اصلاحات اقتصادی آمریکایی در کشورهایی مانند مصر و تونس که با هدف ایجاد زمینههای افزایش ثبات این رژیمها ایجاد شده بودند، نتیجه عکس دادند و موجب ایجاد خشم و تنفر عمومی شدند.
مجله آمریکایی "فارن افیرز " در گزارشی به قلم "گئورگی گاوز " ضمن تحلیل عوامل زیربنایی تحولات اخیر منطقه، به شرح عواملی می پردازد که تحلیل گران مسائل خاورمیانه تا کنون از قلم انداخته اند. متخصصان خاورمیانه از شورش های جهان عرب به اندازه هر کس دیگری شگفت زده شدند. این متخصصان که در دهه های گذشته تمرکزشان را معطوف ارائه تبیین برای ثبات اتوکراسی های محلی کرده بودند، نیروهای پنهانی محرک تغییر را دست کم میگرفتند. اکنون که آنها رنگ ساده انگاری از رخسارشان می زدایند، باید در مفروضه هایشان از جهان عرب که از دیرباز به آن معتقد بوده اند، تجدید نظر کنند.
* در بررسی نقش نیروهای نظامی، دو عامل ترکیب اجتماعی رژیم و نیروهای مسلح و میزان تخصص یافتگی این نیروها نادیده گرفته شده بود
این مفروضه که نظامی بودن رئیس جمهورهای عرب عامل ثبات این کشورها بود، به وضوح اشتباه از آب در آمد. محققان، روش های متفاوتی که نیروهای مسلح کشورهای عرب به اعتراضات آرام و عظیم امسال واکنش نشان دادند را پیش بینی یا ارزیابی نمی کردند. از قلم انداختن این پیش بینی یا ارزیابی به این دلیل اتفاق افتاد که متخصصان مسائل خاورمیانه، به عنوان یک گروه، تا اندازه زیادی علاقه خود به بررسی نقش نظامیان در سیاست های کشورهای عرب را از دست داده بودند. با آنکه این موضوع زمانی یک پای ثابت تحقیقات آمریکا در مورد خاورمیانه بود ـ یعنی هنگامی که کودتاهای نظامی اعراب در دهه های 1950 و 1960 تحقیقات علمی آن دوران را به تصرف خود درآورده بود ـ ، اما ثبات قابل توجه رژیم های عربی ما
( بسم الله الرحمن الرحیم )
ارزشهای معنوی اسلام الگویی برای تمامی ملّتهای تحت ستم و محروم و تحقیر شده
امروز ملّت ایران الگویی برای تمامی ملّتهای تحت ستم و محروم و تحقیر شده میباشد
انقلاب اسلامی ایران ریشه در اعماق اندیشه های فطری و ذاتی میلیونها انسان دارد که حضرت امام خمینی ( ره ) توانست آن را به ثمر برساند باورها و ارزشهای معنوی اسلام باعث این رخداد بزرگ شد.
جمهوری اسلامی ایران به برکت انقلاب اسلامی که کشوری عقب افتاده ، وابسته به کشوری چپاولگر و تحقیر شده بود اینک به یمن انقلاب اسلامی اگر نگوییم پیشرفته لااقل رو به پیشرفت و اثر گذار در معادلات جهانی تبدیل شده است کشوری که در هر زمینهای اراده کند پس از چندی شگفتیای میآفریند! از ماهواره گرفته تا دست یابی به فناوری گداخت هستهای
تجربهی موفق انقلاب اسلامی و رسیدن ایران به استقلال واقعی و تبدیل آن به یک قدرت نه منطقهای که فرا منطقهای در نتیجهی همان انقلاب بی شک دیگر ملّتها را به فکر وا میدارد و به سمت اصلاح مملکت خود با الگوپذیری از انقلابی میکشاند که ظرف 32سال از ویران ایران ساخت.
اکنون 32سال از پیروزی انقلاب اسلامی ایران میگذرد و ملّت ما پس از پشت سر گذاردن سالهایی پر فراز و نشیب اکنون به مرحلهای رسیده است که میتواند ادعای رهبری حداقل بخشی از جهان را داشته باشد البته نه رهبری به عنوان سلطهی سیاسی نظامی و یا حتی اقتصادی که به معنای رهبری فکری و معنوی
تحولهای امروز مصر و چند کشور عربی دیگر خود گویای همین مطلب است کشورهایی تحت دیکتاتوری و وابستگی و دچار شده به تحقیر ملّی که پس از تجربههای ناموفق کمونیستی و لیبرالیستی برای کسب آزادی و عزّت اکنون راه نجات را جز در اسلام و انقلاب اسلامی نمییابند و با خیزش ملی خود فصلی جدید را در تاریخ جهان رقم میزنند.
به راستی چه شد که این شد از شعارها و خواستههای معترضان در مصر و تونس آنچه مشخص است این است که آزادی معیشت و اقتصاد تنها بخشی از مطالبات مردم است و آنچه بیش از همه مردم را به خشم درآورده وابستگی به قدرتهای نامشروع و از همه مهمتر خوی اسلام ستیزی حاکمانی نظیر مبارک و بن علی است این دنیا جهان تجربه و عبرت است و وا اسفا از کمی عبرت گیران شوروی با آن همه یال و کوپال و قدرت و ابهتش پس از 70 سال نبرد بی امان با خدا کارش به اینجا رسید که امروز در پایتختش مسکو کلیساها ناقوس مینوازند و مسجدها الله اکبر سر میدهند و روز عاشورا مردم به عزا مینشیند و این است نتیجهی نبرد مخلوق با خالق دین و ایمان در فطرت انسان گنجانده شده و مهمترین عامل شکست مکتبهای بشری این است که همواره یک بخش از فطرت انسان را نادیده گرفتهاند اما هیچ چیز هم به اندازهی ایمان به خدا نمیتواند روح انسان را تغذیه کند و البته هیچ چیز هم به اندازهی سرکوب ایمان نمیتواند در انسان ایجاد نارضایتی کند این است که اولین واکنش تونسیها به سقوط بن علی پخش اذان از صدا و سیماست.
زمان رو به جلو میرود و دین ستیزان یکی پس از دیگری ساقط میشوند و مسجدها یکی پس از دیگری آباد اما آیا باید فقط منتظر تکرار حوادث مصر و تونس در کشورهای عربی بود هرگز! اگر به بخشهای فراموش شدهی جهان اسلام یعنی قفقاز و آسیای میانه توجه کنیم کم نمییابیم مبارکها و بن علیهای مزدور و دین ستیز را رییس جمهورانی مادامالعمر و سیاستمدارانی لائیک که چه بسا آب خوردنشان هم با اجازه آمریکا و به ویژه روسیه باشد و خصوصاً در جمهوری آذربایجان و تاجیکستان شاهد تصویب هرروزهی قوانینی به منظور تحدید فعالیتهای دینی مردم هستیم یک روز در مراکز آموزشی حجاب را ممنوع میکنند و روز دیگر ورود زیر 18 سالهها به مسجد را یک روز به بهانهای درسهای دینی را از مدرسه حذف مینمایند و دیگر روز مسجدی را به بهانهای تعطیل و در این میان کار تاجیکستان به جایی رسیده که حتی برای خطبههای نماز جمعه هم تعیین تکلیف میکنند چقدر طول خواهد کشید و مردم تا کجا تحمل خواهند کرد شوروی تا کجا توانست مسجد و کلیسا را به انبار علوفه تبدیل کند ترکیه پس از بیش از 80 سال سیاست ضد دینی به کجا رسیده است مگر نه اینکه تا جمهوری اسلامی عملاً فقط یک انتخابات مجلس فاصله دارند مگر تا چه اندازه میتوان در مقابل خدا و خداپرستی ایستاد.
حالا با بالا گرفتن اعتراضات مردمی در کشور خاورمیانه و شنیده شدن صدای شعارهای اسلامی و ضد استعماری در برخی کشورهای عربی بالاخص تونس و مصر شاهد موضع گیریهای متفاوت در قبال این روند هستیم.
کشورهای غربی که تا دیروز دم از بارور شدن خاورمیانه جدید میزدند ناگاه با زنجیرهای از اعتراضات و اغتشاشات در کشورهای هم پیمان خود روبرو شدند که این بار بعد از گذشت بیش از سی سال از تجربه انقلاب اسلامی این روند چنان سریع بود که حتی فرصت حمایت از دولتهای دست نشانده خویش را در حد گفتن جزیره ثبات نیز پیدا نکردند هر چند تجربه تلخ ایران برای آنها اجازه تکرار چنین اشتباه استراتژیکی را نمیداد.
پس از انقلاب تونس، غرب با استفاده از قدرت رسانهای خویش سعی در محدود کردن آرمانهای آزادی خواهانه مردم تونس به خواستههای صنفی و مشکلات معیشتی داشت و این انقلاب را بدون پشتوانه تاریخی و ناگهانی به شمار آورده و پیشینه اسلام خواهی آنان را انکار کرد.
جالبترین موضع گیری را میتوان سعی شکست خوردگان انقلاب مخملی ایران در مصادره کردن این اعتراضات استکبار ستیزانه به نام جنبش (بخوانید فتنه) سبز دانست. کسانی که دستشان در جیب آمریکا و انگلیس بود و پشتیبانی رسانهای، مادی و معنوی سران غرب را افتخار خود جهت بهبود روابط خارجی ایران میدانستند، به جای حمایت از حکام عربی که دیروز در حمایت از خشونتهای خیابانی ایران سینه چاک میدادند امثال حسنی مبارک ها امروز ژست تازهای به خود گرفته دم از همراهی با مردم مصر و تونس میزنند.
باید پرسید آیا مردم غزه و لبنان مظلوم و ستمدیده نبودند که این مدعیان وطن پرستی آرمان امام در روز قدس را زیر پا نهاده و شعار نه غزه، نه لبنان… را سردادند شما همانهایی نیستید که هنگامی که مردم غزه تحت شدیدترین محاصرههای غذایی و دارویی بودند و دولت مصر گذرگاه رفح را بسته بود رسیدگی به مشکلات معیشتی مردم ایران از کمک به مردم ستمدیده غزه و لبنان ارجحتر میدانستید؟
حال چه شد که برای حمایت از مردم تونس و مصر دعوت به راهپیمایی میکنید؟ آیا مردم غزه که از حقوق اولیه زندگی از سوی دولت مصر محروم شدند نیاز به حمایت نداشتند؟ و یا اینکه از نظر شما مشکلات داخلی دیگر حل شده و حال نوبت به حل مشکلات جهان اسلام رسیده است؟
این حرکت مزورانه تنها مانوری دیکته شده از طرف اربابان غربی است برای زنده نشان دادن فتنه و همچنین استفاده از حس همدردی و همراهی مردم آزاده با انقلابهای مردمی مسلمانان مصر و ایجاد خوراک خبری برای رسانههای غربی و نبش قبر مجدد ناآرامیهای ایران غرب به دلیل هزینههای گزافی که برای ایجاد انقلاب سبز در ایران کرده است نمیتواند به راحتی شکست این توطئه را قبول کند و با برنامه ریزیهایی اینچنینی سعی در بردن حداکثر استفاده از سرمایه گذاری ناکام خود دارد.
انقلاب اسلامی ایران ریشه در اعماق اندیشه های فطری و ذاتی میلیونها انسان دارد که حضرت امام خمینی ( ره ) توانست آن را به ثمر برساند باورها و ارزشهای معنوی اسلام باعث این رخداد بزرگ شد.
راز ماندگاری این رخداد بزرگ در این بود که انقلاب اسلامی ریشه های فرهنگی داشت و امام نیز با آگاهی کامل از این موضوع جهت تحقق فطرت مردم را نشانه رفته بود و تمام انسانهایی که دارای فطرت آزادیخواهی هستند این حرکت را پذیرفتند و به همین علت است که روز به روز به پهنه جغرافیایی انقلاب اسلامی افزوده می شود.
ایدئولوژی انقلاب اسلامی بر تفسیری انقلابی و سیاسی از اسلام قرار داشت و به همین دلیل میشل فوکو انقلاب ایران را انقلابی بر خلاف جریان مدرنیسم غربی تلقی می کند انقلاب ایران صرفاً انقلابی سیاسی یا اقتصادی نبود و عمدتاً در فرهنگ و مذهب ریشه داشت.
قیام 15 خرداد اگر چه به لحاظ عملی سرکوب شد اما یک نتیجه و دستاورد بزرگ برای فعالان و متفکران اسلامی داشت و سرآغاز تحولی بزرگ به لحاظ فکری در اندیشه سیاسی شیعه گردید و جنبش فکری وسیعی را در جامعه دینی برانگیخت در همان سالها و پس از قیام 15خرداد برخی از علما و روشنفکران مذهبی به بحث درباره مسئله مرجعیت پرداختند که مجموعه مباحث آن در کتابی به نام بحثی درباره مرجعیت و روحانیت به چاپ رسید و منتشر گردید محور اساسی این کتاب به انتقاد از روحیه انفعال و خمودگی روحانیان و حوزه ها و مجامع مذهبی اختصاص دارد و بنابراین برای بهبود این وضعیت نقش فعالتری را برای مراجع در زندگی سیاسی و اصلاح حوزه ها پیشنهاد نمودند همچنین در جلسات بحث ماهانه ای که با همت عده ای از روحانیان برگزار شد مباحث اساسی دیگری همچون تئوری حاکمیت سیاسی مورد بازبینی و بررسی قرار گرفت.
در واقع علما و متفکران مذهبی به پیرایشگری فرهنگی دست یازیدند و با بازنگری و احیا مفاهیمی مانند
ولایت فقیه شهادت و تقیه که عناصری فعال در سنت و فرهنگ شیعه هستند فرهنگ مبارزاتی و اعتراضی جدیدی را پایه ریزی کردند که خود موجد فعالیت فعالان اسلامی گردید این تلاش ها حاکی از نگاه جدیدی بود که در حوزه مذهب پیدا شد و درصدد پیوستگی آن با سیاست و ارائه اسلام سیاسی بود.
هیچ فرد مطلع تیزبینی از مهم ترین وجه تمایز انقلاب اسلامی با انقلاب های دیگر از جمله انقلاب های فرانسه و شوروی که در ریشه مذهبی انقلاب اسلامی نهفته است قادر به چشم پوشی نیست انقلاب های فرانسه و شوروی برمبنای دوری و جدایی و حتی ستیز با دین و صرفا جهت کسب پاره ای امتیازات مطالبات و حاکمیت ارزش های لیبرال بورژوازی ضداستبدادی و یا سوسیالیستی به وجود آمد اما در ایران قوه محرکه اصلی انقلاب مذهب محسوب می شود.
این همان رازی است که مردم مصر و تونس و تمام کشور های عربی باید به دست بیاورند . خدانگهدار