این خیلی طبیعی است که وقتی آقای هاشمی از نداشتن سر جنگ با اسرائیل سخن می گوید و مدتهاست اراده ای از ایشان در خصوص تبعیت از فرامین رهبری دیده نمی شود و با داشتن آن کارنامه مردودی در جریانات فتنه88 باعث میشود تمام دشمنان داخلی و خارجی نظام اسلامی از آمدن ایشان ذوق زده شوند به همین خاطر است که اراده باطل جهانی بر حمایت از ایشان شکل می گیرد.

اساس حرکات اسلامی بر مبنای تفکر است تفکر تعطیل نیست اینکه ببینی چرا برایت هورا می کشند باب تفکر را باز می کند که اشکالت را بفهمی اینرا امام (ره) و مقام معظم رهبری بارها و بارها گفته اند و به عنوان یک معیار بکار می برند.

امام می گفت اگر دیدید دشمن ازتون تعریف میکنه بدونید دارید راه و اشتباه میرید و از مسیر حق منحرف شدید و اگر دیدید داره بهتون دشنام میده و تخریب تون میکنه بدونید مسیر رو دارید درست میرید و حالا چرا باید دشمن از آمدن اقای هاشمی ابراز خوشحالی کنه و مدام از مواضعش تمجید و تعریف کند و بی بی سی او را سیاست مداری شایسته توانا و مصلحت اندیش معرفی کند.

میتوان به یقین گفت که بیشترین علت آمدن هاشمی به میدان انتخابات گرانی های اخیر است گرانی های اخیر چنان بعضی ها را به وجد آورده است که امید دارند که مردم از ترس گرانی های بیشتر به اینها رای بدهند و قطعا شعار انتخاباتی هاشمی شعاری خواهد بود اقتصادی و روی این مسئله هم تبلیغات وسیعی را به راه خواهند انداخت.

همچنین هاشمی و طرفدارانش این امید را دارند که چون تعداد نامزدهای اصولگرا زیاد است رای‌ها خرد می‌شود و ممکن است اگر آدم‌هایی مثل هاشمی و هم فکرانشان به میدان بیایندمی توانند خودشان را از اعماق چاههای فتنه88 بیرون بکشند، همچنین آنها با هیجانی کردن فضا و تهییج احساسات و شور مردم و بزرگ کردن گرانی های اخیر و دادن وعده های کاذب سعی در جذب آرا و جلب نظر مردم را دارند.

مدعیانِ تقلب در انتخابات88 در سایه ی تکیه به هاشمی و حمایت ها و سکوت های معنادار وی توانستند ادعای واهی دروغینِ خود را مبنی بر تقلب ادامه دهند و جریانات خرداد88 را برپا کنند، هر چند هنوز که هنوز است هاشمی از ادعای خود مبنی بر تردید در انتخابات1388 دست برنداشته و به عنوان تکیه گاه حوادث88 همچنان بر آنچه گفته بود پافشاری و تاکید می کند و بر خلاف نظر رهبریِ نظام ادعای تقلب را رد نمی کند.

ایشان نمی تواند بدون اعلام انزجار از مسببین فتنه 88 به تایید شورای نگهبان برسد و مسئله اصلی اینجاست که خود و خانواده اش از اصحاب اصلی فتنه بودند، وقتی فرزندانش با عملیات اجرایی و خیابانی، شورش های خارج و داخل علیه نظام را مدیریت، هماهنگ و پیاده سازی کردند و آتش تهیه میریختند و پسران هاشمی و دخترش مردم را به خیابانها دعوت می کرد و خودش هم با نوشتن نامه ی بدون سلام به مقام رهبری در فتنه88 هر چه در چنته داشتند به کار بردند و فتنه را بوجود آوردند دیگر پیشگویی لازم نداشت که آقای رفسنجانی جدیدا میفرمایند من پیش بینی فتنه را کرده بودم.

آیا با تایید شدن هاشمی از سوی شورای نگهبان برای نامزدی ریاست جمهوری تاییدی بر اقدامات و سخنان او در جریان فتنه88 نیست؟ آیا ادعاهای وی در خصوصِ تردید در انتخابات ریاست جمهوری88 به معنی تبرئه موسوی و کروبی و مجرمان و شورشیانی نخواهد بود که در روز عاشورا با رقص و پایکوبی در خیابان های تهران مردان خداجو لقب گرفتند؟  

روش مدیریت هاشمی هرگز نمی تواند حافظ منافع طبقات ضعیف کشور باشد یک روش توسعه ای و مبتنی بر اصول سرمایه داری است که خواسته و ناخواسته منافع اقشار بالای جامعه را دنبال می کند، سیاست های کلان هاشمی مانند آزاد سازی قیمت ها و حذف بدون جایگزین یارانه ها و خصوصی سازی های کلاشانه و رانت بازی های تاریخی در بیش از یک دهه ی اخیر نشان می دهد که این طبقات از دلالان و رانت خواران و وابستگان به کانون های قدرت و ثروت هستند که همگی از حامیان اصلی او به حساب می روند.

باید دید این واقعیت که چه کسانی از هاشمی حمایت می ‌کنند و یا گروه‌ ها و اشخاصی که اصرار داشتند ایشان ثبت‌ نام کند چه کسانی هستند و آنها را بهتر شناخت و همچنین باید نگاه کرد به موضع ‌گیری ‌های فرزندان و طرفدارانش و نقش آنان در جریانات سال88، و مهم تر از آن این است که واقعیت صحنه انتخابات نشان می‌دهد همه کسانی که دیروز پشت ‌سر میرحسین موسوی و کروبی قرار داشتند امروز پشت ‌سر هاشمی قرار گرفته اند.

همه می دانند که خط هاشمی خط سازش و تسلیم است چرا که هنوز نیامده مذاکره و تسلیم را حلال مشکلات کشور می داند و مقاومت را عامل بروز مشکلات معرفی می کند اسرائیل را دشمن ندانستن و آمریکا را حلال مشکلات دانستن همان شعارهای فتنه88، نه غزه و نه لبنان جانم فدای ایران را در اذهان زنده می کند که هرگز هم از آنها تبری نجسته است، هاشمی در فتنه خرداد88 جمله جمهوری ایرانی و ضدیت با ولایت فقیه را به اثبات رساند.

هاشمی و فرزندان و هوادارانش فتنه ی سال88 را به بهانه ی تقلب در انتخابات کلید زدند و در این مسیر نه به قانونی اساسی و نه به جایگاه قانونی شورای نگهبان و نه به دستورات و نصایح رهبر معظم انقلاب و نه به منافع انقلاب و مردم هیچ گونه احترامی قائل نشدند.

کسی که نتواند فرزندان و طرفداران خود را کنترل کند چطور می خواهد جامعه ایران را کنترل کند، نباید اظهارات و سخنرانی های دخترانش و اعمال پسرانش را در زمان فتنه88 از یاد برد، همین سؤال برانگیز خانم عفت مرعشی همسر آقای هاشمی را نیز نباید نادیده گرفت که اخیرا در اولین جلسه دادگاه مهدی هاشمی با بیان اینکه حاج آقا مطمئنا وارد عرصه انتخابات نمی‌شود گفته بود: انتخاباتی وجود ندارد مگر برای اینها کاری دارد که رای‌ها را عوض کنند.

در عین حال اعلام کاندیداتوری آقای هاشمی که 80 سال از عمرش می گذرد، در عین حال که حتی شائبه رد صلاحیت وی به دلیل ناتوانی جسمی را سر زبان ها انداخته، این باور را هم دامن زده است که متفکران جریان فتنه 88، سیاستمدار پیر را به عنوان آخرین شوک برای احیای جریان مطلوب خویش و رسیدن به کرسی قدرت به بازی گرفته اند.

بنابراین تایید هاشمی از سوی شورای نگهبان، حتی جدا از اینکه رای بیاورد یا نه، فقط تایید شدن هاشمی توسط شورای نگهبان بزرگترین سلاح او خواهد شد تا بتواند جریاناتِ معاند داخلی و خارجی و متقلبانِ واقعیِ سال88 را از گناهانشان تبرئه کند و آنها را حول یک محور قرار بدهد.

فراتر از مسایل قانونی، آیا اصولاً تایید چنین شخصی عاقلانه است؟ چه تضمینی هست که در صورتِ انتخاب نشدن یا رای نیاوردن، مجدداً اقدام پیشین خود را تکرار نکند و همان ادعاهایش را که در دفاع از موسوی بیان می کرد، این بار در دفاع از خود بیان نکند؟ و شاید هم دوباره فتنه جدیدی از آتش زدن های ظرف های زباله و دودها را در خیابان های تهران پیش گویی کرده باشد.

افکار عمومی اول منتظر پاسخگویی رئیس مجمع تشخیص درباره عملکرد خود و اطرافیانش در فتنه آمریکایی-اسرائیلی 88 است، مهم تر اینکه هاشمی چگونه قادر است زمام کشور را به دست گرفته و بازیچه هوس های اطرافیان و دوستان رادیکال خود نشود؟

به یقین و قطعا ستادهای انتخاباتی او محل رفت و آمد افراطیون اصلاح طلبی خواهد شد که تا همین چند سال پیش هاشمی را عالیجناب سرخپوش می نامیدند و برای گرفتن قدرت در ضربه زدن به او سنگ تمام گذاشتند و آبروی سیاسی او را به بازیچه گرفتند و اینک میخواهند با نردبان همین هاشمی خودشان را بالا بکشند، اینان چهار سال است منتظر فرصت هستند و حالا هاشمی آمده است تا خود را قربانی اصلاح طلبان سوخته و اصحاب فتنه88 کند.

شورای نگهبان و وزارت کشور به عنوان ناظران انتخابات و مردم و رای دهندگان به عنوان تضمین کننده منافع ملی باید توجه نمایند که چه کسانی با دو دلی و شک و شبهه به میدان آمده اند و قصد دارند که با رفتار دوگانه و دیپلماسی پنهان، یک چیز بگو، گاهی سکوت کن، فردا طور دیگر برخورد کنند تا بتوانند منافع دوستان خود را پیگیری نمایند.

ریاست جمهوری که می آید اگر نداند معیار سیاست خارجی جمهوری اسلامی جبهه حق و باطل است بی تردید به کجراهه خواهد رفت و نظام را دچار مشکل می کند، در ایران هویت ایرانی بدون اسلام و ولایت و مردم تعریفی ندارد، ما باید فرد اصلح دارای این ویژگی ها را یافته و با حمایت از وی به دغدغه های مقام معظم رهبری و انقلاب نظام اسلامی جامه عمل بپوشانیم.

ملت ایران اینک دولتی میخواهد که هم سازندگی داشته باشد هم اصلاحاتی واقعی نه از نوع دوم خردادی و هم مهرورزی داشته باشد که با معیارهای رهبری زاویه نداشته باشد و همه جور نقاط مثبتی داشته باشد در حقیقت منظور حضرت آقا هم در کل کلامشان برای ارتقا دادن دولت ها همین جمع آوری نقاط مثبت و دوری کردن از نقاط و تجربه های تلخ و شکست خورده دولت های قبلی است.

آنچه اقتصاد امروز ایران به آن نیاز دارد، روشن کردن مجدد مسیری است که باید طی سالهای گذشته طی میشد، اقتصاد امروز ایران نیازمند چهره ای است که بتواند با برنامه، خاطره تلخ خود محوری اقتصادی و خود متخصص پنداری هشت سال گذشته را از خاطر جامعه ایرانی پاک کند.

کاندیداهایی که برخی از آنها تا پیش از این نه سخنی اقتصادی میگفتند و نه برنامه ای در اقتصاد کشور داشتند، کسانی که تا کنون حتی یک مفهوم اقتصادی را نمی توانند توضیح دهند، امروز از اقتصاد سخن می گویند از آباد کردن اقتصادی می گویند که خود آنان در بخشی در ویران کردنش در همان هشت سال مسئول بودند.

ایران امروز به سطحی از قدرت موقعیت در جهان دست یافته که هرگز در  تاریخ معاصرش سابقه نداشته است و ما بزرگترین و سیاسی‌ترین رویداد سیاسی یعنی انتخابات را پیش  رو داریم آنچه اهمیت دارد این است که حماسه اقتصادی در کنار حماسه سیاسی از دید رهبر انقلاب بیان شده است از طرفی مقام معظم رهبری این حضور را حضوری مسئولانه می داند: وظیفه آحاد عظیم ملت هم این است که در این حادثه بسیار مهم که به سرنوشت کشور مربوط می شود به طور دلسوزانه و مسئولانه شرکت کنند همچنین ایشان انتخابات را مظهر اقتدار ملی می دانند و حضور مردم را حضوری مسئولانه می داننددر این میان ما باید فرد اصلح دارای این ویژگی ها را یافته و با حمایت از وی به دغدغه های رهبری و انقلاب نظام اسلامی جامه عمل بپوشانیم

اینک وظیفه ما چیست؟

همواره همین طور بوده که بیانات معظم له در آستانه ی انتخابات و ارائه ی شاخص ها و معیارهایی از سوی ایشان ، چراغ راه و هادی مردم و پیروان ایشان در انتخاب بهترین گزینه و فرد اصلح است در واقع ایشان معیار ها و اصول را تبیین می کنند و این مردم بصیر هستند که می بایست با توجه به این شاخص ها فرد اصلح را یافته و با حمایت از آن فرد در عرصه ی انتخابات، حق خود را مطالبه کرده و تکلیف خود را ادا نمایند.

حال طبق این شاخص مطرح شده از سوی حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی) می بایست بدنبال فردی بگردیم که در عین اینکه دارای این ویژگی های مثبت بوده حواشی و ضعف های موجود در وی وجود نداشته باشد.

فردی که ساده زیستی و فرهنگ بسیجی او را میتوان در حضور بی آلایش و بدون هرگونه تشریفات وی در تجمعات مردمی نظیر راهپیمایی ها و غیره.... و یا سفرهای ایشان در خلال مذاکرات در کنار مردم و در هواپیمای معمولی مشاهده کرد.

اینک به یقین میتوان گفت که دکتر سعید جلیلی نماینده ی مقام معظم رهبری و دبیر شورای عالی امنیت ملی و مذاکره کننده ی ارشد کشورمان در مذاکرات هسته ای را فردی نسبتاً لایق و منطبق بر این شاخص ها یافته ایم.

از همه مهم تر روحیه استکبار ستیزی و روح عزت ملی و اسلامی ایشان و توانمندی و تخصص وی در سیاست خارجی و تسلط بر مبانی اسلام در حوزه ی سیاست خارجی جامعه ی اسلامی است، تا جاییکه وی دکترای خود را درباره ی سیاست خارجی پیامبر اسلام(ص) ارائه کرده و در دانشگاه دیپلماسی پیامبر را تدریس می کند که میتوان نمود آنرا در مذاکرات هسته ای این چند سال اخیر و نتایج حاصل از آن مشاهده کرد. 

در کنار این نکات مثبت و ویژگی های مطلوب میتوان عاری بودن ایشان از حواشی و نکات منفی رئیس جمهور فعلی را بارزه ی مهمی دانست که قسمت دوم شاخص امام خامنه ای (حفظ اله) را تضمین می کند.

 با این تفاسیر ما خود را موظف به حمایت از ایشان دانسته و تمام تلاش خود را در عرصه ی انتخابات معطوف ایشان خواهیم کرد.

در پایان از این بسیجی جانباز که یک پای خود را در میدان احساس تکلیفی بجا و بموقع در دفاع مقدس از دست داده است خواستاریم با دمیدن روحی تازه در گفتمان انقلابی یاوری تمام عیار برای امام مان خامنه ای عزیز و نماینده صالح مردم ایران در عرصه ی مبارزه با شیاطین زمان و همچنین آبادانی کشور عزیزمان ایران باشد. انشالله