آمریکائیان می دانند که اختلاف ایران و عربستان به خاطر منافع نیست که مثل آمریکا اگر منافعش تامین شد دشمنی خود را کم یا زیاد کند، بلکه ذاتا معنوی و به خاطر دو نوع ایدئولوژی ای است که در سیاست شان ذاتا جداگانه نهفته است، و هر کدام راه خودشان را می روند ، یکی وابستگی و سرسپردگی کامل و دیگری خلاف جهت او در مسیر سربلندی و پیشرفت و مسلما آمریکائی ها هم این مسائل را نمی توانند در نظر نگیرند و اگر مذاکره را ترجیح داده اند نشان از راه صحیح انقلاب در همه دولت ها داشته است بماند که در هر کجای دنیا دولت ها نمی توانند سیاست یکنواختی داشته باشند.
دموکراسی از نظر غربیان یک تربیت فرهنگی اجتماعی سیاسی است تا به مردم یاد بدهند که فقط انتخاب کنند و با رای خود سیاست را به دست دیگران بدهند و مداخله نکنند ، ایرانیان معتقدند از نظر بزرگان اهل معرفت و کیاست و سیاست ، ملاک خوبی و بدی در جامعه باورهای ملی و مذهبی مردم یک کشور است که سالهای سال است با آن باورها زندگی کرده اند و همچنان که رئیس مجلس ایران می گوید ما مذاکره می کنیم چون منطق داریم و نگاه دائمی ما مذاکره بوده و هست.
تبلیغ می کنند که قربانی تروریست هستند در حالی که برای آنها تنها تروریست خوب ، وسط و بد وجود دارد ، تروریست خوب برای خودشان کار می کند تروریست وسط به آنها کار ندارد و ممکن است با متحدان شان ستیز داشته باشد و تروریست بد ، که بد است و دشمن آنهاست و خودشان در بوجود آوردن همه این گروهها بیشترین نقش را داشته اند، نفس خودشان برای بشریت ، هزاران برابر از همه آن تروریست ها خطرناکتر است.
اعمال و گفتارشان در گذشته و حال یکسان نیست ، در حالی که باید اعمال و کردار آنها با گفته هایشان صدق کند ، سه ماه قبل کشوری را به اتهام استفاده سلاح شیمیایی به جنگ تهدید می کنند تا در ژست حمایت از مردم آن کشور یک جنگ و خونریزی تمام نشدنی ، همچون عراق را برای آنها به ارمغان ببرند ، شکست انقلاب ساختگی غربی عربی ترکی ، را که با عده ای مخالف در نیروهای ملی و ارتشی یک کشور که در هر کشوری وجود دارد را نتوانستند به ثمر برسانند حالا دیگر نمی توانند با مشتی تروریست آدم کش به جایی برسانند و طبیعی است که این مذاکرات برایشان ارزشمند باشد ، آنها به خاطر اینکه باعث رشد تروریست های زیاد القائده ای شدند باید مجازات شوند.
حالا که از هر دری درمانده شدند به تنها برگ برنده خود رو آورده اند و منطقی است که آمریکائیان و دموکرات ها این امتیاز مذاکرات ژنو را از دست ندهند ، همه راهها را رفته اند ، آیا کاری بوده است که بتوانند علیه نظام و مردم ایران خصوصا بعد از انقلاب انجام بدهند و انجام نداده باشند ، مثلا بگویند ما فروش این داروها را به ایران تحریم نمی کنیم چون مردم نباید چوب سیاست مداران را بخورند این حرف خودشان است، برای مثال یک نمونه اش را بگویند ، هنوز هم آن مدال کذایی شان بر سینه آن فرمانده آدم کش ناو آمریکایی زده شده است.
ایران یاد گرفته در سختی ها به رشد و پیشرفت دست یابد، و تلاش آنها برای تضعیف ایران چیزی جز جهش های شتاب وار ایران به جهش های بالاتر نیست که در هر صورت اتفاق افتاده ، از دست آنها کاری ساخته نیست حالا هی بگویند: ما حق برنامه (هستهای) صلحآمیز را به رسمیت میشناسیم اما حق داشتن توانایی غنیسازی در داخل یک کشور را به رسمیت نمیشناسیم.
امریکائیان در مبارزه با ایران شکست خوردند و یأس و سردرگمی اوباما و متحدان قدیمی اش همچون عربستان ، نفوذ آنها را بیش تر شکننده تر کرده است ، ایران قدرت تاثیرگذاری زیادی با اتحاد محکم با سوریه، حزب الله ، مقاومت اسلامی فلسطین، عراق و بسیاری از کشور های دیگر برقرار کرده است ، این نمی تواند به سهولت تکان بخورد ولی می تواند اسرائیل و جهالت تحجر زده را به هم بریزد.
در نظام سرمایه داری پول بیشتر ، باعث حجت عقلی می شود و طبیعتا هر کسی یا گروهی و یا هر سازمانی که پول بیشتری دارد ، حق بیشتری هم دارد که در همه امور دخالت کند و چون هر کس پول بیشتری بدهد حجت بیشتری دارد پس طبیعتا نمی توانند صلاحیت داشته باشند حتی سرباز آنها هم نمی تواند کسی باشد که از جان و دل برای کشورش بجنگد.
اسرائیلی ها یا همان یهودیان آمریکا نه در آمریکا، که در هر کشوری اقلیتی اندک بوده و هستند و ادعای آزارها برای یهودیان را در افکار عمومی جلوه می دهند ، ولی در ارکان بالای همان حکومت ها و نظام ها رسوخ می کنند ، آنها با رسانه ها و با اقلیت بودن با شعار حقوق بشر برای یهودیان که مورد ظلم قرار گرفته اند ، مظلومیت ساختگی خودشان را به نمایش می گذارند تا بتوانند جنایت هایشان را توجیه کنند و به همین شیوه از درون به مقابله با همان حکومتی هایی می پردازند که مورد رضایت آنان نباشد.
آمریکائیان می دانند که متحدان قدرشان در صحنه میدانی سوریه ، عربستان و ترکیه جا زده اند و دیگر به راحتی با طناب غربیان به چاه نخواهند رفت ، عربستان بعد از شکست در عراق ، شکست رسوائی بارش در سوریه را نمی تواند به این راحتی هضم کند ، اینک در جریان سوریه به نوعی حتی برگشته است و دیگر نمی تواند با شبکه های العربیه و الجزیره و غیره.... مردی را به نمایش بگذارند که پسر خود را برای جهاد در سوریه به فروش گذاشته است، رفتار سعودیها بیشتر به خاطر یاس و سردرگمی آنهاست و بعد از مذاکرات آمریکا و ایران ترسیده اند.
چرا که عربستان هنوز هم آمریکا را در جریان عراق، و شروع شکست هایش در برابر ایران مقصر اصلی می داند و برای همین توجیه همه شکست هایشان را به گردن آمریکائیان می اندازند ، بندر بن سلطان ، در حالی که سیاست های متحجرانه و جنایت کارانه خودش را ادامه می دهد فقط یاد گرفته برای باقی ماندن در قدرت به سازمان ها و گروههای جنایت کار چقدر باید پول های نفتی را بدهد.
با همکاری دو کشور عربستان و ترکیه بود که آمریکا و اسرائیل می خواستند سوریه را از محور مقاومت در اوج انقلابهای عربی و با انقلابی ساختگی جدا کنند، ترکیه دارد اقدامات گذشته اش را به نوعی حتی تا صد و هشتاد درجه تغییر می دهد و غرب دیگر متحد قدرتمندی در منطقه ندارد.
ترکیه بعد از شکست رویاهایش در حذف بشار اسد از قدرت، فعلا در صدد نزدیکی به همسایه های خود است تا به خاطر کشف منابع جدید انرژی در شرق مدیترانه، شمال عراق و فلسطین، مسیر های ارتباطی خودش با مصر را راه بیاندازد، باید روابط خوب و آشتی گونه خود با سوریه را، بعد از نشست ژنو2 را برگزار کند ، در این میان ایران نقش مهمی بر عهده دارد.
ترکیه از طرفی هم در آشتی با اسرائیل عجله دارد و از طرف دیگر روابط با اقلیم کردستان عراق و دولت بغداد را هموار می کند تا راه مسیر صادرات گاز از ایران را باز کند ، تلاش کشور ترکیه برای آتش بس در سوریه و آشتی با سوریه از طریق ایران را می شود در راستای سیاست های اقتصادی هم دانست.
آمریکائیان و متحدان منطقه ای و جهانی اش چاره دیگری غیر از مذاکره با ایران ندارند و بعید به نظر می رسد که دموکرات ها امتیازات مذاکرات را از دست بدهند چرا که دیگر پیش مردم خود و حریف قدرتمند جمهوری خواه خود برگ برنده ای نخواهند داشت، دموکرات ها برای پیروزی بر جمهوری خواه هان در کنگره و ریاست جمهوری بعدی آمریکا برای بعد از اوباما باید برگ مذاکره با ایران را برای خود نگه دارند.
آنها سعی خواهند کرد سازمان صهیونیستی ایپک را راضی نگه دارند مجبورند ، چرا که این مذاکرات تنها برگ برنده و واقعی آنها در مقابل به دست آوردن رای مردم است، و مسلما با این برگ برنده بهتر می توانند رای مردم امریکا را دوباره به دست بیاورند تا بخواهند برای آنها صحبت از بهداشت و محیط زیست بکنند.
کاندیداهای آمریکایی ها یاد گرفته اند زمان انتخابات اکثرا با شعار صلح طلبی و رویای آمریکایی جلو بیایند ولی ظاهرا در اطاعت صهیونیست ها هستند و مجبورند راهی پیدا کنند تا قبح زیاد بودن با اسرائیلیان برایشان باقی نماند، امریکایی ها با همین توافق تصمیم دارند با ایران به طوری کنار بیایند و آنها هم چین امتیازی را به راحتی از دست نمی دهند ، حتی اگر پیشرفت زیادی در مذاکرات حاصل نشود این قدر احمق نیستند که همچین برگ برنده ای را در مقابل حریف جمهوری خواه خود از دست بدهند.
در مذاکرات بعد آنها حمایت ایران از حزب الله و نفوذ آینده ایران در عراق را پیش خواهند کشید و مراحل دشوارتر و بغرنج تر مذاکرات پیش روی ایران و آمریکا قرار خواهد گرفت، و ظاهرا هم نتیجه این مذاکرات به این زودیها مشخص نخواهد شد ممکن است نه شکسته شود و نه تقریبا به جایی دلخواهی برسد ولی به عنوان یک راهبرد در جنگ دیپلماسی باید پیگیری شود.
ایران تا زمانی که آمریکا به مذاکرات متعهد باشد ضرر نمی کند ، طبیعتا کشورهای دیگر تمایل بسیار بیشتری به حمایت از راهبرد ایران و حمایت از مسیر رفع تحریمها نشان خواهند داد و در حال حاضر این تنها گزینه واقعی و هوشمندانه برای هر دو طرف است.
آنها به این حقیقت پی برده اند که از این به بعد استراتژی حفظ یک وجهه جهانی برای خودشان در پیوند زدن با یک جبهه منطقه ای و جهانی علیه ایران شکل نمی گیرد، ایران یک قدرت واقعی و کامل منطقه ای است، ایران قدرت و نفوذ خاصی در میان ملت های منطقه دارد و اینک زمان آن است که ایران جنگ مذاکراتی را پی گیری کندکه در مصاف با مذاکره کنندگان به دست می آید.