ملت ایران شرم دارند مسئولینی داشته باشند که آنها را کم سواد و حسود و نشخوار کننده سیاسی بخوانند ، مردم ایران شرم دارند از اینکه با یک توافق نامه نیم بند هر روزه بیشتر از قبل تهدید شوند ، ملت ایران شرم دارند که مسئولانشان ایست و عقبگرد را به خاطر داشته باشند، ولی تاخت را فراموش کرده باشند.
یک ایرانی از خود شرم می کند که چنین مسئولانی عربده کش و تند خوئی دارد، که انتقاد کنندگانش را کم سواد می خواند، و بعضی از مردم که در برهه ای کرایه کشی شغل دومشان بوده و هست، افتخار نمی کنند که چنین رئیس جمهوری دارند، و معتقدند کسانی که قدرت استدلال ندارند سلاح زشت گویی را انتخاب می کنند.
مذاکرات ژنو چون محصول خون شهدا و آرمانهای انقلاب اسلامی و امام راحل و همه مردم است، همه حق مشورت و انتقادات دلسوزانه را دارند، تا نظر بدهند چه کم سواد باشند و یا مثل خودشان علامه دهر باشند، همه حق اظهار نظر و انتقاد را دارند، مردم می دانند که آنها اگر در این حوزه قدرتی پیدا کنند قداست و ارزش های انقلاب را از بین می برند .
مگر ما برای نان انقلاب کردیم که همه ما را با چماق گرانی می کوبند، البته بله درست است اقتصاد اولین موضوع مهم در راس همه برنامه هاست، ولی متاسفانه می بینیم که سبد کالایی حتی تصاویر ناراحت کننده اش هم به همه جهان مخابره شد، و آیا با یک عذر خواهی عزت مردم ایران برگردانده می شود، همین عذر خواهی ممکن است فردا در توافق ژنو اتفاق بیفتد، ولی از جیب چه کسی عذر خواهی می کنند، از کیسه ملت خرج کردن و بعد عذر خواهی کردن که کاملا بی تدبیری است.
آقای ظریف در جایی گفتند ایران با یک بمب امریکایی فلان می شود ، عده ای از نخبگان و دلسوزان نظام از نمایندگان مجلس و مسئولان رده بالا با دلسوزی گفتند این حرف درست نبود، آنها که دیگر لبو فروش و کرایه کش نبودند، که آقای ظریف پشت تریبون بیاید و بگوید این از اقتدار ماست ، و هر کس این را بفهمد دیگر نشخوار سیاسی نمی کند.
البته آقای ظریف در آفریقای جنوبی و قبل از اجلاس ژنو هم گفتند به غنی سازی 20 درصدی نیاز داریم، ولی بعد از اجلاس ژنو بلافاصله گفت، به غنی سازی 20 درصدی نیازی نداریم، یا در باره نیروگاه اراک گفت هیچ چیزی در ایران تعطیل نشده است، اما در توافق ژنو تعطیلی نیروگاه اراک قید شده است، و ایران حق استفاده از آنجا را ندارد، مگر تعطیلی چیست، چرا آقای ظریف نمی آیند و صریحاً به ملت نمی گویند که هم سنگ داده های ایران در توافق نامه ژنو چیست و چه ضمانتی دارد.
تدبیر اگر به این معناست که عقب عقب برویم تا کی به چاه بیفتیم که این عین بی تدبیری ست، آیا ارزشهای انقلاب در مذاکرات علنی و سری حفظ شده است؟ آیا عزت اسلامی مورد توجه قرار گرفته است؟ اینکه چقدر امتیاز گرفتیم و چقدر امتیاز دادیم باید دقت و محاسبه شود، و اینها در مذاکرات مخفی معلوم نمی شود.
کسانی که انقلابی فکر نکنند شاید بچه های انقلاب باشند که از دور دستی بر آتش داشتند، ولی شایسته منصب های بالای مدیریتی نیستند، و رای مجلس نباید هنگام رای اعتماد وزرا بر روی احساسات شکل بگیرد و مصالحه جویانه باشد، یک دولت و کابینه اش نباید از داشته های انقلاب، و از کیسه دولت های قبل خرج کنند.
خیلی از دوستان رئیس جمهور اگر بخواهند خدمتی خالصانه به مردم بکنند، باید خیلی مواظب باشند، چرا که سابقه خدمت دوستان و هم فکران آنها نشان می دهد، خیلی از آنها زمانی که خواستند شروع به خدمت کنند، و با توکل به خدا کارشان را شروع کنند سر به آسمان داشتند، ولی جلو پایشان چاه بود و چون آن را ندیدند در چاه افتادند.
در حقیقت کم سواد کسی است که حرف زدن بلد نیست، کم سواد کسی است که دلسوزان نظام را نشخوار کننده سیاسی می خواند، کم سواد کسی است که به شعور مردم توهین می کند، در حقیقت کم سواد کسی است که انقلابی فکر نمی کند.
و حالا درد اصلی ما اینجاست چرا افرادی که ملت را کم سواد می خوانند، به جارو کردن نیروهای ارزشی دولت قبلی مشغول هستند، و کوچکترین فرصتی را در این راه از دست نمی دهند، آیا آنها هم کم سواد هستند.
مگر عده ای چه تخم دو زرده ای کرده اند که خودشان را علامه دهر می دانند، پرونده سرا پا تحقیر و ذلت شان، در زمان تصدی در شورای عالی امنیت ملی، هم اینک در گوگل به راحتی همه بندهای آن قابل ملاحظه است.
همان سنتی که مردم را ملزم به رعایت آن می کنند، مثل کرباس پوسیده است ، اینان بهتر است سنت و امتهان پس داده و مردود شده زمان اصلاحات، و اعتماد به آمریکا را زنده نکنند.
اگر این اعتدال گران بتوانند مسئولیت اصلی خودشان را، که بهبود وضعیت اقتصادی مردم است، و نیمی از مردم به همین منظور به آنها رای دادند را انجام بدهند، بهترین خدمت را می کنند ، مردمی که به ساده زیستی و انقلابی گری در1384 و1388 رأی دادند، حدود نیمی از همان مردم در1392 به بهبود معیشت، با عزت و سربلندی ایرانی رای دادند، و دولت تدبیر خوب است برای بهبود معیشت مردم، دلسوزی اقتصادی متکی بر توان داخلی را در دستور کار قرار بدهد.
ما نباید غافلگیر شویم، داعیه امریکا خیلی بیشتر از مفاد متن توافق نامه ها ست ، ما ظاهرا در کنفرانس چند نفر را میبینیم، در حالی که آنها میخواهند قدم به قدم جلو بیایند، آیا در بکارگیری واژهها و کلمات در توافقنامه ژنو دقت لازم شده است، تا کاملاً شفاف باشد؟ چقدر از کلمات دو پهلو یا چند پهلو هستند، آمریکای شیطان بزرگ در توافق نامه های هستهای هم شیطان بزرگ است، اینها نگاه می کنند ببیند ما کجا لنگ می زنیم، تا از همانجا وارد شوند، این مملکت دشمن به خود دیده است، ولی اینها از جنس دیگری هستند، به ظاهر آدم هستند، با بدن و دست و پا ، ولی در باطن شان کفر، جنایت، و شیطان وجود دارد.
آنها بخش ناچیزی از اموال بلوکه شده مردم ایران را به صورت قطره چکانی، و با هزار اما و اگرها، فقط تا زمانی پرداخت خواهند کرد ، تا بازرسی (جاسوسی) های بی حد و مرز خود را، از تاسیسات هسته ای و نیروگاه های نظامی ایران انجام بدهند.
اگر هدف این است که دارایی های ایران را برگردانند، با نادیده گرفتن اصول انقلاب نمی توان بدانها رسید، هیچ کس شرافتش را با نانی معاوضه نمی کند، آن هم وعده دادن نان ، چرا که اگر معاوضه کنند مغبون و ذلیل می شوند، و بدون اینکه به نانی برسند عزت و شرافت خودشان را هم می بازند.
ما راهی دراز را پیموده ایم تا انقلاب اسلامی را از پرتگاههای خطرناک به اینجا رسانده ایم ، و اینک در برهه ای حساس در این مبارزه قرار داریم، و این پایان کار ماست که کار ما را دارای ارزش می کند، ما نباید گیج و منگ و کور مال کورمال، به دنبال دستورات آنها، یا بازیچه آنها قرار بگیریم.
دشمنان ایران در این مرحله اگر موج به موج هم که بشوند نمی توانند بیشتر از خودشان ارتفاع بگیرند، آنها دیگر نه از خود و نه از دیگران مایه ای ندارند که در مقابل مردم قهرمان ایران خرج کنند، انقلاب اسلامی هم راه است هم معیار، راهی است که باید بپیماییم، و معیاری است که باید به سمت آن حرکت کنیم ، بعضی ها به این چیزها فکر نمی کنند، فقط به دنبال چیزی هستند که برایشان کف بزنند، اینها دغدغه ارزش های انقلاب اسلامی را ندارند، دغدغه ریاست دارند ، زمانی باید به دیدن مادر شهید رفت که به آرمانهای فرزند شهید آن مادر بزرگوار احترام گذاشت.
به خوبی معلوم است که غربیان در توافق نامه ژنو با ایران ، باز هم با ایران در جهت توافق نامه نیستند، که خلاف جهت آن هستند، ولی آنها نمی توانند بیایند و در این حوزه ( توافق ژنو) قدرتی پیدا کنند و قداست ها و ارزش های امام و شهدا را از بین ببرند، خدا را شکر که عصای جمهوری اسلامی تبدیل به اژدهایی شده و همه مارهای آنها را بلعیده است.
چطور شد خیلی از کشورهای همسایه ما همچون عربستان و ..... وصدها کشور که با آمریکا رابطه داشته و دارند، به قعر دره افتاده اند ولی ما بلند شدیم ، هم پیمانان ما بلند شدند ، همه این برکات فقط در دشمنی امریکا و گول لبخند آنها را نخوردن به دست آمده است ، و هیچ دولتی نمی تواند این اقتدار ایران و شکفتن انقلاب اسلامی را به حراج بگذارد.
آمریکایی ها مجبورند برای جبران شکست و ناکامیهای خود، مرتبا شاخ و شانه بیشتری بکشند ، و برای هم پیمانان زخم خورده و فاصله گرفته و دلسرد شده از خودشان، اعتباری بدهند، تا اعتماد از دست رفته آنها را دوباره جلب کنند.
مذاکره کردن ایران با آمریکا از سر ناتوانی و به خاطر تحریم ها نبوده و نیست، و این را خود آمریکائیان می دانند، و باز هم می دانند که مذاکره تلفنی با رئیس جمهور، و ملاقات بعضی مسئولین اجرایی با لبخند و تعارفات دیپلماتیک، در تصمیم گیری اصلی مردم ایران جایی ندارد، در نظر مردم ایران، مذاکرات همان خط مقدم جنگ با آمریکا و دشمنان ایران و اسلام است.
ایران اینک راهی جز رفتن به جلو ندارد، ایران نه برگشتن میشناسد و نه توقف ، مقدمات راهی را هم که پیش رو دارد، از قبل فراهم آورده است، مردم ایران تنها نیستند، همه با هم لبیک گوی رهبر خویش هستند.