روز دهم ماه ذیالحجه مصادف با عید قربان از بزرگترین عیدهای مسلمانان است یادآور فداکاری و ایثار ابراهیم در راه رضای معبود و تسلیم و ایمان اسماعیل در قربانگاه عشق. گذاردن خنجر بر حنجره اسماعیل توسط ابراهیم خلیل و تردید نکردن وی و اطاعت اسماعیل نشانه و نماد وفادارى در قلمرو بندگى است. عید قربان عید شرافت بنی آدم است و کرامت انسانی اش جشن رها شدن از قید پدرانی است که جان فرزند خویش را نذر قربان گاه ها می کردند.
اگر ابراهیم خلیل در اجرای فرمان پروردگارش خنجر بر حنجره اسماعیل می نهد اگر اسماعیل ذبیح پدر را در اجرای امر خدایی تشویق و ترغیب میکند اگر شیخ الانبیاء در نهادن کارد بر حلقوم فرزندش لحظه ای تردید و توقف نمی کند همه و همه نشانی مسلمانی آن پدر و پسر و شاهد صداقت در عقیده و عشق و وفاداری در قلمرو بندگی است.
قربانی کردن نردبان تقرب است
قربانی کردن بریدن دل از حرص و طمع و بخل و هوا و هوس و..... است .
بارالها! نفس خویش را در هر لحظه رمی جمرات می کنم تا هر آنچه جز تو در توسط تجسم شود محکوم به نابودی باشد .
الهی! حج درونی ام را به قربانی کردن نفس پایان ده تا اسماعیل وجودم را که در من به ودیعه نهاده ای باهمان معصومیت کودکانه به دیدار تو آورم .
ذبح قربانى برای تقرب به پروردگار از زمان حضرت آدم شروع شد وقتی که دو فرزندش؛ هابیل قوچی و قابیل مقداری گندم را بهعنوان قربانى به بارگاه خداوند تقدیم کردند در قرآن مجید این واقعه تاریخی بازگو شده و آمده است وقتی که هابیل و قابیل قربانى تقدیم کردند از یکی هابیل پذیرفته شد و از دیگری قابیل پذیرفته نشد.
عید قربان ?پاک ترین عیدها است. عید سر سپردگی و بندگی است. عید بر آمدن انسانی نو از خاکسترهای خویشتن خویش است. عید قربان عید نزدیک شدن دلهایی است که به قرب الهی رسیده اند. عید قربان عید بر آمدن روزی نو و انسانی نو است.
عید قربان جلوه گاه تعبد و تسلیم ابراهیمیان حنیف است فصل قرب یافتن مسلمآنان بهخداوند در سایه عبودیت است. لذا یکی از رمز و رازهای عیدقربان همین عبادت کهفلسفه آفرینش انسان و روحیه تعبد تسلیم و سیر کمال انسانی را تنظیم می کند میباشد.
عید قربان ، مجراى فدا کردنعزیزترین یعنى خدا است. پس بیایید در این روز ما نیز منیت ها و خودهواهی ها و همهصفات رضیله را در مسلخ عشق و بندگی خدا قربانی کنیم. لذا عید قربان عید سربلندبیرون آمدن از امتحان عبودیت است این هم از اسرار این عید است.
عید قربان عیدبندگی و دلدادگی و گذشتن از خویشتن خویش است روز شادی مسلمانان و قبولی در جشنبندگی خداوند عید طلوع روزی نو و انسانی نو و یک زندگی با رنگ و بوی خدایی ورسیدن به قرب الهی است.
قربان عیدی است که پس از وقوف در عرفات مرحله شناخت ومشعر محل آگاهی و شعور و منا سرزمین آرزوها رسیدن به عشق فرا میرسد کهاسراری در آن نهفته است.
قربان نماد رهایی از تعلقات است رهایی از هر آنچهغیرخدایی است عید قربان عید پیروزی وظیفه بر غریزه است.
مخلوقات خداوند سه دسته هستند:
1- گروهی که فقط پیرو غریزه هستند، مانند: حیوانات
2- گروهی که فقط پیرو وظیفه هستند، مثل: ملائکه
3- گروهی که گاهی دنبال غریزه رفته و گاهی دنبال وظیفه می روند، مانند: انسان
هرگاه انسان بر سر دو راهی غریزه و وظیفه قرار گرفت و غریزه را انتخاب کرد، به سوی حیوانات گرویده بلکه از حیوانات هم پست تر شده است، چون از عقل و فکر و رهنمودهای انبیا استفاده ننموده است آنان همچون چهارپایان بلکه گمراه ترند. همانا بدترین جنبنده ها نزد خداوند، انسانهایی هستند که گویا کر و گنگ اند و حاضر به تعقل هم نیستند. اما همین که انسان در این دو راهی خطرناک وظیفه را انتخاب نمود و در خط ملائکه و پاکان قرار گرفت آن را عید می گیرد مثلاً غریزه گرسنگی و تشنگی و شهوت انسان را به استفاده از آب و نان و به سوی همسر می کشاند ولی وظیفه دستور می دهد که در ماه رمضان خودداری کن کسانی که سی روز وظیفه را انتخاب کرده اند روز عید فطر را باید عید بگیرند زیرا وظیفه را بر غریزه ترجیح داده اند.
غریزه فرزند دوستی به ابراهیم می گوید: اسماعیل را ذبح نکن اما وظیفه می گوید: او را ذبح نما حضرت ابراهیم در این دو راهی رضای خداوند و وظیفه را بر تمایلات شخصی خود و غریزه پیروز کرد لذا باید آن را عید بگیرد اگر در حدیث می خوانیم: هر روز که در آن معصیت خدا نشود عید است به همین معنا است که در برابر جاذبه های هوای نفس خط خدا قرار گرفته هر گاه انسان بر سر خواسته همه شیطان های درونی و بیرونی پا می نهد آن روز را باید عید بگیرد.
آری، عید قربان روز پیروزی عقل و وحی بر هوی و هوس است.
قربان عید عارفان است جان باختن و قربانی کردن جان خویش در پای معشوق است و نماد ظاهری آن ایام حج است که حج گذار برای کامل شدن عبادت خود و فدا شدن در پای محبوب نفس خویش را قربانی میکند
بدان که زمین، سراسر حجی است که تو در آنی و باید با سادگی وقوف در جهان درون و بیرون و قربانی کردن همه آرزوهای پوچ دنیوی خود را برای سفری بزرگ آماده کنی.
عید قربان که پس از وقوف در عرفات مرحله شناخت و مشعر محل آگاهی و شعور و منا سرزمین آرزوها رسیدن به عشق فرا میرسد عید رهایی از تعلقات است رهایی از هرآنچه غیرخدایی است.
در این روز حج گزار اسماعیل وجودش را یعنی هر آنچه بدان دلبستگی دنیوی پیدا کرده قربانی میکند تا سبک بال شود.
اکنون در منایی، ابراهیمی، و اسماعیلت را به قربانگاه آوردهای؟ تو خود میدانی که اسماعیلت کیست یا چیست؟ هر که هست و هر چه هست، باید به منا آوری و برای قربانی، انتخاب کنی.
آنچه تو را در راه ایمان ضعیف میکند آنچه تو را در رفتن به ماندن میخواند آنچه تو را در راه مسئولیت به تردید میافکند آنچه تو را به خود وابسته کرده است و دلبستگیاش نمیگذارد تا پیام را بشنوی و حقیقت را اعتراف کنی آنچه ترا به فرار میخواند آنچه ترا به توجیه و تاویلهای مصلحت جویانه میکشاند و عشق به او تو را نابینا و ناشنوا میسازد و ترا بازیچه ابلیس میسازد.
در قله بلند شرفی و سراپا فخر و فضیلت در زندگیات تنها یک چیز هست که برای به دست آوردنش از بلندی فرود میآیی برای از دست ندادنش همه دستاوردهای ابراهیم وارت را از دست میدهی او اسماعیل توست اسماعیل تو ممکن است یک شخص باشد یا یک شیئی و حتی یک نقطه ضعف اما اسماعیل ابراهیم پسرش بود.