منطقه و بیداری اسلامی
مرگ پدر تلخ است برای فرزند
مرگ پدر تلخ است برای فرزند، اما همیشه آغاز دوران دیگری است، من به شخصه از خداوند منان برای بازماندگان شهید رئیسی و همراهانشان تسلیت می گویم و آروزی صبری جمیل را برایشان از خداوند متعال درخواست می کنم.
شهید رئیسی محصول ایمان و عمل صالح بود که خداوند به او محبوبیت و قدرت نفوذ به دلها را بخشیده بود، شهید سید ابراهیم رئیسی و اکثر همراهانشان مخصوصا وزیر محترم امور خارجه شهید ، محصول اخلاص و نماز شب بودند و به واسطه نماز شب، جلوههایی از مقام محمود را به دست آورده بودند، آنها محصول ایمان و عمل صالح بودند برای همین هم خداوند به آنها محبوبیت و قدرت نفوذ به دلها را بخشیده است.
دانشمندان ایران زمین ، زیبنده ایرانیان هستند، دشمنان ما اگر چنین دانشمندانی می خواهند باید خود آن را بجویند، هر چند آنها اگر بمیرند هم نمی توانند دانشمندانی همچون شهید حاج حسن تهذانی مقدم پدر موشکی ایران را داشته باشند.
فقط شخصیتی مثل سید ابراهیم رئیسی و یارانش میتوانند معنای کاملِ سربازِ امام حسین بودن و حقیقتِ پاسدارِ اسلام بودن و خدمت به توده مردم را در دنیای امروز به تصویر بکشند و به دیگرن منتقل کنند و شهید سید ابراهیم رئیسی این طور زندگی، شهید گونه در راه خدمت به مردم در هزار کیلومتر دورتر از دفتر کارش ، نماد و الگوئی شد برای اقتدار جمهوری اسلامی ایران در جهان و به همه نشان داد، انشالله که روح او و همراهانش شادیادشان گرامی و راهشان پر رهرو باد، آمین یا رب العالمین.
رهبر بزرگوارم علم شما قوه جاذبه دارد، امیران و قدرتمندان ما به خوبی پی برده اند که دشمنان ما علم و دانش و نفت و پول ما را می خواهند و برای ما و اعتقادات ما هیچ ارزشی قائل نیستند، آنها مثل دلقک های سیاسی برای پول گرفتن حتی رقص شمشیر هم می کنند، سربازان و مجاهدان شجاع و رشید جمهوری اسلامی ایران از هیچی غیر از خدا نترسید که اوست تمامی سرمایه ما مومنان.
هر چند این حادثه تلخ بود ولی ما می دانیم که سخت ترین سیاست ها در جهان مربوط به منطقه آسیای غربی (خاور میانه) می شود چرا که نفرت های عمیق و طولانی مردم این منطقه از آغاز تاریخ شروع شده است و به قول همه جهانیان و خبرنگاران و اندیشمندان، این ایران است که در سوزناک ترین نقطه زمین این قدر آرام است ما خدا را هزارا هزار مرتبه در روز شکر می کنیم چرا که امنیت و سلامت دو نعمت خفیه الهی هستند که خداوند به ما بندگانش داده است و این نعمت ها را اگر دراه خدمت به بندگان محروم خدا به کار ببریم نزد خدا ارزش پیدا می کند.
ادامه مطلب...
من دیگر التماس و شکایت نمی کنم اطرافیان شما به نام شما سی سال است که به من ظلم کرده اند و من سی چهل نفر شاهد دارم که کلانتری و بازپرسی و قاضی ها چه ظلم هایی که به من نکرده اند، رهبرم الان نمی شود با کت و شلوار امر به معروف و نهی ازمنکر کرد باید خاکی شد چون این کار جرات، ایمان و یقین می خواهد رهبرم خداوند به شما قدرت داده و شما قطعا قدرت خود را در دفاع از مظلومین به کار می برید و من یک مظلوم واقعی هستم که بنیاد جانبازان به من ظلم هایی وحشتناکی کرده است، قوه قضائیه سه دفعه به من خیانت و ظلم های وحشتناکی کرده است، اداره بازرگانی و وزارت دفاع هم همینطور، اداره پزشکی بهداشت مادرم را در تاریخ 14/ 3 / 1343 به خاطر شش میلیون تومان زیر تیغ جراحی کشت و برای من فقط به این جرم که به استاندار مشهد ایمیل زدم و از دکترهایی که مردم را برای پول زیر تیغ جراحی می برند گله کردم به خاطر همین ایمیل زدن به دو سال حبس تعزیری و پنج سال حبس تعلیقی محکوم شدم نامه من دراستانداری مشهد الان موجود است مامور بفرستید ایمیل مرا در استاندار مشهد بخواند وببینید من کجا در نامه ام به دکتر غلامحسن کاظم زاده پول پرست بی ارزش توهین و او را تهدید کرده ام .
مقام معظم رهبری جناب آقای خامنه ای عزیز و بزرگوار ، زیر دستان شما 30 سال است به نام شما به من ظلم کرده اند و ظلم شان هنوز هم ادامه دارد من به بقیه کاری ندارم باید جواب ظلم هایی که به من کرده اند را جبران کنند قانون برای عبرت دیگران به یک آدم زنده احتیاج دارد تا با تنبیه او از دیگران زهر چشم بگیرد، چقدر مسامحه و مصالحه کردن!.
جناب مقام معظم رهبری من به عنوان یک انقلابی آتش به اختیار دارای یک هویت مستقلی هستم و باید ظلم هایی که به من رفته است را بازگو کنم و انتقام و حق ام را از اطرافیان شما بگیرم.
مقام معظم رهبری، شما چشمان مردم ایران هستید و چشمان یک رهبر ارزش بسیار داردچون تمام واقعیت های جامعه را، از رفاه، امنیت، عدالت و پیشرفت مردم یک کشور را که بر آن استوار است را منعکس می کند.
آیا نمایندگان شما وظایفشان را درست انجام می دهند؟ آیا نماز می خوانند؟ و یا هر جمعه برای نماز جمعه می روند؟ آیا انفاق می کنند؟ از انقلاب امام خمینی (رضوان اله تعالی) نزد آنها چه مانده است؟ صحیفه امام خمینی که آن را هم بازیچه دست خود در هر کوی و برزنی کرده اند.
راه و شعار امام چه شد؟ تهدیدات شما به دشمن چه شد؟ جز اینکه اطرافیانتان شما را در داخل و خارج از کشور ، سنگ روی یخ کردند، الان هم دیر نشده باید برجام را آتش بزنند و تهدید کنند، تهدیداتی که شما بزرگوار پیش مردم و ملت های منطقه با صدای بلند به دشمنان گفتید باید حتما به انجام برسد، در جمهوری اسلامی همیشه یک نفر باید حرف اول و آخر را بزند و آن یک نفر شما هستید و این وظیفه رئیس جمهور است که تهدیدات شما را عملی کند، حتی یک دقیقه تاخیر در این تهدیدات شما عواقب خطرناکتری برای مردم ایران و انقلاب دارد.
من اگر جناب آقای رئیسی ، رئیس جمهور محترم را ببینم به ایشان می گویم: آقای رئیسی اگر از ما انقلابی ها هستید پس سرتان را بالا بگیرید و با افتخار حرکت کنید با اقتدار التیماتوم و تهدید کنید و با افتخار برجام را آتش بزنید آقای رئیسی الان وقت نمایش است، فقط دو کشور ارزش این تحریم ها را می دانند کشوری که آنها را در دست دارد و کشوری که آنها را می خواهد به دست بیاورد.
رهبر عزیز و بزرگوارم نمایندگان شما در ادارات باید همچون دکتر سعید جلیلی و شهید تهرانی مقدم و شهید حاج قاسم ها و امثالهم باشند که به اطاعت دلخوش بودند و هستند، آنها به دست پر و خالی فکر نمی کردند همین که پای شان به فرمان شما باشد برایشان کافی ست آنها به اطاعت دلخوش اند ولی خیلی ها در راس جمهوری اسلامی هنوز منظور شما را درک نکرده اند.
بعضی از اطرفیان شما اگر بزرگی می خواهند خدا به آنان نخواهد داد چون لایقش نیستید، چون در قلب شان فقط گناه و ظلم به توده جانبازان و مردم جای دارد، آدم خائن و نفوذی را مثل قاضی زاده هاشمی را رئیس بنیاد شهید کرده اند این قاضی زاده هاشمی یک نفوذی است، او همه مسئولین با تجربه را اخراج و یا به مسئولیت های بی ارزش گذاشته است تا زودتر آنها و جانبازان را دق مرگ کند و یا اخراج کند و یا مجبور به استعفا کند او حدود پنجاه سال دارد و دکتر گوش و حلق و بینی است او را چه به فرهنگ ایثار و شهادت، او اگر راست می گوید گوش و حلق خودش را درمان کند چون همان طور که گفتم مثل شغال بد صدا و مثل جغد شوم است، قاضی زاده هاشمی چاپلوسی است که لیاقت رئیس فرهنگ ایثار و شهادت را ندارد، من نمی دانم به چه زبانی باید بگویم ولی او هرگز هق هق مردی که شانه های مرد را می لرزاند و طاقت شانه هایش را می گیرد را نمی فهمد او مثل شغال بد صدا و مثل جغد شوم و مثل حقارت کشیده ها سادیسم دارد.
رهبرم شما صدها و صدها نماینده در هر اداره ای و در هر سازمانی و در هر وزارت خانه ای در کشور نماینده دارید اصلا می دانید در این نزدیک به سه سال در بنیاد چه گذشته است وقتی امام راحل را دوره می کنند و با دروغ ها و نداشتن نیرو مجبور به خوردن جام زهر می کنند قطعا شما را هم مخفیانه مجبور به خوردن صدها جام زهر کوچک و بزرگ دیگر می کنند که اشرافیت مدرن نهادینه شده درجمهوری اسلامی نمونه بارز آن است، عمل نکردن به تهدیدات شما علیه دشمنان ایران، خود خیانت به شما و از عوارض اشرافیت نهادینه شده است.
اطرافیان شما افرادی انقلابی باید باشند و باید رفتارشان نمونه بالفعل و مقید یک انقلابی باید باشد، مثلا شورای نگهبان که باید یک تمرکز و قبضه قدرت باشد یک زمان حسن روحانی را که قاتل پسرش است و از خود کنترلی برای رئیس جمهور شدن ندارد کسی که در سال 1365 که مسئول جنگ بوده از طرف رفسنجانی به دیدن دو آمریکائی می رود که اسرائیلی بوده اند و روحانی خودش هم نمی دانسته اینها اسرائیلی هستند و خود را آمریکائی جا زده بودند روحانی از آنها می خواهد با ارتش ترکیه و پاکستان جبهه ای تشکیل بدهند و امام را وادار به فرار کنند و حرف هایی دیگری علیه امام راحل می زند که شرم دارم بگویم و شما می دانیدچه گفته است شورای نگهبان این خائن را تایید صلاحیت می کند و احمدی نژاد را رد صلاحیت می کند آیا این عدالت است خیلی ها از احمدی نژاد برگشته بودند او هم مثل دیگران حداکثر دو یا سه میلیون رای بیشتری نمی آورد و باعث می شد روحانی خائن با 240 هزار رای از نیمه بیشتر رئیس جمهور نشود من پیشگوئی نمی کنم فقط می گویم رد صلاحیت احمدی نژاد ظلم شورای نگهبان بود.
رهبرم آیا برای شما مهم نیست که بر سر ما جانبازان چه بلاهائی که نمی آورند؟ اینقدر چاپلوس دور و برتان هست که اینها را از یادتان ببرند این نمایندگان شما در بنیاد شهید چه کار مثبتی انجام می دهند؟ القاب خیرات کردن که هنرنیست.
رهبرم فقط ادعای راه امام راحل را کردن شرط نیست، چون این تمامِ دِینِ امام راحل بر گردن ما نیست، بلکه تداوم و ماندن بر راه او اصل است.
رهبرم شما ولی فقیه و نایب آقا امام زمان (عج الله تعالی) هستید و مولایمان میگفت اگر همه دنیا را به من بدهند تا پوست دانه خربزه ای را به ناحق از دهان مورچه ای در بیاورم این کار را نمی کنم در حالی که شما به حق یک مسلمان ظلم کردید و به او گفتید در ریاست جمهوری شرکت نکند همه ما می دانیم که این دوره اول احمدی نژاد بهترین دوره تاریخ ریاست جمهوری بعد از ریاست جمهوری دو ماهه شهید بزرگوار محمد علی رجایی بود احمدی نژاد ستاره خلیج فارس را درسال 1386 عملیات اجرایی آن را شروع کرد مسکن مهر را خلق کرد یارانه ها و سهام عدالت را راه انداخت شما در نماز جمعه آن زمان فقط کارهای مثبت او را تایید کردید این که پشیمانی ندارد که بگوئید من یک بار از یک رئیس جمهورحمایت کردم و دیگر این کار را نمی کنم.
امام راحل فرمودند: ملاک حال فعلی افراد است و احمدی نژاد آن زمان با پشتکار فراوان در دوره اول ریاست جمهوریش به مردم حقیقتا خدمت های بزرگی کرد شما به اعمال آن زمان او و مسئولانش نگاه کردید و گفتید که افکار من به احمدی نژاد نزدیکتر است، اینکه بعدها احمدی نژاد کارهای خلافی را انجام بدهد به تایید آن زمان شما ربطی ندارد این دور دوم ریاست جمهوری احمدی نژاد بود که او از اخم مشایی بیشتر ازغضب خدا ترسید و به این روز افتاد.
حسن روحانی خائن باید می دانست که یک رئیس جمهور رِند باید با عواطفش معامله کند نه بذل و بخشش، آن روحانی خائن که با اوباما حرف زد و پانزده دقیقه ما را شرمنده شهدا کرد نتیجه تایید صلاحیت شورای نگهبان بود و یا آقای ظریف باید می دانست که خنده زیاد عقل را زایل می کند و کم خندیدن به وزیر جذبه ای بیشتری می دهد ولی علنی می گفت من در مذاکرات دیپلماسی هیچوقت و هرگز از کلمه دشمن استفاده نمی کنم آنوقت روحانی خائن چنین آدمی را مسئول مذاکرات با دشمنان کینه توز و جنایتکار و قسم خورده دشمنان مردم و نظام ایران می کند.
همین آقای رئیسی نه برجام را آتش زد و نه تهدید کرد و اُبهت شما را پیش مردم ایران و جهانیان کم کرد شما به آمریکا هشدار دادید اگر برجام را پاره کنیدما آن را آتش می زنیم شما علنا اعلام کردید ما در مقابل تهدید، تهدید می کنیم پس چرا آقای رئیسی برجام را آتش نزد تهدید که هیچ حتی یک التماتوم و ضرب العجل چند ماهه برای لغو یا کم کردن بعضی از تحریم ها را نداد، حداقل باید می گفت اگر تا شش ماه دیگر تحریم ها برداشته نشود یا کم نشود همه دوربین های آژانس خاموش و بازرسان پادمانی اخراج می شوند آنوقت می دیدید که چطور تحریم ها را اگر همه اش را نه ولی مقداری از آن را لغو می کردند نه تعلیق.
آقای رئیسی ذات یک دیکتاتور را نمی تواند بشناسد ، کسی می تواند ذات یک دیکتاتور را بشناسد که زیر دیکتاتوری خشن و ظلم یک دیکتاتور قرار گرفته باشد تحریم ها را فقط با تهدید می شود لغو کرد با قطع دوربین ها و اخراج بازرسان جاسوس و لغو قرارداد ننگین پادمان داوطلبانه ای که دولت بی عرضه روحانی به غربی ها داده است و رئیسی هم مثل دولت روحانی ایست و عقب گرد را خوب بلد است ولی تاخت را فراموش کرده است ایشان اصلا معنی (گر خوب تهدید کنیدلازم نیست عمل کنید) را که همان سیاست خود آمریکائیان است را نمی توانند درک کنند.
آقای رئیسی ذات یک دیکتاتور را نمی شناسد آنها چهارصد سال برای امپراطوری عثمانی صبر کردند بیشتر از دویست سال برنامه ریزی و هزینه کردند و امپراطوری عثمانی را که از اروپای شرقی تا مصر و لیبی و عراق و سوریه بود را تکه تکه کردند آقای رئیسی اگر چند قرن دیگر هم با نوچه های اروپائی آمریکا مذاکره کند یک سنت از تحریم ها را لغو نمی کنند فقط باید باالتیماتوم دادن و تهدید کردن و آنها را در کار انجام شده قرار دادن می توان تحریم هایمان را برای همیشه لغو کنیم یا کم کنیم، منافع همیشه پشت ترس است، همین حمله سپاه به پایگاه آمریکائی عین الاسد آیا سپاه نمی توانست دوتا از موشک هایش را به فرودگاه پایگاه آمریکائیان بزند تا مرده های خود رابا هواپیما به کشورهای دیگر نفرستند تا همه خبرنگاران، کشته شده های سربازان آمریکائی را به تصویر بکشند و بعد سردار حاجی زاده در مصاحبه میگوید ما می دانستیم که آنها جواب ما را می دهند ظاهرا سردار حاجی زاده عزیزمان حرف امام راحل را خوب درک نکرده اند که فرمودند: آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند، و این حرف شعار نیست، یک خط است، یک راهبرد است.
مقام معظم رهبری ای بزرگ ، مگر امام خمینی (رضوان اله تعالی) نفرمودند سرمایه های رژیم ستم شاهی (بنیاد پهلوی) و اقوام و مسئولان اش به خانواده شهدا و جانبازان و صدمه دیدگان از انقلاب و جنگ برسد، پس چرا بنیاد مستضعفان را از بنیاد جانبازان جدا کردند؟ اگر قرار باشد ما انسانها را به جرم غفلت هایمان محاکمه کنند که چیزی برای مان باقی نمی ماند، لااقل می توانند همین الان لااقل بیست درصد از درآمد بنیاد مستضعفان را به بنیاد شهید و امورایثارگران اختصاص دهند تا هم سخن امام راحل زمین نماند و هم باری از روی دوش دولت برداشته شود، الان استخدامی های سپاه ده ها برابر دولت است که فقط نصیب اشرافیت نهادینه شده و فرزندان رئیس و روسا در کشور می شود می دانید وزارت دفاع پنج سال با من و بچه ام چه کردند شکایت نامه های مرا و دستورات آنها را از خیانت ارتباطات مردمی وزارت دفاع و رئیس آنها آقای قهرمانی بخوانید تا پی ببرید پنج سال ما را مسخره این و آن کردن یعنی چه ، آن را هم در ورد جداگانه ای با همین ایمیل برایتان می فرستم.
پسرمن با هم کلاسی هایش که شش نفر بودند هیچکدام از آنها نتوانستند کارشناسی ارشد برق قدرت خودشان را بگیرند و در همان کارشناسی برق قدرت ماندند و فقط پسر من توانست کارشناسی ارشد برق قدرتش را به معدل 15/60 را بگیرد می خواست دکتری برق خودش را هم بگیرد ولی فقر من و بیکاری اش کفاف خرج دانشگاه و کتاب هایش را نمی داد الان ده سال است که پسر من دارد مثل یک کارگر ساده در کفاشی ها وکارخانه های چسب کار می کند و مثل سیاه پوستان قاره افریقا شده است فقط بدانید پنج سال وزارت دفاع چه بلائی بر سر او و من و همسرم آورده اند.
همه شکایت هایم که از پنج سازمان و اداره و وزارت خانه های جمهوری اسلامی است را جداگانه و کامل در وردهای جداگانه نوشته ام و شما اگر کامل آنها رابخوانید به مظلومیت من و ظلم و خیانت و کج شدن قفسه سینه و کج شدن دست هایم توسط ماموران کلانتری آشنا می شوید و کمی از ظلم بنیاد و ظلم های قوه قضائیه و اداره بازرگانی و اداره پزشکی بهداشت و ظلم پنج ساله وزارت دفاع به من و پسرم آشنا می شوید.
بنیاد جانبازان برایش مهم نیست که من ماهی شش صد هزار تومان فقط پول آب ریزش بینی می دهم قرص (لیتزن) که ایرانی است و کاربرد زیادی هم ندارد و هر ماهگ رانتر می شود شما که نمی دانید تعریق مفرط یعنی چه، مدام آدم عرق می ریزد عرق کردن زیاد ضعف می آورد من سالهاست نمی توانم صله رحم کنم مثل شیر سماوراز بینی هایم آب می آید قرص های خارجی هم که تحریم است هفت تا لیتزن درروز می خورم حداکثر ده درصد اثر دارد من باید چه خاکی بر سرم بریزم وقتی از سی سالگی به خاطر داروهای وحشتناک بی هوشی که معلوم نیست از کدام کشور افریقائی قاچاقی وارد کشور می شد و تارخ گذشته بود را به ما می زدند بس که بینی ام را بالا کشیدم اکثرا داخل و بیرون بینی ام زخم است هر دو روز یک دستمال کاغذی مصرف می کنم داروهای دیگرم از چرک های و چرک های لگن من و دردهای زانویم و قفسه سینه ام و از باکلوفن ها و غیره.... همه اینها به کنار ولی برای قرصهای اعصاب و روانم و آرام بخش هایی که مصرف می کنم داروخانه ها می گویندبدون نسخه دکتر این دارو را نمی دهیم خلاف قانون است به پیش دکتر میرویم می گوید از سی عدد دارو نمی توانیم بیشتر بنویسیم خلاف قانون است به بنیاد می روم و می گویم از کمیسیون از کار افتادگی من یک رونوشت بدهید تابه داروخانه ها نشان بدهم تا قرص های آرام بخش مرا بدهند می گویند یک سالاست قاضی زاده هاشمی دستور داده به هیچ کسی رونوشت جانبازی اش یا از کارافتادگی اش را ندهیم و من هر سه روز باید زن و بچه ام مرا از سی کیلومتری تبریز با تاکسی تلفنی به تبریز ببرند و دوباره مرا برگردانند تا برای چند روزم دارو بگیرم و بیشتر از دویست و پنجاه هزار تومان پول تاکسی تلفنی باید بدهم.
چه راه ظالمانه ای در پیش گرفته این قاضی زاده هاشمی که مثل شغال بد صدا و مثل جغد شوم است یک آدم حقارت کشیده چه اسمی هم دارد خدا را شکر که سید هاشمی است بنی عباس هم سید هاشمی بودند چون پدر جد آنها عموی پیامبر بود و حتمااین سید از سادات خلافت بنی عباس جنایتکار است که نیمی از امامان ما را شهید کردند.
جناب مقام معظم رهبری جناب آیت الله خامنه ای (مدظله العالی) لطفا کمکم کنید و حق مرا از این پنج دستگاه جمهوری اسلامی بگیرید اگر یک کلمه از حرف های من دروغ بود دستور بدهید مرا اعدام کنند.
مقام معظم رهبری بزرگوار شما که خود اهل سیاست و کیاست هستید خوب می دانید که قانون به یک مقصر زنده نیاز دارد تا با تنبیه او از خیانتکاران و اختلاس کنندگان زهر چشم بگیرد تا عبرت مسئولین دیگر شود من زمانی که حاج حسین شریعت مداری با خط درشت در روزنامه کیهان تیتر زد اختلاس در بنیاد شهید، ازخوشحالی در پوست خود نمی گنجیدم چون یقین داشتم حاج حسین هیچ زمانی حق رافدای مصلحت نمی کند ولی روز بعد روزنامه کیهان دیگر هیچ تیتر یا سخنی از اختلاس کنندگان بنیاد ننوشت.
من آن زمان به عمق فاجعه پی بُردم، تاریخچه بنیاد جانبازان را که مطالعه کردم دیدم روسای بنیاد اکثرا اقوام و چاپلوسان دور و بر کروبی فتنه گر بودند که الان بعضی از آنان بچه های خود را جای پدران ناخلف خودشان گذاشته اند الان هم به طور قانونی بنیاد شهید و امور ایثارگران می تواند ادعا کند من یک سازمان مستقل هستم و در سازمان خودم می توانم قوانین خودم را تغییر بدهم من از طریق وکیل معاضدتی در تهران با وکیل اقدام کردم و نتیجه این شد که گفتند ما مستقل هستیم و هر کاری که تشخیص بدانیم در بنیاد انجام می دهیم من برای شکایت ام تا اینجاها رفته ام برای همین است که به شما پناه آورده ام.
هردولتی سر کار آمد برای اینکه بگوید اشتغال زدایی ایجاد کردم استخدام دربنیاد شهید و بنیاد جانبازان بهترین گزینه همه رئیس جمهوران شده بود چون پولشان را خود دولت می داد و اسکناس بدون پشتوانه چاپ می کرد و اینک طوری شده است که کارکنان و کارمندان بنیاد شهید و امور ایثارگران بیشتر از خود خانواده شهدا و جانبازان و آزادگان شده است.
رهبربزرگوارم خدا باید چه کاری برای انقلاب بکند وقتی افراد خائن به نظام و انقلاب را مسئول امور می کنند من 28 سال بود که در گوشه اتاق افتاده بودم مثل الان، هر چه شکایت کردم فقط دو دفعه یک پتو و یک پارچ و شش عدد لیوان و یک پنجاه هزار تومان مثل گداها برای من آوردند این وسایل را من همه را پرت کردم و شکستم من شکایت کردم گدائی که نکردم گدا آنها هستند آنها که منتظر مرگ زودرس ما جانبازان هستند چون مرده ما برای بنیاد بیشتر از زنده بودن مان ارزش دارد آنها بدانند ما جانبازان مثل آنها شرافت خود را نمی فروشیم.
من می دانم که هر چیزی مقتضیات خاص خودش را دارد و رسیدن شکایت نامه من مظلوم و گمنام به شما مقام معظم رهبری از محالات است که به دست شما برسد ولی خداوند در سوره نساء آیه 118 به من اجازه داده است که مظلوم حق دارد صدای خود را بلند کند و من مجبورم اگر به شکایاتم جواب ندهند شکایت نامه های دیگرم را با زبانی تندتر به خارج از ایران بفرستم من مجبورم به هر کجا که عقلم می رسد همه شکایت هایم را ایمیل بزنم تا اطرافیان شما بدانند نمی توانند به یک مظلوم بسیجی و جانبازان و خانواده شهدا ظلم کنند و نسبت به عواقب آن بی اهمیت باشند.
خائنینی که درصد جانبازی مرا از 65 درصد به پانزده درصد فقط در چهار سال کم کردند و یازده سال شکایت کردم ولی باز هم 25 درصد کردند و با داشتن 25 درصدجانبازی باز هم حقوق به من ندادند بلکه به صورت مُعسر یعنی گدا و بیچاره به من مستمری بخور نمیر دادند، فقط چهار سال است که حالت اشتغال شدم و این زنازاده ها فقط 57 میلیون تومان بازنشستگی به من داده اند رهبرم آیا اینها دل شما را به درد نمی آورد پس مامورانی امین برای ظلم های قوه قضائیه برای من به کاشمر و مشهد و بنیاد جانبازان بفرستید تا داغ دل یک مظلوم را دریابید، آه دل یک مظلوم انقلاب را کله پا می کند.
صلاحما در این نیست که چهار صبا عمر را به خفت و زاری بگذرانیم برای ما مرگ گواراتر از این داغ ننگ است که بر پیشانی هایمان باشد فرزندان ما در آینده چه می گویند؟ معلوم نیست مملکت را چه کسانی باید اداره کنند، ما برای مهمانی انقلاب نکرده ایم راهی که ما در انقلاب اسلامی رفتیم سر مشق حال وآینده نسل های بعد از ما در آینده است یک ایران آزاد و قدرتمند و با شرف بااقتصادی ضعیف بهتر از مذاکرات بی ارزش با اروپائیان خائن با تحقیر و سرکوفت است که هر روز پرونده تازه ای علیه ما باز می کنند آنها فقط می خواهند به دستور ارباب خود آمریکائیان، از راه دیپلماسی وقت و نیروی دولت را بگیرند و هیچ تحریمی را لغو نمی کنند.
بنیادجانبازان اینجور مرا به خاک سیاه نشانده است اگر خداوند عالم این بلاها را سر فرزندان و فرزندانِ فرزندان آنها نیاورد استغفرالله باید به عدالت خدا شک کرد، همان ها که ماه عسل جنگ را خوردند و وام های زیادی از بانک جهانی و صندوق بین المللی پول وام گرفتند و بعد از اینکه یادگار امام حاج احمد آقا را دق مرگ کردند بعد در سال 1372 به بعد دست گذاشتند روی حق شرعی و قانونی جانبازان و خانواده های شهدا ، کد جانبازی 65 درصدی و بهتر بگویم هفتاددرصد جانبازی مرا در چهار سال پانزده درصد کردند.
نصف حقوقم خرج داروهایم می شود و همه اینها به این خاطر است که 16 سال بعد به خاطر عوارض مجروحیت ام ناچارا به بنیاد جانبازان رفتم و فکر می کردم حتما از 65 درصد کمتر به من نمی دهند چون تمام کدهای جانبازی را می دانستم الان حتما شکستگی باز ران را سه درصد یا پنج درصد کرده اند شاید هم کدها را ازبین برده اند و روش خیانت آمیز بهتری جایگزین کدها کرده اند، کسی که خیانت اول را انجام می دهد خیانت های بعدی را با تجربه ای بیشتر و خطای کمتری انجام می دهد، اینها زخم و جراحت هائی است که ما جانبازان در دل داریم.
صلابت و قدرت در کنار بخشایش و رحمت، این همان خصلتی است که مردم از رهبران خود انتظار دارند، نزد خداوند تنها انجام درست و کامل وظیفه ای که خداوند بردوش هر کدام از انسان ها نهاده است مهم است، ارزش آدمی به عملکرد اوست نه مقام و رتبه ظاهری اش ، ثروت واقعی هر انسانی میزان اخلاص اوست چیزی که فقط خداوند به اندازه آن واقف است.
فقط ادعای راه امام راحل را کردن شرط نیست، چون این تمامِ دِینِ امام راحل برگردن ما نیست، بلکه تداوم و ماندن بر راه او اصل است، ارزش انسان نزد خدافقط میزان ایمان، عقل و شجاعت است نه چیز دیگر، نه نژاد نه ثروت و نه حتی فرزند یک شخص عالم بودن، زیرا فرزند یک عالم بودن نیز تضمینی بر گمراه نشدن یک انسان نیست همان گونه که یار امام راحل بودن، دلیلی بر انقلابی ماندن همه یاران امام راحل نشد.
بایدراه واقعی امام راحل را ادامه داد امامی که خود را در محضر خدا می دید استقلال و منیَتی نه برای خود و نه برای دشمنان خدا و برای دشمنان مردم ایران نمی دید و برای کدخداها کمترین حیثیتی قائل نبود، لذا نه می ترسید نه مأیوس می شد و نه هرگز دچار غرور می گشت او ایمان داشت این انقلاب با اراده و کمک خداوند مکانی برای ظلم ستیزی و حمایت از مظلومان است تا به مومنان بشارت دهد و به ظالمان هشدار.
ما چه بخواهیم و چه نخواهیم بخشی از تاریخ هستیم انگشت شمارند کسانی که جهان را تازه می خواهند میراث راستین ما از انقلاب اسلامی رنج و درد اهل بیت رسول خداست ما باید بر مدار امام راحل و شما بچرخیم دو پنجره ای که بر مدار ولی فقیه باز می شود.
آیا با مرگ ما همه چیزهایمان تمام می شود؟ خیر این طور نیست درست است که امام زمانی بوده است و الان نیست ولی این جسم ماست که از خاک است و به تن خاک می رود، اما نفس ما از خاک نیست که به خاک رود پس او زنده است و خیانت وبزدلی و اشرافیت نهادینه شده را در ایران را می بیند.
رهبرعزیز و بزرگوار دستور تحقیق بدهید یا مامورانی برای تحقیق بفرستید اگر یک کلمه از حرف های من دروغ بود دستور بدهند که مرا اعدام کنند، به صورت من تف بیندازند، رهبر بزرگوارم دیگر باید به چی قسم بخورم چه کاری باید بکنم که حرف مرا باور کنید، من باید در آخرت بابت سخنانم جواب پس بدهم حتی یک کلمه از سخنان من دروغ نیست، خداوند از آدم دروغگو بدش می آید.
مقام معظم رهبری ای بزرک شما چشمان مردم ایران هستید و چشمان یک رهبر ارزش بسیار دارد زیرا همچون آینه واقعیت ها را که امنیت، پیشرفت، عدالت و رفاه مردم را که باید بر آنها استوار باشد را منعکس می کند و از آنجا که چنین وظیفه سنگینی بر عهده مسئولین و مردم ماست نباید کوچکترین دروغ و بی نظمی و یا انحراف و ناشایستگی در ارزش های انقلاب اسلامی بدون مجازات بماند.
رهبربزرگوارم از شما عاجزانه دستور رسیدگی دارم شما را به خدا این همه ظلم را از دوش من بردارید، ظلم های قوه قضائیه، ظلم بنیاد جانبازان، ظلم کشتن مادرم توسط یک پزشک خائن، ظلم چهار سال مضحکه شدن من و همسر و فرزندم توسط ارتباطات مردمی وزارت دفاع به ریاست شخص آقای قهرمانی، ظلم اداره بازرگانی ،همه این ظلم ها قلبم را آتش می زند امیدوارم محبت کنید و مامورانی برای آشکار شدن حقیقت و برملا شدن خیانت این جماعت ظالم بفرستید تا تحقیق کنند وحقیقت را به شما بگویند.
شمابزرگوار بارها در میان سخن تان این مطلب را به مردم رسانده اید که من هیچ امتیازی بر دیگران ندارم آنچه هست کوشیدن و ممارست است در راه رسیدن به معرفت، اکنون من حقیر سعی دارم کمی از چشمه معرفتتان بنوشم شما همچون امام راحل از اول در پاسخ گوئی به دشمنان مردم ایران شجاعت داشتید و علیه آنها بی محابا و خداپسندانه و عادلانه بی هیچ ترسی علیه آنها سخن گفته اید درودخداوند بر شما باد.
رهبر عزیز و بزرگوارم امیدوارم وجود مبارک تان هر روز بهتر از روز قبل باشد و خداوند متعال انشالله شما را مثل همیشه هر روز سر بلندتر و سرافرازتر ازروز قبل کند و ظالمان و بدخواهان به شما را روز به روز حقیرتر، ضعیف تر،خوارتر و رسواتر کند انشالله، آمین یا رب العالمین.
رهبر عزیز و بزرگوارم عمر منِ جانباز در مظلومیت گذشت باید مرگ من هم درمظلومیت بگذرد، من مدت زیادی است که احساس می کنم باید بروم و می دانم که به خاطر رنج های بی شمارم که از ظلم و بیداد بنیاد جانبازان و قوه قضائیه خائن به من رسیده خیلی زود از این دنیای دون می روم، ولی این را فهمیدم که جایی برای افسوس نیست چرا که عرض زندگی مهم تر از طول آن است.
مدارک پزشک قانونی شکایتم از قوه قضائیه و مدارک مجروحیت ام و مدرک پروانه کسب ام و مدارک وزارت دفاع را همه و همه مدارک شکایت هام را جداگانه با همین ایمیل برایتان می فرستم.
رهبر عزیز و بزرگوارم : پرده پوشی دامن آلودگان را لازمست -- چاک در پیراهن یوسف چه محتاج رفوست.
دل گرچه درین بادیه بسیار شتافت --- یک موی ندانست ولی موی شکافت
گرچه ز دلم هزار خورشید بتافت --- آخر به کمال، ذرهای راه نیافت
رهبر عزیز و بزرگوارم امیدوارم همیشه موفق و پایدار و سربلند باشید انشالله
خداوند حافظ و حامی شمارهبر عزیزم باد، ببخشید که رُک حرف زدم ولی من حتی صدای گریه های شبانه شما را به خاطر وضعیت اقتصادی مردم ایران می توانم بشنوم.
داریوش احمد ضا بهمنیار
شکایت و تظلم خواهی یک جانباز مظلوم و ناتوان بسیجی قسمت دوم
با رد صلاحیت احمدی نژاد، خداوند هم کسی مثل روحانی خائن را به جان مردم وخودتان انداخت تا مدام به شما متلک بگوید و کنایه بزند احمدی نژاد اگر دو سال آخر بدی هایی داشت در عوض خوبی های خیلی خیلی زیادتری هم داشت و خوبی هایش به بدی هایش می چربید و هنوز هم در میان توده مردم طرفدارهائی دارد در دور اول و دوم ریاست جمهوری اش سپاه را به ثروتی افسانه ای رساند و تمامی پروژه ها را در حوزه اقتصادی و صنعتی و غیره.... به سپاه داد ترک سل را به هم زد و ایرانسل کرد هولوکاست شیشه عمر امریکا را در سازمان ملل زیر سوال بُرد، و حالا بعضی ها با کت و شلوار اتو کشیده می گویند در جای خوبی این مسئله را باز نکرد خوب اگر شماها عُرضه دارید الان شماها در جای خوبی آنرا مطرح کنید او عُرضه انقلابی داشت که در مرکز سازمان ملل شیشه عمرصهیونیست آمریکایی ها را به زمین زد و این عُرضه انقلابی می خواهد.
بعد از فوت امام راحل شما بزرگوار بودید که رهبر شدید، ولی وقتی حاج حسین شریعت مداری در روزنامه کیهان با خط بزرگ تیتر زد اختلاس در بنیاد و بانک دی اتفاق افتاده است من از خوشحالی ذوق زده شده بودم و در پوست خود نمی گنجیدم چون باور داشتم و می دانستم که حاج حسین هیچ زمانی حق را فدای مصلحت نمی کند ولی روز بعد و روزهای بعدش روزنامه کیهان دیگر هیچ تیتری از اختلاس بنیاد و بانک دی نزد.
این همه اختلاس برملا شده در بنیاد در بانک دی در صندوق بازنشستگی فرهنگیان و غیره ... اتفاق افتاده است و همه اش مسامحه و مصالحه کردن و خاطیان و خائنان را محاکمه نکردن چه معنی می دهد؟ در حالی که قانون به یک آدم زنده خلاف کاراحتیاج دارد تا با تنبیه او درس عبرتی برای دیگران شود برای همین کارهاست که اشرافیت را در جمهوری اسلامی نهادینه کرده اند ما جانبازان 1700 سهم در سال 1387 در بانک دی سهام داشتیم الان شانزده سال گذشته چرا باید بانک دی که آن موقع یک موسسه و یک بانک قرض الحسنه بیش نبود با پول ما بانک شد بعد وارد بورس شد و بعد فرا بورسی و جهانی شد و حالا هم جزء بانک های مهم کشور شده است که همه سرمایه بانک دی از 1700 سهم ما جانبازان است که تا حالا یک ریال به ما نداده اند و شما سکوت کرده اید.
ظاهرا شما در این مسائل دخالت نمی کنید وگرنه دستور رسیدگی اختلاس بانک دی و بنیاد و صندوق بازنشستگی فرهنگیان و بقیه اختلاس ها را می دادید اگر امام راحل زنده می بود پوست از سر اختلاس کنندگان مال مردم خورِ حرامی می کند همه این اختلاس ها پول ما جانبازان بود که از حقوق مُعسری و گدائی مان کم کرده بودند و احمدی نژاد نصف پولش را داد و نصف دیگرش را از مستمری مُعسری گدائی ما کم کردند، لعنت خداوند به خیانت کاران و سکوت کنندگان خائن باد که می بینند حق جانبازان و خانواده های شهدا را می خورند و یک لیوان آب هم روی آن می خورند و صدای هیچ کسی در نمی آید معلوم نیست ایران را چه کسی باید اداره کند.
جناب مقام معظم رهبری ای بزرگ چرا من 28 سال دور از زن و فرزندم زندگیکرده ام فقط به خاطر خیانت بنیاد و بی تفاوتی های بعضی از اطرافیان شما به حقجانبازان، من نمی دانم این نماینده های شما در دستگاه ها و وزارت خانه ها و مخصوصادر بنیاد شهید و امور ایثارگران چه کاری می کنند آیا آنها خیانت می کنند و ظلمبنیاد به جانبازان و خانواده شهدا را به شما نمی گویند یا اینکه می گویند و شماسکوت می کنید خیلی دلم می خواهد این مسئله را بدانم.
احمدی نژاد زمانی 45 هزار تومان به مردم یارانه می داد که دلار هزار تومانقیمت داشت یعنی 45 دلار به مردم یارانه می داد 45 دلار با پول الان از دو میلیون ودویست هزار تومان بیشتر می شود ولی رئیسی الان هشت دلار در ماه یارانه می دهدانصاف بدهید کدام یک به مردم بیشتر خدمت کرده اند؟
مقام معظم رهبری عزیز ای بزرگوار فکر نکنید طرفدار احمدی نژاد هستم که بهخداوند متعال قسم که بسیار از او شاکی هستم و اصلا دوست ندارم اسمش را بشنوم ولیباید حقیقت را گفت انسان هر کسی را فریب دهد خودش را نمی تواند فریب بدهد، احمدینژاد حتی تا آخرین روزهای رفتنش هر چه قراردادهای خودکفائی و جهادی بود را به سپاهداد اگر احمدی نژاد سپاه را پولدار نمی کرد سپاه هم مثل ما جانبازان برای حقوقپرسنل خودش باید مثل ما جانبازان دست گدائی به سوی دولت دراز می کرد و برای دادنمستمری مُعسری (گدائی) به کارمندانش مثل ما جانبازان و خانواده شهدا پول مستمریمُعسری برای کارمندانش می گرفت، همانطور که ما جانبازان و خانواده شهدا را مجبوربه این کار کردند و عزت همه جانبازان و خانواده شهدا را زیر پاهای کثیف شان از بینبردند، احمدی نژاد ستاره خلیج فارس را در سال 1386 عملیات اجرائی آن را کلید زد،مسکن مهر را ساخت، یارانه ها را برقرار کرد، سهام عدالت به مردم داد، به ماجانبازان و خانواده شهدا 1700 سهم از سهام بانک دی را داد و فقط نیمی از پول آن رااز مستمری مان کم کرد و بقیه اش را خودش داد او خلاق بود و ابتکار عمل داشت هیچکدام از رئیس جمهوران ما تا الان خلاقیت او را نداشته و ندارند.
آدم باید خیلی بی انصاف باشد که از خوبی های دوره اول احمدی نژاد حرفینزند، من الان به شدت از احمدی نژاد شاکی هستم و اصلا از او و کارهایش خوشم نمیآید ولی این را می دانم که وقتی به کسی ظلم می شود و مظلوم واقع می شود و حق شرعیو قانونی او را می گیرند و به جرم خدمت واقعی به مردم رد صلاحیتش می کنند به هرحال هر آدمی یک جایی صبرش لبریز می شود درست مثل خود من و همین شکایت من از پنجدستگاه قضائی و اداری که به من ظلم های وحشتناکی کرده اند مخصوصا بنیاد جانبازان وقوه قضائیه خائن و خودسر جمهوری اسلامی ایران که از خشم زیاد مرا مجبور کرده انداین طور گستاخانه به شما عزیز شکایت نامه بنویسم فقط خدا شاهد است و می داند کهاین طور نامه نوشتن به شما ... چقدر مرا زجر می دهد نمی دانم چه بگویم و چطوربگویم انگار کسی با قلبم بازی می کند.
من سی چهل نفر شاهد دارم که سه نفر به خانه مادرم ریختند و مرا از پشت سرو ناغافل به قصد کشتن یک ساعت مرا زدند ضارب اصلی خودش سرباز بود و از قضا درنیروی انتظامی کاشمر خدمت می کرد و با همه ماموران فاسد کلانتری جانبازان کاشمر وزندانیان سابقه دار زندان کاشمر دوست شده بود بعد که با پوتین های سربازی اش یکساعت چهار نفری با مادر و پدر و خواهرش مرا به قصد کشتن زدند ماموران با سربازان سررسیدند تا ضارب اصلی را دیدند که هم خدمتی و دوست آنهاست بلافاصله به من که سر وصورتم پر از خون بود دستبند زدند و مامور کلانتری ضارب را برد آن طرف حیاط که هیچکس نبود و ده دقیقه یواش با هم حرف زدند و ضارب برای بار دوم و پیش مامور خائنکلانتری و سربازان که هم خدمتی و دوست او بودند پیش آنها و برای بار دوم مرا باپوتین های سربازی پیش سی چهل نفر زیر لگدهای وحشتناک پوتین سربازی قرار داد وماموران فقط نگاه می کردند سی چهل نفر شاهد آنجا بودند و همه چیز را دیدند و الانهم شهادت می دهند که مامور خائن و حرامی ذوالفقاری و سربازان هیچ دخالتی نکردند وجلو او را نگرفتند.
او خودش سرباز نیروی انتظامی و زندان کاشمر بود هر لگدی که با پوتین هایسربازی به قفسه سینه ام می زد خورشید در آن گرمای مرداد ماه تابستان نورش چنان کممی شد که فکر می کردم دارد شب می شود و بارها به من لگد می زد و با هر لگد به قفسهسینه ام خورشید را راحت در مرداد ماه تابستان کم نور می دیدم و دوباره پر نور میشد گلوله هم نمی تواند پوتین سربازی را سوراخ کند من با دستان دستبند زده استفراقکردم دندان های شکسته ام روی موزائیک های حیاط خانه افتاده و شکسته شده بودند مداماستفراق می کردم مامور کلانتری خائن و فاسد هیچ دخالتی نکرد و جلو او را نگرفتندهر چقدر بقیه به مامور ذوالفقاری زنازاده گفتند دستبندهایش را باز کنید دارد میمیمیرد ولی مامور خائن ذوالفقاری می گفت بگذارید همینطور باشد و بعد از چهل دقیقهکه آمبولانس آمد دستور داد دستبندهایم را سربازان باز کنند همه سی چهل نفر اینصحنه ها را دیدند و الان هم شهادت می دهند الان قفسه سینه من نمی گذارد حاجاتماولیه خودم را برآورده کنم چند تا از استخوانهای قفسه سینه ام کج جوش خورده اندیازده سال است که حتی لوازم برقی کوچک خانگی را هم نمی توانم تعمیر کنم بعد از سهروز که با دوتا مُسکن و شیاف خودم را به دادگستری کاشمر رساندم و شکایت کردم یکبازپرس زنا زاده به نام علی اصغر مرادزاده خائن و وقیح به مردم و انقلاب با آنهاسلام و احوالپرسی گرمی کرد و از آنها سوال و جواب کرد بعد به من گفت یا رضایتاینها را بگیر یا برو زندان ، من شاخ در آوردم گفتم من شکایت کردم باید از من سوالکنید که اینها مرا به این روز انداختند بیائید برگه پزشک قانونی مرا ببینید گفت یارضایت اینها را بگیر یا برو زندان بهش گفتم من از خدا بیشتر از شما می ترسمبلافاصله به ماموران گفت از پشت بهش دستبند بزنید چون قفسه سینه ام به شدت باپوتین های سربازی ضربه خورده بود فریادم دادگستری کاشمر را از جا برداشت و دستهایم به عقب نمی رفتند همین الان آثار کج شدن دست هایم و قفسه سینه ام به روی منمانده است می توانید زبده ترین دکترها را بگوئید از قفسه سینه و دست هایم واستخوانهای گردن و گلویم عکس برداری کنند و نامه پزشک قانونی آن زمان مرا که اصلاست ببینند تا بفهمید چقدر سخنانم درست است.
هنوز اثرات لگدهایش روی قفسه سینه ام مانده است و بازپرس خائن که دید من از درد فریاد می کشم گفت خیلی خوب از جلو بهش دستبند بزنید و بعد نامه ای نوشت و به یک مامور داد گفت ببرش بیرون اگر رضایت داد که هیچ وگرنه نامه را بیاور امضا کنم و ببر زندان تحویلش بده ، من به او گفتم قضاوت کردن کار خیلی سخت است و او هم گفت آره قضاوت کردن خیلی سسسخت است و ادای لکنت زبان مرا در می آورد و به زور و کشان کشان و ترس از زندان و بدتر از همه با فشار دادن قفسه سینه ام که از درد فریادم به هوا می رفت به زور از من امضا گرفتند که دیگر مزاحم هم نشویم و رهایم کردند اگر بد زبانی می کنم باید مرا ببخشید چون انتقامی شدیدی از این بازپرس جانی و حقارت کشیده و آن مامور حرامی ذوالفقاری در دل دارم دو سه سال قبل با برادر کوچکم رفتم کلانتری شکایت کردم و برادر کوچکم شهادت داد که مرا زدند ولی دیدم همه آنها طرفدار آن ماور خائن هستند به هر حال همکار و دوست هم بودند محال بود من را به او بفروشند به سپاه هم رفتم به 114 ولی سپاه کاشمر به من گفت اینها به ما ربطی ندارد.
این قاضی مافیایی هزاران نفر را تا حالا به نظام بد بین کرده است مثلا زنی پیشش آمده و گفته چرا قاتل شوهر مرا آزاد کردید و این بازپرس علنا و پیش همه بلند به او گفته آزادش کردم تا تو را بگا... (یعنی به تو تجاوز کند) اگر یک جوان هجده ساله ای یک سیگار حشیش بکشد به او می گوید برو زندان تا فلانی ها چند نفر از خلاف کاران بزرگ زندان را نام می برد مثلا به آن جوان می گوید برو زندان تا حسین هفت خط یا چنگیز قمر تو را بگا... (یعنی به تو تجاوز کنند) تا ادب شوی علی اصغر مرادزاده آدم نجس و زنا زاده و وقیح پررو و طلبکار و بد زبانی است که تا حالا هزاران هزار نفر را به نظام بدبین کرده است مرا ببخشید گفتم که آتشی سوزناک از انتقام در دل دارم که می ترسم قبل از انتقام خودم را بسوزاند هر روزی که می گذرد نمی توانم این همه ظلم را تحمل کنم بیچاره همسرم و فرزندم را هم روانی کرده ام.
ظلم اداره بازرگانی کاشمر را که با مباشرم همکاری کردند و جواز کسب مرا که سالها دوندگی کردم و از بنیاد گرفته بودم چون نمی توانستم کار کنم شوهر خواهرم را که به او اعتماد داشتم مباشر خودم کردم ولی او غیر قانونی با همکاری رئیس اداره بازرگانی کاشمر و یک کارمند به نام آقای سلیمانی از کارمندان اداره بازرگانی کاشمر از دستم درآورند و به نام مباشرم که شوهر خواهرم بود کردند در حالی که خرید و فروش جوازی که از اداره بازرگانی صادر شود هیچکس حق خرید و فروش آن را ندارد حتی صاحبش و اصلا نمی توانند خرید و فروش کنند چه برسد به مباشر آدم ، ولی مباشر من با همکاری رئیس اداره بازرگانی کاشمر و آقای سلیمانی کارمند اداره بازرگانی جواز مرا به نام مباشرم کردند گفتند تو آن را به او فروخته ای من گفتم او مباشر من است و حق مباشرت مرا در هفت سال فقط یک میلیون تومان با گدائی خرده خرده داده است و از من امضاهای زیادی گرفته است و من چون در بیکاری و فقر مطلق بودم آن پول را هم با گدائی و صدها امضا گرفتن داده است و من چون اطمینان به او داشتم و خودم ناتوان و از مردم به خاطر آب ریزش بینی و کشیدن های مداوم بینی هایم گریزان بودم هر چه نامه می آورد امضا می کردم چون به او اطمینان داشتم ولی با امضاهای من جواز مرا با همکاری رئیس بازرگانی و سلیمانی کارمند اداره بازرگانی جواز بنگاه مرا به نام خودش یا دیگری کرده بود اصلا اگر هم فروختن جواز به او درست هم باشد پس ده سال حق مباشرت من در آن سال ها با پول الان چقدر می شود الان پسر من یازده سال است کارشناسی ارشد برق قدرت دارد و غیر از آن رشته حسابداری نخل دارد و مهارت های حسابداری و چند مدرک دیگر که بعد از اتمام درس هایش گرفته است دارد و بسیار با انواع حسابداری های نخل و تخصص های دیگر کامپیوتر آشناست می گوید الان هم می توانم دکترای برق خودم را بگیرم ولی به چه امیدی؟ و الان ده سال است که دارد کارگری می کند و پوست بدنش سیاه شده است می توانم جواز کسب قانونی خودم را به پسرم انتقال بدهم تا از کارگری نجات پیدا کند.
دکتری که مادرم را برای شش میلیون تومان پول زیر میزی زیر عمل جراحی وحشتناکی برده بود و او را کشته بود من به استاندار مشهد ایمیل زدم که نگذارید بعضی دکترها به خاطر پول آدم ها را زیر عمل جراحی ببرند و بکشند، دکتر قاتل و خائن از ترس اینکه مبادا من شکایت کنم و دیه بگیرم سه تا وکیل پایه یک دادگستری می گیرد و از من شکایت می کند آن سه تا وکیل در دادخواست شکایت دتر از من می نویسند که من در نامه به استاندار دکتر را تهدید و به او فحاشی کردم و نامه من به استاندار را در پرونده نمی گذارند و دکتری که مادرم را به خاطر شش میلیون تومان کشته (آن موقع سکه پانصد هزار تومان بود) از من شکایت می کند و یک قاضی نفهم هر چه بهش گفتم بگویید نامه من به استاندار را نشانتان بدهند شما علم قاضی دارید خودتان نامه من به استاندار را بخوانید تا بفهمید که همه اینها دروغ می گویند ولی این قاضی گفت حرف اینها مهم تر از نامه تو است و مرا به دو سال حبس تعزیری و پنج سال حبس تعلیقی محکوم کرد به قدری این قاضی نفهم بود که قبل از محاکمه به همکارانش در موبایل می گفت پرونده های قتل و خشن را برای من نفرستید پرونده های تمیز را برایم بفرستید یک همچین قاضی حرام خوری بود الان نامه من در استانداری مشهد موجود است به راحتی می توانید بفهمید که من چی نوشتم رهبر بزرگوارم این همه ظلم به من و سکوت بعضی ها آیا برای شما اهمیت ندارد؟.
رهبرم انقلاب ها وقتی پوک می شوند که شعارهای اصلی آنها تبدیل شود به یک سری نماد، چهره و عکسِ روی دیوار، عکس امام هست ولی محتوای سخن امام نیست، در ابتدای انقلاب منطق انقلاب مقابله با فقر و نابرابری و بی عدالتی و مقابله با تبعیض، مقابله با بی عدالتی و استکبار و مقابله با محدود کردن آزادی های مردم بود اینک عکس امام را در دست می گیرند ولی عکس سخنان امام عمل می کنند.
محور انقلاب در زمان امام بر پایه دیگری می چرخید ولی الان ما نگاه می کنیم و می بینیم اشرافیت مدرن یک تبعیض نهادینه شده است، متاسفانه هر مسئولی در هر دولتی تا بتواند به مردم و همکاران و انقلاب و ایران خیانت می کند و در این میان قوه قضائیه و بنیاد جانبازان و اداره پزشکی خائن ترین به مردم هستند که شخصا می توانم ثابت کنم ولی بعضی اطرافیان فاسد شما نمی گذارند شکایت نامه من به دست شما برسد و شما متوجه شوید که در بین مردم و دستگاه های دولتی به مردم چه خیانت هائی که نمی کنند، در بیت رهبری چه خبر است که جواب شکایات نامه های ما را از قوه قضائیه فاسد نمی دهند؟.
چرا من باید 28 سال به خاطر عوارض شدید داروهای بی هوشی و خیانت بنیاد جانبازان به من دور از زن و بچه ام در فقر مطلق و مفلس و بیچاره زندگی کنم و انگشت نمای فامیل و خجالت زده زن و بچه ام شوم؟ بعد از 28 سال وقتی که پدر و مادرم مردند یک ارثیه ای پنجاه میلیون تومانی از خانه مادرم به من ارث رسید و توانستم دو دانگ از یک خانه در بیابان های تبریز بخرم و بعد از 28 سال با زن و بچه ام زیر یک سقف زندگی کنیم.
رهبرم اشرافیت ابعاد مختلفی دارد یک بخش آن منزلت یک انسان است الان خیلی از آقایان جایگاه هایی برای خودشان درست کرده اند برای اینکه از مردم فاصله داشته باشند، یک وقت جناح های ما هستند ولی الان بحث جناح ایکس و ایگرگ و غیره نیست بلکه هر کسی طبق عقل و خواسته خودش با انقلاب کار می کند.
امام راحل سه دفعه در صحیفه تاکید می کنند اقشار متوسط به بالا حق ندارند مسئول جمهوری اسلامی باشند ولی ما الان نگاه می کنیم و می بینیم که اشرافیت مدرن در جمهوری اسلامی نهادینه شده است آری اشرافیت مدرن یک تبعیض خیانت آمیزی است که متاسفانه مردم ایران دارند چوبش را می خورند و هفته به هفته گرانی ها بیشتر می شود.
تا امروز یکی از این آقایان دادگاهی نشده اند چون اونها کسانی اند که حقوق اضافه گرفتند و می گیرند فقط حقوق اضافه نمی گیرند املاک های اضافه گرفتند، فقط املاک ها هم نگرفتند رفتن سفرهای خارجی برگشتن و کلی رانت رانت رانت گرفتند چه پاداش ها وام های بلاعوض و وام های چند صد میلیاردی گرفتند، بعد نگاه می کنیم همه اش یک راهکار قانونی دارد اینکه شما دخالت کنید و پوزه این سگان هار را به خاک بمالید.
مردم نگاه می کنند یک کار گر با ماهی 14 میلیون کجا مقایسه می شود با حقوق یک کارمند انگل که ماهی بالاتر از 350000 میلیون تومان به بالا حقوق می گیرد، من نمی فهمم که حقوق سیصد و پنجاه میلیون تومان به بالا آیا نباید حد یقفی داشته باشد ماهی پانزده میلیارد تومان هم می شود حقوق بالای سیصد و پنجاه میلیون تومان ، ماهی دویست میلیارد تومان گرفتن هم می شود ماهی سیصد و پنجاه میلیون تومان به بالا، ماهی پانصد میلیارد تومان هم می تواند سیصد و پنجاه میلیون تومان به بالا باشد و قس علی هذا ، چرا شفاف سازی نمی کنند مردم دارند همه اینها را می بینند حد یقف این حقوق ها چقدر است؟؟؟!!!.
انقلاب آمد تا این فضاها را به هم بزند انقلاب آمد تا هیچ طوری مسئولین و جامعه نخبگان با مردم فاصله نگیرند، مردم می گویند همه اینها بازیست چون گستاخی انقلاب در میان مردم پخش است.
آدم های بدبخت بیچاره ای که انقلاب را آنها کردند فتنه 88 را آنها جمع کردند همه هزینه های انقلاب و تحریم و فشار و گرانی افسار گسیخته را همین ها دارند تحمل می کنند، شهید حرم می شوند، خود شما مطمئن هستم خیانت موسوی و طرفدارانش را هنوز هم در دل دارید چون به شما ظلم کردند نمی توانید آنها را ببخشید چون به انقلاب امام خمینی ظلم کردند و می خواستند انقلاب را تئوریزه کنند ولی ظلم هایی که به من کرده اند وحشتناک تر است چون نفس عمل مهم است.
امیر مومنان حضرت علی (ع) می فرمایند: ملاک در یک جامعه باید میانه ترین در حق و فراگیرترین در عدل باشد، ولی کو حق، کو عدالت؟ آیا همه مردم از همین وضع فلاکت باری که در نظام سلامت پزشکی ما هست راضی هستند؟ در قوه قضائیه ما پر از خیانت است کافی است برنامه حساس نشو قسمت 36 ام آن را ببینید ده ثانیه مانده به دقیقه پنجم تا ببینید خود صدا سیما چه جنایت هایی از خیانت دکترها را پخش می کند، رهبرم نمایندگان شما در قوه قضائیه و در ادارات و کابینه ها و سازمان ها فقط سکوت کرده اند و اطرافیان خود شما هم که جواب شکایت های ما مردم را نمی دهند.
رئیس یک اداره یا نماینده یک سازمان و اداره و یا نماینده یک فرد باید مسئولیت عواقب کارش را بر عهده بگیرد و جوابگو باشد، اگر رئیس یک اداره و سازمان و غیره نداند زیر دستانش چه کار می کنند لیاقت رئیس بودن را ندارد و اگر بداند زیر دستانش چه کار می کنند و چیزی نگوید قطعا با آنان هم دست است.
جناب مقام معظم رهبری ای بزرگ، ارزش انسان نزد خداوند فقط میزان ایمان، عقل و شجاعت است نه چیز دیگر ، قدرت مرد در دل اوست نه در لباسش، همانطور که قدرت شمشیر در تیزی تیغ آن است نه در غلافش، رهبرم این خیانت کاران عُمرشان به پایان رسیده ولی به پایان انتخاب خود نرسیده اند.
نزد خداوند تنها انجام درست و کامل وظیفه ای که خداوند بر دوش هر کدام از انسان ها نهاده مهم است، ارزش آدمی به عملکرد اوست نه مقام و رتبه ظاهری اش، ثروت واقعی هر انسانی میزان اخلاص اوست چیزی که فقط خداوند به اندازه آن واقف است.
مقام معظم رهبری ای بزرگوار آیا شما انکار می کنید که بنیاد جانبازان کد 65 درصد جانبازی برای شکستگی باز فمور (ران) پا را در ظرف چهار سال از سال 1372 تا 1376 از 65 درصد جانبازی به پانزده درصد جانبازی کم کرده اند؟ آیا نماینده وقت شما در بنیاد جانبازان این موضوعات را به شما نمی گفتند؟ که اگر نمی گفتند که به خدا قسم به شما و جانبازان خیانت می کرده اند.
شما در هر دستگاه و سازمان و وزارتخانه ها و در هر جایی یک نماینده دارید چرا به درد دل جانبازان نمی رسند؟ قوه قضائیه خائن به ملت است و من این را صدها بار گفته ام که این مطلب را ثابت می کنم چقدر باید نامه بنویسم و التماس کنم تا بعضی اطرافیان شما به خود بیایند کسی مثل قاضی زاده هاشمی خائن رئیسی را رئیس بنیاد کرده است که فقط خیانت کردن به جانبازان را بلد است او وزیر دولت روحانی بوده و یک نفوذی است و دارد کارش را به نحو احسن انجام می دهد، همه را به نظام بد بین کرده است و قوانین ناقص بنیاد را ناقص تر از قبل کرده است، الان برای دیدن فیش حقوقی خودمان باید حدود چهار صد هزار تومان پول بدهیم در حالی که تا چندی قبل به سایت می رفتیم و فیش حقوقی خودمان را با نام کاربری و رمز خودمان می دیدیم ولی الان باید حدود چهارصد هزار تومان پول تلفن بدهیم برای دیدن فیش حقوقی خودمان، این قاضی زاده هاشمی مثل شغال بد صدا و مثل جغد شوم است و تا الان خیلی از خانواده شهدا و جانبازان را به نظام بدبین کرده است.
محال است که قاضی زاده هاشمی معنی انقلاب را درک کرده باشد یک روز هم به جبهه نرفته است چون سنی نداشته که معنی جنگ و جانبازان و خانواده شهید را درک کند، معلوم نیست این قاضی زاده هاشمی چقدر در کودکی اش تحقیر و حقارت کشیده که هیچ کسی حتی همکارانش از او بدشان می آید و از او می ترسند در خود بنیاد شهید و امور ایثارگران اگر از کارمندانشان و از اکثر جانبازان راجب ایشان سوال کنند، اکثریتِ قریب به اتفاق آنها از او بدشان می آید دو سال به خاطر هیچی مدیران بنیاد را تنبیه می کرد و از این پست به آن پست می فرستاد تا بقیه روسای بنیاد را از خود بترساند، گروه اوباش خودسر مثل کمیته چی های خودسر مثل اول انقلاب برای خودش درست کرده است.
قاضی زاده هاشمی بارها و بارها گروه اوباش خودسرش را در همین یک سال اخیر به دفتر سایت فاش نیوز که تنها سایت فرهنگ ایثار و شهادت و تنها پناهگاه و درد دل جانبازان و خانواده شهداست فرستاده است و آن اوباش ها همه کامپیوترها و مانیتورهای دفتر سایت فاش نیوز که فرهنگ ایثار و شهادت را تبلیغ می کنند را زدند شکستند کاغذها را پاره کردند به جانباز عزیز و بزرگوار ما برادر بهروز ساقی مدیر مسئول و صاحب امتیاز سایت فاش نیوز و آقای یوسف مجتهد و تحریریه و پرسنل سایت فاش نیوز چه هتاکی ها که نکردند و ماموران هم عمدا نبودند و اگر بودند جلو آنها را نمی گرفتند این کار را چندین بار قاضی زاده هاشمی خائن عقده ای دستور داد و گروه اوباش خودش را فرستاد تا گروه خودسرش این کارها را انجام دهند وزیر کشور و رئیسی هم خفه خون گرفته بودند 45 سال از انقلاب گذشته یک دکتر گوش و حلق و بینی که از قوانین 45 ساله بنیاد هیچی نمی داند او را گذاشته اند تا جانبازان را با پنجاه شصت میلیون تومان بازنشسته کند همیشه گفته و خواهم گفت که مرده ما جانبازان برای بعضی از اطرافیان شما بیشتر از زنده بودنمان ارزش دارد و من این را برای مردم اثبات می کنم.
هر دولتی آمد برای اینکه بگوید اشتغال ایجاد کرده ام دیواری کوتاه تر از بنیاد شهید و امور ایثارگران نیافت چون پول کارمندانش هم با اسکناس چاپ کردنِ بدون پشتوانه تامین می کرد الان طوری شده که کارمندان و پرسنل بنیاد شهید و امور ایثارگران از خود جانبازان و خانواده شهدا بیشتر شده است و مدام آنها را از این بنیاد به آن بنیاد و از یک قسمت به قسمت دیگری انتقال می دهند تا مبادا به صورت طولانی در راس یک امور قرار بگیرند و ما می بینیم که سران دزد بنیاد حتی به کارمندان خودشان هم اعتماد ندارند و می خواهند حقوق های سیصد و پنجاه میلیون تومان به بال که حد یقفی هم ندارد فقط نصیب خودشان و فرزندانشان و فرزندانِ فرزندانشان شود، برای مثال دیدیم که دختر کروبی دیپلم نداشت ولی دوازده سال رئیس بیمارستان خاتم الانبیاء بود با اینکه به راحتی می توانست دیپلم و لیسانس خودش را بگیرد حتی به خودش این زحمت را هم نداد همین کارها بود که قدرت به دست هر جریانی می افتاد فقط اشرافیت مدرن را نهادینه می کرد.
بقیه در قسمت سوم
ادامه مطلب...
بسم الله الرحمن الرحیم
به : مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای (دام بقاء)
از: داریوش احمد رضا بهمنیار - شکایت و تظلم خواهی یک جانباز مظلوم و ناتوان بسیجی به رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای (مدظله العالی)
قرآن کریم : لا یُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَنْ ظُلِمَ وَ کانَ اللَّهُ سَمِیعاً عَلِیماً
خداوند دوست ندارد صدای خود را مثل (حمار) بلند کنید و عیوب دیگران را آشکار سازید مگر اینکه به شما ظلمی شده باشد که خداوند شنوا و داناست. (سوره نساء آیه 148)
جناب مقام معظم رهبری آیت الله خامنه ای طبق این آیه قرآن، خداوند به من این حق را داده است که برای ظلم هائی که زیر دستان شما 33 سال است در حق من روا داشته اند و هنوز هم ظلم شان به من ادامه دارد، صدای خودم را بلند کنم، ببخشید اگر رُک و بی پرده با شما بزرگوار سخن می گویم تو را به خدا مرا ببخشید.
رهبرم شما یک دفعه دستور اختلاس های بنیاد جانبازان و بانک دی و صندوق بازنشستگی فرهنگیان و غیره.... را نداده اید آیا برای شما مهم نیست که اختلاس کنندگان دستگیر و محاکمه شوند اگر امام راحل زنده بود پوست از سر این اختلاس کنندگان خودکامه و خودرای می کَند چرا که همان ها الان اشرافیت مدرن در جمهوری اسلامی را نهادینه کرده اند، اگر امام زنده بود پوست از سر خود کامگان خودسر اختلاس کننده می کند.
شما حتی اجازه دادید برنامه سند 2030 در مدارس کشور اجرایی شود و مریضی روحی روانی جسمی هم جنس بازی را ترویج کنند و هیچ صدایی از شما درنیامد سران آموزش و پرورش که یک میلیون و دو میلیون دلار برای اجرای این سند از خارجی ها پول دریافت می کردند باید محاکمه شوند.
جناب مقام معظم رهبری ما جانبازان با این همه ظلمی که اطرافیان شما به ما جانبازان کرده و می کنند باز هم اندوهگین نمی شویم چون ناتوانی و سلامتی خود را در راه حفاظت از دین خدا از دست داده ایم و در معامله با خدا کسی ضرر نمی کند، خود من به مصائب و مظالم خیانت کارانه قوه قضائیه نظام که چندین دفعه به خود من روا داشته اند و به ظلم بیش از حد بنیاد شهید و امور ایثارگران نظام به من، به ظلم اداره بازرگانی نظام به من، به ظلم وزارت دفاع نظام به من و به مصیبت کشتن مرحوم مادرم توسط یک دکتر پول پرست صبر پیشه می کنم چرا که خداوند دوستدار صابران است.
رهبر بزرگوارم من در آزادی خرمشهر در جنگ تن به تن گلوله کالیبر پنجاه خوردم و ده سانت از استخوان ران چپم ریز ریز شد و من برای حقوق گرفتن به بنیاد جانبازان نرفتم هر چقدر دیگران به من گفتند از شیر مادرت این پول حلال تر است ولی من برای درصد جانبازی و حقوق گرفتن به بنیاد نرفتم.
رهبرم بعضی اطرافیان شما برای سخنان شما هم هیچ ارزشی قائل نیستند مگر شما با صدای بلند به دشمنان مردم ایران نگفتید اگر برجام را پاره کنید ما آن را آتش می زنیم پس چرا آقای رئیسی آتش نزدند؟ آقای رئیسی اُبهت و اقتدار شما را در داخل و خارج ایران کم کرد، این اطرافیانتان بودند که روی شما را پیش مردم و جهانیان زمین زدند، مگر شما نگفتید ما در مقابل تهدید ، تهدید می کنیم پس کو؟ چرا آقای رئیسی تهدید که هیچ ، حتی یک التیماتوم چند ماهه هم نداد که اگر تحریم ها را کم نکنید بازرسان اخراج و دوربین های پادمانی جمع می شوند.
این سیاست خود آمریکائیان است که می گویند اگر خوب تهدید کنید لازم نیست عمل کنید، برای اطرافیان شما حرف های شما ارزشی ندارد آنها به سخنان شما و موقعیت شما و به شخص خود شما دارند ضربه ها می زنند و برای شخص خود شما هیچ ارزشی قائل نیستند وگرنه در پیش جهانیان ارزش شما را پیش مردم و جهانیان کم نمی کردند، برجام را آتش می زدند و تهدید می کردند تا جهانیان می دیدند که شما تهدید تو خالی نمی کنید.
هر چند هنوز هم برای تهدیدات شما دیر نشده است قراردادهای اقتصادی و نظامی ایران با چین و روسیه به خاطر آتش زدن برجام به هم نمی خورد آقای رئیسی اگر سَیاس بود باید می دانست که سیاست گاهی چپش راست است و گاهی راستش چپ است برای چین و روسیه آتش زدن برجام فرقی نمی کند که قراردادهای چند صد میلیاردی خودشان را با ایران به هم بزنند آنها فقط به منافع خود فکر می کنند و بس، و این قراردادها برای آنها ارزشش با پاره کردن برجام و تهدید دشمنان ما به دشمنانمان از بین نمی رود چون آنها با این قراردادها چندین برابر ما سود می کنند.
آقای رئیسی رئیس جمهوری است که برای رئیس جمهور شدن به همه سهمیه داد به جبهه پایداری ها و رجا نیوزی ها و امثالهم چند وزارت خانه و ریاست چند عدد سازمان و اداره ، مثل همین سازمان بنیاد شهید و امور ایثارگران ، اداره محیط زیست و چند وزارت خانه را داده است، برای همین سهم خواهی ها بود که جناب دکتر سعید جلیلی پایش را از ریاست جمهوری کنار کشید اگر دکتر سعید جلیلی رئیس جمهور می شد عوض 17 میلیون 27 میلیون رای می دادند دکتر سعید جلیلی همچون امیر کبیر یک سیاس تمام عیار است او می گوید ما بر مبنای برنامه ان پی تی قراردادهایی امضا کردیم و طبق همان مبنا از حقوق مان دفاع می کنیم این پادمان های داوطلبانه چه معنی می دهد؟.
رهبر عزیز و بزرگوارم اطرافیان شما به نام شما، اشرافیت مدرن را در جمهوری اسلامی ایران نهادینه کرده ند اگر اطرفیان شما راست می گویند به درد دل جانبازان و مظلومین برسند پنج اداره زیر دست شما بعد از بنیاد خصوصا قوه قضائیه به من ظلم هائی کرده اند که ساواک هم چنین ظلم هایی با مخالفانش نمی کرد و من حتی از 114 سپاه کاشمر کمک طلبیدم ولی گفتند این مسائل به ما ربطی ندارد.
امام اگر زنده بود با اشرافیت نهادینه شده در ایران توسط بعضی ها دل شکسته می شد، چه کسانی مسبب این اشرافیت نهادینه شده در ایران هستند، در حالی که ما انقلاب کردیم که اینها نباشد ولی الان اکثر مسئولان در جمهوری اسلامی ایران اشرافیت زده شده اند و این اشرافیت مدرن در جمهوری اسلامی نهادینه شده است و خود شما بهتر می دانید که راست می گویم.
اشرافیت مدرن را در ایران نهادینه کرده اند در سال 1362 بنیاد مستضعفان را از بنیاد جانبازان جدا کردند تا خود اموال افسانه ای رژیم ستم شاهی را بخورند.
مرا در سال 1364 یعنی سه سال و هفت ماه بعد از مجروحیتم ارتش مرا معاف دائم کرد، اگر استخوان کسی از سه جا می شکست معاف دو ماهه یا سه ماهه می شد جوانی که آن زمان عینک ته استکانی داشت و می گفت اگر عینکم بیفتد هیچ جا را نمی بینم یا جوان دیگری که دستش مادرزادی کج بود معاف از رزم می شد ارتش هیچ کسی را معاف دائم نمی کرد بیایید هزاران هزار جانباز 50 در صد تا هفتاد درصد غیر از قطع عضوی ها و قطع نخاعی ها در بنیاد جانبازان در بیاورم که بعد از گرفتن 50 تا 70 درصد جانبازی به خدمت نظام وظیفه سربازی رفته اند و معاف نشدند.
آن برادر ارتشی بزرگوار که خدا نگهدار و حافظش باشد در سال 1364 یعنی سه سال و هفت ماه بعد از مجروحیت ام در زمان معاینه کردن من برای سربازی به من گفت شانس آوردی 90 درصدی هستی و معاف شدی و زمانی که فهمید برای درصد جانبازی به بنیاد نرفته ام مرا بسیار نصیحت کرد و تمام کدهای بنیاد را به من یاد داد اینکه کد شکستگی معمولی ران 55 درصد است و کد شکستگی باز ران مثل من 65 درصد است ، دست چقدر درصد دارد و چشم و گوش و غیره درصدشان چقدر است و هر کدامشان چقدر درصد دارند برای اینکه من را راضی کند به بنیاد بروم خیلی با من حرف زد و نصیحتم کرد ولی من معذرت خواستم و به او گفتم من به خاطر حقوق گرفتن به جبهه نرفتم بلکه تکلیف ام را انجام داده ام من به او گفتم با همین سنی که الان دارم استاد کار شوفاژ در تهران هستم چون از بچگی در موزائیک سازی پدرم با برق سه فاز آشنا شدم و اکثر اقوام من شوفاژ کار هستند و من در تهران حلال وار ماهی چهار تا پنج برابر یک کارمند درآوری حلال وار دارم لازم نیست اجرم را با کمی پول اضافه از بین ببرم، خلاصه روی آن برادر ارتشی بزرگوار را زمین زدم در حقیقت یک خواب و یک الهام بود که مرا به جبهه کشاند و من نمی خواستم آن حالت روحانی ام را که دیده بودم و به خاطر معجزات جبهه در شب حمله را که علنی و پشت سر هم دیده بودم را با کمی پول بیشتر خراب کنم و از بین ببرم.
ولی بدبختی من از آنجا شروع شد که بعد از گذشتن ده سال که به سن سی سالگی رسیده بودم و ازدواج کرده بودم و صاحب زن و فرزند بودم کم کم خیلی بسیار زیاد عرق می کردم دیگر تابستانها از شدت عرق ریزی و ضعف اصلا نمی توانستم کار کنم همه دندان هایم شکسته شده بود و ریشه هایش در لثه هایم مانده بود و دندانپزشک ها می گفتند جنس دندان هایت خوب نیست در حالی که برادران و خواهرانم دندان هایشان سالم بودند چقدر پول جراحی برای در آوردن ریشه های دندان هایم از داخل لثه هایم را که نمی دادم بدبختانه بعضی ریشه های دندان هایم موقع در آوردن می شکست و بد از بدتر می شد، استخوان هایم به خاطر اینکه سه سال هفته ای دو تا سه بار آمپول کورتون زده بودم مثل پوست گردو شکننده شده است بعد از چند وقت دکترها دردم را فهمیدند گفتند تو به تعریق مفرط دچار شده ای چون داروهای بیهوشی آمپول های تاریخ گذشته زیادی به تو زده اند و بنیه تو ضعیف شده است و باید دنبال کار دیگری باشی سال 1376 بود من که تازه فهمیدم ناتوانی و ضعف و از کار افتادگی ام از کجا سرچشمه می گیرد بلافاصله خانه اجاره ایم را در سی متری جی تخلیه کردم و با زن و بچه ام به خانه مادرم در کاشمر رفتم می دانستم که کد شکستگی باز ران یا فمور 65 درصد جانبازی دارد جدا از لگن و زانو و لکنت زبانم که به خاطر دیدن ده سانت از استخوان کلفت رانم در آن شب حمله که از داخل گوشت رانم بیرون آمده بود و سفید و قرمز رنگ بود دچار ترسی عجیب شدم و لکنت زبان پیدا کردم گلوله کالیبر پنجاه یک ترکش معمولی نیست به هر کجای گراز بخورد جان سالم به در نمی برد.
تعریق مفرط من به خاطر داروهای بیهوشی زیادی است که در سن 19 تا 22 سالگی در جراحی های مختلف به من زده اند داروهای بیهوشی تاریخ گذشته که معلوم نبود از کدام کشور افریقائی به ایران قاچاق می شد و بسیار مرگبار بود را چندین دفعه در عمل های مختلف هفت ساعته و چندین ساعته به من زده بودند چون تحریم داروئی بودیم و مرا در سی سالگی دچار تعریق مفرط کرد.
من در جنگ تن به تن در آزادی خرمشهر گلوله کالیبر پنجاه خوردم و ده سانت از استخوان ران پای چپ من ریز ریز شد و چون کشور تحریم دارویی بود و به خاطر نداشتن آمپول بی حسی استخوان ساق پای مرا برای آویزان کردن هجده کیلو وزنه همینطوری سوراخ کردند گفتند داروی بی حسی نداریم باید درد را تحمل کنی و با دلر و مته مخصوص استخوان ساق پای مرا مثل دلر سوراخ کردند چنان فریادی از درد کشیدم که بی هوش شدم و خودم را روی زمین در راهروهای بیمارستان در جای خودم دیدم و تا چند روز حنجره ام درد می کرد اینقدر مجروح زیاد بود که در کنار راهرو های بیمارستان درازمان کرده بودند.
آنها که پول های ماه عسل جنگ را خورده بودند از سال 1372 به جان جانبازان افتادند و با کم کردن کدهای جانبازی بزرگترین خیانت را به جانبازان کردند، آن زمان دوران جنگ بود و به ما احتیاج داشتند ولی الان ما را سربار خود می دانند برای همین است که کدها را به سه درصد و پنج درصد رسانده اند چون ما را سربار خود می دانند، برای همین مرده ما جانبازان برای آنها بیشتر از زنده بودنمان ارزش دارد باید دکتر عراقچی خائن، رئیس کمیسیون پزشکی بنیاد جانبازان ایران را سر و ته اعدام کرد.
در تمام برگ های مجروحیت جانبازی من مُهر بنیاد مستضعفان و جانبازان خورده است زمانی که در سال 1361 به جانبازان 25 درصد به بالا ، اموال شاه و مسئولانش را از زمین های پسته و چاه های آب و هزار املاک و زمین و کارخانه ها را در شهرها می بخشیدید من به بنیاد مستضعفان و جانبازان برای درصد جانبازی و گرفتن حقوق و گرفتن اموال رژیم ستم شاهی نرفتم و فقط برای خدا و خوابی که دیده بودم درسم را در امتهانات نهائی سال چهارم فرهنگ و ادب رها کردم و راهی جبهه شدم و زمانی که شهید حسن باقری برای شب حمله نیروی داوطلب برای حمله جمع می کرد دستم را همراه شهید محمد شوقی که هم رزم و هم شهری و هم محلی ام در کاشمر بود برای حمله کردن، من و او دست هایمان را بالا بردیم که البته همراه ما سه نفر دیگر هم دست هایشان بالا رفت و ما را در گوشه ای دیگر می نشاندند محمد شوقی دو سه سال از من کوچکتر بود ولی دفعه دوم بود که به جبهه می آمد همیشه در چهره اش یک معصومیت خاصی موج می زد، روحش شاد باد.
حضرت آقا ای بزرگ ، ای رهبر مستضعفان جهان، این فلاکت جانبازان طلیعه تدبیر چه جریانی است؟ من الان در سی کیلومتری تبریز در فقر و بدبختی روزگار می گذرانم اما من در سال1377 در بنیاد مستضعفان تهران در میدان آرژانیتن دیده ام که سفره غذاهای طاغوتیشان را که از رستوران های خصوصی تجریش چندین نوع غذا سفارش می دادند و اینقدر برایشان غذاهای رنگارنگ می آوردند که خیلی از غذاها را دست نخورده دور می ریختند خدا می داند که چه حقوق ها و پاداش ها و وام های بلاعوض که به خودشان می دادند شاهد هم دارم که این قضایا را شهادت بدهد، آنها بنیاد مستضعفان را از بنیاد جانبازان جدا کردند تا پول های افسانه ای بنیاد پهلوی و دار و دسته اش را خودشان بخورند که لعنت خداوند بر آنان باد.
جناب مقام معظم رهبری حاکمیت که الان ثروت سپاه را دارد ثروت آستان قدس رضوی و اوقاف را دارد ثروت افسانه ای بنیاد مستضعفان را دارد جدیدا سلاح هم می فروشد هر کدامشان بسیار ثروتمندتر از دولت هستند پس چرا دستور نمی دهند حداقل بیست درصد از درآمد بنیاد مستضعفان را به حساب بنیاد جانبازان بریزند تا لااقل به ظاهر هم که شده هم به سخن امام راحل (رضوان اله تعالی) احترام بگذارند و هم باری را از روی دوش دولت بردارند تا کمتر به جانبازان و خانواده شهدا ظلم شود مگر خود امام راحل نگفتند دارائی های بنیاد پهلوی و اقوام و آشنایانش و فراری ها خرج مجروحان انقلاب و صدمه دیدگان از جنگ شود و مقداری از آن هم را به خرج های دیگر اختصاص بدهند.
جناب مقام معظم رهبری آقای آیت الله خامنه ای (حفظ الله) شکر خدا را که شما قدرت دارید و قدرت اگر در راه کمک به مظلومان و ستم دیدگان به کار رود زیبا می شود، شکل گیری نهادِ بنیاد مستضعفان و جانبازان بر پایه املاک مصادره ای از رژیم ستم شاهی به عنوان یکی از مهم ترین و پر درآمد ترین نهادهای اقتصادی ایران شد و باید این پول به جانبازان و اهداف انقلاب برسد چرا که هدف انقلاب اسلامی این است که بشریت به تکامل برسد و توانایی های بالفعل انسان تبدیل به توانایی های بالقوه شود.
من فقط ماهی ششصد هزار تومان قرص آب ریزش بینی (لیتزن) می خرم که هر ماه گران تر می شود جدا از آن نزدیک به سی عدد قرص های دیگرم که باید بخورم از باکلوفن ها از قرص های چرک لگنم که مدام چرکی است از قرص های آرام بخش که داروخانه هائی که بدون نسخه نمی دهند و دکترها هم از سی عدد بیشتر نمی نویسند و من هر چند روز باید دویست و پنجاه هزار تومان پول تاکسی تلفنی بدهم تا زن و بچه ام مرا به دکتر ببرند و نسخه سی عدد قرص آرام بخش بگیرند به بنیاد می گویم یک نامه از کمیسیون از کار افتادگی صد در صد من که انگشت قرمز زده ام بدهید تا بتوانم بعضی از داروهای خودم را بگیرم می گویند یک سال است قاضی زاده هاشمی قدغن کرده است که به کسی نامه مجروحیت و از کار افتادگی اش را بدهیم.
مگر من چه گناهی کرده ام که بنیاد شهید و امور ایثارگران خائن مرا به این روز انداخته است و 28 سال مرا از زن و بچه ام دور کرد زن و بچه ام 28 سال در خانه مادریش در تبریز زندگی می کردند و سربار آنها بودند و من در کاشمر پیش مادرم گوشه یک اتاق افتاده بودم نه طاقت سرما را داشتم نه طاقت گرما را و فقط عرق می ریختم تا اینکه بعد از 28 سال پدر و مادرم مردند و با ارث بسیار کمی که از مادرم به من رسید توانستم دو دانگ از یک خانه در سی کیلومتری تبریز در وسط بیابانی که هیچ امکاناتی ندارد بخرم و بعد از 28 سال دوری از زن و فرزندم، توانستیم در یک خانه زیر یک سقف زندگی کنیم اینک آقای رئیسی، قاضی زاده هاشمی عقده ای را که مثل شغال بد صدا و مثل جغد شوم است را رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران کرده است تا با پنجاه میلیون تومان ما را بازنشسته کند این آن ظلم ها و زخم ها و جراحتی است که ما جانبازان در دل داریم رهبرم دل شکسته خلوتگه خداست، لعنت خداوند بر آنها و مسببین اشرافیت مدرن نهادینه شده باد.
من چون به خاطر دیپلم داشتن و با سواد بودن معاون فرمانده شده بودم خیلی ها از شهید حسن باقری چیزهایی که می گفتند و کارهایی که حسن باقری در زمان بنی صدر خائن انجام می داد می شنیدم اینکه از بانک ها دو ریالی های زیادی می گرفت و به بعضی از بچه ها می داد تا ساعت به ساعت خبر پیشروی عراقی ها را با تلفن به او بگویند آن شهید دو تا موتور درب و داغون پیدا کرده بود که هم رزمانش از طرف جنوب خبرها را هر چند ساعت به او می رساندند و و دوباره بر می گشتند تا اطلاعات پیشروی عراقی ها را دوباره به او برسانند حسن باقری فقط تحلیل می کرد بچه های قدیم آنجا به من از وضع خراب چند ماهه بنی صدر خائن زیاد می گفتند و حسن باقری بود که ما را برای حمله که از جبهه دب حردان به یک پادگان در اهواز آورده بودند که دستشوئی های فرنگی داشت و شهید حسن باقری بود که از هر بیست تا سی نفر کمی بیشتر و کمتر را جمع می کرد و کسانی را می خواست که برای حمله، داوطلب شوند چون من و شهید محمد شوقی دست هایمان را برای حمله بالا برده بودیم و دو سه نفر دیگر هم همینطور دست هایشان بالا رفت بلند می شدیم و به گوشه ای دیگر می رفتیم از هر ده نفر به طور تقریبی یک یا دو نفر دستشان برای حمله داوطلبانه بالا می رفت.
شهید حسن باقری در آن دو روز خیلی با ما حرف می زد و از خطرات شب حمله می گفت که امکان شهید شدنمان خیلی زیاد است اگر پشیمان شدید برگردید چند بار در آن دو روز به ما اینها را می گفت و هیچکدام از ما هیچی نمی گفتیم یا خجالت می کشیدیم حرفی بزنیم فقط سکوت می کردیم حسن باقری طفلی اینقدر از شهید شدن و اینکه فردا خیلی از ما زنده نیستیم را در چند نوبت هی به ما گفت و گفت ولی ما اصلا هیچی نمی گفتیم طفلی دفعه آخر یعنی عصر روز دوم که شب اش می خواستیم حمله کنیم با صدای بلند گفت بیشتر شما فردا می میرید کشته می شوید می فهمید این یعنی چه فردا همدیگر را نمی بینیم و باز هم ما چیزی نگفتیم دیگر خیالش راحت شد نمی خواست ما خطر را نفهمیده باشیم نمی خواست دینی به گردن ما داشته باشد روحش شاد و راهش پر رهرو باد.
بچه های قدیم آنجا به من که معاون فرمانده بودم خیلی از کارهای شهید حسن باقری را می گفتند که او بود که اطلاعات عملیات جبهه را راه انداخت قبل از آن مثل اینکه بین بچه های بزرگ سپاه از حفاظت عملیات و عملیات اطلاعات از این اختلاف سلیقه ها حرف زده بودند ولی حسن باقری آن موقع به همه ثابت کرد اول اطلاعات بعد عملیات و چراغ اطلاعات عملیات جبهه را حسن باقری بود که همان زمان بعد از فرار بنی صدر خائن روشن کرد به راستی که او مادر زادی یک استراتژیک جنگ بود.
من که با برادر کوچکش آشنا شده و رفیق هم شده بودم البته نمی دانستم برادر کوچکش است ولی فکر می کردیم یک فاملیتی دارند البته خیلی برایمان مهم نبود که با هم چه کاره اند ولی خیلی از او خاطره دارم که البته من و فرمانده من جهانگیر افخمی که بچه سبزوار بود فهمیده بودیم اینها یا برادرند یا پسر عموی هم هستند ولی اصلا نمی دانستیم که اسم واقعی اینها افشردی است و برای ستون پنجم اسم خود را عوض کرده بودند، خلاصه بگذریم از این بحث، اگر خواستید من خاطره جبهه خودم را به صورتی خیلی خیلی خلاصه وار فقط به خاطر اینکه در فضای مجازی در سال 1392 در هفته جنگ که عکسی از گروهان بسیج با چشمان بسته را در فضای مجازی پخش کرده بودند در قسمت نظر دهی جوابش را دادم و کمی از خاطرات جبهه ام را که نوشتم که من خودم بسیجی بودم و این عکس شما با چشمان بسته بسیجی ها در رژه دروغ است و من آن نظر طولانی را از قسمت نظرات بیرون کشیدم و به نام (پژو مژده ژیان ) کمی از خاطراتم را در فضای مجازی منتشر کردم فقط در نصف روز در پنج ساعت آن خاطره پژو مژده ژیان را نوشتم بدون اینکه ویرایش اش بکنم چون عراقی ها چهار کلمه ایرانی را نمی توانند تلفظ کنند مخصوصا کلمه ژ را ، چون جنگ تن به تن بود و ما اشتباهی به هم تیر نزنیم با هم قرار گذاشتیم که این کلمات را بگوئیم که ژ دارد.
بعدها دو مطلب هم برای برادر باقری کوچک نوشتم ما به برادر کوچک شهید حسن باقری، برادر باقری کوچک می گفتیم که الان ماشالله رئیس نیروهای مسلح شده است خدا حافظش باشد، لینک هایش را برایتان در زیر نوشته ام.
برادر باقری کوچک به خاطر مرخصی دادن به من که شب آن روز قرار بود حمله کنیم و دو روز بود که ما را قرنطینه کرده بودند با التماس زیاد ازش دو ساعت مرخصی گرفتم که حسن باقری وقتی می فهمد بر سر برادرش محمد حسین باقری با فریاد داد می کشد که چرا به من مرخصی داده است و دو ساعت او را توبیخ می کند یعنی برادر کوچکش را توبیخ می کند چون من از برادر باقری کوچک اینقدر التماس کردم که فقط یک تلفن به مادرم بزنم و او را راضی کردم که دو ساعت مرخصی به من بدهد غافل از اینکه همان روز شب اش شب حمله عملیات دوم بیت المقدس بود و من که به اهواز رسیدم پادگان از اهواز حدود یک ربع با ماشین خطی زمان می برد و من رفتم تلفن خانه اهواز دیدم که بسیار شلوغ است چون تلفن شهر ما هندلی بود باید حتما از تلفن خانه زنگ می زدم بی خیال تلفن زدن شدم به یکی از خواهرانم به مشهد زنگ زدم گفتم به مادرم بگوید که من برای آموزش به جایی می روم که نمی توانم به مادرم زنگ بزنم به مادرم بگوئید، با خودم گفتم که اگر انشالله شهید شدم مادرم یک دفعه می فهمد و کار تمام است، اگر هم زخمی شدم چیزی نمی گویم تا خوب شوم و بعد پیش مادرم بروم غافل از اینکه در بیمارستان جندی شاهپور اهواز مجروحانی که بیشتر از چند هفته باید بستری می شدند را به خانواده هایشان خبر می دادند من که قدرت نداشتم حرف بزنم فقط روی پلاکارتم نوشته بود ( داریوش بهمنیار کاشمر ) و آنها به سپاه کاشمر زنگ می زنند و می گویند که داریوش بهمنیار زخمی شده و استخوان پایش شکسته است و تلفن را قطع می کند.
سپاه پاسداران کاشمر که به خانه ما زنگ می زند متاسفانه مادرم گوشی را بر می دارد و سپاه هم می گوید مادر داریوش بهمنیار شما هستید و مادرم و خواهر تنی ام که چند شبِ قبل یعنی همان شب حمله که در خواب من را خونی می بیند مادرم می فهمد که اتفاقی برایم افتاده است سپاه هم از اینکه من در کدام بیمارستان و در کدام شهر هستم بی خبر است هر چه به مادرم می گویند فقط یک خواهر از اهواز زنگ زد گفت زخمی شده است پایش گلوله خورده، ولی مادرم هم فکر می کند کم کم می خواهند به او شهادت مرا بگویند و من هم در بیمارستان امام خمینی تبریز بی خبر از همه جا که در کاشمر این خبر پیچیده که من شهید شدم و مادرم دارد چه دردی می کشد و مدام به پاسداران می گوید بگذارید فقط یک دفعه او را ببینم.
البنه من خاطرات جبهه ام را کامل ننوشته ام ولی پژو مژده ژیان لینک اش این است که خیلی خیلی خلاصه وار در بیست صفحه و بدون ویرایش نوشته ام http://bahmaneyar.blogfa.com/post/392
و زیرکی و درایت سرلشکر باقری را در لینک های زیر نوشته ام
http://bahmaneyar.blogfa.com/post/790
http://bahmaneyar.blogfa.com/post/993
سال 1364 ارتش به شدت به نیرو احتیاج داشت اگر کسی سه جای استخوان بدنش می شکست معاف دو ماهه یا سه ماهه می شد جوانی که آن زمان عینک ته استکانی داشت معاف از رزم شد ولی باید به سربازی می رفت جوان 22 ساله ای که مادر زادی دستش کمی کج بود معاف از رزم می شد خیلی از جانبازان پنجاه و هفتاد درصدی معاف نشدند و به سربازی رفته اند می توانید به راحتی ببینید و هوشمند سازی کنید.
خلاصه در سال 1376 برای اولین بار بعد از پانزده سال به بنیاد جانبازان کاشمر رفتم در کاشمر پرونده باز کردم و یک سال طول کشید که جواب جانبازی من بیاید دیدم بنیاد جانبازان چنان خیانتی به جانبازان کرده اند که از حد خارج است کد 65 درصد شکستگی ران (فمور) پا را از سال 1372 تا سال 1376 چهل درصد کم کرده بودند و پانزده درصد به من جانبازی دادند نامه های جراحی لگنم که به شدت چرکی شده بود مثل همین الان که مدام چرکش کم و زیاد می شود و زانوی پایم و لکنت زبانم هیچ درصدی ندادند چند دفعه دیگر رفتم کمیسیون پزشکی و هر چقدر می گفتم من به خاطر دین استخوان رانم لکنت زبان پیدا کردم، لگن من دو دفعه برای جا گذاشتن و در آوردن پلاتین چهل سانتی متری با قطر بیست میلی متری در ظرف سه سال دو دفعه عمل جراحی شده است مدارکش را مگر نمی بینید اصلا بیایید لگن چرکی من را ببینید زانویم هنوز کامل خم نمی شود و موقع باز و بسته شدن صدای آهن می دهد گفتم پای من در گچ که نبوده بلکه چند ماه هجده کیلو وزنه به رانم آویزان کرده بودند که هجده کیلو وزنه ، آن زمان یک سوم وزن بدنم بوده است هر چقدر می گفتم فایده نداشت گفتند در صورت سانحه تو نوشته شده اصابت گلوله به ران پای چپ و ما فقط به ران درصد می دهیم و من می گفتم کد شکستگی ران هم 65 درصد است چرا پانزده درصد می دهید و همه آنها می گفتند باید همان موقع اقدام می کردی و این بزرگترین ظلم بنیاد کثیف جانبازان به من و جانبازان دیگر بود، رهبر بزرگوارم از بد زبانی ام عذر خواهی می کنم نمی توانم جلو خودم را بگیرم از این همه ظلم های پنج گانه جمهوری اسلامی ایران به من ، از ظلم بنیاد جانبازان ، از ظلم قوه قضائیه دو سه دفعه، ظلم اداره بازرگانی ، ظلم اداره بهداشت، ظلم وزارت دفاع.
من دیگر ناچارا زن و بچه ام را به خانه مادرش در تبریز فرستادم و خودم در خانه مادری ام افتادم نه طاقت گرما داشتم نه طاقت سرما ، بعد از یازده سال شکایت کردن و با آمدن کامپیوتر اینقدر التماس این و آن را کردم تا توانستم پول یک لب تاپ دست دوم نیمه خراب را که در کل یک و نیم گیگ حافظه داشت بخرم و با ایمیل زدن به هر کجایی که عقلم می رسید ایمیل می زدم و شکایت می کردم دو سال بعد از طرف حوزه علمیه آقائی به نام حاج آقای حسینی که دلش به حال من می سوزد و اصلا من او را نمی شناختم و او با سردار دهقان رئیس وقت بنیاد شهید آشنایی داشت سفارش مرا به سردار دهقان می کند و ظاهرا این کار را چند بار انجام می دهد.
یک روز دکتر دهقان که رئیس وقت بنیاد شهید و جانبازان در دوره اول ریاست جمهوری احمدی نژاد بود به من زنگ زدند سال 1387 بود و گفتند دردت چیه این حاج آقا حسینی مرا کلافه کرده چه دردی داری؟ من فقط به ایشان گفتم من از سربازی در زمان جنگ معاف شدم در حالی که خیلی از جانبازان هفتاد درصدی به سربازی رفته اند و معاف نشدند الان هم تعریق مفرط دارم و مدام عرق می ریزم و نمی توانم کار کنم و یازده سال است که در گوشه اتاق افتاده ام و جانبازی مرا از 65 و هفتاد درصد درصد به پانزده درصد کم کرده اند، خلاصه دکتر دهقان معاون خودش را که رئیس بنیاد شهید و جانبازان و آزادگان آن زمان خراسان بزرگ بود به دیدن من می فرستد و دوباره مرا به کمیسیون پزشکی فرستادند ولی دوباره 25 درصد جانبازی به من دادند آن هم حقوق ندادند بلکه به صورت مُعسری یعنی گدائی مستمری بخور نمیر می دادند ، در حالی که گدا بعضی از خود آن حرامیان بنیاد جانبازان هستند آری گدا آنها هستند که گوشت و پوست و استخوان هایشان از مال حرام و دزدی از بنیاد است، آن حرامیان مال مردم خور حق جانبازان خور که سران بنیاد هستند اکثرا آشنایان و دوستان گرمابه و گلستان کروبی بودند لعنت خداوند بر آنها باد لعنت به کسانی که مسئول این جنایات به جانبازان هستند باد لعنت خداوند به کسی که مسئولیت اش را درست انجام نمی دهد باد، بنیاد سال های سال است فقط ظلم به جانبازان و خانواده شهدا را در دستور کارش قرار داده است.
جناب مقام معظم رهبری می خواهم بدون رودربایستی با شما حرف بزنم شما ناسلامتی ولی فقیه هستید ولی این را بدانید ظلمی که شما به احمدی نژاد کردید در تاریخ باقی خواهد ماند، ولی فقیه حق ندارد حق یک مسلمان را از او بگیرید مگر احمدی نژاد چه کار کرده بود که به او گفتید در ریاست جمهوری شرکت نکند و رد صلاحیت اش کردند در حالی که ولی و آقا و مولای ما امیر المومنین حضرت علی (ع) می گفتند اگر دنیا را به من بدهند تا پوست دانه ای را از دهان مورچه ای به ناحق در بیاورم این کار را نمی کنم آنوقت شما او را از حق قانونی و شرعی و انسانی خودش محروم کردید و او را رد صلاحیت کردند، این کار شما باعث شد حسن روحانی دشمن مخفی شما با 240 هزار رای از نیمه بیشتر رئیس جمهور شود در حالی که اگر شما احمدی نژاد را منع نمی کردید هیچ وقت روحانی خائن نمی توانست با 240 هزار رای از نیمه بیشتر رئیس جمهور شود و یاران موسوی را سر کارهای حساس اقتصادی بگذارد و مملکت را به این روز بیندازد، مگر احمدی نژاد کم به مردم خدمت کرده بود اگر سپاه الان ثروتی بی نهایت دارد به خاطر وجود احمدی نژاد است همه از احمدی نژاد برگشته بودند اگر او کاندیدا می شد مثل بقیه دو یا سه میلیون رای بیشتر نمی آورد و مردم خود جوابش را می دادند.
بقیه در قسمت دوم
ادامه مطلب...
مادر واژه ای به وسعت هستی
وقتی خدا داشت زن را خلق می کرد خیلی طول کشید فرشته ها آمدند و به خداوند عرض کردند که چرا داری برای این موجودت این قدر زمان میذاری؟ خدا گفت باید بیشتر از دویست قسمت قابل حرکت براش خلق کنم تا بتونه از همه جور غذا استفاده کنه وقتی مریض میشه خودشو درمان کنه بتونه روزی هجده ساعت بدون منت کار کنه همزمان دوتا بچه رو در آغوش بکشه و تر و خشکشون بکنه زن میتونه با یک بوسه از زانوی زخمی تا قلب شکسته رو شفا بده ، فرشته ها گفتند این که خیلی لطیفه! ولی خدا گفت من قوی درستش کردم نمیتونین تصور کنین که چه چیزایی رو میتونه تحمل کنه خدا گفت من براش اشک طراحی کردم اشک یک زن غم هاش تنهائیاش رنج عشقش و غرورش رو نشون می ده ، من یک موجود خارق العاده به اسم مادر خلق کردم.
تنها دو روز در سال است که نمی تونی هیچ کاری بکنی یکی دیروز یکی فردا، از یک جائی به بعد مجبور میشی در زندگیت با خاطراتت سر کنی از یک جایی به بعد یادِ نگاه عاشقانه مادرت میشه بزرگترین حسرت زندگی ات از یک جایی به بعد برای دیدن مادرت باید چشمهایت را ببندی تا صورت با وقارش رو در وجودت احساس کنی هر وقت آدم از عالم و آدم خسته میشه باید بره سر قبر مادرش چه نیک زنی بود کلامش نیک وجودش نیک معرف اش نیک، گذر زمان هم جوانیمو گرفت هم عزیزامو گرفت انگار خواب بود وقتی به خودت میای که می بینی همه چیز تموم شده همه چیز، فوت ناگهانی و تلخ مادرم ضربه مهلکی بود که زندگیمو به طرز وحشتناکی تحت تاثیر قرار داد هنوز باور ندارم.
ادامه مطلب...
وقتی انقلاب ها پوک می شوند
انقلاب ها وقتی پوک می شوند که شعارهای اصلی آنها تبدیل بشود به یک سری نماد، چهره و عکس روی دیوار، عکس امام هست ولی محتوای سخن و شعار امام نیست، در ابتدای انقلاب منطق انقلاب مقابله با فقر و نابرابری و مقابله با تبعیض، استکبار و مقابله با محدود کردن آزادی های مردم بود.
محور انقلاب در زمان امام بر پایه دیگری می چرخید ولی ما الان نگاه می کنیم و می بینیم اشرافیت مدرن یک تبعیض نهادینه شده است، متاسفانه هر مسئولی در هر دولتی تا بتواند به مردم و همکاران و انقلاب و ایران خیانت می کند و در این میان قوه قضائیه خائن ترین به مردم است که شخصا می توانم ثابت کنم ولی بعضی اطرافیان فاسد رهبری نمی گذارند شکایت نامه من به رهبری برسد و ایشان بفمند در بین مردم و دستگاه های دولتی به مردم چه خیانت هائی که نمی کنند، من فقط ماهی ششصد هزار تومان پول آب ریزش بینی می دهم غیر از هفده داروئی که در روز می خورم در بیت رهبری چه خبر است که جواب شکایات نامه های ما را از قوه فاسد قضائیه نمی دهند؟.
اشرافیت ابعاد مختلفی دارد یک بخش آن منزلت یک انسانه، یک وقت جایگاه هایی که خیلی از آقایان از برای خودشان درست کرده اند تا از مردم فاصله داشته باشند، یک وقت جناح های ما هستند که متاسفانه بحث جناح ایکس و جناح ایگرگ و جناح دال و غیره نیست بلکه هر کسی طبق عقل و خواسته خودش با انقلاب کار می کند.
امام راحل سه دفعه در صحیفه تاکید می کنند اقشار متوسط به بالا حق ندارند مسئول جمهوری اسلامی باشند ولی ما الان نگاه می کنیم و می بینیم که تبعیض نهادینه شده است آری اشرافیت مدرن یک تبعیض خیانت آمیزی است که متاسفانه نهادینه شده است.
تا امروز یکی از این آقایان دادگاهی نشده اند چون اونها کسانی اند که حقوق اضافه گرفتند فقط حقوق هم نیست املاک اضافه گرفتند فقط املاک هم نیست رفتن سفرهای خارجی برگشتن و دوباره رفتن کلی رانت رانت رانت پاداش ها وام های بلاعوض و وام های چند صد میلیاردی ، بعد نگاه می کنیم همه اش یک راهکار قانونی دارد اینکه رهبری دخالت کنند.
مردم نگاه می کنند یک کار گر با ماهی 12 میلیون کجا مقایسه می شود با حقوق یک کارمند انگل که ماهی 350000 میلیون تومانی به بالا حقوق می گیره، مردم دارند همه اینها را می بینند.
انقلاب آمد تا این فضاها را به هم بزند انقلاب آمد تا هیچ طوری مسئولین و جامعه نخبگان با مردم فاصله نگیرند چرا مردم ما طرفدار هیچ جناحی نیستند چرا مردم ما هر چند سال از روی لج به یک جناح و چند سال بعد به یک جناح دیگه رای می دهند؟، مردم میگویند همه اینها بازیست چون گستاخی انقلاب در میان مردم پخش است.
آدم های بدبخت بیچاره ای که انقلاب را آنها کردند فتنه 88 را آنها جمع کردند همه هزینه های انقلاب و تحریم و فشار و گرانی افسار گسیخته را همین ها دارند تحمل می کنند، امیر مومنان (ع) می فرمایند: ملاک در یک جامعه باید این باشه که میانه ترین در حق، و فراگیرترین در عدل باشد، ولی کو عدالت؟ آیا همه مردم از همین وضع فلاکت باری که در نظام سلامت پزشکی ما هست راضی هستند؟ در قوه قضائیه ما پر از خیانت هست، نمایندگان مقام معظم رهبری در قوه قضائیه و ادارات و کابینه ها و سازمان ها هم فقط سکوت کرده اند و خود رهبری هم که جواب شکایت ما مردم را نمی دهند؟.
یک رئیس اداره یا نماینده یک سازمان و اداره و فرد باید مسئولیت عواقب کارش را بر عهده بگیرد و جوابگو باشد، مثلا اگر یک رئیس نداند زیر دستانش چه کار می کنند و چیزی نگوید با آنان هم دست است و اگر بداند زیر دستانش چه کار می کنند و باز چیزی نگوید لیاقت رئیس بودن را ندارد.
ادامه مطلب...
انسانها تاریخ را برای خود تاریخ نمی نویسند، می نویسند تا خود را در تاریخ ماندگار کنند، در تاریخ مورخان تمرکزشان بر اشخاص است نه گفته هایشان و مردم جند صد سال بعد به سختی این را می فهمند.
در صحنه بزرگ و اقتدار آمیز پیروزی انقلاب اسلامی، امام با آن ظاهر روحانی و آراسته برای مردم ایران مثل یک مهتاب درخشان در شبی تاریک جلوه می کرد من که در سن 16 سالگی امام را نمی شناختم و زندگی او را نخوانده بودم ولی در سخنرانی امام در بهشت زهرای تهران و سخنرانی های دیگرش به وضوح و قلبا می فهمیدم امام برای نجات ملت ایران از رژیم ستم شاهی در جاده تو در توی سیاست راهی طولانی در پیش رو دارد.
امام با تشکیل دولت موقت مشت محکمی به پس مانده های رژیم ستم شاهی زد و آمدن امام از قم به تهران برای به دست گرفتن امور ثابت کرد که امام راحل برای نیل به پیروزی کامل انقلاب اسلامی به هر تهدیدی جواب می دهد، امام با رفتارش در تمام زندگی پر برکتش به همه فهماند در تمام سال های عمرش همیشه با رژیم قاجار و پهلوی مخالف بوده است امام هنوز کارهای مهمی داشت و سوالات زیادی فکر امام را مشغول می داشت، امیدش آگاهی مردم ایران و اسلام بود او کم کم داشت لباس رخوت و سستی قرون را از تن مردم ایران در می آورد.
امام خمینی (ره) سرچشمهِ ناب ترین نگاه شیعه در زمان معاصر بود در روزگار فقر تفکر از همان دوران کودکی بر کرسی های معرفت نشست و تا زنده بود پیام اصیل شیعه را به گوش جویندگان و مسلمانان جهان رساند، امام راحل از مردمِ ستم کشیده ایران شاگردانی پر از نبوغ و فروغِ آموزه های تفکر انقلابی ساخت و شعاع آن را تکثیر کرد و 45 سال است که شاهد این شعاع پرفروغ تکثیر هستیم.
حاج قاسم، حاج حسن تهرانی مقدم و کاظمی ها، تقوی ها، بهشتی ها وووو.... همه آنها مریدان امام راحل بودند آنها بزرگان و اسطوره های انقلاب اسلامی و شاگردان مومن امام راحل بودند، آنها محصول ایمان و عمل صالح بودند آنها به درجه ای رسیده بودند که دعای خبر بندگان خدا را با هیچ چیز دیگری در این دنیا عوض نمی کردند، آنها به اطاعت دلخوش بودند به دست پر و خالی فکر نمی کردند پایشان به فرمان مقام معظم رهبری بود لذا خداوند محبوبیت و قدرت آنها را به عنوان یک نماد و اسطوره به دل های مردم بخشیده است.
امریکائیان از فهم ملت ایران می ترسند آدم هائی که می فهمند ایمان دارند ایمان با کسی هست که می فهمد، شعور دارد می خواهد متعالی شود، باید به کاری که می کند ایمان کامل داشنه باشد اگه ایمان نباشد زندگی تکیه گاهی ندارد، آدمهائی که خوب می فهمند ایمان محکم تری دارند.
پروردگارا تو را سپاس که به قدرت خود دشمنان ما را درهم شکستی آنها را خسته، ناتوان و ناامید کردی و این پیروزی تنها یکی از نعماتی است که خداوند عالم به انقلاب اسلامی مردم ایران ارزانی داشته و ما نعمت های بی شمار خداوند بزرگ را سپاس می گوئیم و از فراموش کاران نیستیم.
خدایا تو را سپاس می گوئیم که جمهوری اسلامی ایران را محلی امن و آسایش، و پناهگاهی ایمِن برای ملت ایران قرار دادی و نیز مردانی قدرتمند و با ایمان در خدمت رهبر مان قرار دادی، درود به مومنان راه انقلاب که ایمان شان به هدیه خداوند آمریکا و انگلیس و رژیم غاصب اسرائیل را به ناتوانی کشانده و این اقبال انقلاب اسلامی ایران است که این روزها در منطقه فرمان می راند.
شکوه و عظمت این انقلاب باید چنان شود که آوازه آن، توجه و نگاه همه مسلمانان و جهانیان را به جمهوری اسلامی ایران جذب و شیفته خود کند و موجب توجه و عظمت دین خداوند و اسلام ناب محمدی به جهانیان شود و این کار جوانانی انقلابی می خواهد که پای شان به دستور رهبری باشد، چرا که همه ما در معرض لغزش هسنیم و شیطان مامور همین کار است و تیغ بُرایی دارد، دل پر خونی دارد شیطان از دست کسانی که بر اثر لغرش ایمانشان محکم تر می شود.
هرچه قدر که ایرانیان برای دفاع در عصر بی خبری قاجارها و زمانه وابستگی پهلوی ها در دفاع از شرف و تمامیت ارضی خود در گروگان قدرت های بزرگ نظیر روس، انگلیس و فرانسه و بعدها آمریکایی ها بودند، نیروی ملی سپاه به موازات پیروزی انقلاب و استقرار جمهوری اسلامی ایران، سیر پیشرفت قدرت ملی ایرانیان را نمایان تر ساخت.
هر اتفاقی در این دنیا حکمتی دارد و وقوع انقلاب اسلامی یک حکمت و نعمت خاصه و بزرگ پروردگار عالم برای مردم مومن ایران بود، پروردگارا به ملت ایران قدرتی عطا کن تا انقلاب اسلامی را در زمین محکم کنند و آنانی را که بر عهد خود با امام راحل وفادار مانده اند عزت ببخش، آمین یا رب العالمین.
امروز دنیا در حال تحولی عظیم است تحولی که برخواسته از فطرت ذاتی بشر است فطرتی که شاید با گرایش به مادیات هستی کمرنگ شود ولی هرگز خاموش نخواهد شد.
امروز انقلاب اسلامی در حال بیدار کردن فطرت های خاموش انسانهاست، بی شک این اتفاق، جامعه های برگرفته از میل های نفسانی را نابود خواهد کرد که نمونه بارز و نقطه متورم این پدیده ظاله آمریکاست و این جامعه به زودی از درون متلاشی خواهد شد و نظام سرمایه داری امپریالیسم آمریکا همچون کمونیست به تاریخ خواهد پیوست.
و تنها کشورهایی که کامل ترین وجامع ترین برنامه را برای انسان ها ارائه می دهند و بر اصول الهی استوار است باقی خواهد ماند و مرکز این مکتب الهی جامعه شیعه است و مرکز آن جمهوری اسلامی ایران است که روز به روز در حال شکوفایی است چرا که بر مکتبی الهی استوار است و با برنامه و پویا در حال رسیدن به قله های الهی است.
جمهوری اسلامی اتفاقی نادر در قرن بیست و یکم است، انقلابی که پرچم مکتبی را بلند کرده که بر پایه حق و عدالت است و ریشه در مکتب پاک ترین انسان های عالم خاندان مطهر اهل بیت پیامبر خاتم حضرت محمد (ص) آن یگانه عالم و عزیز هستی دارد، بی شک پیروزی در انتظار این امت است.
تفکر انقلابی مردم ایران که امام خمینی (رضوان اله تعالی) پایه گذار آن بود معجزه گری ست قهار که آمریکائیان نمی توانند از کنارش بی تفاوت عبور کنند و این جمهوری اسلامی ایران است که همیشه کشتی حجت حقانیت خودش را بر نوک اشتباهات آمریکا می راند و در ظل عنایت الهی قرار دارد.
دشمنان ایران هر چه قدر دشمنی خود را با مردم و نطام ایران زیادتر کنند قدرت مانور بیشتری به ایرانیان می دهند آنها برای اتهامات دروغین خودشان علیه ایران و برای ساخت سلاح هسته ای معماهای محال برای ایران طرح می کنند در حالی که ایران خود کلید معماهای محال است.
ادامه مطلب...
انسانها تاریخ را برای خود تاریخ نمی نویسند، می نویسند تا خود را در تاریخ ماندگار کنند، در تاریخ مورخان تمرکزشان بر اشخاص است نه گفته هایشان و مردم جند صد سال بعد به سختی این را می فهمند.
در صحنه بزرگ و اقتدار آمیز پیروزی انقلاب اسلامی، امام با آن ظاهر روحانی و آراسته برای مردم ایران مثل یک مهتاب درخشان در شبی تاریک جلوه می کرد من که در سن 16 سالگی امام را نمی شناختم و زندگی او را نخوانده بودم ولی در سخنرانی امام در بهشت زهرای تهران و سخنرانی های دیگرش به وضوح و قلبا می فهمیدم امام برای نجات ملت ایران از رژیم ستم شاهی در جاده تو در توی سیاست راهی طولانی در پیش رو دارد.
امام با تشکیل دولت موقت مشت محکمی به پس مانده های رژیم ستم شاهی زد و آمدن امام از قم به تهران برای به دست گرفتن امور ثابت کرد که امام راحل برای نیل به پیروزی کامل انقلاب اسلامی به هر تهدیدی جواب می دهد، امام با رفتارش در تمام زندگی پر برکتش به همه فهماند در تمام سال های عمرش همیشه با رژیم قاجار و پهلوی مخالف بوده است امام هنوز کارهای مهمی داشت و سوالات زیادی فکر امام را مشغول می داشت، امیدش آگاهی مردم ایران و اسلام بود او کم کم داشت لباس رخوت و سستی قرون را از تن مردم ایران در می آورد.
امام خمینی (ره) سرچشمهِ ناب ترین نگاه شیعه در زمان معاصر بود در روزگار فقر تفکر از همان دوران کودکی بر کرسی های معرفت نشست و تا زنده بود پیام اصیل شیعه را به گوش جویندگان و مسلمانان جهان رساند، امام راحل از مردمِ ستم کشیده ایران شاگردانی پر از نبوغ و فروغِ آموزه های تفکر انقلابی ساخت و شعاع آن را تکثیر کرد و 45 سال است که شاهد این شعاع پرفروغ تکثیر هستیم.
حاج قاسم، حاج حسن تهرانی مقدم و کاظمی ها، تقوی ها، بهشتی ها وووو.... همه آنها مریدان امام راحل بودند آنها بزرگان و اسطوره های انقلاب اسلامی و شاگردان مومن امام راحل بودند، آنها محصول ایمان و عمل صالح بودند آنها به درجه ای رسیده بودند که دعای خبر بندگان خدا را با هیچ چیز دیگری در این دنیا عوض نمی کردند، آنها به اطاعت دلخوش بودند به دست پر و خالی فکر نمی کردند پایشان به فرمان مقام معظم رهبری بود لذا خداوند محبوبیت و قدرت آنها را به عنوان یک نماد و اسطوره به دل های مردم بخشیده است.
امریکائیان از فهم ملت ایران می ترسند آدم هائی که می فهمند ایمان دارند ایمان با کسی هست که می فهمد، شعور دارد می خواهد متعالی شود، باید به کاری که می کند ایمان کامل داشنه باشد اگه ایمان نباشد زندگی تکیه گاهی ندارد، آدمهائی که خوب می فهمند ایمان محکم تری دارند.
شکوه و عظمت این انقلاب باید چنان شود که آوازه آن، توجه و نگاه همه مسلمانان و جهانیان را به جمهوری اسلامی ایران جذب و شیفته خود کند
پروردگارا تو را سپاس که به قدرت خود دشمنان ما را درهم شکستی آنها را خسته، ناتوان و ناامید کردی و این پیروزی تنها یکی از نعماتی است که خداوند عالم به انقلاب اسلامی مردم ایران ارزانی داشته و ما نعمت های بی شمار خداوند بزرگ را سپاس می گوئیم و از فراموش کاران نیستیم.
خدایا تو را سپاس می گوئیم که جمهوری اسلامی ایران را محلی امن و آسایش، و پناهگاهی ایمِن برای ملت ایران قرار دادی و نیز مردانی قدرتمند و با ایمان در خدمت رهبر مان قرار دادی، درود به مومنان راه انقلاب که ایمان شان به هدیه خداوند آمریکا و انگلیس و رژیم غاصب اسرائیل را به ناتوانی کشانده و این اقبال انقلاب اسلامی ایران است که این روزها در منطقه فرمان می راند.
شکوه و عظمت این انقلاب باید چنان شود که آوازه آن، توجه و نگاه همه مسلمانان و جهانیان را به جمهوری اسلامی ایران جذب و شیفته خود کند و موجب توجه و عظمت دین خداوند و اسلام ناب محمدی به جهانیان شود و این کار جوانانی انقلابی می خواهد که پای شان به دستور رهبری باشد، چرا که همه ما در معرض لغزش هسنیم و شیطان مامور همین کار است و تیغ بُرایی دارد، دل پر خونی دارد شیطان از دست کسانی که بر اثر لغرش ایمانشان محکم تر می شود.
هرچه قدر که ایرانیان برای دفاع در عصر بی خبری قاجارها و زمانه وابستگی پهلوی ها در دفاع از شرف و تمامیت ارضی خود در گروگان قدرت های بزرگ نظیر روس، انگلیس و فرانسه و بعدها آمریکایی ها بودند، نیروی ملی سپاه به موازات پیروزی انقلاب و استقرار جمهوری اسلامی ایران، سیر پیشرفت قدرت ملی ایرانیان را نمایان تر ساخت.
هر اتفاقی در این دنیا حکمتی دارد و وقوع انقلاب اسلامی یک حکمت و نعمت خاصه و بزرگ پروردگار عالم برای مردم مومن ایران بود، پروردگارا به ملت ایران قدرتی عطا کن تا انقلاب اسلامی را در زمین محکم کنند و آنانی را که بر عهد خود با امام راحل وفادار مانده اند عزت ببخش، آمین یا رب العالمین.
ادامه مطلب...
امروز دنیا در حال تحولی عظیم است تحولی که برخواسته از فطرت ذاتی بشر است فطرتی که شاید با گرایش به مادیات هستی کمرنگ شود ولی هرگز خاموش نخواهد شد.
امروز انقلاب اسلامی در حال بیدار کردن فطرت های خاموش انسانهاست، بی شک این اتفاق، جامعه های برگرفته از میل های نفسانی را نابود خواهد کرد که نمونه بارز و نقطه متورم این پدیده ظاله آمریکاست و این جامعه به زودی از درون متلاشی خواهد شد و این سونامی تمام عالم را خواهد نوردید.
تنها کشورهایی که کامل ترین وجامع ترین برنامه را برای انسان ارائه می دهند و بر اصول الهی استوار است باقی خواهد ماند و مرکز این مکتب الهی جامعه شیعه است و مرکز آن جمهوری اسلامی ایران است که روز به روز در حال شکوفایی است چرا که بر مکتبی الهی استوار است و با برنامه و پویا در حال رسیدن به قله های الهی است.
جمهوری اسلامی اتفاقی نادر در قرن بیست و یکم است انقلابی که پرچم مکتبی را بلند کرده که بر پایه حق و عدالت است و ریشه در مکتب پاک ترین انسان های عالم خاندان مطهر اهل بیت پیامبر خاتم حضرت محمد (ص) آن یگانه عالم و عزیز هستی دارد، بی شک پیروزی در انتظار این امت است.
تفکر انقلابی مردم ایران که امام خمینی (رضوان اله تعالی) پایه گذار آن بود معجزه گری ست قهار که آمریکائیان نمی توانند از کنارش به تفاوت عبور کنند واین جمهوری اسلامی ایران است که همیشه کشتی حجت حقانیت خودش را بر نوک اشتباهات آمریکا می راند.
آنها هر چه قدر دشمنی خود را با ایران زیادتر کنند قدرت مانور بیشتری به ایرانیان می دهند آنها برای اتهامات دروغین خودشان علیه ایران و برای ساخت سلاح هسته ای معماهای محال برای ایران طرح می کنند در حالی که ایران خود کلید معماهای محال است
.. ادامه مطلب...
برکت بسیار ارزشمند خداوند به انسان
برعکس تمامی پیامبران الهی، فقط خاتم الانبیاء حضرت محمد مصطفی (صلی االله علیه و آله و سلم) تنھا پیامبری است که کردار و سخنانش بلافاصله نوشته می شد و اینک بعد از ھزار و چھارصد سال می فھمیم که چقدر احادیث و سخنانش دارای صحت ، دقت و درستی است.
عزیزی آمد که با آمدنش شعر بشریت شعور پیدا کرد، او مهربان بود امین بود پاکدامن و عفیف بود، شجاع و دلاور بود دوستدار مستمندان و یتیمان بود او به لبخندی هر تنابنده ای را بنده خود می کرد هر چه داشت با مستمندان قسمت می کرد و فقط اشراف قریش او را دشمن می داشتند.
فقط یکی از بزرگترین دستاوردھای بسیار ارزشمند حضرت محمد (صلوات اله علیه) که تا آن زمان ھیچ کسی برای انسان ھای روی زمین نیاورده بود آزاد کردن نعمت بزرگ خواندن و نوشتن و عالم گیر کردن علم و دانش در جھان آن زمان برای ھمه مردم عادی بود.
اگر میلیاردها انسان عشق حضرت محمد (ص) را در دل دارند به این خاطر است که او هیچ وقت از شمشیر برای پیشبرد کارهایش استفاده نمی کرد برای همین هم هیچ پادشاه و امپراطوری قدرتمندی در تاریخ جهان نیست که همچون آن عزیز مورد اطاعت و احترام قرار گرفته باشد.
حضرت محمد مصطفی (صل اله علیه و آله و سلم) عرش نشینی بود که آمده بود تا فرش نشینان را هم با خود به عرش ببرد، حق تعالی آن عزیز ارزشمند و با برکت را از میان امّی ها برانگیخت اما بشر تا ابد در مقابل علم خدادادی او اُمّی است،
اگر الان میلیاردها انسان عشق به حضرت محمد (ص) را در دل دارند به این خاطر است که او هیچ وقت از شمشیر برای پیشبرد کارهایش استفاده نکرد و امروز هیچ پادشاه و امپراطوری قدرتمندی در تاریخ جهان نیست که همچون آن عزیز مورد اطاعت و احترام قرار گرفته باشد.
از زمان آدم ابو البشر تا زمانی که اسرافیل در صور بدمد کسی به منزلت حضرت محمد (ص) نمی رسد و وجود اقدسش یگانه منبع فیض است و منجی آدمیان از ظلمات جھل.
دین مبین اسلام تنھا دینی است که ھر بشر آزاده و شرافتمندی به داشتن آن افتخار میکند و تنھا دینی است که خط بطلانی بر جھل و گمراھی بشر کشیده است.
کلام تاثیر گذار، درستی ، صداقت و حکمت ، تدبیر قاطع و بدیع حضرت محمد (صلی االله علیه و آله) بود که اسلام را در دنیا حتی بعد از وفاتش جھانگیر کرد و مردم مبھوت و مجذوب او می شدند.
حضرت محمد (صلی االله علیه و آله) حکم قرآن را که ھمان رحمت الھی و پاداش اخروی بود را به پرھیزکاران وعده می داد و در این میان این کتاب آسمانی قرآن کریم بود که معجزه الھی پیامبر را به مردم نشان داد.
خداوند در قرآن کریم می فرماید: ای پیامبر به امت بگو اگر از انس و جن جمع شوند و با پشتیبانی ھم خواسته باشند نظیر کلامی از این قرآن را بیاورند نخواھند توانست و این برای اعرابی با آن سنت کھن و سابقه والا که در عشق به شعر و شاعری داشتند حتی یک جمله ھم نمی توانستند بگویند که بتوان گفت از نظر شکل و معنی و محتوا با یکی از آیات قرآن برابری کند و قرآن معجزه پیامبر خاتم شد.
شکوفایی قانون پیامبر و سرعت گسترش اسلام بعد از ھجرت در شبه جزیره عربستان در کمتر از ده سال باعث شد مردم و گروندگان به او به حقایقی تازه در باره علت خلقت شان دست یابند که تا آن روز کسی درک نکرده و نشنیده بود و ھمین باعث شد مردم شیفته و محسور بزرگترین و شریفترین و با عظمت ترین مرد الھی قرار بگیرند.
اسلامی که حضرت محمد (صلی االله علیه و آله) از طرف خداوند برای بشریت به ارمغان آورده ھمیشه زنده و پویا است.
جھان خلقت در ھمه اعصار و دوران ھای خودش کسی ھمچون حضرت محمد (صلی االله علیه و آله) را که فصیح تر در زبان بلیغ تر در منطق و بزرگ تر در آفرینش باشد به انسانھا نداده است و چنین شخصی به حق سزاوار ھمه گونه احترام و اکرام است.
به گفته اندیشمندان و انسان شناسان جھان غرب و شرق حضرت محمد از مصلحانی است که به حقیقت خدمات بسیار ارزشمند و بزرگی به بشریت کرده است و ھمین فخر برای او کافی است که امتش را به نور حق ھدایت کرد و بی شک حضرت محمد (صلی االله علیه و آله) قانون گذاری خردمند سلطانی دادگستر و پیامبری برگزیده از میان ھمه پیامبران الھی بود از صفات حمیده ای برخوردار بود که او را به پیامبر رحمت و مھربانی تبدیل کرده بود.
عظمت حضرت محمد (صلی االله علیه و آله) چنان بزرگ بود که مردان و زنان بزرگی را ھمچون امیر مومنان حضرت علی (ع) و بانو و سرور زنان دو جھان عالم حضرت فاطمه الزھرا (سلام االله علیھا) را در دامان فضل و کمال خود پرورش داد.
دین مبین اسلام تنھا دینی است که ھر بشر آزاده و شرافتمندی به داشتن آن افتخار می کند و تنھا دینی است که خط بطلانی بر جھل و گمراھی بشر کشیده است، از زمان آدم ابو البشر تا زمانی که اسرافیل در صور بدمد کسی به منزلت حضرت محمد (ص) نمی رسد و وجود اقدسش یگانه منبع فیض است و منجی آدمیان از ظلمات جھل.
ادامه مطلب...