سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
هرگاه بنده در دل شب با مولای خود خلوت کند و به مناجات پردازد، [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
امروز: پنج شنبه 103 آذر 22

هشت ماه بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند انقلاب اسلامی بود که استقلال تازه به دست آمده مردم ایران باعث قطع کامل ارتباطات دیپلماتیک نظام جمهوری اسلامی ایران با بزرگترین دشمن خودشان شیطان بزرگ آمریکا در سایه رهبری خردمندانه حضرت امام خمینی (ره) را رقم زدند و هم اینک با بینش و درایت سیاسی و آگاهانه مقام معظم رهبری (حفظه اله) هنوز هم قطع کامل ارتباطات دیپماتیک با امریکا ادامه دارد و از آنجایی که نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران سیاست خودش را براساس سه اصل حکمت ، عزت و مصلحت قرار داده است و از آرمان ها و اصول اساسی خودش دست نمیکشد مقام معظم رهبری هر زمان صلاح بدانند به صحنه میآیند و با مردم مستقیم در این باره حرف میزنند و روشنگری میکنند آمریکا به عنوان یک قدرت مسلط و برتر تمام مقاصد خودش را در مذاکرات تحمیل میکند و به این دلیل که ابزارهای فراوانی برای به چالش کشیدن امنیت و اقتصاد کشور مذاکره کننده در دست دارد امکان ندارد که طرف مذاکره کننده با آمریکا بتواند منافعش را در شرایط برابر تعریف کند مذاکره ایران با آمریکا تا چند سال قبل از طرف بعضی از اصلاح طلبان ایرانی خط سازشی بود که در درون آن گرایش‌ها و اندیشه‌های متفاوتی وجود داشت که با خط اصیل انقلاب اسلامی ایران و آرمان های شهدا و امام (ره) و مقام معظم رهبری و خواست اصلی مردم ایران فاصله گرفته بود اکثر دوم خردادی ها سیاست های خودشان با نظام سلطه را تنظیم کرده بودند و با امریکا به صورت نانوشته مسالحه کرده بودند خط مذاکره و سازش با آمریکا همیشه با اغواگری اجتماعی همراه بوده است و با فریب مردم جاذبه ‌ی اجتماعی بالایی را برای خود به وجود آورده است البته ناگفته نماند این اغواگری ها تا همان زمانی بود که ماهیت آنها برای مردم روشن نشده بودو با روشن شدن نیات پلید امریکا و دوستانش در داخل و خارج ایران این مردم بودند که به موقع و به محض اینکه تمایز خط سازش با خط اصیل انقلاب روشن می ‌شد مقابل آن می ‌ایستادند کسانی هم که از اجماع ملی برای مذاکره با امریکا حرف میزنند باید گفت اول باید مصالح کشور را که با این مذاکرات ممکن صدمه ببیند تعریف کنند بعد اجماع ملی صورت بگیرد مقام معظم رهبری طبق همین اصول اساسی همه شرایط و وضعیت نظام اسلامی را در نظر گرفته اند و از نگاه تیز بین ایشان چیزی پنهان نمیماند .

امریکا هم اینک همراه با پیشنهاد مذاکره با ایران به صورت رسمی و غیر رسمی فشارها را با دور جدیدی از تحریم‌ها علیه هر بانک خارجی که با بانک‌های مرتبط با بانک مرکزی ایران مبادله داشته باشد افزایش داده است و در حال حاضر مبادلات نفتی و معاملات سنگین ممنوع شده است وزارت خارجه آمریکا تلاش می‌کند تا خرید نفت ایران به حداقل برسد و به میزان چشم‌گیری کاهش پیدا کند دور جدید تحریم‌ها شامل محدودیت اعطای وام‌های بین‌المللی میشود که کاهش ذخایر ارزی ایران را هدف میگیرد مذاکراتی که همراه با این فشارها با ایران انجام شود چه چیزی به جز تحقیر نصیب ایرانیان خواهد کرد امریکائیان از مذاکره فقط برای فشار و تهدیدات امنیتی و اقتصادی و نظامی به طرف مقابل در داخل و خارج کشور مذاکره کننده استفاده میکنند همچنین با به چالش کشیدن منافع و امنیت کشور مورد مذاکره باج خواهی میکنند و نظرات خود را بر دیگران تحمیل میکنند آنها یاد گرفته اند در مذاکرات اول تهدیدات امنیتی و امثالهم را به رخ مذاکره کنندگان بکشند و از منافع خود حرف بزنند آنها فرصت ها و موقعیت های طلائی از طرف مقابل برای خودشان به دست میآورند و تا جایی پیش میروند که قانون هایی همچون کاپیتالاسیون و بدتر از آن را هم بر طرف مذاکره کننده تحمیل میکنند و در عمل فقط قول همکاری میدهند و هیچ گونه تضمینی هم در شکستن قول ها و دروغ هایشان ندارند حتی برعکس قول ها و بیانیه هایی که امضاء میکنند عمل میکنند این تعریف مذاکره نه با ایران بلکه استراتژی مذاکراتشان بر همین مبنا استوار است خیلی راحت پرونده برای کشورهای مذاکره کننده که با سیاست های سلطه طلبه شان همخوانی ندارند باز میکنند سازمان های بین المللی و دادگاهها و نظایر آنها را که زیر سلطه خودشان است به وسط میکشند و به قول خودشان از طرف جامعه جهانی پرونده های جنایی و تروریستی و هر چه بخواهند برای کشور مذاکره کننده درست میکنند و همه اینها به این خاطر است که وقتی کشور مذاکره کننده با امریکا دور یک میز برای مذاکره جمع شوند اول باید به تهدیدات امریکا نگاه کنند که میتواند امنیت و اقتصاد داخلی کشور آنها را با چالش جدی مواجه کند بعد به سراغ مسئله اصلی که مذاکره است بروند و امریکا در آنجا همه نظرات خودش را با زورگویی بر طرف مقابل تحمیل میکند در آخر باز هم وقتی که تمام امتیازات زورگویانه شان را از طرف مقابل بگیرند هنوز هم پرونده را برای آنها نمی بندد بلکه به طوری نیمه باز و نیمه کاره دوباره خودشان را در همان کار دخالت میدهند.

مذاکره تعامل و ارتباط ایران و آمریکا در جهان امروز اگر اتفاق بیافتد تاثیراتی بسیار عمیق در روابط بین الملل به خصوص در منطقه از خود بر جا خواهد گذاشت از آنجایی که پیشنهاد مذاکره واقعی امریکا با جمهوری اسلامی در این برهه از زمان که هر دو کشور بر سر سوریه در حال جنگ نیابتی هستند شاید خنده دارترین جوک سیاسی بین سیاستمداران و تحلیلگران سیاسی در دنیای واقعی سیاست باشد از طرف هر کسی و گروه یا کشوری هم مطرح شود یا نادان است یا مغرض چرا که مذاکره با امریکا در این برهه از زمان که ایرانیان دوره گذر از بحران را رد کرده اند و به مرحله ثبات و خود باوری رسیده اند و تبدیل به قدرتی جهانی شده اند مساوی است با تسلیم و سازش و اینکه امریکا محال است در این زمان که وضعیت سوریه در میان ایران و امریکا در جریان است مذاکراتی با ایران انجام بدهد که به آن مذاکرات و به وعده هایش عمل کند از طرف دیگر سران تصمیم گیر در ایران به خوبی میدانند امریکا مذاکره را فقط تنها راه استراتژی خودش برای تغییر در افکار عمومی مردم ایران و ایجاد تزلزل در اراده ایرانیان و ملت های منطقه ای میداند آنها تعریفشان در مذاکره انصاف و عدالت یا کرامت انسانی و روابطی عادلانه مبتنی بر احترام متقابل در مذاکرات نیست تعریف آنها از مذاکره یعنی داشتن امکاناتی که هر چه قویتر باشد برایشان بهتر و سود آورتر خواهد بود ( امکاناتی از قبیل قدرت خرابکاری ، اعمال تروریستی ، انفجار و ناامنی در کشور مذاکره کننده و اینکه قبل از مذاکره کشور مذاکره کننده باید این مسئله را درک کند که قدرت و نفوذ امریکا برای طرف مقابل روشن شود طرف مقابل باید درک کند که امریکا قدرت این را دارد که از تحریم اقتصادی علیه او استفاده کند و کشور مذاکره کننده را از لحاظ اقتصادی و در کل امنیتی و نظامی با خطر روبرو کند) و به این ترتیب در دور میز مذاکره همه خواسته های زورگویانه خودش را بر کشور مذاکره کننده تحمیل میکند.

آنها دیگر نمیتوانند دشمنان مردم ایران امثال منافقین و ریگی ها یا دوستان منافق و نادان نظام را که قبلا سمتی در دستگاهها داشتند را برای فشار به نظام کنونی ایران سازماندهی کنند چرا که دیگر آنها بین مردم جایگاهی ندارند و مردم سنگ های خودشان را از آنها وا کنده اند این مسئله برای نمایندگان امریکا که بودجه های صدها میلیون دلاری برای حمایت از افراد و این برنامه ها در نظر میگیرند یک شکست استراتژیک محسوب میشود این هم یکی از برکات بزرگ انقلاب اسلامی ایران در منطقه بود تا افراد و گروهها و کشورها و دولتمردانی که در پازل آمریکا بازی میکنند به راحتی برای مردم ایران و منطقه شناخته شوند هم اینک بینش سیاسی افکار عمومی ملت های منطقه به خوبی بالا رفته است و به خوبی دست های پشت پرده سوریه برای همگان آشکار شده است و این مسئله بین ملت های منطقه ایرانیان را کشوری برادر و مسلمان معرفی کرده است که تنها دشمنش را اسرائیل میداند نه اعراب و بی شک مردم ملت های منطقه به قدری از سیاست های انگلیس و امریکا و دیگر سلطه طلبان در منطقه ضربه خورده اند که به هیچ وجه سیاست های زورگویانه آنها را قبول ندارند و سیاسیت برادرگونه ایرانیان را بهتر میپسندند و همین مسئله میتواند مخالفان سوریه را در تهران به اشتراکاتی هر چند ابتدایی برساند که خود از قدرت خارق العاده ایران در حل مسائل منطقه ای و جهانی حکایت دارد و برای ایران این مسئله برد تلقی میشود نه مذاکره با امریکا چرا که مذاکره با امریکا برای ایران برد نیست مذاکره از نگاه امریکائی ها به گفته خودشان یعنی فشار همراه با مذاکره ، آنها در حال حاضر وقت کشی میکنند چرا که راهبردی خاصی در مقابل ایران ندارند.

توانایی امریکا برای تغییر سیاست های راهبردی جمهوری اسلامی ایران به پایان رسیده است نقشه ها و  طراحی های آنان علیه ایران سالها نتیجه معکوس میدهد نظام استکبار جهانی هیچ برنامه و راهبرد دیگری غیر از تحریم در برابر ایران ندارند راهبردهای نظام سلطه برای مقابله با گسترش یافتن بیداری اسلامی شکست خورده است همچنین سیاست آنان در برابر ایران به تشدید تحریم ها به صورت مرحله ای از تحریم های صنعتی ، نظامی ، سرمایه گذاری نظام بانکی و صادرات نفتی ایران که در راس و هدف آن تحریم های اقتصادی میباشد همه آنها به در این چند سال اخیر به شکست انجامیده است و نتوانسته خواسته آنان را آن طور که انتظار داشته بودند برآورده سازد البته ناگفته نماند که اوایل تحریم ها ضربات بزرگی به اقتصاد ایران وارد کرد و هنوز هم خواه یا ناخواه تاثیراتی مخربی دارد ولی نکته اینجاست که این تخریب ها سازنده هستند و همیشگی نیستند و در واقع ایرانیان با همین تخریب ها توانستند این همه پیروزی های اقتصادی ، نظامی ، صنعتی و فرهنگی داشته باشند خوشبختانه چند سال است که دیگر تحریم های به قول خودشان فلج کننده کارساز نیست و نمیتواند همان خواسته های اندکشان را هم برآورده کند دیگر تحریم ها همچون سالهای اولیه آن طور که آنها میخواهند کاربرد ندارد چرا که در واقع همین تحریم ها باعث پیشرفت و قدرتمندی ایران در منطقه و سطح جهانی شده است و دارد به مرحله شکوفایی میرسد ایران این پیشرفت ها و قدرتمندی را مرهون نیروهای مخلص و استعدادهای بومی و همین تحریم ها میداند این تحریم ها حتی در جاهایی باعث رشد هشتاد درصد مثلا در شرکت های بیمه ای نفتی شده است و از آن طرف چون امسال را مقام معظم رهبری سال تولید ملی نام گذاشته اند در ایران به خصوص در صنعت نفت فرصت های کاری جدیدی پدید آمده است که در تاریخ ایرانیان سابقه نداشته است.

استکبار جهانی به سردمداری آمریکا با این همه توطئه ها و تحریم ها به دنبال آن است که ایران را وادار به تغییر در مواضع اصولی خود بکند گزینه های روی میز آقای اوباما گزینه های سوخته ای هستند تحریم ها جواب نمیدهند عملیات اطلاعاتی در جهت خرابکاری سایبری در تاسیسات هسته ای و غیر هسته ای جواب نمیدهد همچنین جنگ روانی برای تاثیرگذاری بر تصمیمات مسئولان و به انحراف کشاندن افکار مردم هم کارآیی خود را از دست داده است مذاکره همراه با فشار و تحریم و خرابکاری هم فایده ای ندارد راهبردهای نظام سلطه برای مقابله با گسترش یافتن بیداری اسلامی شکست خورده است اندیشه اسلامی به دروازه های حجاز رسیده است و پارلمان کویت را در نوردیده و به زودی وارد حجاز میشود در مصر منشاء تصمیم گیری برای قانون اساسی شریعت دین مبین اسلام معرفی شده است و اینها همه از بیداری اسلامی در منطقه و ورود آن از شاخ افریقا به سرزمین حجاز و کشورهای حاشیه خلیج فارس خبر میدهد مهم تر اینکه این جریانات از نابودی غولی به نام غول وهابیت خبر میدهد که به خواست و مدد الهی این جریان دشمن ساز اهل بیت پیامبر اسلام به درک واصل شوند.

 


 نوشته شده توسط داریوش احمد رضا بهمنیار در پنج شنبه 91/9/16 و ساعت 7:10 عصر | نظرات دیگران()
درباره خودم

منطقه و بیداری اسلامی
داریوش احمد رضا بهمنیار
سی و پنج سال قبل امام خمینی (رضوان الله تعالی) از میان ما رفت ما مردم ایران با شکوهی بزرگ و بی نظیر او را تشییع کردیم و به خاک سپردیم ولی این اندوهی بزرگ بر دل هایمان برجای گذاشت اندوهی برای ما و شادی برای او، چرا که مرگ حق است و بازگشت به سوی پروردگار، اما ما مردم ایران مومن ترین بنده خدا در زمان معاصر را از دست دادیم. همه ما روزی از این دنیا خواهیم رفت و بیشتر گناهان ما از آنجاست که این واقعیت بزرگ یعنی مرگ را فراموش می کنیم هزاران انسان از اول پیدایش آمدند که حال نشانی از آنان نیست برخی انسان ها به راه راست هدایت یافتند و برخی نه، چند صباحی دیگر قطعا هیچکدام از ما نیز در این دنیا نخواهیم ماند و به سرای دیگر خواهیم رفت پس باید بکوشیم در کار نیک که تنها چیزیست که با خود خواهیم برد و از تاریخ عبرت بگیریم که کسانی که از گذشتگان خود پند نگیرند خود عبرت دیگران خواهند شد. این که بر رفتن امام راحل بگرییم موجه است اما این تمام دِینِ امام راحل بر گردن ما نیست بلکه تداوم و ماندن در راه او که راه خداست اصل است اینک حضرت آیت الله خامنه ای (مد ظله العالی) رهبر عظیم الشأن مسلمانان جهان و جانشین امام راحل، راه او را که همان راه خداست را ادامه می دهند و مسلمانان همه عالم را بر زمین سرافراز خواهند ساخت تا نظام جمهوری اسلامی به عنوان یادگاری در تاریخ بشر از حکومت مقتدر الهی بر زمین باقی بماند. باید راه واقعی امام راحل را ادامه داد امامی که خود را در محضر خدا می دید استقلال و منیَتی نه برای خود و نه برای دشمنان خدا نمی دید برای کدخداها کمترین حیثیتی قائل نبود لذا نه می ترسید، نه مأیوس می شد و نه هرگز دچار غرور می گشت، امام می گفت مسلمانان یک هدف مشترک دارند که می توانند با هم به آن هدف برسند امام به جهانیان فهماند که تنها اسلام است که مایه سعادت بشر است و پیروزی واقعی وقتی است که اسلام با همه ابعاد و احکامش در ایران پیاده شود و پیروزی نهایی زمانی است که اسلام در همه اقطار عالم حکومت کند.

آمار وبلاگ
بازدید امروز: 33
بازدید دیروز: 101
مجموع بازدیدها: 390733
جستجو در صفحه

لوگوی دوستان
خبر نامه
 
وضیعت من در یاهو