بر جنگ می داند و با این همه بیداد علیه ما، هنوز سلاح ایران در غلاف است.
هر انسانی ذات خودش را دارد که ذاتی است ، و به ندرت می شود عوضش کرد کسی ممکن است قدرت بیان خوبی داشته باشد ولی در مدیریت کلان کشور کوچکترین تخصصی نداشته باشد، کسی ممکن است قدرت قلم خوبی داشته باشد ولی در اداره یک کشور 80 میلیونی بسیار ناتوان و ناکارآمد باشد و یا برعکس، مثلا کسی ممکن است هر دو را داشته باشد و یا هیچکدام را نداشته باشد، اینکه آدم خوبی باشد خَیر باشد درمانگاه و مدرسه بسازد، مردم می گویند این آدم خوبی است و او را به عنوان نماینده شهرمان حمایت می کنیم تا نماینده مجلس ما بشود.
در حالی که مجلس آدم خَیر نمی خواهد خدا برکت به همه خیران بدهد و خداوند نگهدارشان باشد که آدم های خَیری هستند ولی فقط به صرف خَیر بودن نمی شود کسی نماینده مجلس شود، مثلا رضازاده قهرمان سنگین وزن جهان چون قهرمان جهان شده بود مردم تهران به او برای ورود به شورای شهر رای دادند ولی چه شد هشت سال هر کاغذی جلوش می گذاشتند امضا می کرد چرا که تخصص او ورزش وزنه برداری است نه سیاست.
ریاست جمهوری و مجلس، سیاس می خواهد جامعه شناس و حقوق دان و اقتصاد خوانده و متعهد به آرمانهای امام راحل و آرمانهای شهدا و مردم را می خواهد هر کسی خصوصیات خاص خودش را دارد، نباید انتخاب رئیس جمهور ایران در دو مناظره تلویزیونی دو ساعته خلاصه شود، به هم متلک بگویند و تهمت بزنند و از خطاهای گذشته یکدیگر هر کسی دروغی بگوید.
مناظره کاندیداها که با هم مناظره کنند سمی مُهلک است باید همه کاندیداها مطالبشان را به تنهائی توضیح دهند به خصوص که ما ایرانیان حدود هفت تا ده میلیون رای سرگردان داریم که در همان دو سه روز آخر و بر اساس همین مناظره های رو در رو احساسی تصمیم می گیرند.
خدا را شاهد می گیرم که یک ماه قبل از انتخابات مقاله های زیادی نوشتم و منتشر کردم و دقیقا همین مثال ها را زده ام و این کار را باز هم خواهم کرد.
کاندیداهای ریاست جمهوری باید در تلویزیون به صورت جداگانه برنامه های خود را اعلام کنند و اصلا نباید دو یا چند نامزد ریاست جمهوری در مناظرات تلویزیونی با هم و رو در رو مناظره کنند و به هم تهمت بزنند از این شاخه به اون شاخه بپرند و مردم را بیشتر گیج کنند.
پزشکیان سوال می پرسید وقتی جلیلی پاسخ می داد، پزشکیان می گفت اینها که حرف است خوب معلوم است که حرف است ما آمده ایم اینجا تا حرف بزنیم و برنامه های خود را بگوئیم مگر می شود بدون حرف زدن انسان منظورش را به مخاطب یا مخاطبین اش برساند.
نمی شود سرنوشت کشوری را در دو مناظره دو ساعته تلویزیونی پیش مردم به حراج گذاشت که به هم تهمت بزنند و ادعاهای غیر واقعی یا آمارهای غیر واقعی ارائه دهند.
در همین مناظرات جلیلی و پزشکیان همه ما دیدیم که قیافه پزشکیان در مناظره ها طوری بود که فکر می کردی می خواهد از چیزی شکایت کند همه سخنانش در مذاکرات بدون کلمه و لبخندی و بدون احساس گفته می شد درست مثل یک آدم آهنی، سرد و بی احساس ، لبانش چفت شده و مانند یک در بسته بود، و چشمانش مانند یک باغ زمستانی ، فکر می کردی می خواهد از چیزی شکایت کند ولی نمی فهمیدی از چه چیزی ، شاید می ترسید که لحن متکبرانه اش را از دست بدهد! آخر اصلاحاتی ها مثل غربی ها تکبر داشتن را نوعی شخصیت می دانند، مانند یک شاه حرف می زد و با مجری تلویزیون تو تو حرف می زد.
پزشکیان تمام توانش را روی سیاست و بدبختی های این سه سال دولت شهید رئیسی گذاشته بود و سعی و تلاش می کرد که ایران فعلی را به خاطر اینکه شهید رئیسی رئیس جمهور بوده یک جهنم واقعی جلوه می داد که مردمش از گرسنگی در حال مردن هستند.
شهید سید ابراهیم رئیسی و همراهانش عمری طولانی نداشتند ، افسوس نیست چون عرض زندگی مهم تر از طول آن است، مردم ایران شهید رئیسی را دیر یافتند ولی او را زود از دست دادند، حتی شهادت آن بزرگوار هم مثل خودش مظلومانه بود.
اگر شهید رئیسی زمانی بود و دیگر نیست چون جسم ما از خاک است و به خاک می رود و جزئی از تن خاک می شود اما نفس ما از خاک نیست که خاک شود پس نفس او زنده است، در آغاز زندگی ست.
دل گر چه در این بادیه بسیار شتافت
یک موی ندانست بسی موی شکافت
اندر دل من هزار خورشید بتافت
آخر به کمال ، ذره ای راه نیافت
ملاک برتری آقای دکتر سعید جلیلی
سلطه گران شاید کشورها را با تفرقه و جنگ صاحب شوند ولی مردم را نمی توانند صاحب شوند چون مردم در تملک چیزی هستند که باورش دارند.
ما مردم ایران در سرزمینی پهناور و بزرگی زندگی می کنیم که فرهنگ پیچده ای داریم با مردمانی بسیار مومن به خداوند، که مقید به شعاعر مذهبی خودمان هستیم مردمی آرمانگرا هستیم که با تمام وجود اول برای مذهب مان زندگی می کنیم و فرهنگ مان را مقدم بر خوردن و خوابیدن می دانیم.
امام خمینی (رضوان اله تعالی) بعد از سه قرن رخوت و سستی قرون را از تن ما درآورد و لباس تفکر انقلابی و روحیه جهادی را بر تن ما پوشانید و به رسمیت شناخت.
ملاک برتری انسانها چیست؟ خداوند انسانها را بر اساس ایمانشان نسبت به یکدیگر برتری می دهد، نشانه های ایمان چه هستند؟ اطاعت از خداوند و انجام دستورات الهی که توسط پیامبران به انسانها ابلاغ شده اند و ایمان به روز جزا.
خواست خدا انتخاب برترین مردم برای رهبری آنهاست و اگر کسی تقوی، شجاعت و درایت بیشتری از کسی که کمتر دارای این صقات است را دارا بود قطعا به ریاست جمهوری مردم لایق تر است.
ملاک برتری آقای دکتر سیعید جلیلی در سوابق او نهفته است، جناب آقای دکتر جلیلی جانباز بزرگوار قطع پا شخصی هستند که به کاری که می کنند ایمان دارند، در دانشگاه امام صادق (ع) سالها درس اسلام سیاسی را برای دانشجویان تدریس می کردند، بهتر است زمانی که مسئول مذاکرات با اروپا و آژانس بودند را سرچ کنید تا متوجه بشوید چطور با اروپائیان مذاکره می کردند.
برای آمریکائیان ماندن تحریمها و اضافه کردن تحریم ها، راهی قدیمی بود برای رسیدن به یک هدف جدید ، ولی برای روحانی و ظریف امتیاز دادن به آنها به امید برداشتن تحریم ها، راهی جدیدی بود برای رسیدن به یک هدف قدیمی.
ارزش انسان نزد خدا فقط میزان ایمان، عقل و شجاعت است ، نه چیز دیگر، نه نژاد نه ثروت و نه حتی فرزند یک شخص عالم بودن، زیرا فرزند یک عالم بودن نیز تضمینی بر گمراه نشدن یک انسان نیست، همان گونه که یار امام راحل بودن، دلیلی بر انقلابی ماندن همه یاران انقلاب نشد.
اسلام انقلابی به مردم ایران آموخت از نداشته های خود شروع کنند انقلابی که بر اساس سنت های تغییر ناپذیر الهی به عنوان نمادِ پیروزی حق بر باطل در دوران معاصر جلوه گر شده و در برازندگی اش همین بس که صلح را مقدم بر جنگ می داند و با این همه بیداد علیه ما، هنوز سلاح ایران در غلاف است.
با آمدن امام خمینی (رضوان اله تعالی) به ایران ، در کمتر از ده روز تندیس های دو هزار و پانصد ساله ظلم و ستم یکی یکی شکسته شدند، غول های هزاران ساله باطل و فساد و خفقان در فواره خون شهیدان نابود شدند و سی و شش میلیون نفر مرد و زن ایرانی گرد وجود رهبری می چرخیدند که آرمانی ترین مکتب انسان ساز اسلام را با خود آورده بود، قرار ما روز انتخابات، دکتر سعید جلیلی کسی که ایران به شدت به او نیازمند است.
امام رحمت اله خوب می دانست که رژیم ستم شاهی با پشتیبانی و همکاری سلطه گران قدرتمند در جهان آن روز، اگر به خواسته های نامشروعشان نرسند هر کاری می کنند، حتی صحبت از انفجار هواپیمای امام شده بود تا امام را بترسانند تا به ایران نیاید، یا دیرتر بیاید تا مجالی برای کودتایی همچون کودتای28 مرداد هزار و سیصد و سی و دو پیدا کنند.
ولی امام با شجاعتی بی نظیر و با اطلاع قبلی در12 بهمن57 وارد ایران شد و خط بطلانی بر رژیم خائن و فاسد ستم شاهی کشید.
امام ثابت کرد که حراست از ارزش های انقلاب تکلیف مردمانی است که با ذوق و شوق و از جان دل با خدا معامله می کنند و در راه پیشرفت اسلام از مرگ نمی ترسند، امام خود جلو دار شد ابراهیم وار تبر به دوش گرفت و بُت های طاغوت زمانه را در هم شکست.
ما پیروان رسول خدائیم
عاشقان حق ایم و دوستدار انقلاب
پویندگان راه سرخ شهادتیم
ای آمریکای حیله گر
ای خود فروخته به صهیونیسم خیره سر
گوش فرا ده ز یاران مقاومت
که می شوند هر روز زیادتر از روز قبل
آنها عاشقان انقلابند تا آخرین نفس
تو نامی نشنوی زلب راستانشان
جز نام حق، نام خدا، نام انقلاب
دل خوش مدار ای شقی، اینک زمان ماست
تو با مال زیاد و جنایت، سرزمین فلسطین را
کرده ای غصب، ای بی هویتِ خدا زده
امروز از آنِ ماست، فردا از آنِ ماست
فردای پرامید، فردای انقلاب
مادرانی که معجزه گرند
و باز مادر، همیشه مادر، تا ابد مادر، ستون خیمه مادر، فوت مادر درد نیست که درمان شود، زخمی ست که نتوان در پی درمان آن بودن، ای خدا مادر، محبتِ مادر، صبرِ مادر، مظلومیتِ مادر، مادر واژه ای به وسعت هستی، مادرانی که معجزه گرند، مادرم برای من مثل یک خواب بود، یک خواب شیرین، او عین خوشبختی بود.
به قول جلال آل احمد تنها دو روز در سال است که نمی تونی هیچ کاری بکنی یکی دیروز یکی فردا ، گذر زمان هم جوانیمو گرفت هم عزیزان مو گرفت-، انگار خواب بود وقتی به خودت میای می بینی همه چیز تموم شده ، همه چیز، از یک جایی به بعد توی زندگیت باید با خاطراتت سر کنی، از یک جایی به بعد نگاه عاشقانه مادرت میشه بزرگترین حسرت زندگی ات، از یک جایی به بعد برای دیدن مادرت باید چشمهایت رو ببندی تا صورت با وقار شو در وجودت احساس کنی ، هر وقت آدم از عالم و آدم خسته میشه باید بره سر قبر مادرش، چه نیک زنی بود کلامش نیک، وجودش نیک، معرفت اش نیک، هر چند مرگ مادر سخت است ولی آغاز زندگی دیگری ست.
شهید سید ابراهیم رئیسی و همراهانش عمری طولانی نداشتند ، افسوس نیست چون عرض زندگی مهم تر از طول آن است، مردم ایران شهید رئیسی را دیر یافتند ولی او را زود از دست دادند، حتی شهادت آن بزرگوار هم مثل خودش مظلومانه بود.
اگر شهید رئیسی زمانی بود و دیگر نیست چون جسم ما از خاک است و به خاک می رود و جزئی از تن خاک می شود اما نفس ما از خاک نیست که خاک شود پس نفس او زنده است، در آغاز زندگی ست.
دل گر چه در این بادیه بسیار شتافت
یک موی ندانست بسی موی شکافت
اندر دل من هزار خورشید بتافت
آخر به کمال ، ذره ای راه نیافت
سلطه گران شاید کشورها را با تفرقه و جنگ صاحب شوند ولی مردم را نمی توانند صاحب شوند چون مردم در تملک چیزی هستند که باورش دارند.
ما مردم ایران در سرزمینی پهناور و بزرگی زندگی می کنیم که فرهنگ پیچده ای داریم با مردمانی بسیار مومن به خداوند، که مقید به شعاعر مذهبی خودمان هستیم مردمی آرمانگرا هستیم که با تمام وجود اول برای مذهب مان زندگی می کنیم و فرهنگ مان را مقدم بر خوردن و خوابیدن می دانیم.
امام خمینی (رضوان اله تعالی) بعد از سه قرن رخوت و سستی قرون را از تن ما درآورد و لباس تفکر انقلابی و روحیه جهادی را بر تن ما پوشانید و به رسمیت شناخت.
ملاک برتری انسانها چیست؟ خداوند انسانها را بر اساس ایمانشان نسبت به یکدیگر برتری می دهد، نشانه های ایمان چه هستند؟ اطاعت از خداوند و انجام دستورات الهی که توسط پیامبران به انسانها ابلاغ شده اند و ایمان به روز جزا.
خواست خدا انتخاب برترین مردم برای رهبری آنهاست و اگر کسی تقوی، شجاعت و درایت بیشتری از کسی که کمتر دارای این صقات است را دارا بود قطعا به ریاست جمهوری مردم لایق تر است.
ملاک برتری آقای دکتر سیعید جلیلی در سوابق او نهفته است، جناب آقای دکتر جلیلی جانباز بزرگوار قطع پا شخصی هستند که به کاری که می کنند ایمان دارند، در دانشگاه امام صادق (ع) سالها درس اسلام سیاسی را برای دانشجویان تدریس می کردند، بهتر است زمانی که مسئول مذاکرات با اروپا و آژانس بودند را سرچ کنید تا متوجه بشوید چطور با اروپائیان مذاکره می کردند.
برای آمریکائیان ماندن تحریمها و اضافه کردن تحریم ها، راهی قدیمی بود برای رسیدن به یک هدف جدید ، ولی برای روحانی و ظریف امتیاز دادن به آنها به امید برداشتن تحریم ها، راهی جدیدی بود برای رسیدن به یک هدف قدیمی.
ارزش انسان نزد خدا فقط میزان ایمان، عقل و شجاعت است ، نه چیز دیگر، نه نژاد نه ثروت و نه حتی فرزند یک شخص عالم بودن، زیرا فرزند یک عالم بودن نیز تضمینی بر گمراه نشدن یک انسان نیست، همان گونه که یار امام راحل بودن، دلیلی بر انقلابی ماندن همه یاران انقلاب نشد.
اسلام انقلابی به مردم ایران آموخت از نداشته های خود شروع کنند انقلابی که بر اساس سنت های تغییر ناپذیر الهی به عنوان نمادِ پیروزی حق بر باطل در دوران معاصر جلوه گر شده و در برازندگی اش همین بس که صلح را مقدم بر جنگ می داند و با این همه بیداد علیه ما، هنوز سلاح ایران در غلاف است.
با آمدن امام خمینی (رضوان اله تعالی) به ایران ، در کمتر از ده روز تندیس های دو هزار و پانصد ساله ظلم و ستم یکی یکی شکسته شدند، غول های هزاران ساله باطل و فساد و خفقان در فواره خون شهیدان نابود شدند و سی و شش میلیون نفر مرد و زن ایرانی گرد وجود رهبری می چرخیدند که آرمانی ترین مکتب انسان ساز اسلام را با خود آورده بود، قرار ما روز انتخابات، دکتر سعید جلیلی کسی که ایران به شدت به او نیازمند است.
امام رحمت اله خوب می دانست که رژیم ستم شاهی با پشتیبانی و همکاری سلطه گران قدرتمند در جهان آن روز، اگر به خواسته های نامشروعشان نرسند هر کاری می کنند، حتی صحبت از انفجار هواپیمای امام شده بود تا امام را بترسانند تا به ایران نیاید، یا دیرتر بیاید تا مجالی برای کودتایی همچون کودتای28 مرداد هزار و سیصد و سی و دو پیدا کنند.
ولی امام با شجاعتی بی نظیر و با اطلاع قبلی در12 بهمن57 وارد ایران شد و خط بطلانی بر رژیم خائن و فاسد ستم شاهی کشید.
امام ثابت کرد که حراست از ارزش های انقلاب تکلیف مردمانی است که با ذوق و شوق و از جان دل با خدا معامله می کنند و در راه پیشرفت اسلام از مرگ نمی ترسند، امام خود جلو دار شد ابراهیم وار تبر به دوش گرفت و بُت های طاغوت زمانه را در هم شکست.
ما پیروان رسول خدائیم
عاشقان حق ایم و دوستدار انقلاب
پویندگان راه سرخ شهادتیم
ای آمریکای حیله گر
ای خود فروخته به صهیونیسم خیره سر
گوش فرا ده ز یاران مقاومت
که می شوند هر روز زیادتر از روز قبل
آنها عاشقان انقلابند تا آخرین نفس
تو نامی نشنوی زلب راستانشان
جز نام حق، نام خدا، نام انقلاب
دل خوش مدار ای شقی، اینک زمان ماست
تو با مال زیاد و جنایت، سرزمین فلسطین را
کرده ای غصب، ای بی هویتِ خدا زده
امروز از آنِ ماست، فردا از آنِ ماست
فردای پرامید، فردای انقلاب