برکه های صحرای تف زده و آبگیرهای غدیر خم قرن ها بود که انتظار میکشیدند تا راز خلقت شان را در آن بیابان خشک و برهوت دریابند، تا آن که کاروان آمد و در غدیر خم توقف کرد، پیامبر خدا به سخن درآمد و جمعیت انبوه یکصد هزاری نفری که در شرایط قبیله ای آن زمان سابقه نداشت جمع شدند، همه آنها از اقصی نقاط دنیای آن روز آمده بودند تا در آن گرمای سوزان غدیر خم به نوشیدن کلام آخرین پیامبر و فرستاده خدا گوش فرا دهند.
چرا که پیامبر خدا (ص) دوست داشت عید غدیر که عید جشن امامت و ولایت و تعیین رهبرى است، براى همیشه باقى بماند و مسلمانان در همه اعصار آن را زنده و جاوید نگاه دارند، چون یاد على، نام على و غدیر على چیزى جز استمرار رسالت در امامت و ولایت برای اسلام ناب محمدى نبوده و نیست و اراده حکیمانه خداوند بر این تعلق گرفته بود که واقعه تاریخى غدیر در تمام قرون و اعصار به صورت زنده در دلها و به صورت مکتوب در اسناد و کتب باقی بماند و نویسندگان اسلامى در کتابهاى تفسیر و حدیث و کلام و تاریخ از همان زمان درباره آن شفاهی و کتبی داد سخن سر دهند و به همه بفهمانند که ارزش غدیر به دلیل شخصیت یگانه و بزرگوار حضرت علی (ع) است.
نسیم کلام پیامبر صلی الله علیه و آله این امین منادی وحی الهی و رسول پیام های خدایی همه جا را از عطر ستایش خدا پر کرد، آن گاه علی علیهالسلام را به سوی خود خواند، دست او را بالا برد و بر مردم نشانش داد و آن دست نورانی قرآن ناطق بود که تا عرش خدا اوج گرفت و پیامبر در فضایلش سخن ها گفت و برکه غدیر خم در آن روز بزرگ و مقدس بلاخره پس از قرن ها راز خلقت خود را دریافت و شاهد بود که کدامین انسان والا در آن روز بزرگ بر فراز همه اعصار تاریخ جای گرفت و بر تیغ فضیلت و راهبری فراتر رفت.
رخداد بزرگ روز عید غدیر خم در هجدهم ماه ذی حجه سال دهم هجری در برابر جمعیتی حدود یکصد هزار نفر، تنها یک واقعه تاریخی نبود، بلکه جریان تفکری بود که در بطن خود جبهه حق و باطل را، ذلت و شرافت را، دروغ و راست را و همه صفات نیک و بد را روبروی هم قرار داد، غدیر نه تاریخ است نه جغرافیا و نه روایت، بلکه ولایت است، عید غدیر عید رسمی شیعه است، عید غدیر، ناموس تاریخ اسلام ناب و شناسنامه و سلاح شیعه و رمز عظمت و بقای اسلام ناب محمدی است، عید غدیر هویت ما و شماست ، عید غدیر رد پای عشق و چکیده تمام ادیان الهی است، عید غدیر رمز بقای اسلام و اعطای حق حکومت شرعی از طرف خدا به امیرمومنان حضرت علی (ع) است.
درچنین روزی از طرف خداوند ، بهترین هدیه عالم یعنی ولایت امیرالمومنین حضرت علی (ع) به بشریت تقدیم شد، عید غدیر خم بالاترین عید انسان، عید عشق و کمال و عید همه خوبی ها و زیبایی ها است، روز عید غدیر تداوم رسالت محمد صلی الله علیه و آله در ولایت على علیه السلام است، غدیر روز انسان است، روز پیمان و میثاق است و عید عدالت و رهبرى است، در روز عید غدیر بود که ثمره نبوت و میوه رسالت چیده شد.
غدیر تنها نام یک سرزمین نیست، بلکه یک تفکر است، غدیر، نشانه و رمزی است که از تداوم خط نبوت خبر میدهد، غدیر، نقطه تلاقی کاروان رسالت با طلایه داران امامت است، آری، غدیر خم یک سرزمین نیست، چشمهای است که تا پایان هستی میجوشد، کوثری است که فنا برنمی دارد، و افقی است بی کرانه و خورشیدی است عالم تاب، غدیر تعیین کننده خط مشی مسلمانان راستین و آگاه و دوستداران واقعی پیامبر خاتم حضرت محمد (ص) و عترت و اهل بیت او تا آخرین روز دنیاست.
آیه اى که قبل از اعلام رسمى ولایت امیر مؤمنان على علیهالسلام نازل شد، از یک سو، بیان گر اهمیت فوق العاده غدیر و از سوى دیگر، نشان دهنده نگرانى هاى رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم در این باره است، چنان که خداوند متعال درآیه 67 سوره مائده در قرآن میفرماید: هان ای پیامبر! آنچه را از سوی پروردگارت به تو نازل شده است، تبلیغ کن و اگر چنان نکنی، پیام و رسالت خود را انجام ندادهای و خداوند تو را از مردم حفظ میفرماید و خداوند جمعیت کافران را هدایت نمىکند.
روز عید قربان نقطه عطف آزادى در تاریخ اسارتها و بردگىهای دنیوی بود که بر انسان تحمیل شده بود و آن روز ابراهیم در کنار رسالت خویش به نمایشى سرخ فراخوانده شد و آنجا صحنه رقابت آسمان با زمین بود و ابراهیم باید میان اسماعیل و پروردگارش یکى را بر مىگزید.
عید قربان یادآور همان سربلندی ابراهیم(ع) در آزمایش الهی است، سربلندی در آزمایش الهی در ذبح عزیزترین فرد زندگی مادی یعنی فرزندش و نشانه ای از پیروی کامل و بی چون و چرای فرمان الهی و اطاعت معشوق است و گاه قربانی به قدری ارزشمند است که جز خداوند کسی به ارزش آن پی نمی برد، کار آسانی نیست و ابراهیم خلیل الله (ع) می دانست که خنجر تیز و عریان با حنجره اسماعیل بی پرده سخن خواهد گفت و اینجاست که علایق را سر می برد و لایق الطاف ویژه رحمانی می شود، خدایان دروغین را از کعبه دل بیرون می کند تا جمال روشن حق را بی پرده دریابد.
محبوب ابراهیم، از ابراهیم تحفه اى خواسته است هدیه اى به نازکى حلق مبارک اسماعیل و اراده اى به استحکام تیزترین شمشیرها و اینجا نقطه رویارویى همه انسان با همه شیطان است، آری این عید قربان است، عیدى که در آن، توحید ابراهیم، در دو راهى انتخابى سخت مىایستد و ملائک، نفسها را براى تماشا حبس مىکنند و انسان سربلند بیرون می آید چرا که ابراهیم در برابر معشوق خویش خم مىشود و رکوع مى کند تا تیزى شمشیر خویش را دو برابر کند و تحفهاى را که براى اثبات صداقت خویش پیشکش آورده است تقدیم یار کند .
و این صحنه بالاترین نقطهاى است که اوج مقام بشر را تعیین مىکند و تا ابد درجه ایمان بندگی با همان نقطه سنجیده مىگردد و این عاقلانه ترین جنون های دلدادگى هاست، جایى که آنچه هست، معرفت است، نه مصلحت، ای خلیل الله، امتحان تو، بلنداى سقف عشق را در معمارى بندگى نشان داد، و خدا تو را استعاره کرد براى عبرت مدعیان ایمان، و زیباتر از آن خنجر عریان ابراهیم با حنجره اسماعیل بود چرا که اسماعیل لحظه ای سست نشد او ردای روشن ایمان و تسلیم را در آغوش کشیده بود تا اوج تجلی و شکوفایی روح ایثار را به همگان بیاموزد آنچه در قاموس بشر هنوز هم نامی ندارد.
پس روز عید قربان روزی است که نفس را به تیغ اطاعت قربانی کردند و گناه را بر آستان عصمت سر بریدند تا عید بندگی و عبودیت را به یادگار نهند، آری، این عید بندگی و عبودیت، عید پاکی و صلابت، عید صداقت و ایمان، عید خواری شیطان و اقتدار انسان است تا چشم فرشتگان و خاکیان و افلاکیان را بر این صفحه زیبای تاریخ بگشایند و دیدگان کور را بینا کنند.
ابراهیم خلیل الله، قبل از آنکه کارد بر گلوی اسماعیل نهد اول بر گلوی نفس خویش نهاده بود تا تلالو خون سرکشی و عصیان چشمان شیطان خناس را کور کند، تا دشمن قسم خورده آدم، در پشت درهای نومیدی، علم پروردگار را فریاد برآورد آن روز که در پاسخ شکایت فرشتگان از آفرینش انسان خونریز در زمین، از آفریدگار شنید که: «اِنّیَ اَعْلَمُ مالا تَعْلَمُونَ».
و این داستان کمال انسان است، درس آزادگی از بند غریزه است، رهایی از حصار تنگ خودخواهی است، و صعود روح و معراج عشق و اقتدار معجزه آسای اراده بشریست است، و نجات از هر بندی و پیوندی است که تو را بنام یک انسان مسئول در برابر حقیقت اسیر می کند.
عید قربان با نماز و عبادتش، با ذکر و دعایش، با قربانى و صدقات و احسانش، بسترى براى جارى ساختن مفهوم عبودیت و بندگى است و فصلى است براى قرب یافتن مسلمانان به خداوند آن هم در سایه عبودیت و اطاعت، و اینها نشانه و گواه مسلمانى آن پدر و پسر و شاهد صدق آن دو عزیز الهى در قلمرو بندگى بود پس عید قربان فصل فدا کردن عزیزها در آستان عزیزترین است یعنى خداى متعال.
عید قربان، عید شرافت بنی آدم است و کرامت انسانی اش ، جشن رها شدن از قید پدرانی است که جان فرزند خویش را نذر قربان گاه معشوق می کردند، عید قربان روز ثبوت و اثبات عشق و تسلیم است روزی است که انسان در برابر معشوق، هیچ بودن همه چیز را می پذیرد، خود و همه چیز را فدای او می کند و «تعبّد» را که نتیجه عرفان، شهود و دیدن یار است، به معرض دید می گذارد .
الهی! حج درونی ام را به قربانی کردن نفس پایان ده تا اسماعیل وجودم را که در من به ودیعه نهاده ای ، باهمان معصومیت کودکانه به دیدار تو آورم چرا که عید قربان ?پاک ترین عیدها است، عید سر سپردگی و بندگی به درگاه معشوق است، عید قربان، پیام آور ایثار و فداکاری، جشن رهایی از اسارت نفس و شکوفایی ایمان، عید عبادت و بندگی و اطاعت شایسته از پروردگار تواناست، عید پیروزی وظیفه و اوج تجلی روح ایثار است، عید نزدیک شدن دلهایی است که به قرب الهی رسیده اند، و روز ثبوت و اثبات عشق و تسلیم است.
آنچه انسان را به خدا نزدیک مى سازد، اطاعت است و عبودیت و آنچه دور مى گرداند غفلت است و معصیت و اگر ما، پاى خلاف، از مرز طاعت فراتر ننهیم و اگر با تیغ عصیان، دامن عصمت ندَریم و اگر دست تعدى به حرمات اللّه نگشاییم، آن روز، عید ما و عید راستین خواهد بود و برگزارى نماز عید در عید قربان در همین بستر معنوى است که جریان مى یابد و عید قربان مى تواند زمینه ساز رهایى ما از این گونه قیود و بردگى ها باشد تا به قلمرو بندگى خدا در آییم و خجستگى عید قربان نیز در همین نهفته است.
همه دیکتاتورهای تاریخ که عمری را با ظلم و ستم به مردم خود گذرانده اند در زمان ضعف و فروپاشی، اول مذاکره و مصالحه و آشتی را پیشنهاد کرده اند بعد مجبور شده اند که حق دیگران بدهند و یا سرنگون شده اند، مهم تر این که اول اقتصاد و منافع خود را از دست داده بعد به سرازیری سقوط و نابودی افتاده اند و این عبرت تاریخ است که قرآن بارها انسانها را به عبرت گرفتن از تاریخ توصیه کرده است، بدهی های بی نظیر آمریکا خود گواه دیگری است که دوره زمامداری آنگلوساکسون ها به پایان رسیده است و دنیا شاهد جهانی چند قطبی خواهد شد.
ایران به عنوان ابر قدرت منطقه و کشوری که در تلاش برای ثبات در منطقه و حتی در جهان است و در این راه بارها خسارت مادی و معنوی زیادی دیده است و شهدای زیادی به بشریت در تامین امنیت منطقه خاور میانه و آسیای غربی هدیه کرده است، وقتی که قلب تپنده جهان صنعتی امروز به خصوص اقتصاد و صنعت غربی ها به ذخایر این منطقه وابسته است، امنیت و قدرت داشتن، برای برقرار کردن امنیت در این نقطه از جهان که دائم در جنگ و خونریزی بوده و هست، قدرت و تدبیری مضاعف می طلبد و این ایران است که می تواند از پس این مهم برآید، جمهوری اسلامی ایران به گردن همه دولت های منطقه و کشورهای بین المللی حق دارد و باید ممنون ایران باشند چرا که با درایتی و سیاسی بی نظیر در طول تاریخ انقلاب اسلامی خود، صلح و دوستی را به همه ملت ها و دولت های جهان شناسانده است و لیاقت خود را در رهبری جهان اسلام و قدرت منطقه ای و جهانی اش به اثبات رسانده است.
حتی باید گفت که تصمیمات منطقی مقام معظم رهبری در بدترین بحران ها از جمله در حمله صدام به کویت، نابودی کمونیست، حمله امریکا به افغانستان و عراق و جنگ لبنان و اسرائیل و غیره... این بوده که ایران ستون صلح و ثبات در منطقه بوده و هست و بدون منطق درست و دیپلماسی سالم ایران در جلو چشم های جهانیان که به بهترین امکانات رسانه ای جدید متصل هستند و منتظر بودند تا در این سی و چهار سال یک نقطه ضعف از ایران بگیرند که نتوانستند، بهترین دلیل بر بی همتا بودن مقام معظم رهبری در تصمیمات بسیار مهم و در زمانهای بسیار حساس برای مردم ایران و همه جهانیان و مخصوصا منطقه صلح به همراه داشته است و بدون وجود ایران قدرتمند با ولی امری صالح و امین و روشن بین، این امنیت به راحتی به دست نمی آمد.
آقای روحانی و هیئت همراهشان در سازمان ملل نشان دادند که روی اصول ایستادهاند و در مسیر انقلاب اسلامی، چارچوبها و سیاستهای نظام و مقام معظم رهبری را رعایت می کنند و جدای از سخنرانی خوب اقای روحانی در سازمان ملل ولی مذاکره پانزده دقیقه ای ایشان با اوباما نمی تواند به هیچ عنوان رنجشی را که به روح شهدا و آرمانهای امام و مردم غیور ایران وارد کرده است را توجیه کند مگر چقدر شیعه باید در1400 سال ساده لوحانه فکر کند و بارها فریب بخورد؟ آیا نباید این خوش بینی مرز و اندازه ای داشته باشد.
مذاکره ایران و امریکا به مهمترین نماد ظلم ستیزی انقلاب اسلامی ایران در بین مردم ایران و همه ملت های منطقه و مردم آزادیخواه و روشن فکران جهان درآمده است و این به برکت خون شهداست به برکت اشک آن مادری است که وقتی آیفون خانه اش و یا تلفن منزلش به صدا در می آید امیدی در دلش روشن می شود که نکند خبری از بچه مفقودالاثرش برایش آورده باشند و جنازه اش را جستجو کرده و پیدا کرده اند تا جنازه بچه اش را که در یک گونی می باشد به او تحویل بدهند، آری، پسرش را آن جوان رشید را که بازمانده سرباز پاک لشکر خدا بود را بیاورند تا بتواند سر مزار فرزندش برود و از ته دل اشک بریزد و هنوز هم مادران زیادی هستند که بعد از حدود سی سال منتظر پیکر پاک فرزندانشان هستند درود بر شیر شما مادران که چنین فرزندانی را پرورش دادید هر چند می دانیم در آن پانزده دقیقه روح آن عزیزان کمی از ما رنجیده خاطر شدند که تقاضای بخشش از آنها را داریم.
وقتی امریکا و اسرائیل پیام رهبر بزرگ و مقتدر ایران در مورد حمله نظامی به سوریه را مبنی بر آتش در انبار باروت را دریافت کردند مجبور شدند راهی برای برون رفت آبرومندانه از حمله به سوریه برای خودشان درست کنند چرا که سخنان حضرت آقا (حفظ اله)، جدای از قدرت ایران و ابزارهای نظامی، از لحاظ امنیتی هم میتواند مردم و ملت های منطقه را بر سرشان خراب کند و اولین نتیجه گیری از جمله آتش در انبار باروت، به راحتی این معنی را می دهد که اسرائیل در قلب این انبار پر از باروت قرار گرفته است این جمله در مفهوم حقیقی آن یعنی محو حداقل نیمی از اسرائیل خواهد بود و چه بهانه ای بهتر از نابودی سلاح شیمیایی سوریه، به شرط حمله نکردن امریکا به سوریه تا آمریکائیان با آبرومندی از تهدیدات تو خالی و پوشالی خود عقب نشینی کنند.
ایران زمانی میتواند در دیپلماسی و پشت میز از حقوق خودش دفاع کند و برنده باشد که در صحنه عمل چیزی برتر از حریف در دست داشته باشد که در سوریه و در میدان عمل ایران علنا این برتری را به رخ همه کشید، جمهوری اسلامی ایران امروز در مسیری قرار گرفته که با تجربه هایی بسیار بزرگ و گرانقیمت خودش و برای به دست آوردنش با پادشاهان و دیکتاتورها و دشمنان خارجیش در طول قرن ها مبارزه کرده است و همین چند روز قبل که حضرت آقا امام خامنه ای (حفظ اله) فرمودند: ملت ایران با فداکاری شهیدان و با صبر و پایداری آزادگان و جانبازان و با گذشت و بزرگواری مردم قهرمان ایران توانستند خود را به قلههای عزت برسانند.
همه ما می دانیم که انگلیس و امریکا کشورهایی مستبد و خود رایی هستند که سالها راست و دروغ را هم به راحتی ترجمه می کنند و با رسانه هایشان به خورد افکار عمومی میدهند ولی آنها نه در قدیم و نه حالا لیاقت الگو بودن برای مردم منطقه و جهانیان را نداشته و ندارند، امریکا مدام در حال تغییر راهبرد خود است و همیشه روش ها را عوض کرده اند نه نیات شان را، آنها هیچ وقت حرف و عمل شان یکی نبوده است مدام حرف عوض می کنند و به راحتی دروغ می گویند.
ادامه مطلب...کنگره آمریکا که تحریم های ایران را تایید میکند و هر ماه علیه ایران تحریم های جدیدتری اعمال می کنند این تحریم ها را حتی رئیس جمهورشان هم نمی تواند تحریم ها را باطل کند و همه نمایندگان کنگره آمریکا از فیلتر صهیونیست جهانی رد می شوند و نماینده مردم امریکا در کنگره میشوند و بدون خواست صهیونیست ها آب هم اجازه ندارند بخورند پس اگر در امریکا سرانشان قولی از لغو تحریم ها به مقامات ایرانی بدهند فقط فریب است که البته دولتمردان ما و آقای روحانی مسلما به این امور واقف هستند.
و اینک که رئیس جمهور ایران در آمریکا هستند بهتر است سران کاخ سفید بدانند و به یاد بیاورند که با ملت ایران و دیگر ملت ها چه ها که نکرده اند، شما دولت های امریکا و انگلیس پیش کسوت در استعمار و استثمار این حقیقت تلخ را باید بپذیرید که فقط ملت ایران و ملت های منطقه و جهان نیستند که به تنهایی شما را متهم می کنند این تاریخ است که شما را زودتر از ما متهم میکند، که یک نمونه آن هم اینک همین آوارگی میلیونها انسان زن و بچه فلسطینی در کشورهای همسایه خودشان فلسطین اشغالی که بیش از نیم قرن است که آواره اند و شما به قول حرف مسخره خودتان رهبران دنیای مسخره صهیونیستها عین خیالتان نیست، اگر در بین همه ملت های همین منطقه خودمان در خاور میانه نظرسنجی کنند کسی نیست که از رذالت سیاست های انگلیس و آمریکا سخنی به میان نیاورد و حالا که ایران آمده و سیاستش را مبنی بر صلح پایدار بدون دخالت خارجی قرار داده با او دشمن شده اید. ادامه مطلب...