دشمنان نظام سوریه که دستانشان به خون مردم بی گناه مردم سوریه آلوده است، حالا که فهمیده اند مبارزه مسلحانه در سوریه کارایی ندارد و اگر راه حل امنیتی کارایی داشته باشد، باید در اولویت بندی بعد از راه حل سیاسی قرار بگیرد، حالا این افراد و چهره‌هایی که با حمایت کشور های خارجی امروزه به عنوان نماد مخالفان حکومت اسد معرفی شده‌اند، جنایتکارانی هستند که با دستورات ایشان عناصر و عوامل شان سر هموطنان بی گناه خود را میبریدند و فیلمش را در اینترنت پخش میکردند، اینها فاقد پایگاه سیاسی و اجتماعی در محیط داخلی سوریه هستند، و به نظر می‌رسد در فرایند مذاکرات به دنبال کسب مشروعیت سیاسی باشند، چون در زمینه نظامی شکست خورده اند می خواهند تحولات سوریه را به حوزه‌های سیاسی بکشانند.
در شرایطی که حکومت اسد در صحنه میدانی در وضعیت برتر قرار دارد، فرایند مذاکرات احتمال سلب فرصت پایان سریع بحران به نفع دولت دمشق را افزایش خواهد داد، و پیروزی های ارتش سوریه را به عقب بیندازد، از طرفی دیگر با توجه به گزارش‌های موجود مبنی بر تداوم جنایات گروههای تروریستی در برخی مناطق، به نظر می‌رسد گزینه مذاکره بازی سیاسی جدیدی است که از سوی مخالفان سوریه، با هدف شکستن اقتدار حکومت اسد دنبال میشود.
درخواست معاذ الخطیب برای گفتگو با دولت سوریه نشانه واضحی از نگرانی شورشیان مسلح سوریه، از به نتیجه نرسیدن تلاش‌های‌شان است، که آنها را بعد از دو سال به اقدام برای دستیابی به توافق و گفتگو وادار کرده است، چرا که هم اکنون شاهد آن هستیم که ارتش سوریه کنترل نقاط مهمی از این کشور را به دست گرفته و عملا مخالفان مسلح و گروههای تروریستی را فلج کرده اند، و برای همین شکست شان در تحرکات میدانی است که میخواهند در پشت میز امتیاز سیاسی بگیرند، ای کاش دیپلماتهای ما حرف امام خمینی راحل ما را به دولتمردان سوری میرساندند که فرمودند، سرنوشت جنگ در میدان های جنگ توسط رزمندگان تعیین می شود نه در پشت میز مذاکره.
پیشنهاد خطیب برای مذاکره بیش تر برای دادن فرصت برای مخالفان است، چون که طرح مذاکره به مخالفان فرصت خواهد داد که بار دیگر متحد شوند و همچنین با شناسایی عناصر تندرو القاعده‌ای آن ها را از میان خود حذف کنند، شورشیان خارجی، جوخه‌های مرگ و تروریست‌هایی که توسط ناتو از خارج به سوریه وارد شده‌اند، نگران شده اند و این نشانه آن است که شورشیان از شکست تلاش‌های خود بیمناکند، و برای رسیدن به یک توافق تلاش می‌کنند، حتی شایعاتی از آنها درباره ایجاد یک منطقه صفر در خاک سوریه به گوش می رسد، که احتمالا جوخه‌های مرگ و مخالفان مسلح و تروریست ها در آن جا پناه بگیرند، تا دوباره خود را بازسازی کنند و دوباره به جان مردم سوریه و نظام مردمی بشار اسد بیفتند و پیشنهاد معاذ الخطیب به همین منظور صورت گرفته است.
در واقع اینها که دم از مذاکرات می زنند به دنبال سهم خواهی سیاسی هستند، ولی آیا نظام مردمی سوریه و دولتمردان سوری به حمایت از بشار اسد باید به این نتیجه برسند که ارزش مذاکره با مخالفان مسلحی که دو سال است با تروریست ها و عناصر خارجی هم صدا شده اند باید سودی داشته باشد که بتوان آن را هم سنگ با دو سال مقاومت مردم سوریه و دستاوردهای بسیار گران قیمتی که در این مدت به دست آورده اند سنجید؟ دستاوردهایی که فقط به خاطر لجبازی عدم مذاکره عناصر مسلح با دولت بشار اسد با ریخته شدن خون هزاران نفر مردم عادی در کوچه و بازار و در صف نانوائی ها به دست آمده است، و به زیر ساخت های کشور خودشان بدترین خسارت ها را وارد کرده اند، و اینک که به شکست خود پی برده اند برای پنهان کردن دستان خونی شان و جنایت هایی که در حق مردم عادی روا داشته اند از مذاکره حرف می زنند، و جالب اینجاست که مذاکراتشان دستورات دیکته شده دولت های مرتجع عرب و غربی ها می باشد، که حتی با هم تفاهم ندارند و فقط به دنبال خریدن زمان هستند.
همچنین اجرای پروژه مذاکرات با نظام سوریه بر عهده گروهی گذاشته شده که کینه ای عمیق و دشمنی و نفرت ذاتی بسیار زیادی نسبت به نظام‌های در دست شیعیان در عراق و سوریه و لبنان دارند،حرف اول آنها در مذاکره قطع رابطه سوریه با ایران به عنوان هدف اصلی مخالفان سوریِ تحت حمایت غرب خواهد بود، اینها وهابیون و جریان سلفی تکفیری و به خصوص اخوانی ها هستند، اخوان المسلمین سوریه در این مدت ثابت کرده که در جهت اجرای اهداف غربی ها در سازش با اسرائیل پیش میرود، و با وجود اینکه بر مبانی اسلامی تاکید میکند، ولی پس از روی کار آمدن همانند ترکیه مواضعی نزدیک به حکومت های سکولار متمایل به غرب و بی خطر برای اسرائیل اتخاذ کرده اند .
حتی کشورهای عربی متوجه شدند که دست آمریکا و برخی حکومت‌های عربی مرتجع در سوریه فعالند، و دخالت غرب و کشورهای مرتجع منطقه عامل اصلی تداوم و درگیری های سوریه است، و اینک به سمت راه حل سیاسی حرکت کرده اند چرا که برای آنها روشن شده است که فقط دخالت غرب و کشورهای مرتجع منطقه عامل اصلی تداوم درگیری های در سوریه است، هر چند در ابتدا انقلابیون کشورهای اسلامی از جمله مصر و تونس از مخالفان سوری حمایت کردند، ولی در ادامه متوجه نقش آمریکا و کشورهای مرتجع عربی و عوامل و عناصر آنها در این وقایع شده اند.
این چنین به نظر می‌رسد استقبال از گزینه مذاکره از سوی مخالفان یک اقدام تاکتیکی برای سرپوش گذاشتن بر مجموعه‌ای از مشکلات اساسی بین مخالفان است، که طرف‌های مخالف داخلی و خارجی حکومت اسد در شرایط کنونی با آن مواجه شده اند، آشکار شدن ماهیت واقعی معارضان سوری از جمله گروههای تروریستی که با حمایت کشورهای خارجی وارد سوریه شده‌اند، و اختلافات عمیق و گسترده‌ای که بین گروههای مختلف تروریستی وجود دارد، مخالفان منطقه‌ای و بین‌المللی سوریه را به شدت نسبت به معارضان سوریه دلسرد کرده است، چرا که در شرایطی که گزینه مذاکره به عنوان یک اولویت مهم برای مخالفان سوریه مطرح است، گروههای تروریستی هنوز در داخل به انجام حملات و اقدامات ناامنی خود ادمه می‌دهند و یا برخی منابع خبری از مخالفت کشورهایی مانند قطر و عربستان موضع گیری هایی مبنی بر مخالفت با راهکارهای دیپلماتیک گزارش می‌دهند.
دروغ و خیانت مخالفان مسلح و آدم کش سوریه و اربابانشان برای مذاکره با نظام سوریه در اینجا بیشتر خودش را نشان می دهد، که از طرفی آمریکا در حوزه سیاسی اینگونه نشان می دهد که از مداخله مستقیم و یا حمایت از مخالفان مسلح خودداری خواهد کرد، اما گزارش‌های اطلاعاتی منتشر شده حاکی از تداوم حمایت‌های مادی و تسلیحاتی آمریکا از گروههای تروریستی دارد، و یا زمانی که ترکیه و امریکا به عنوان متحدان ناتو نیز بر سر حمله به سوریه با یکدیگر اختلاف دارند، عربستان هم تا حدودی به شکست سیاست هایش در سوریه پی برده است، قطر و ترکیه و برخی کشورهای دیگر در پی راه حل سیاسی در سوریه نیستند، و با اینکه که می دانند راه حل نظامی نتیجه ای جز تخریب سوریه نخواهد داشت، باز هم به شدت از آن حمایت می کنند، و در این مقطع معاذ الخطیب از طرف مخالفان سوری خواهان گفتگو با دولت سوریه شده است.
و این نشانه دیگری از آن است که شورشیان در وضعیت بسیار بدی به سر می‌برند، و در برابر ارتش سوریه متحمل شکست سنگینی شده‌اند و به زودی ارتش همه آنها را قلع و قمع خواهد کرد و بهترین سلاح سوریه در مقابل این وطن فروشان خائن و سران عناصر مفلوک عقیدتی این است که در حال حاضر تا ارتش سوریه همه آنها را از بین نبرده یا دستگیر نکرده و یا خودشان را تسلیم نکرده اند، نظام سوریه باید شرط مذاکرات را فقط زمین گذاشتن سلاح مخالفان اعلام کند.
به نظر می‌رسد شورشیان مسلح بیش از پیش در حفظ مناطق تحت تصرف خود ناتوان شده‌اند، چرا که در شهرهای سوریه حضور نیروهای مردمی و شبه نظامی در شهرها افزوده شده است، که این نیروها برای حفاظت از مردم غیرنظامی مستقر شده اند، حتی کوفی عنان، نماینده ویژه سازمان ملل و اتحادیه عرب در امور سوریه هم تائید کرده است که عناصر مسلح مردمی غیر مشروعی در میان نیروهای هوادار بشار اسد وجود ندارد، نتیجه اینکه وضعیت سوریه از هم اینک تا حدودی روشن شده است، و باید دانست که افراد آزاده عرب هرگز سوریه را در مقابله با توطئه‌های کنونی تنها نخواهند گذاشت، و خون سوری‌ها که ریخته شده در دفاع از اعراب آزاده بود و سوریه با این خون‌ها به پیروزی خواهد رسید و بهتر بگوییم رسیده است.
حوادث سوریه را باید نشان دهنده پیروزی محور مقاومت دانست، که در سال 2006 در لبنان و در سال 2009 در غزه با پیروزی هایشان کلید خورده بود و آنچه در سوریه هم اینک رخ میدهد مذاکره و یا حل و فصل و سازش نیست، بلکه شکست غرب و دست نشاندگانش در برابر ایران و جبهه مقاومت است، باید این را همیشه به یاد داشته باشیم که قدرت‌های خارجی نقش زیادی در ناآرامی سوریه داشته و دارند، و نیروهای شورشی زیادی را از نقاط مختلف جهان به این کشور اعزام کرده‌اند، فقط به این خاطر که نظام بشار اسد متحد اصلی ایران بعد از انقلاب اسلامی در منطقه بوده است، و پل ارتباطی محور مقاومت می باشد، همچنین سوریه در حدود چهار دهه محور مقاومت در منطقه علیه رژیم صهیونیستی بوده، و از لبنان و فلسطین حمایت کرده است، روزی که حماس را در هیچ کشور عربی راه نمی‌دادند آنها در سوریه زیر چتر حمایتی حکومت اسد بودند، و پایگاه مقاومت شان علیه رژیم اسرائیل در این کشور فعال بود، و حالا به جای اینکه دشمنی کشورهای عربی معطوف به رژیم اسرائیل شود متوجه حکومتی شده که محور ضد اسرائیلی و از خطوط اصلی مقاومت است، که این یک خیانت بی شرمانه از طرف سران منفور و مرتجع عربی می باشد که به آخر حکومت های مستبدانه خود رسیده اند.
دشمنی سران مرتجع عرب منطقه و ترکیه و غربی ها با ایران بر سر سوریه، به این خاطر است که وقتی می بینند متحد اصلی ایران یعنی سوریه در کشورهای عربی قویترین ارتش و آگاه ترین و متحدترین مردم را در میان اقوام گوناگونش دارد، و به عنوان کشوری شاخص عربی در بین کشورهای منطقه و عربی شناخته میشود، و دشمن واقعی اسرائیل و پشتیبان فلسطینیان است، و همچنین الگویی شده است برای کشورهای عربی و اسلامی که خواهان پیشرفت، استقلال و کرامت انسانی هستند، این کشورها و دولت ها تنها راه رسیدن به اهدافشان را همکاری و دوستی با ایران میدانند، و این دشمنان کینه جو و جاهل و متعصب ایران، نمیتوانند ببینند که سوریه عربی در میان تمام کشورهای عربی به عنوان هم پیمان ایران به یک کشور قدرتمند و ضد صهیونیست، و الگویی برای کشورهای هم پیمان ایران تبدیل شود.
