اگر امریکائیان به عقلانیت کامل در مورد مردم و نظام ایران رسیده باشند دیگر نخواهند گذاشت که ایران کشتی حجت حقانیت خودش را بر نوک اشتباهات آمریکائیان براند، ولی ظاهر این طور نیست و آنها از سر استیصال و ناچاری به این مذاکرات تن داده اند ، چون دیگر نمی توانند همچون گذشته با رسانه های جهانی شان دروغ هایشان را تفسیر کنند ، آنها در سوریه ضربه کاری را از ایران خورده اند و این نشان می دهد که امدادهای غیبی هنوز هم از این نظام مقدس حفاظت می کنند ، ایرانیان در قبال چپاولگری ها و تجاوزات آمریکا در موقعیتی بسیار بزرگ تر ، و در مبارزه ای به وسعت یک جبهه جهانی قرار دارند ، نه در موقعیت یک معامله در مذاکرات.
فعلا امریکائیان و شخص اوباما با مذاکرات با جمهوری اسلامی ایران ، توانستند تا مشروعیتی بر تجاوزات و جنایت هایشان در بین مردم منطقه و جهان بر جای گذارند ، و آن خاطرات آزار دهنده در قبل و بعد از انقلاب اسلامی در کودتاها و به وجود آوردن جنگ ها را از ذهن ها بزدایند ، آنها در مرحله اول پشت حقانیت انقلاب اسلامی مردم ایران، که برای همه جهان محرز شده و امید و الگوی مستضعفان و محرومان و ستم دیدگان جهان شده است، پناه می گیرند چرا که مذاکره با جمهوری اسلامی ایران، لباس مشروعیت بر اعمال و کردار آنها در همه جنایاتی که مسبب اش خودشان بوده، می پوشاند، و پشت معنویت انقلاب اسلامی ایران که وظیفه اش دستگیری و پشتیبانی از مستضعفان جهان است پنهان می شوند.
در حقیقت این مذاکرات یک هماورد دیپلماتیک بین ایران و آمریکاست هر چند از اهمیت نقش کشورهای دیگر در مذاکرات نمی کاهد ولی گویای این واقعیت است که هزینه های مورد نیاز برای دستیابی به ادامه مذاکرات و توافقات فقط بر عهده تهران و واشنگتن است نه کشورهای دیگر، همانطور که دیدیم مخالفت هر چند کمتر فرانسه در همین دور آخر، آمریکا به فرانسه می گوید شما باید قبول کنید چون ما این طور تصمیم گرفتیم و فرانسه هم با وجود مخالفتش قبول می کند ، و این نشان می دهد که فقط ایران و آمریکا حرف اول و آخر را میزنند و این به خاطر اقتدار و موقعیت مردم و نظام ایران است و به دولت ها و تفکرات شخصی گروهی خاصی بستگی ندارد.
اگر کسی و یا گروهی هم بگویند که ما داریم تلاش می کنیم اعتماد از دست رفته به ایرانیان را بازگردانیم باید گفت این قدرت و اقتدار ایران است که آنها را پای میز مذاکره کشانده است ، اعتماد همه ملت ها همیشه به ایرانیان به خصوص بعد از انقلاب اسلامی به عنوان یک الگو مطرح بوده و هست ، این ربطی به سران سلطه طلب جهانی ندارد که اعتماد آنها را اعتمادی جهانی بنامیم، آنها از دولتی مثل دولت انقلابی احمدی نژاد وحشت دارند ، اینکه رئیس دولتی مدام به آمریکا برود و در داخل خاک آمریکا ، هولوکاست را که شیشه عمر سران کاخ سفید است را به چالش بکشد، این عرضه انقلابی می خواهد ، کاری هم به درست یا درست نبودن بعضی از کارهای دولت نهم و دهم نداریم ، ولی زمانی این جهت گیری ها گرفته می شد که در سالهای1385 و 1386 اوج تجاوزات نظامی و بدون دلیل امریکا به افغانستان و عراق بود و روزی نبود که ایران را تهدید به حمله نظامی نکنند.خود نگارنده بارها از دولت آقای احمدی نژاد انتقاد کردم ولی نباید حقیقتی تاریخی را تحریف کرد ، چرا که همین قضاوت امروز آقایان را ، نسل های بعد زیر ذره بین می برند ، و این در تاریخ بسیار ناعادلانه خواهد بود که بخواهیم تمکین امریکا و قدرت های جهانی را در حق غنی سازی برای ایران، همه اش را به یک دولت و یا تفکر خاصی اختصاص بدهیم.
این در تاریخ ثبت شده است که انسان های دارای ارزش های بالاتر نمی توانند با یک جبار و متجاوز و دیکتاتور که نمونه واقعی اش همین دولت امریکاست کار کنند ، مهم تر این است که امریکا هم با این انسان های دارای ایمان های قوی و محکم کار نمی کند و باز هم این بسیار ناعادلانه است که روزنامه ها و سایت ها و کسانی که فقط، بادمجان دور قاب چین هستند و از بی تدبیری دولت های قبلی بگویند ، و همه مخالفانش را با چوب ناعادلانه بی تدبیری بکوبند.
نه اینکه دولت قبلی بدون ایراد باشد ، ولی کسانی که امروز در سایت ها و روزنامه های و خبرگزاری هایشان عناوینی تحت عنوان اگر زودتر این مذاکرات جور میشد این همه فشار به مردم وارد نمی شد و یا مقالاتی مانند توافق قهرمانانه ، جشن هستهای امروز است ، عبور از بحرانی غیر ضروری و غیره....را می نویسند باید بدانند که زمانی جشن هسته ای در ایران برگزار شد که مقام معظم رهبری دستور شکستن پلمپ آژانس را صادر کردند ، تا به هر حال بسته پیشنهادی که امریکا به ایران داده بود و یا میخواسته آن را بر ایرانیان تحمیل کند این بوده که خون را با خون بشویند، آنها تا صد سال دیگر هم انگشت اتهام ساختن بمب اتمی را به ما نسبت خواهند داد و این مهم نیست ، مهم این است که هیچ یک از مردم ایران با این مذاکرات مخالف نیستند که عده ای بخواهند از این نمد برای خودشان کلاهی بدوزند و بعضی شایستگی های اشخاص و یا مسئولان در دولت های قبلی را با چوب ناعادلانه بی تدبیری بکوبند.
به خوبی معلوم است که امریکا از ترس جهت گیریهای تند سیاسی کاندیداهایی جدیدی امثال اقای احمدی نژاد ها که با اشتباهی کمتر پا به میدان می گذارند ، این امتیاز را به دولت فعلی داده و در حقیقت برای این که دیگر با آنچنان دولتی در ایران برخورد نکنند حاضر شده اند به دولت اعتدال آقای روحانی باج بدهند و ما از آقای روحانی هم بسیار خرسندیم و امیدواریم که مذاکرات بدون هیچ گونه مشکلی پیش برود ، چرا که معتقدیم دولت تدبیر و مسئولانش کارهای بسیار بسیار سخت تر وخلاقه تری را در ادامه این مذاکرات پیش رو دارند.
در حالی که اگر از حق نگذریم بی محلی احمدی نژاد به مسببین اصلی و واقعی فتنه1388 چه آنهایی که رسوای خاص و چه انهایی که رسوای عام شدند ، این بی محلی تا حدودی در بیرون کشیدن فتنه گران بی اثر نبود و همچون تور ماهیگیری همه فتنه گرانی که سالها در پستوها ، زیر زمین ها، سوراخ ها ، گوشه کنارها مترصد فرصت بودند را بیرون کشید و در توری بزرگ گرفتار کرد و اگر کسانی دولت نهم و دهم را به خاطر توافقی که فقط نمره اش و امتیازاتش نسبت به توافقات همین آقایان در سال1382 بیشتر است به چالش بکشند بی انصافی می کنند و این موفقیت هم ما منکرش نیستیم ولی عدالت را باید هم در گفتار و کردار رعایت کرد.
باز هم از دولت فعلی تشکر می کنیم چرا که باعث شدند ملت ها و حتی دولت های جهان بهتر بفهمند که سران کاخ سفید شجاعت شان را در مصاف با ایران با ترسی آمیخته به شرم باخته اند و جرات یک گفتگو عادلانه با ایران را آن هم بعد از سی و چهار سال ندارند ، و هم اینک فقط به توجیه کردن این معنی هستند که ما توانستیم با دادن این امتیازات ، مدتی جلو ساختن سلاح های هسته ای ایرانی ها رو بگیریم و چون خوب می دانند که ایران به طرف ساخت بمب اتمی نمی رود و تنها کشوری است که آنها هیچ گونه نگرانی از ساختن بمب اتمی در این کشور ندارند ، نشان از قدرت ایران و زبونی آنها پیش اسرائیلیان دارد و به خوبی نشان می دهد یک کشور برای به دست آوردن اقتدار در قدرت نرم و سخت در دنیای امروز، به چیزی خیلی بیشتر از لبخند های دیپلماتیک و داشتن تدبیر شخص و گروهی خاص نیاز دارد.
مذاکرات ژنو اگر انشالله طبق برنامه تا آخر پیش برود و ادامه یابد برای ایران یک برد محسوب می شود جدای از اینکه برای امریکا هم برد است البته برای آمریکا نساختن بمب اتم در ایران برد نیست، ولی باید بپذیریم که این مذاکرات پایان مصاف ما با استکبار آمریکا نخواهد بود ، تاریخ آمریکا به ما می گوید که آنها مثل آب خوردن مذاکرات و حتی قرارداد های بین المللی شان را به راحتی ندیده می گیرند البته گفتن مرگ بر آمریکا در سیزده آبان امسال که بعضی از همین آقایان مخالفش بودند در پذیرش این مذاکرات بی نتیجه نبوده است و گفتن بعضی کارهای درست دولت قبلی هم معنی اش این نیست که دولت فعلی نمی تواند کارایی آنها را نداشته باشند.
اگر کشورهای غربی به این نتیجه نمی رسیدند که تحریم ها علیه ملت ایران کارساز نیست و در پیشبرد اهداف آنان موفقیت آمیز است تن به چنین توافقنامه ای نمی دادند و همچنان بر طبل تحریم ها می کوبیدند و این توافق آنها در سایه تحمل مردم ایران در سختی های اقتصادی و بعضی تدبیرهای دولت قبلی به دست آمد که توانستند همراه مردم تهدیدها و تحریم ها را به فرصت و جهشی علمی برای مردم ایران تبدیل کنند ، و اگر مقداری از قرض ما را به صورت دارو و قطعات خورو هم بدهند ولی آس ما ، و برگ برنده ما که غنی سازی بیست درصد بود را از ما گرفتند ولی ما همین را هم قبول داریم و نقطه قوت دولت به حساب می آوریم چرا که همین استارت می تواند ظرفیت های نهفته مردم ایران را شکوفاتر کند.
چرا که امریکائیان در همین حد هم دچار تناقص گفتاری شده اند رئیس جمهور آمریکا بیان می کند که ایران با توجه به تاثیر تحریم ها پای میز مذاکره آمده است ولی به بیست و چهار ساعت نمی کشد که وزیر خارجه اش جان کری، بعد از امضای توافقنامه اعلام می کند، تشدید تحریمها علیه ایران بی اثر بود و ایرانیان با تحریم ها از مواضع خود عقب نشینی نکردند ، و یا برای اینکه خودش را بهتر از هم قطارانش توصیف کند می گوید ما راهی جز توافق نداشتیم، زیرا ایران در سال 2003 که به دولت قبلی آمریکا پیشنهاد توافق داد164 سانتریفیوژ داشت و ما توافق را نپذیرفتیم و حالا ایران19 هزار سانتریفیوژ دارد ، پس نشان می دهد که از ترس بیشتر در پیشرفت ایران ، این مقدار را هم داده اند و البته دیپلماسی ایران هم برای جهانی تر شدن به چنین تجربه هایی نیاز مبرم دارد.
پس پر واضح است که نتیجه عقلانی بگیریم که این توافق یک دستاورد ملی است که تمام آحاد مردم ایران در آن شریک هستند و ثمره مقاومت10 ساله مردم و دولت های ایران بوده است ، و نگوئیم بی تدبیری دولتی خاص و یا تدبیر گرایی دولت دیگر، باعث این اتفاق شده است که این عین بی انصافی ست.
از دولت محترم هم کمال تشکر را می کنیم چرا که توافق هسته ای ایران و 1+5 به به یک معنی شکستن سد تحریم ها علیه ایران است ،, به رسمیت شناختن حق غنی سازی ایران به خودی خود است ، قعطنامههای قبلی سازمان ملل علیه ایران از این به بعد، سندیت خود را طبیعتا از دست خواهند داد ، چراکه این قعطنامه ها فقط به بهانه استفاده غیر قانونی ایران از سوخت هسته ای و احتمال ساخت بمب اتمی صادر شده اند و دیگر حتی برای متحدین آمریکا مثل قبل اثر گذار نخواهد بود.
نباید چنان وانمود کنیم که فقط ما بردیم ، آنها همین که توانستند سطح علمی ما را تا یک جایی متوقف کنند و رضایت اسرائیل را به دست بیاورند برایشان کافی است وامتیازهایی خیلی خوبی هم گرفتند که نمونه اش برگ برنده ما ، یعنی آس ما را در بازی در مذاکرات را گرفتند ، بیست درصد غنی سازی می توانست قدرت امتیاز گیری بیشتری هم داشته باشد ، و این را با تجربه تره هایش از ما که خیلی از سیاستمداران با تجربه در ایران هستند را قبول می کنند و مسلما امریکایی ها هم این قدر احمق نیستند که به بهتر از چیزی که نگیرند بهتر از آن را ندهند، البته ما همین که دولت محترم توانست سد تحریم ها را بشکند خیلی هم از تلاش های ایشان راضی هستیم و آرزوی توفیق داریم و هم چنان که حضرت آقا (حفظ اله) صریحا همان اول فرمودند که به لطف و مدد الهی و دعای مردم همراه با ارزش ها به بهترین نحو مذاکرات و توافق ها ادامه پیدا کند.
و چون مردم شیعه ایران این حماسه تاریخی را رقم زدند باید این سروده را به مردم عزتمند و سرافراز ایران با هر گونه سلیقه ای خواند:
ایادی اش و دشمنان داخلی و خارجی نظام مقدس جمهوری اسلامی باید بپذیرند که مردم عزتمند ایران هر زمانی که ببینند دشمنانشان به حق عمل نمی کنند و از باطل هم دست نمی کشند ، بیشتر در راه حق گام بر می دارند و به دیدار خداوند و به جهاد در راه خدا می شتابند چرا که مرگ را جز سعادت و زندگی با ستمگران را جز مایه دلتنگی نمی بینند: زمانیکه حق سر به زیر است ، زمانی که دین و مروت پایمال و زبون و اسیر باشد ، مهر به لب نهادن گناه است و خاموشی بدترین اشتباه است ، چرا که این اساس و مرام حسین است ، روح و رمز قیام حسین است ، یا که آزادگی یا شهادت ، حاصلی از کلام حسین است ، شیعه حسین همین سان غیور است که تا ابد از زبونی به دور است ، خدایا: شیعه و تن به بیداد دادن !؟ شیعه و مهر بر لب نهادن!؟ شیعه و در مذلت فتادن!؟ شیوه شیعه هرگز نه این است ، شیعه نبود هر آن کس این چنین است ، واندر آنجا که ظالم به مستی بر سر خلق می کوبد آزاد ، واندر آنجا که ظلم و بیداد می کشد از قلب مظلوم فریاد ، راستی زندگی ناگوار است و مرگ بالاترین افتخار است ، زآن شهید سر از دست داده ، زآن فداکار در خون فتاده ، جاودان آید این بانگ پر شور لا الاالموت الا سعادت.