یکی از تاریخیترین روزهای حیات ملت بزرگوار ایران روز انتخابات خرداد ماه1392 رقه خواهد خورد، و فتنه جدید برای انتخابات آینده ریاست جمهوری 1392در حال شکل گیری است و کانون این فتنه این دفعه به دست کسانی همچون رفسنجانی ها و طرفداران واقعی و غیر واقعی اش کلید زده شده است، اول اینکه باید گفت آقای رفسنجانی که از دولت خودش در ظرف هشت سال دفاع میکند باید بلایی که بر سر مردم ایران در آن هشت سال آورد را به خاط بیاورد و مثل دفعات قبل سرکار افرادی معلوم الحالی نرود که تا دیروز از هیچ کوششی برای خراب کردن او و خانواده اش کوتاهی نکرده اند.
همین مهره های سوخته اصلاح طلبان که اینک برای انتخابات پشت سر آقای رفسنجانی ایستاده اند در زمان اصلاحات بزرگترین ضربه را به ایشان زدند، و در واقع آقای رفسنجانی را نردبانی کردند تا بتوانند دولت اصلاحات را بوجود بیاورند و بعد هم اولین کاری که کردند کوبیدن آقای رفسنجانی بود طوری که الان آقای رفسنجانی نه بین مردم طرفدارانی دارد و نه بین مسئولین چرا که اگر در بین مردم طرفدار داشت در انتخابات مجلس در تهران نفر سی و یکم نمی شد و اگر در بین مسئولین ارج و قربی داشت بچه هایش هم اینک به اتهامات گوناگون در زندان نبودند و هیچ کدام از مسئولان ناراحت هم نشده اند چرا که بچه هایشان هم مثل خود آقای رفسنجانی فقط پلکانی هستند برای ترقی عده ای افراد معلوم الحال.
ایشان که بر خلاف گفته مقام معظم رهبری (حفظه اله) بر انتخابات آزاد پافشاری میکنند باید بدانند که قبلا کسانی به راحتی آب خوردن پیچ و مهره های ایشان را شل و سفت کرده اند و به هر طرفی که خواسته اند ایشان را هل داده اند، و هم اینک دوباره برای انتخابات خرداد1392 مشغول همین کار هستند و اگر الان اقای رفسنجانی می بینند که مهره های سوخته، غافل و به شدت احساساتی و از روی تعصب از ایشان طرفداری میکنند باید بهتر به عمق مسئله پی ببرند آقای رفسنجانی که از تحریم های جدید علیه ملت ایران حرف میزنند و تقصیر را بر گردن سیاستمداران کنونی می اندازند باید به یاد بیاورند در دولت همین آقای رفسنجانی بود که در سال1373 همزمان با قانون داماتو توسط سناتور داماتو در کنگره امریکا آن همه گرانی را دولت آقای رفسنجانی برای مردم ایران بوجود آورد و همه چیز یک دفعه سیر صعودی به خود گرفت به طوری که ماشین پیکان پانصد هزار تومانی یک دفعه به دو میلیون پانصد هزار تومان رسید و هزاران گرانی دیگر که در دولت آقای رفسنجانی برای مردم ایران بوجود آوردند.
جای دوری نمی روم و برای اثبات این مسئله خود نگارنده که در سال1370 ارثیه ای در تبریز به همسرم رسیده بود نزدیک به دو میلیون و پانصد هزار تومان بود و ما در بنیاد مسکن تبریز قرار شد دو میلیون و چهارصد هزار تومان هر شش ماه ششصد هزار تومان در دو سال بدهیم تا در ظرف دو سال خانه ای آپارتمانی به ما در مجتمع مسکونی به ما تحویل بدهند ولی به خاطر سیاست های غلط دولت آقای رفسنجانی و گرانی های سرسام آور دولتش در بهار و تابستان سال1373 سه میلیون دیگر از ما به خاطر گرانی های سال1373 طلب کردند که باعث شد نصف خانه از دستمان برود و با یک نفر دیگر شریک شویم و بدتر از آن اینکه خانه را تا سال1387 به ما تحویل ندادند و وقتی هم بعد از شش سال تاخیر خانه را تحویل دادند خانه بدون در و پیکر و بدون امتیاز آب و برق و گاز و کابینت و نصف کاره بدون شیرآلت و بدون دستشوئی و حمام و قیرگونی و غیره به ما تحویل داده بودند فقط یک در ورودی داشت بدون قفل مجبور شدیم چهار میلیون دیگر با شریکم نفری دو میلیون خرج خانه بکنیم و دوباره من مجبور شدم از نصف خانه نصف دیگر خانه را هم دوباره بدهیم تا سهمیه خرج خانه بکنم و بتوانیم خانه را که نصف کاره بود بسازیم ولی فقط یک و نیم دانگ آن خانه به ما رسید آن هم بعد از شش سال اجاره نشینی اضافه غیر از دو سالی که قول داده بودند خانه را تحویل بدهند حالا از این مسئله بگذریم.
آقای رفسنجانی چطور به خودش اجازه میدهد از عملکرد دولتش دفاع کند شاید بتواند عده ای جوان را که از عملکرد دولتش در واگذاری شرکت های دولتی با سهام های دولتی به نور چشمی ها اطلاعی ندارند گول بزند اگر همین جوان ها روزنامه های کیهان و امثالهم آن زمان را بخوانند که خودشان را به در و دیوار میزدند که چرا کارخانه ها و شرکت های سهامی خاص دولتی را به نور چشمی های دولت سازندگی میدادند اینک فقط یک نمون آن را از هزاران نمونه های آن شرح میدهم دولت سازندگی شرکتی دولتی را به چهارصد و پنجاه میلیون تومان آن هم از طریق مزایده های خیانت کارانه به نور چشمی هایش فروخته بود و طرف مقابل که کارخانه دولتی را خریده بود فقط با فروش ضایعات انبار کارخانه نه صد میلیون تومان گیرش آمده بود بماند که زمین و دستگاههای شرکت چقدر ارزش داشت ولی نه به روزنامه کیهان که هر روزنامه ای حرفی میزد به آن تهمت عقب ماندگی میزدند و میگفتند زمان سازندگی است و نام خودشان را سردار سازندگی هم گذاشته بودند شاید اقای رفسنجانی اینک بگوید من از این جریانات خبر نداشتم شاید هم راست بگوید الله اعلم ولی در یک اداره معمولی اگر یک رئیس نداند زیر دست هایش چه کارهایی میکنند فقط دو حالت دارد یا لیاقت رئیس بودن را ندارد یا در هر کاری که زیر دست هایش میکنند شریک جرم است از این دو حالت خارج نیست.
آیا اقای رفسنجانی به یاد ندارد که طرفدارانش هشت سال بعد از پایان ریاست جمهوری هشت ساله اش در رقابت با آقای احمدی نژاد به خصوص در انتخابات دهه های اخیر فقط بازاری های تهران بودند که از ایشان دفاع می کردند قشر مرفه بالای شهر تهران تا با فتوای روحانی وار ایشان پول های باد آورده را با بر چسب فتواهای من درآوردی دولت سازندگی حلال اعلام کنند و بیت المال را مثل قبل بچاپند، آیا آقای رفسنجانی نمیدانند که با مظلوم نمایی نمیتوانند اعمال و حرف هایی را که در مقاطع مهم و سرنوشت ساز ایران در فتنه سال1388 در نماز جمعه تهران زده اند از یاد ببرند آیا آقای رفسنجانی به یاد ندارد که هنوز هم که هنوز است از کسانی در فتنه سال1388 پشتیبانی کردند که میخواستند با گذشتن از روی جنازه های افتاده در خیابان های تهران به هدف خود برسند و هنوز هم در عقیده خود مبنی بر پشتیبانی از ایشان ثابت قدم هستند آیا آقای رفسنجانی که دم از احیا شدن جنگ نیابتی رضا خانی علیه روحانیت میزند باید روشن کند که کدام روحانیت را میگویند روحانیتی مثل مقام معظم رهبری که با رهبریهای هوشمندانه و بزرگوارانه ایشان هر روز قلهای از پیشرفت را ایرانیان فتح میکنند و نام ایران را در قلههای اقتدار ملی جزء 10کشور جهان قرار می دهند یا روحانیانی که به دست بوسی سران مرتجع عرب میرفتند که حجاج ما را چند سال قبلش به خاک و خون کشیده بودند و داغ آن هنوز تازه بود و افتخار هم میکنند که تنش را با همسایگان به قیمت ذلت مردم ایران از بین برده اند.
انتخابات آینده هنگامه عبور از شکلگیری فتنه جدیدی است که انشاءالله مردم هوشیار ایران و نخبگان مسلمان و اصیل و وطن دوست کشور نشان خواهند داد که تفاله های انقلاب را که از فتنه سال1388 اظهار ندامت نکردند یک بار و برای همیشه طومار این فتنه گران را که فقط چند صباحی یار امام بودند و بعد درست خلاف گفته های آن امام عزیز و بزرگوار رفتار کردند و می کنند در هم خواهند پیچید.
جوانان وقتی به چهره نورانی امام خمینی (ره) در آن زمان نگاه میکردند که مثل خورشید میدرخشید همین حس را مردم و جوانان امروز و نسل سومی ها در چهره امام خامنه ای حس میکنند و با دلی سرشار از امید در برابر ناملایمات و دشواریها مثل همان زمان با بینشی دقیق تر می ایستند و همین نور هم اینک در چهره مقام معظم رهبری ( دام بقاء) میدرخشد امروز پس از گذشت 34 سال از انقلاب اسلامی همین حس در ملت ما زنده است و همین حس موجب پیشرفت و تعالی انقلاب اسلامی شده است و ملت مسلمان ایران مومنانه بر این باور هستند که پس از ارتحال حضرت امام (ره) مقام معظم رهبری (حفظه اله) با همان صلابت و قدرت همان مسیر را امام راحل را طی می کنند و آن حس مرید و مرشدی در وجود ملت ما نسبت به ایشان زنده است و زنده و پایدار هم خواهند ماند.
گذشته از این ایران امروز ما که به یمن رهبری داعیانه و قاطعانه امام خمینی (ره) به جهش خودش رسیده است خیلی قوی تر از زمان امام خمینی (ره) به پیش میرود چرا که صدور انقلاب به فرمان امام (ره) در کل منطقه و جهان طنین انداز شده است و امروز معادلات سیاسی در منطقه و جهان به خواست خدا و داعیه ها و بینش عمیق سیاسی مقام معظم رهبری امام خامنه ای جانشین خلف امام خمینی (ره) دگرگون شده است.
آمریکا و ایادی اش که هر روز برای ملت ایران مشغول توطئه چینی بوده و هستند، در گرداب مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود به سر میبرند، اتحادیه اروپا در آستانه فروپاشی است لیبرال ها و دموکرات ها به عنوان یک اندیشه مسلط در جهان قدرت خود را از دست داده اند و روز به روز در برابر مکتب اسلام و نوآوریهای مسلمانان در حال عقبنشینی و زانو زدن در مقابل منطق قوی اسلام شیعی هستند، و رژیم صهیونیستی که برای مسلمانان و اعراب هر روز چنگ و دندان نشان میداد با سیلی های محکم که از سوی حزبالله و حماس به رهبری معنوی ایران اسلامی خورده است روزهای آخر عمرش را می گذراند و اندیشه امپراتوری اسرائیل از نیل تا فرات هم به زباله دانی تاریخ رفته است.
آقای رفسنجانی شما در سخنرانی جدیدتان به نقش روحانیت و علما و به ویژه حضرت امام خمینی در به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی اشاره کردید و با بیان اینکه دوران حضرت امام (ره) دوران اعجاز مدیریت اسلامی در کشور بود اشاره کردید و گفته اید حملات و توطئههایی که در حال حاضر برای ضربه زدن به دین، اعتقادات و روحانیت شیعه و اسلام در حال انجام است و همچنین گفته اید اکنون نیز تحت عناوین دیگری در حال پیگیری است اگر منظور از این حرفها شخص خودتان و همفکرانتان است پس چرا از اقدام قاطع امام خمینی در برکناری آقای منتظری که نایب رهبری بودند سخنی نگفتید همه می دانند که آنها مقامشان از شما و طرفداران روحانی تان خیلی خیلی بالاتر بود حرفی نزدید، و یا گفته اید روحانیون و علما در تاریخ معاصر همواره از سوی دشمنان دین و مردم مورد هجوم و تخریب قرار گرفتهاند ولی نگفته اید از سوی کدام مردم و کدام دشمنان دین مورد هجوم قرار گرفته اند نکند منظورتان از مردم در نه دی88 است که روحانیانی امثال کروبی و امثالهم را طرد کردند.
آقای رفسنجانی باید این حقیقت تلخ را بپذیرید کسانی که از شما در فتنه1388 طرفداری میکردند هم اینک در دامان انگلیس و امریکا پایان دوران سیاسی خودشان را میگذرانند.
یا همین آقای عسگر اولادی خودمان که جدیدا گفته اند: منتقدین دلسوز این گفته امام (ره) را به بنده یادآور شدهاند که هر وقت دشمن از شما تعریف کرد بدانید یک جای کارتان اشکال دارد این حرف درستی است اما باید دید دشمن کیست و از چه کاری یا چه حرفی تعریف کرده است؟ آقای عسگر اولادی عزیز که نگارنده خیلی به شما ارادت دارم ولی باید به شما بگویم اگر این حرف امام (ره ) به قول خودتان درست است چرا اما و اگر می آورید؟ بهتر است بگوئید این حرف امام با اما و اگر درست است و یا گفته اید: بنده خطاب به کسانی که راه را گم کردهاند و طعمه گرگهای جهانی شدهاند و امنیت ملی و اقتدار مردم را در یک فتنه آمریکایی به حراج گذاشتهاند، عرض کردم شما که مدعی اطاعت از امام هستید و امام حفظ نظام را از اوجب واجبات میداند چه جوابی برای خداوند بزرگ و امام عظیمالشان در دنیا و آخرت دارید که با این نظام چه کردید و کارنامه صیانت از نظام شما چیست؟ آقای عسگر اولادی بهتر نبود این حرف را به کسانی که هنوز از فتنه سال1388 توبه نکرده اند میگفتید که چه جوابی برای خدا و امام (ره) دارند؟ و بپرسید از آنها که چرا هنوز هم با تمام قوا از اقدامات سران فتنه در سکوت یا علنی دفاع میکنند.
شما آقای عسگر اولادی گفته اید با اشاره به رفتار کسانی که روزهای عاشورا و 13آبان و16 آذر و روز قدس رفتارهایی انجام دادند که دل مردم به درد آمد و مورد تأیید قرار گرفت گفته اید: اینکه آیا فعل تأیید اینها فعل مجرمانه هست یا نیست را قوه قضائیه باید رسیدگی کند یعنی شما می گویید اگر در روز عاشورا کسانی در خیابان ها برقصند و پایکوبی کنند مردم باید تماشا کنند و منتظر بمانند تا بعد از چند ماه قوه قضائیه برای آنها حکم صادر کند و مردم شاهد توهین به مقدسات خود باشند و عده ای از داخل و خارج کار آنها را تایید کنند آنها را مردمان خداجو بنامند؟ آقای عسگر اولادی پس محبت کنید معنی امر به معروف و نهی از منکر را برای ملت ایران تعریف کنید.
آقای عسگر اولادی شما بارها گفته اید قصد تطهیر کسی را ندارید ولی بلافاصله به کسانی که سران فتنه را فتنه گر میدانند میگوئید شما خود در دام فتنه افتادید و نجات شما این است که از فتنه تبری جوید آیا میدانید این حرف شما این معنی را میدهد که ملت ایران که برای سرکوب فتنه گران در نهم دی به میدان آمدند خود در دام فتنه اند و نجات آنها این است که خود را از دام فتنه نجات بدهند و به کسانی که در روز عاشورا آن کارها را کردند فتنه گر نگویند و حرف شما این معنی را میدهد که ملت ایران حتی به نوعی از آنها معذرت خواهی هم بکنند در حالی که مقام معظم رهبری آن روز را روز الهی و روز واکسینه شدن نظام نام نهادند من معتقدم شما دارید یکی به نعل میزنید یکی به میخ.
آقای عسگر اولادی شما که بهتر میدانید عناصر ضدانقلاب و معاندین نظام که انتخابات اسفند ماه سال گذشته را نیز تحریم کرده بودند حتی برخی اصلاحطلبان حضور پر شور مردم در انتخابات را منوط به حضور خود می پنداشتند و قیمت این حضور را علنی اعلام کرده بودند که خوشبختانه کسی خریدار نبود اصلاحطلبان تندرو نیز که پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری با عنوان فتنهگر در میان مردم شناخته می شوند همنوا با معاندین نظام کمر به تحریم نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی بسته بودند و هم اینک هم با شعار انتخابات آزاد به میدان آمده اند ولی نیاتشان همان تحریم انتخابات است.
شما گفته اید فتنه در داخل کشور ما در سال 88 از اینجا شروع شد که آرا که خوانده شد رأی مهندس موسوی در تهران، اصفهان و شیراز از رأی دکتر احمدینژاد بیشتر بود و گزارشهایی که به ایشان شد این بود که تمام است ایشان اعلام جشن پیروزی کرد اما بعد رأیها از بدنه کشور آمد و ایشان رأی نیاورده بود و ایشان دچار فتنه شد پس اگر فتنه به همین سادگی باشد که بخواهند از روی جنازه ها در خیابان های تهران عبور کنند تا به مقاصد خود برسند و تا جایی پیش بروند که نظام را سرنگون کنند میتوانید بگوئید معنی این حرفتان چیست چرا شما نمی روید و هم اینک از آقای موسوی نمی پرسید که آیا به راستی تقلبی صورت گرفته است یا نه تا ببینید چه جوابی به شما می دهد آقای عسگر اولادی آیا میشود از تبلیغ علیه نظام، تحریک مردم و کشتار و بر هم زدن امنیت کشور گذشت و آنها را مجرم ندانست؟ توضیحات شما آقای عسگراولادی در روشنگری برای موسوی و کروبی چیست وقتی راه را به آنها نشان دادید و باز راه خطا رفتند و هنوز هم می روند در واقع باید شما بپذیرید که اینها بدتر از دشمن خارجی هستند؟
یا گفته اید نکتهای که میخواهم به بهانه این روز بزرگ عرض کنم این است که برخی دلسوزان به بنده خرده گرفتند و گفتند مواضع اخیر تو باعث خوشحالی ضد انقلاب و رسانههای بیگانه بویژه صدای آمریکا و بیبیسی شده است و یا برخی اهل فتنه این مواضع را نشانه حقانیت راه خود تلقی کردهاند بنده عرض میکنم نه آن خوشحالی موردی دارد و نه چنین تلقیای مطابق با واقع است، آقای عسگر اولادی پس چرا در اول حرفهایتان حرف امام (ره) را مبنی بر تصدیق مصداق گفته هایتان قرار میدهید ( تصدیق دشمنان نظام از حرف هایتان که مورد تصدیق دشمنان نظام قرار گرفته است نشانه راه خطای شماست و این حرف امام (ره) است که خودتان اگر اما و اگر نیاورید به آن اعتراف کرده اید ).
و یا گفته اید بنده در مواضع اخیرم گفتهام فتنه 88 زیر سر آمریکا، اسرائیل غاصب و انگلیس مکار است و هر کس که فریب این فتنه سازان را خورد و اردوگاه انقلاب را ترک کرد باید به دامن پر مهر اسلام و مردم و انقلاب و رهبری برگردد ولی چرا نگفته اید کسی که فریب میخورد باید به اشتباهش پی ببرد و از ته دل از کردارش پشیمان باشد نه اینکه بدون عذرخواهی و ثابت قدم تر از گذشته با همان نیات قبلی به دامان نظام برگردد آقای عسگر اولادی چرا یکی به نعل می زنید یکی به میخ؟
شما که از آقای رفسنجانی دفاع میکنید چرا نمیگوئید کسانی که دور این آقا را گرفته اند چه کسانی هستند و چه حرفهایی میگویند که درست بر خلاف سخنان مقام معظم رهبری است که بارها تاکید کرده اند که نباید این حرفها زده شود منظور ایشان نگفتن انتخابات آزاد است مگر در انقلاب اسلامی انتخاباتی غیر آزاد هم برگزار شده است؟ پس بشنوید از این اقایانی که به قول شما باید بدون توبه و با همان نیات فتنه سال1388 خواهان بازگشت آنها به دامان نظام هستید.
محمدرضا خاتمی عضو حزب منحله مشارکت حضور اصلاح طلبان در انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری منوط به برگزاری انتخابات آزاد میداند و میگوید اصلاحطلبان زمانی میآیند که انتخابات آزاد باشد وقتی انتخابات آزاد با مقدمات و مشخصاتی که گفتیم برگزار شود معنایش این است که سیاستهای اصلی تغییر کرده است وقتی این سیاستها عوض شود حتی لزوم و تاکیدی نداریم که حتما یک اصلاحطلب رییسجمهور شود ( اقای عسگر اولادی این حرف ایشان یعنی چه؟ یعنی باید سیاست های اصلی نظام تغییر کند؟ من معنی حرف ایشان را به خودتان واگذار میکنم )
غلامحسین کرباسچی شهردار اسبق تهران که به دلیل جرائم مالی از این سمت کنار گذاشته شده بود نیز فقط انتخابات آزاد را راهحل بهتر اداره شدن کشور عنوان کرده است.
موسوی لاری وزیر کشور دولت خاتمی از دیگر کسانی است که طی اظهارات جداگانهای بر انتخابات آزاد تاکید کرده است.
مصطفی تاجزاده عضو شورای مرکزی حزب منحله مشارکت ایران و سازمان مجاهدین انقلاب و معاون وزیر کشور و سرپرست این وزارتخانه پس از استیضاح عبدالله نوری در دولت اصلاحات یکی از کسانی است که در نامههای منتشر شده منسوب به وی بر انتخابات آزاد تاکید شده است.
در حالی که شواهد موجود نشان میدهد که نامهها و پیامهای منتشر شده در سایتهای ضد انقلاب توسط همسر وی یعنی فخرالسادات محتشمی پور نوشته شده و با امضای با احترام سید مصطفی تاج زاده اوین در سایتهای ضدانقلاب منتشر میشوند.
با آغاز سال1391 بود که عناصر و جریانهای ضدانقلاب بیش از گذشته و به دفعات بر طبل انتخابات آزاد کوبیدند تا برخی از رجل سیاسی کشور نیز آگاهانه و غافلانه با آنها هم دردی کردند.
هماهنگی های ناشیانه و بیش از حد برخی اصلاح طلبان تندرو با رضا ربع پهلوی و مریم رجوی در کوبیدن بر طبل انتخابات آزاد توطئه و سناریوی ناهماهنگی را تشکیل داد که باعث آگاهی ملت ایران گردید و نتیجه این رسوایی پرده از توطئه دشمنان نظام ایران و انقلاب برای ایجاد آشوب و اغتشاش در انتخابات آینده ریاست جمهوری ایران را برملا کرد.
رضا پهلوی فرزند بزرگترین دیکتاتور و مستبد تاریخ ایران نیز طی اظهار نظری گفته است باید در یک فرایند بتوانیم نهایتا به این خواسته برسیم تا از خودی ها و جهانیان بخواهیم که برای انتخابات آزاد در ایران از ما حمایت کنند همچنین رضا ربع پهلوی از جمله حامیان پر و پا قرص میرحسین موسوی و مهدی کروبی در راه اندازی فتنه 88 بود.
همچنین این کلمه انتخابات آزاد بازتولید در اظهارنظرهای بسیاری از چهرههای اصلاحطلبان چه تندرو و چند میانه رو داخلی نیز می باشد و احتمالا عناصر و گروههای دیگری نیز وارد این بازی و بکارگیری واژه انتخابات آزاد خواهند شد.
برای ملت فهیم ایران و نخبگان سیاسی آگاه و مسلمان ایران پس از مطرح کردن این شبهه آن هم بعد از تایید مقام معظم رهبری نخستین سوالی که مطرح شد این بود که اگر انتخاباتهای گذشته در کشور آزاد نبوده است چرا این واژگان تنها در سالهای اخیر مطرح میشوند؟ و اگر از میان تمام انتخاباتهای گذشته تنها انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری آزاد نبوده است چرا عناصر ضدانقلاب همان زمان روی همان کمیته صیانت از آرا تاکید نکرده و به تعریف واژگان جدید همچون تقلب روی آورده بودند و خواستند از روی جنازه های افتاده در خیابان های تهران به اهداف پلید خود برسند.
با آغاز سال1391 بود که به یک باره معادلات فتنهگران عناصر ضدانقلاب و اصلاحطلبان تندرو و بریده از نظام تغییر کرد و تقلب در انتخابات را که در آن و در انتخابات قبلی شکست خورده بودند به انتخابات آزاد قبل از شروع انتخابات جدید پرداختند تا برای رای نیاوردنشان بعد از انتخابات خرداد92 شعارهای خاص خودشان را داشته باشند.
اینها همان کسانی هستند که تا پیش از خوردن سیلی سخت از مردم ایران در نهم دی ماه1388 با خوش باوری اندک طرفداران خود را اکثریت مردم میپنداشتند و با نگاهی قلدرمابانه قصد باج گیری از نظام را داشتند و اینک سیاست جدیدی را برای بازگشت به عرصههای سیاسی و آتشافروزی دوباره برای ایجاد اغتشاش و درگیری در کشور اتخاذ کردند که همانا اولین آن همین دمیدن در انتخابات آزاد است.
حضور پرشور و خیره کننده مردم پای صندوقهای رای در خرداد ماه1392 و رای آگاهانه اکثریت مردم به کاندیدای مورد نظر که مخالف آنها باشد موجب خواهد شد تا سیاستها و استراتژی معاندین نظام برای ادامه مسیر مخالفت با جمهوری اسلامی ایران تغییر کند و دوباره مثل همیشه سیلی سختی بر آنها از طرف ملت اگاه ایران زده شود.
حتی مریم رجوی تروریست و جنایتکار معروف نیز یکی دیگر از کسانی است که طی اظهاراتی خواستار برگزاری انتخابات آزاد در ایران شده است، سازمان منافقین نقش پررنگی در حوادث و اغتشاشات پس از انتخابات سال 88 در ایران داشت، گفتنی است افراد و سازمانهای دیگری نیز طی ماههای گذشته بر طبل انتخابات آزاد کوبیدهاند که به دلیل خردهپا بودن آنها مجالی برای معرفی آنها در این مقاله نیست.
پس در این میان کسانی مثل آقای عسگر اولادی که ارادت اینجانب و اکثر مردم و نخبگان به ایشان بیش از حد تصور خودشان است ای کاش زودتر واقعیت این فتنه جدید را درک کنند و اقای رفسنجانی محترم و بزرگوار هم دیگر با طناب پوسیده این ناآگاهان زبان باز به چاهی دیگر سقوط نکنند چرا که آقای رفسنجانی از سرمایه های انقلاب هستند و باید این را بپذیرند که انقلاب اسلامی ایران که با تمام انقلاب های دنیا فرق میکند به خاطر این است که در افراد متوقف نمی شود جناب آقای رفسنجانی که امام خمینی (ره) را ملاک همه چیز قرار میدهند باید بدانند که امام خمینی (ره) در باره سخنرانی نوه شان پسر شهید آقا مصطفی خمینی در مشهد در اوایل انقلاب که سخنرانی بی موردی کرده بودند حتی حکم تیر دادند پس اگر می خواهند در دل مردم ایران جایی داشته باشند باید از بچه و فرزند گذشته و فقط رضای خدا را ملاک همه چیز در زندگی و هدف خود در انقلاب قرار بدهند، در آخر تاکید می کنم که این حرف های من بر اثر وظیفه ای بود که داشتم تا نظر خودم را بگویم چرا که نمی خواهم خدای نکرده بعد از انتخابات برای آقای رفسنجانی و آقای عسگر اولادی حرفهایی بر سر زبانها بیفتد. با سخنی از حضرت علی (ع) سخن خودم را به پایان میبرم: بزرگترین دوست هر کس عقل اوست و بزرگترین دشمن هر کسی جهل اوست.