منطقه و بیداری اسلامی
بی تردید صحبت از حضرت زینب (سلام الله علیها) بانویی که فریادش یادآور خروش مولایی و وقارش، نشانی از عظمت و وقار زهرایی است، کاری بس مشکل است، ای زینب سرافراز و صبور که با فریاد رسای مرتضی گونه ات، همه ظلم را تحقیر کردی و با صبر جمیل و شگفت انگیزت، تاریخ را به اعجاب و تحسین وا داشتی.
ای زخم خورده نینوا! ای بانوی خورشیدهای دربند! ای زینب قهرمان! تو که خود، وسعتی به اندازه همه سوگ های آفرینش داشته ای، تو که خود دریای بی کران اشک را، ساحل بودی، چگونه باید بر تو سوگواری کنیم، چرا که ما سوگواری را از تو به یادگار داریم، تو که آواز سرخ کربلا را از حنجره بردباری ات، به گوش تاریخ رساندی و اگر این حنجره صبوری و آن نطق آتشین تو در کاخ یزیدیان نبود، داستان جانسوز آن ظهر عطشناک در کوچه های تاریخ به دست فراموشی سپرده می شد، به دنیا آمده بودی تا صبر را شرمنده کنی ای اسطوره تاریخ.
و ما برای تو مینویسیم، ای زینب! ای که فریاد با تو آغاز شد و بیداد با تو رسوا! ای آزاد اسیر! ای قامت سبز اعتراض! ای نهال بارور ایثار! ای جاری زلال متانت! ای آیه صراحت و عفت! ای آذرخش خشم! ای مظهر لطافت و رحمت! آخر چگونه میتوان تو را گفت، تو را نوشت، قلم در ابهامِ شناختت ناکام مانده است، چرا که تو آیههای توانایی انسان را نوشتی و سرود قدرت ایمان را سرودی و شعر بلند رسالت را نگاشتی.
حرکت کن صدای قدم های تو ضرب آهنگ قیام ماست حرکت کن قافله سالارش عشق ، زینب ای اسیر سربلند، ای تنهای بی برادر، ای دل به مصیبت داده، ای مادر عشق و درد، تاریخ آمده است تا همراه تو بعد از هزار و چهارصد سال بغضش را بترکاند تاریخ با آن همه ابهت و وقارش در مقابل دل بی قرار تو کم آورده است.
زینب! ای زبان علی در کام! ای رسالت حسین بر دوش! ای که از کربلا می آیی و پیام شهیدان را در میان هیاهوی همیشگی جلادان تاریخ، هم چنان به گوش تاریخ می رسانی، هنوز هیچ آشنا با عاشورایی، قدرت نیافته بزرگی شخصیت تو را درک کند، زینب(س)، با تمام روح لطیفش، اوج هر سختی را چشیده، اما زیبا و پرمنطق در کوفه و شام سخن میراند، چنان که قلبهای خفته را بیدار میکند و کم است مسلمانی در شامات که اسلامش را مدیون روشنگری زینب (س) نباشد.
زینب یعنی تبلور صبر علی و تجسم عصمت فاطمه، زینب یعنی، زینت شب های بی کسی و تنهایی ، زینب یعنی مرحم زخم های سینه مادر، زینب یعنی سنگ صبور غربت و مظلومیت حسن، زینب یعنی خطبه گویای رشادت و حقانیت حسین، زینب یعنی زهرایی که سقیفه خون بارش کربلا آفرین شد، زینب یعنی پرستار زخم های عاشورایی، زینب یعنی آغوش پناه کبوتران پر و بال سوخته کربلایی، زینب یعنی زن، اسوه، وقار، شکیبایی، عصمت، نجابت و شجاعت. زینب یعنی وصف تمام خوبی ها تا بی نهایت.
ای دخت گرامی و ستم کشیده امیر مومنان، تو در آن روز خون به تماشای زیباترین جلوه های هستی ایستادی و با صلابت و استواریت در برابر فریبکاران تاریخ جلوه ی زیبا و ماندگاری خلق کردی، علی وار خطبه خواندی و غرور جاهلی امویان را در هم شکستی و کاخ ستم یزیدیان را متزلزل ساختی.
این تو بودی که با اسارت آزادی بخش خویش دفتر ننگین بنی امیه های زمان را در پیشگاه عقل همه ی فرزانگان گشودی و به همه مردمان نشان دادی و آنان را آگاه ساختی.
آری زینب (س) به جهان آمده بود تا عشق را مبهوت لحظه های زلالش کند، آمده بود تا صدق و وفا را به جهانیان بیاموزد و متانت و وقار را به نمایش گذارد، آمده بود تا رسالت خود را به انجام برساند، مونس و یار برادر، سالار قافله حسینی و غم خوار اسیران باشد، آمده بود تا فریاد بلند مظلومان تاریخ باشد، فریادی که پژواک آن هنوز هم از ورای تاریخ به گوش شنوای دل های حق جویان می رسد.
زینب سلام الله علیها فصاحت و بلاغت را از علی، نجابت را از فاطمه، صبر و شکیبایی را از حسن و مظلومیت در عین ایستادگی را از حسین آموخته بود، او روح بلند و رضا بود، حضرت زینب کبری سلام الله علیها در خضوع و خشوع و عبادت و بندگی، وارث پدر و مادر بود.
پانزدهم رجب المرجب، رحلت جانسوز عقیله بنی هاشم، بنت امیر المومنین و حضرت فاطمه الزهرا (س)، اخت الحسین، شیر زن کربلا، عمه جلیله سادات، ام امصائب، حضرت زینب الکبری (س) را محضر مقدس و منور حجت بن الحسن عسکری (عج) و تمامی شیعیان و محبان آن بانوی مکرمه تسلیت و تعزیت عرض می کنیم.