کسانی که مسئولیت بزرگی در کشور بر گردن دارند، مثل یک مسئول بزرگ رفتار می کنند و سخن می گویند، چیزی که الان برای مردم ایران ضرر دارد، شنیدن حرف های الکی خوش، به کام عده ای خاص است، شنیدن حرف های بی منطق است، دیدن خلاف گفتار و کردار بعضی هاست، از شاخه ای به شاخه ای دیگر پریدن است، اینهاست که برای مردم ایران ضرر دارد، کسانی که به قدرتی می رسند، نباید هرگز فکر کنند همیشه و در همه جا و در همه حال حتی قبل از تولد هم حق با آنها بوده و در آینده هم حق با آنها خواهد بود، در جایی اگر اشتباهی علنی هم بکنند در عذر خواهی از مردم برای خود حقانیت قائلند.
اگر یک انسان واقعا نداند که دین و آخرت مردم چی هست، طبیعتا نباید غصه ای بخورد، چرا که غصه خوردن برای دین و آخرت مردم، و اینکه اصلا، غصه خوردن برای هر چیزی که باشد، زمانی در یک انسان بوجود می آید، که درد مردم را بفهمد، و چون نمی تواند برای آنها آنچنان که باید کاری بکند، غصه می خورد، مجبور است آنها را آگاه کند، به آنها بگوید، که بله نمی شود کسی را با زور به بهشت برد ولی می شود که از روی جهل و عناد و بی تدبیری، مردم را ناخواسته به سوی جهنم برد، برای همین است که خیلی ها غصه می خورند، و البته اینها بیکار نیستند، این درست نیست، غصه خوردن به خاطر دانستن است، نه ندانستن، به خاطر فهمیدن است، نه نفهمیدن، به خاطر بیکاری نیست، چون آدمی که بفهمد غصه می خورد نه آدمی که نمی فهمد، این طبیعی است که وقتی یک انسان توان درک چیزی را نداشته باشد نمی تواند هم غصه ای بخورد، چون غصه خوردن به خاطر بیکاری نیست به خاطر درک کردن و رنج کشیدن از مسئله ای خاص است.
آیا کسانی که غصه می خورند بهترند یا کسانی که غصه نمی خورند.؟ ، آیا برای ملت ایران متوهم زدگانی که غصه دنیا و آخرت مردم را می خورند، بهترند، یا کسانی که به توجیه کردن این معنی برای مردم ایران هستند، که ما حتی نباید پیش کدخداها حرف بزرگ بزنیم، آیا یک انسان که بیکار نیست و غصه هم نمی خورد، آخرت و دنیای خودش را بهتر می شناسد؟،
اگر کسی بیکار نبود و در چند جا کار داشت، و در دهها جا عضو هیئت مدیره ها و حقوق با پاداش های میلیاردی می گرفت، و غصه هم نخورد، متوهم زده هم نبود، همان کسی است که بیشتر می تواند به درد این مردم بخورد؟.
انقلاب اسلامی ایران در مدت سی و شش سال از عمر خود، به این خاطر که ارکان اصلی اش، ولایت فقیه و رهبری بوده است، به دژ نفوذ ناپذیری تبدیل گشته است، که باعث یکپارچگی، و هویت یابی اکثریت جهان اسلام گردیده است، و این خطری است که موجودیت جهان خواران آمریکائی و صهیونیستی را تهدید می کند.
انقلاب اسلامی همراه با ارزش هایش، مرزهای جهانی را درنوردیده، و آنها برای همین ترسیده اند، و به چیزی جز نابودی نظام ایران فکر نمی کنند، و این ساده لوحی است که عده ای فکر کنند، می توانند در مذاکرات در مواردی با آنها کنار بیایند.
همین مذاکرات است که می تواند نام ایران و حقانیت انقلاب اسلامی ایران را در دنیا ثبت کند، بمب اتم برای آنها خطرناک نیست، در نظر آنها ارزش های انقلاب اسلامی، و گسترش آن بین جهانیان، خطرناک تر از هر بمب اتمی است، چرا که انقلاب اسلامی و ارزش هایش، به قدری محبوب همه انسانهای آزادیخواه جهان هستند، که می توانند دنیا را فتح کرده، و قلب ها را تسخیر کنند.
انقلاب اسلامی به خاطر محبوبیتش دارد دنیا را فتح می کند، و در این اوضاع مذاکراتی ضعیف، همچون سمی مهلک برای آرمانهای انقلاب اسلامی و پیشرفت ایران است، این ارزش های انقلاب، و منطق و استدلال قوی جمهوری اسلامی است، که آنها را نگران کرده است.
این مذاکرات یک مذاکرات معمولی نیست، این مذاکرات ضامن بقای ارزش های انقلاب اسلامی و آرمانهاست، این مذاکرات اسطوره ساز حقانیت انقلاب اسلامی شده است، و یکی از مهم ترین ابعاد اقتدار ملی ایرانیان محسوب می شود، و جهت گیری صحیح و انقلابی در این مذاکرات، که به فرموده حضرت آقا، مقام معظم رهبری (حفظ اله) اگر بر اساس حکمت، عزت و مصلحت باشد، به راحتی می تواند راهگشا باشد.
راهبرد و ارزشهای انقلاب اسلامی در مسیری قرار دارد، که نمی تواند چنین زورگویانی را در تاریخ خود قبول کند، و این مذاکرات در نگاه بیشتر جهانیان، به جریان حق و باطل و نماد زورگویی امریکائیان تبدیل شده است، و مثل همیشه شکست خواهند خورد.
آمریکا و غرب هم اکنون در حالی که امتیازات نقد و جبران ناپذیری دارند می گیرند، هم چنان مایلندتوافقات ادامه پیدا کند، آنها به راحتی هر جا که بخواهند میتوانند زیر میز بزنند، و تا زمانی که در حال امتیاز گرفتن باشند بازی را به هم نمی زنند، ولی به محض اینکه بخواهند کوچکترین امتیازی بدهند، پایان مذاکرات و شکست مذاکرات اعلام می شود.
ارزش های انقلاب و آرمانهای شهدا و استکبار ستیزی مردم ایران با عافیت طلبی و خوش باوری عده ای خاص در مذاکرات گرو گذاشته شده است، ناتوانی غربی ها در برابر تیم مذاکراه کننده ایرانی و اقتدار و حقانیت منطق ایران به چشم نمی آید و نیز روحیه مقاومت و درایت مذاکره کنندگان ایرانی هم در برابر آنان به هیچگونه ای وجود خارجی ندارد.
همان ها که چون همه برگ های خود را در گرو اجرای توافق نامه ژنو، همان اول و به هر شکل ممکن، و توجیه ناپذیری روی میز مذاکرات گذاشته اند، و حال به هر صورتی که هست می خواهند آن اشتباه را ادامه داده و مذاکرات را ادمه بدهند، و باز هم حتما امتیازات جدیدی را به طرف مقابل بدهند، مگر این مذاکرات در این چند ماه، غیر از ضرر برای ایران، و سود برای آنها چیز دیگری هم داشته است؟.
هم اینک آنها در همان حال که دارند امتیاز می گیرند، ضربه های خود را هم می زنند، و استفاده تبلیغاتی زیادی هم برای اعمال غیر انسانی خود راه می اندازند، با رسانه ها و تریبون هایشان، اقدامات ضد انسانی خودشان را علیه مردم و نظام ایران را، برای امنیت جهانی اعلام می کنند، و دولت هم فقط لبخند تحویل می دهد.
آمریکائیان ادعا می کنند، که اتحاد دوستان ما، و با رهبری ما، برای امنیت جهانی و علیه سلاح های اتمی ایران، از اصول و راهبرد ما برای رهبری دنیای آزاد است، و این مزخرفات را با صدای بلند، در تریبونها و رسانه ها فریاد می زنند، تا در بین جهانیان خشونت را به ایرانیان نسبت بدهند، تا در افکار عمومی جهان، بمب اتمی و امنیت جهان را، به ایرانیان و خصوصا انرژی هسته ای ایران ربط بدهند.
ادامه مطلب...