این خاصیت آمریکائیان است که در مذاکره و تهدید و تحریم ها، همیشه اَدِله هایشان سست ، نظراتشان پُر از شُبهه و تمَرُدِشان ناجوانمردانه باشد، و دشمنانشان را مدام تهدید و تحقیر کنند ، این بیشتر به این خاطر است که آمریکا اینک یک استعمارگر ذلیل شده است نه یک استعمارگر اصلاح شده، آمریکائیان متکبر و جنایتکار به قدری ضعیف شده اند که از کلمه جنگ برای تهدید رقبای خود در مجلس و سنا استفاده می کنند، با کمک رسانه ها و شبکه های منافقی همچون بی بی سی و صدای آمریکا و غیره که در اختیار دارند بارها در پرسش و پاسخ نمایندگان با وزیر خارجه خودشان، کشتار آمریکائیان در منطقه را به ایران نسبت می دهند تا دشمنی خود با ایران را نزد افکار عمومی جهانیان به خاطر جان چند هزار سرباز آمریکائی اعلام کنند، ولی جالب اینجاست که در همان حال اعلام می کنند ما هیچ مدرکی هم علیه ایران نداریم، مگر می شود چند هزار سربازان امریکائی در منطقه کشته شوند و هیچ مدرکی به دست نیاید، این سخنان دو نتیجه را به ذهن متبادر می کند، اول اینکه اینها دروغ می گویند و تهمت می زنند، دوم اینکه اگر به راستی حقیقت را می گویند پس باید در برابر چنین قدرتی که چند هزار سرباز آمریکائی را می کشد و دهها هزار نفر را زخمی و معلول می کند و هیچ ردی از خود به جا نمی گذارد سر تسلیم فرود بیاورند.
در این توافق اگر آمریکا به عهد و پیمانش حتی به صورت کارشکنی کردن ادامه بدهد و همان قطره چکانی را در برداشتن تحریم ها به روشی دیگر ادامه بدهد به دو دلیل است، اول اینکه آمریکا به همان صورت قطره چکانی یک و دو سال قبل ساز و کار تحریم ها را برخواهند داشت، آنها اینقدر سنگ اندازی در راه برداشتن تحریم ها می کنند تا همچنان مردم و مسئولین را دلسرد کنند، چرا که تنها سلاح و حربه شان فعلا این است، دوم این که مهمتر و اصل قضیه است، اینکه ایران اینک در افکار عمومی منطقه و جهان برای آمریکا و ایادی اش حریف قدرتمندی است، علی الخصوص که ایران با این مذاکرات در منطقه و جهان اعتبار و ابروئی راهبردی هم کسب کرده است، در حقیقت آمریکا تا جایی که دیگر نتواند قدرت داشته باشد عقب می رود و امتیاز می دهد نه اینکه یک دفعه دست خودش را خالی کند.