شاید از این به بعد باید اصولگرایی را به اصولگرای اصیل و ناخالص تقسیم کنیم و به قول آقای جلیلی که به کاندیدایی سازش کار در مناظره گفتند شما نمی توانید بین حق و باطل راهی به نام میانه روی را انتخاب کنید و به بیان واضح تر نمیشود قسمتی از زور را قبول کرد و قسمتی از آن را رد کرد چون قبول کردن کوچکترین ظلم و سلطه علیه خودمان و قبولاندن آن به خودمان یعنی به چالش کشیدن آرمانهای امام و شهدا و مردم ایران و این یعنی همان گفته های بنی صدرها که خود را ملی گرا معرفی میکردند و در جنگ ایران و عراق به طور علنی میگفتند باید زمین بدهیم و زمان بخریم و این شعارهای کاندیداهای سازشکار چیزی بهتر از افکار بنی صدری نیست.  

و در جواب کسانی که در مناظره آخر تلویزیونی بقیه را پادگانی و غیره خطاب می کردند باید گفت که اگر خود لباس روحانیت را پوشیده اید دلیل نمی شود که مردم با درایت ایران به چشم یک روحانی روشنفکر و آگاه و شجاع به شما نگاه کنند، ما روحانیونی در سطح بالاتر از شما هم داشتیم که امتهانشان را در بین مردم دادند و مردم آنها را طرد کردند و پادگانی هایی هم داشتیم و داریم که هم اینک با تنفس مصنوعی زنده اند و هفته ای نیست که یکی از این عزیزان به شهادت نرسد پس سیاه نمایی نکنید هر چند که تخصص شما سیاه نمایی باشد.

عمق نالایق بودن و بی کفایت بودن مجلس و دولت اصلاحات به قدری زیاد بود، که آنها فقط سازشکاری را پیشه کارهای خود کرده بودند، آنها سیاست خارجی سازشکارانه، مصلحت جویانه و منفعلانه را دنبال می کردند، در بعد داخلی هم، همیشه درگیریهای سیاسی داشتند و فقط اقتصاد ایرانی مصرف گرا درست کرده بودند، در مجلس نمایندگان اصلاح طلب یا تحصن میکردند و یا لوایح دوقلو می دادند و نظم کشور را به هم می ریختند و رابطه با چند کشور اروپایی و امریکای زورگو را رابطه با همه همه دنیا دانستن میشمردند، بدتر اینکه خود را عقل کل میدانستند، دولت های سازندگی و اصلاحات چنان ضربه ای به بدنه مردمی نظام وارد کردند که هنوز که هنوز است آثار وحشتناک آن در جامعه وجود دارد . 

به عنوان مثال همین آقای روحانی را اگر در نظر بگیرییم میبینیم همانند هم مسلکانش فقط سیاه نمایی میکند، آقای روحانی، اینکه پرداختن به مسائل اقتصادی از اولویت های امروز کشور است، تردیدی نیست، ولی استفاده از حربه مذموم سیاه نمایی آن هم به هر قیمتی در کنار بی تقوایی در گفتار بدون توجه به مبانی انقلاب و رهنمودهای حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری یک سوء استفاده سیاسی است و برای مردم ایران که شعور سیاسی بالایی برخوردارند پذیرفتنی نیست و نوعی توهین به شمار می رود.

آقای روحانی هر زمان شما بتوانید منتقدانتون را در آغوش بگیرید خواهید توانست در دل مردم ایران جا باز کنید، مطمئن باشید چند میلیونی هم که به شما رای خواهند داد یاران واقعی شما نیستند و از هر گروهی میتوانند باشند از ضد انقلاب و سلطنت طلب گرفته تا بقیه دشمنان داخلی و خارجی نظام که ناچارا به شما رای می دهند، پس شما کاندیدای واقعی آنها نمی توانید باشید شما تنها کاندیدایی هستید که بسیار زیاد حرمت شکنی میکنید، آیا میدانید کسی که حرمت شکنی می کند بی حیاست و کسی که حیا ندارد ایمان هم ندارد و این معیار مهمی برای ارزیابی افراد در همه جایگاه هاست.

آقای روحانی شما در شهرستان ها مبهم سخن میگوید و علنا میگویید مردم شما را نمی خواهند و باید بروید، آقای روحانی آیا میتوانید واضح تر سخن بگویید و بفرمائید که مردم چه کسانی را نمی خواهند شما سازشکاران را نمی خواهند یا انقلابیون اصیل را ؟ همین انتخابات مجلس یک سال و نیم قبل بود که همین مردم شما را برای چندمین بار پس زدند، با اینکه شماها انتخابات را تحریم کردید ولی مردم بیشتر از قبل شرکت کردند.

آقای روحانی باید بدانید در سال1384 شناخت واقعی مردم از ناکارآمدی دولت های قبلی که شما در آن بودید باعث شده بود به نوعی تقابل دو اندیشه شکل بگیرد و مردم هم انتخاب خود را کردند و به احمدی نژاد رای دادند و شما را طرد کردند.  

آقای روحانی اگر دولت فعلی در جایی سوء مدیریت و یا نقطه ضعفی داشته و یا دارد نمیتواند بهانه ای برای ناشایستگی دولت های اصلاحات و خود شما در دوران دبیری شورای امنیت ملی تان باشد.

آقای روحانی شماها نمی توانید به عنوان رئیس جمهور در خطی خود ساخته به نام میانه روی که در واقع خطی سازشکارانه میان حق و باطل است و همان زورگویی و ظلم و ستم در آن وجود دارد حرکت کنید و خود را پیرو راه امام راحل بدانید.

آقای روحانی شما می خواهید سیاست شرم آور و سازش کارانه اصلاحات را با سیاست امروز ایران گره بزنید، به این معنی که فقط شعار مبارزه بدهید ولی هر چی آنها گفتند به راحتی قبول نکنید ولی اگر تهدید کردند و هزینه داشت قبول کنید و انجام بدهید این سیاست شما آن مثل افغانی را به یاد آدم می اندازد که میگویند دستی را که نمیتوان شکست باید بوسید.   

آقای روحانی اصلا می دانید رئیس جمهوری که نتواند سطح تعمق و تفکر و آگاهی مردم جامعه را فراهم نکند، به درد ریاست جمهوری تراز انقلاب اسلامی نمی خورد و شما از این دسته اید.

آقای روحانی ریاست جمهوری که نداند معیار سیاست خارجی جمهوری اسلامی جبهه حق و باطل است بی تردید مثل شماها به کجراهه خواهد رفت و نظام را دچار مشکل می کند که شما از این دسته اید.

آقای روحانی این خیلی طبیعی است که وقتی شما از نداشتن سر جنگ با اسرائیل سخن می گوید و از اول اراده ای از شما در خصوص تبعیت از فرامین رهبری دیده نمی شود و با داشتن آن کارنامه مردودی در دبیری شورای امنیت ملی باید هم تمام دشمنان داخلی و خارجی نظام اسلامی از آمدن شما ذوق زده شوند به همین خاطر است که اراده باطل سلطه گران جهانی بر حمایت از شما شکل گرفته است.

آقای روحانی شما چطور با دروغگویی و با وقاحت تمام سیاست های سازش گونه ی خود را معطوف به نظر رهبری می کنید؟ در حالی که نظر رهبری بر مقاومت و امتیاز ندادن است پس چرا دم از سازش می زنید؟ عملکرد دستگاه دیپلماسی کشور بارها در دولت نهم و دهم از سوی رهبر معظم انقلاب مورد تأیید کامل قرار گرفته است، حتی رهبر معظم انقلاب فرمودند که اگر در سال های قبل خیال شان از مذاکره کنندگان مطمئن نبود در این سالها خیال شان راحت بود.

آقای روحانی باید بدانید در ایران هویت ایرانی بدون اسلام و ولایت و مردم تعریفی ندارد، و ما فرد اصلح دارای این ویژگی ها را در اقای دکتر جلیلی یافته ایم و با حمایت از وی به دغدغه های مقام معظم رهبری و انقلاب نظام اسلامی جامه عمل خواهیم پوشاند.

کسانی که ادعا میکنند آقای جلیلی را مردم فقط با خانم اشتون میشناسند یا کوته فکر هستند یا سیاه نمایی میکنند، و یا مثل همیشه غرض ورزی می کنند، چرا که اولا خودشان قبول میکنند که آقای جلیلی در خاکریز اول سیاست خارجی ایران قرار گرفته است، و این مسئولیت کمی نیست که با نمایندگان قدرتهای جهانی در کارزار سخت و پر چالش دیپلماسی سربلند و پیروز بیرون بیایند.

دوما بهتر نیست همین کسانی که از آقای جلیلی چنین ایراداتی میگیرند اول یقه خودشان را بو کنند و ببیند چه بوی بدی می دهد، فقط کافی است اسم و رسم خود را بدون نام پدر بگویند و کارکرد خودشان را در همین ده سال آخر بازگو کنند آن وقت مردم بهتر خواهند فهمید که تفاوت آقای جلیلی با این عناصر سازشکار و نابلد از کجا تا به کجاست اینها فقط بلدند سیاه نمایی بکنند.

سال1384 احمدی نژاد گفتمان سازش ناپذیری را مطرح کرد و توانست رای مردم را به دست بیاورد و اینک هم دکتر جلیلی گفتمان انقلابی صحیح تری بکار برده اند و یقینا مردم بیشتری به ایشان رای خواهند داد، تازه از اینها گذشته، احمدی نژاد خیلی بیشتر از دولت های سازندگی و اصلاحات برای پیشرفت سیاسی و نظامی و حتی اقتصادی کشور تلاش کرده و اقتدار امروز ایران بیشترش در همین دوره احمدی نژاد اتفاق افتاده است بماند که در جاهایی سوء مدیریت و بعضی اقدامات نابجا باعث خرابی بعضی کارها شد ولی اگر خدای نکرده این هشت سال آخر هم دولت در دست دولت های سازندگی و اصلاحات بود که دیگر از انقلاب چیزی باقی نمی ماند.

آقای روحانی سیاه نمایی از خصلت های ذاتی شما اصلاح طلبان است و شما که این روزها برای رسیدن به قدرت اسرار امنیت ملی را برملا میکنید باید جوابگو باشید، وقتی یک اصلاح طلب مثل روحانی بیست دقیقه در جایی سخنرانی می کند، تنها چیزی که به ارمغان میآورد ناامیدی برای مردم و وضعیت اسف بار دولت تا مرز بحران و نشان دادن وضعیت جامعه به گونه ای که مردم ایران امروز بیچاره ترین و بدبخت ترین مردم دنیا هستند، و تا چندی دیگر همه آنها از بدبختی و گرسنگی خواهند مرد و فقط با آمدن خودشان ایران گلستان میشود، حالا خوب است شماهایی که هشت سال امتهان خودتان را به بدترین و شرم آورترین وضعیت به پایان برده اید، هم انرژی هسته ای را تعطیل کردید هم ایران را در محور شرارت قرار دادید و خیلی موضوعات دیگر که از حوصله این بحث خارج است با چه رویی این حرف ها را می گویید؟.  

مهمترین موضوعی که در آخرین مناظره سیاسی بین نامزدهای اصلاح طلب وجود نداشت و حتی بعضی از کاندیداهایی که اسم اصولگرایی را ظاهرا یدک می کشیدند این بود که اکثر آنان سیاست خارجی تهاجمی را که مورد حمایت رهبر بزرگوارمان امام خامنه‌ای ( حفظ اله) می باشد را رعایت نکردند، و حتی دیپلماسی ایران را به نوعی به زورگویی و نابلد بودن کارشناسان هسته ای ایران از اوضاع جهانی متهم کردند و یا آقای رضایی که خودشان بارها اعلام کردند ایران از لحاظ سیاسی و نظامی در حد مطلوبی است ولی مرغ و گوشت گران شده است، ولی دو روز قبل از آن در سخنرانی تلویزیونی اعلام کرده بودند ایران نتوانسته از ظرفیت سیاست خارجی استفاده کند و دستگاه دیپلماسی ما فعال نیست، یعنی در دو روز دو حرف متناقص زدند در حالی که حتی دشمنان ایران هم به پیشرفت های سیاسی و هسته ای ایران اعتراف می کنند.

اگر تا پیش از مناظره سوم درباره ماهیت رقابت نامزدها در این دوره انتخابات تردیدی وجود داشت? مناظره سوم که موضوع آن سیاست بود روشن کرد که داستان اساسی بر سر سازش برای پرونده اتمی ایران است و مردم قهرمان و عزتمند ایران سازش ناپذیری و زیر بار ذلت نرفتن را فقط در انتخاب دکتر سعید جلیلی به عنوان ریاست جمهوری آینده ایران می دانند.

از طرفی دیگر اتهاماتی که آقای ولایتی به آقای دکتر جلیلی وارد کردند دقیقا تکرار اتهامات و ادعاهای مشابه سخنان بی بی سی و رادیو آمریکا و غیره... است که در این روزها به کرات و حتی در رسانه‌های اصلاح ‌طلب داخلی هم گفته می‌شود و در کمال تعجب میزان پوشش اخبار علی‌اکبر ولایتی در حمله به دکتر جلیلی در این رسانه‌ها از کاندیدای اصلی و سازشکار این جریان نیز بیشتر شده است.

مسئله‌ای که این روزها موجب ناراحتی دوستان و یاران واقعی آقای ولایتی و خوشحالی بیش از حد دشمنان نظام و ضدانقلاب خارج ‌نشین شده است موضع گیری‌های دور از انتظار آقای ولایتی در آخرین مناظره تلویزیونی سیاست خارجی‌ بود، و چون آقای ولایتی تا به امروز یکی از مورد وثوق‌ترین افراد نظام در زمینه‌ی سیاست خارجی بوده و سابقه‌ ای16 ساله در وزارت امور خارجه و سابقه‌ی حضور در سمت مشاور ویژه‌ی بین‌الملل رهبری ‌انقلاب دارد در حقیقت با چنین کارنامه‌ای عجیب نیست که ضدانقلاب آنقدر از مواضع اخیرش در حوزه‌ی سیاست ‌خارجی استقبال کنند و برایش هورا بکشند.

شما آقای ولایتی درباره‌ی رابطه‌ی مذاکرات هسته‌ای و فشار بر مردم می گویید: در بحث هسته‌ای نیز باید به صورتی عمل کنیم که با کشورهای دیگر قهر نباشیم زیرا وظیفه دستگاه ‌های دیپلماسی کاهش هزینه است و نه صدور بیانیه و اعلام مواضع، بنابراین بنده فکر می‌کنم که دیپلماسی این است که در داخل کشور خودمان طوری رفتار بکنیم که باید بتوانیم یک تعامل با همه دنیا داشته باشیم و قضیه بده و بستان است و هنر دیپلماسی بیانیه صادر کردن نیست و حتما این روند مذاکرات هسته‌ای درست نیست و اگر درست بود وضع ما به این حالت نمی‌رسید.

آقای ولایتی خواهش میکنم جواب بدهید مگر وضعیت ما الان به چه حالتی رسیده است؟ هنر دیپلماسی شما در عین سازش با آنها بدترین تحریم ها علیه ایران را در زمان شما به مردم مظلوم ایران تحمیل کردند تحریم داماتو قویترین و خطرناک ترین تحریم در زمان شما علیه مردم ایران بود، که آن هم فقط مردم تاوانش را دادند.

بگذارید بهتر بگویم به عنوان مثال اگر دو نفر با هم دعوا کنند و یکی از آنها قوی ترین و مرگ آورترین ضربه خود را ناجوئانمردانه به طرف مقابل بزند اگر طرف مقابل از این ضربه جان سالم در ببرد دیگر ضربه های بعدی او آن کارآیی قبلی را نخواهد داشت و تحریم وحشتناک داماتو که از سال1995 هر ساله توسط روسای جمهور گوناگون امریکا تمدید می شود در زمان سیاست سازشکارانه شما به وقوع پیوست شما هم تحریم را به مردم ایران تحمیل میکردید و هم با آنها که دشمن مردم ایران و دشمن اسلام بودند سازش میکردید.

دو سال تعلیق کردید که اگر مردم احمدی نژاد را که سیاست غیر سازشکارانه داشت را انتخاب نمیکردند الان شماها انرژی هسته ای را همچنان تعطیل نگه داشته بودید و به خاطر دوستی و ترسیدن از چند کشور خاص و زورگو هنوز هم غنی سازی را راه نمی انداختید دوستان شما از گفتگوی تمدنها و دوستی با آنها حرف زدند در عوض بلافاصله در ظرف سه هفته بعد باعث شدید ایران را در محور شرارت قرار بدهند.

آقای ولایتی شما از چه چیز خود در دولت های ناکارمد سازندگی و اصلاحات دفاع می کنید؟ وضعیت الان ما به مراتب خیلی شرافتمندانه تر از سیاست های سازشکارانه و منفعلانه دولت های سازندگی و اصلاحات است که شما وزیر خارجه اش بودید

آقای ولایتی شما میگویید جلیلی باید برنامه داشته باشد، بله او برنامه دارد ولی شما چه برنامه ای دارید؟ آیا همان برنامه های اصلاحاتی ها و سازندگی ها را می خواهید پیاده کنید؟ ولی باید بدانید که مردم ایران همچین اجازه ای به شما نمی دهند شماها علنا در پشت میکروفن ادعای پیروی از خط امام را میکنید و جلیلی را متهم میکنید که آنها پنج کیلومتر عقب نشینی میکنند ما هم باید عقب نشینی کنیم ولی نمی کنیم و اینکه می گویید ما فقط حرف خودمان را می زنیم و علنا در انرژی هسته ای حق را به آنها می دهید و ایران را بی منطق جلوه می دهید.

شما به دروغ گفتید مقامات ایرانی در مواردی به راه‌حلی برای حل مناقشه هسته‌ای نزدیک شدند، اما کارشکنی‌ها در داخل مانع از به نتیجه رسیدن کار شد، و این در حالی است که همه دنیا به خوبی طرف غربی را مقصر اصلی بی‌نتیجه ماندن مذاکرات هسته‌ای ایران و 5+1 می دانند شما حتی پا را فراتر گذاشته و توانایی سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی و فرد منصوب رهبر ایران برای پیشبرد مذاکرات، را زیر سوال بردید و ایشان را به فرصت ‌سوزی در مذاکرات آلماتی متهم می کردید.

آقای ولایتی خود شما چطور توانسته اید در دو دولت متضاد حضوری جدی داشته باشید و این فقط به خاطر راهبرد سازشکارانه این دو دولت بود که شما را در پست وزارت خارجه ابقا کرده بود، آیا شما نباید حقیقت را به مردم بگوید که من اصولگرای سازشکار هستم به هر حال کسی که از پشت تریبون حق هسته ای را به غربی ها میدهد چطور در دولت خودش میتواند از حق هسته ای ایران دفاع کند.

آقای جلیلی انصاف را رعایت می کند و به هیچ وجه وضعیت مملکت را خراب نشان نمی دهد و حقیقت را می گوید نه اینکه مملکت مشکلی نداشته باشد ایشان خوب می دانند که در اقتصاد و اشتغال مملکت مشکل اساسی دارد، ایشان بیشتر روی داشته های کشور ایران حساب باز می کند نه نداشته هایش، نداشته هایش را با تدبیر و درایت برای همیشگی حل می کند نه مقطعی، آقای جلیلی قول زیادی نمی دهد نه اینکه برنامه نداشته باشد اتفاقا زبده ترین و متعهد ترین و دلسوزترین تیم های اجرایی اقتصادی و صنعتی و اشتغال و غیره را در اختیار دارد.

او بیشتر سعی میکند واقعیت ها را بگوید مثلا می گوید: دشمن و عده‌ای نیز در داخل همواره می‌خواهند پیروزی‌های انقلاب را کوچک جلوه داده و در آن انحراف ایجاد کنند، و می افزاید که: همگان دیدیم در زمان اوج پیروزی‌های انقلاب گفتمانی همانند مکتب ایرانی و دوستی با ملت اسرائیل مطرح شد و اینها در راستای ایجاد انحراف در پیروزی‌های گفتمان انقلاب اسلامی بود.

همچنین می گوید اکنون ما نیز در پشت خیمه دشمن قرار داریم، و عده‌ای با نادیده گرفتن موفقیت‌های پی در پی دچار تردید در توانمندی‌ها و قدرت انقلاب شده‌اند، وی با بیان اینکه خواست دشمن تهدید از بیرون و تردید در داخل است، بیان می دارد: برخی‌ها چون خود باوری و مردم را قبول ندارند دچار تردید شده‌اند.

و ما دکتر سعید جلیلی را به عنوان پرچمدار و علمدار به عنوان رئیس جمهور انتخاب میکنیم تا این دیپلمات انقلابی، و جانباز سرافراز چراغ امید، پیشرفت و سرافرازی و سربلندی را در کشور روشن نگه دارد.

 نوشته شده توسط داریوش احمد رضا بهمنیار در چهارشنبه 92/3/22 و ساعت 8:38 عصر | نظرات دیگران()