انقلاب اسلامی ایران در مدت سی و شش سال از عمر خود، به این خاطر که ارکان اصلی اش، ولایت فقیه و رهبری بوده است، به دژ نفوذ ناپذیری تبدیل گشته است، که باعث یکپارچگی، و هویت یابی اکثریت جهان اسلام گردیده است، و این خطری است که موجودیت جهان خواران آمریکائی و صهیونیستی را تهدید می کند.
انقلاب اسلامی همراه با ارزش هایش، مرزهای جهانی را درنوردیده، و آنها برای همین ترسیده اند، و به چیزی جز نابودی نظام ایران فکر نمی کنند، و این ساده لوحی است که عده ای فکر کنند، می توانند در مذاکرات در مواردی با آنها کنار بیایند.
همین مذاکرات است که می تواند نام ایران و حقانیت انقلاب اسلامی ایران را در دنیا ثبت کند، بمب اتم برای آنها خطرناک نیست، در نظر آنها ارزش های انقلاب اسلامی، و گسترش آن بین جهانیان، خطرناک تر از هر بمب اتمی است، چرا که انقلاب اسلامی و ارزش هایش، به قدری محبوب همه انسانهای آزادیخواه جهان هستند، که می توانند دنیا را فتح کرده، و قلب ها را تسخیر کنند.
انقلاب اسلامی به خاطر محبوبیتش دارد دنیا را فتح می کند، و در این اوضاع مذاکراتی ضعیف، همچون سمی مهلک برای آرمانهای انقلاب اسلامی و پیشرفت ایران است، این ارزش های انقلاب، و منطق و استدلال قوی جمهوری اسلامی است، که آنها را نگران کرده است.
این مذاکرات یک مذاکرات معمولی نیست، این مذاکرات ضامن بقای ارزش های انقلاب اسلامی و آرمانهاست، این مذاکرات اسطوره ساز حقانیت انقلاب اسلامی شده است، و یکی از مهم ترین ابعاد اقتدار ملی ایرانیان محسوب می شود، و جهت گیری صحیح و انقلابی در این مذاکرات، که به فرموده حضرت آقا، مقام معظم رهبری (حفظ اله) اگر بر اساس حکمت، عزت و مصلحت باشد، به راحتی می تواند راهگشا باشد.
راهبرد و ارزشهای انقلاب اسلامی در مسیری قرار دارد، که نمی تواند چنین زورگویانی را در تاریخ خود قبول کند، و این مذاکرات در نگاه بیشتر جهانیان، به جریان حق و باطل و نماد زورگویی امریکائیان تبدیل شده است، و مثل همیشه شکست خواهند خورد.
ایران مذاکره کنندگانی شجاع به دردش می خورد، هیچ رازی در مذاکرات پنهان نخواهد ماند، و مذاکرات در ژنو هم پایان راه مذاکره کنندگان ایرانی نیست، آنها حتی به زور تفنگ هم در مذاکرات عقب نشینی نخواهند کرد، و همانطور که خودشان به اسرائیلیان توضیح می دهند، دارند فشار و تهدید و تحریم ها را با هم به ایران وارد می کنند، و می بینیم که فشار و تحریم و تهدیدها همچنان ادامه دارد.
از طرفی دیگر با چهره باز و آغوش گشاده و با لبخند جلو می آیند، و دست های چدنی و خیانت کار خودشان را به طرف ایرانی ها دراز می کنند، تا از این طریق به ظاهر نگرانی دروغین خود را به کمک رسانه های خود، بیشتر برای جهانیان به نمایش بگذارند، دیگر مسامحه و مصالحه کردن در مذاکرات، و در اوضاع کنونی هیچگونه ثمری برای ایران ندارد، بلکه به شدت فاجعه بار است.
آنها همانطور که دارند امتیاز می گیرند، در همان حال با رسانه های خود با القای ابراز نا امیدی از نتیجه نداشتن این مذاکرات، و در رسانه ها اینطور وانمود می کنند که ایران نمی تواند به خواسته جهانی در خصوص برنامه هسته ای اش پاسخ گوید.
مذاکره امریکائیان با جمهوری اسلامی برای انرژی هسته ای، و یا هر چیز دیگری که باشد، چون ایران در نطر آنها، نظم موجود در جهان را که بر پایه نظام ظالمانه و متجاوزانه سرمایه داری آنان بنا شده است، را به چالش می کشد، این نمی تواند برای آنها قابل قبول باشد.
الگوی خود جوش انقلاب اسلامی در حال گسترش در جهان است، از همین روست که این مذاکرات به نماد نگرانی آنها تبدیل شده است، این نگرانی برای آنها چنان آزار دهنده است، که اگر همین الان ایران مثل زمان شاه ملعون، در آغوش آنها بیفتد، باز هم آنها تحریم ها را برنخواهند داشت، این قدر این خاطره انقلاب اسلامی برای آنها وحشتناک است، که بدتر از تحریم های کنونی را هم بلکه چندین برابر بیشتر می کنند، تا مبادا روزی ایران دوباره به انقلاب فکر کند برای همین هم است که اعتقاد دارند، ایران خوب ایرانی مرده است.
اینها که دم از امنیت جهان، دموکراسی و حقوق بشر می زنند، همان کسانی هستند که ثروت های خدادادی مردم جهان را، در منطقه خاور میانه، آسیا، افریقا و خیلی از جاهای دیگر غارت می کنند و بعد هم برای آنها دل می سوزانند.
انقلاب اسلامی به خاطر رسالتی که دارد، جنایات آنها را افشا می کند، و راه ایستادگی در مقابل ظالمان را به آزادیخواهان جهان می آموزد، از همین رو همواره ایران، در صدر اخبار جهان است، تا کوچکترین اتفاقات ایران را، با تمام رسانههای خود و به نفع خود بازتاب دهند، و جهت دشمنی با ایران بهره برداری تبلیغاتی کنند.
با این که ایران این قدر امتیاز زیادتر از عرف بین المللی در NPT به آنها داده است، ولی آمریکا هیچ گونه قدمی غیر از وعده های تو خالی، و بازی با کلمات چند پهلو انجام نداده است، و حتی توافق ایران و آمریکا، و پذیرفتن همه شروط آمریکا از طرف ایران هم، این رویکرد آمریکا را در برابر ایران تغییر نخواهد داد، چرا که آمریکائیان بارها و بارها، از قدرت نظامی خود برای تضمین پایبندی به امنیت اسرائیل و عربستان سخن گفته اند و هنوز هم می گویند.
کلمات آنها در مذاکرات، فقط با هدف اطمینان دهی به اسرائیل و اعراب مرتجع منطقه است، اینکه به آنها بقبولانند که توافق هسته ای با ایران، به بهای نادیده گرفتن نظم کنونی منطقه ای، که ضد ایرانی است، نخواهد بود.
آنها به هیچ عنوان پابیند به نتایج مذاکرات نیستند، و فقط به منافع نامشروع خود و امنیت اسرائیل متعهد هستند، تعهد آمریکا و غرب در مقابل اسرائیل به این صورت است، که تعهدات خود در مقابل ایران را در کوتاه مدت انجام ندهند، تا بتواننداز تعهدات خود شانه خالی کرده و مذاکرات را به بن بست بکشانند، و بعد هم مسئولیتش را به ایران و نگرانی از امنیت جهان گره بزنند.
آنها معتقدند و به این باور رسیده اند، که در قاعده بازی سیاست و مبارزه با ایران، یا باید حذف کرد و یا حذف شد، آنها برای موجودیت منافع نامشروعشان، و تضمین امنیت اسرائیل، مجبورند راه تقابل با ایران را انتخاب کنند، چون خودشان فهمیده اند که بازنده اند، و بلاخره در مبارزه با مقاومت مثل همیشه شکست خواهند خورد.
همان دموکراسی، که از آن به عنوان سلاحی علیه ایران، و جهان اسلام استفاده می کردند، به تیغ دولبه ای تبدیل شده، که در هر کجا رهایش کردند و او را آزاد می گذارند، مردم همان اول، دین اسلام، و احترام به اعتقادات خود، و ظلم ستیزی علیه اسرائیل و آمریکا و انگلیس را برای خود بر می گزیدند.
حالا همین دموکراسی یکی از برگ های قدرتمند ایران در منطقه شده است و نقطه ضعف و شکست مفتضحانه ای برای غربیان خصوصا آمریکائیان شده است، که نمونه واضحش در مصر، با سکوت شرم آور این مدعیان دموکراسی خواهی، به خوبی قابل مشاهده است.
این مدعیان دموکراسی در دانشگاههای خود، دانشجویانی جهان سومی را طوری پرورش می دهند که یاد بگیرند، با کوچکترین اختلافی در داخل کشورشان، فورا راه سفارتخانه های بیگانگان را پیش بگیرند و پناهند شوند، تا آنها برایشان تصمیم بگیرند، و یا به آنها یاد می دهند حرف درشت نزنند، ولی حرف کوچک زدن را برای آنها عیب نمی دانند.
در دیپلماسی کسانی که حرف درشت زدن را عیب می دانند، باید بگویند چرا حرف کوچک زدن را عیب نمی دانند، آیا بهتر نیست در مذاکرات هسته ای، که اسم چانه زنی هم روی آن است، کمی حرف درشت زد، تا لااقل به حرف کوچک آدم گوش کنند، وگرنه اگر همان اول مذاکره کنندگان حرف کوچک بزنند، که دیگر نمی تواند چانه زنی کنند.
تهدیدات آنان علیه ایران یک جوک بیشتر نیست، تاریخ جنگی آنان به ما می گوید، فقط در جاهایی به دشمن خود حمله می کنند، که از قبل تمام سیستم های دشمن را از کار انداخته، و با قدرتی کاملا یک طرفه و بسیار ناجوانمردانه دشمنانشان را می کوبند، آنها به هیچ عنوان مردانه نمی جنگند، قاموس آنها ماکیاولی است، که به هر قیمتی فقط باید به اهداف غیر انسانی خود برسند، طریقه و چگونگی رسیدن به هدف، به هیچ عنوان برایشان مهم نیست، در دوستی و دشمنی و حتی بی طرفی خود به شدت ترسو، پست و بسیار خیانتکار هستند.
در ایران مسئولانی خیلی کمی هستند، که در عرصه سیاست خارجی، اعتقاد چندان زیادی به رسالت جمهوری اسلامی برای مقابله با ظلم ستیزی، و پرچم داری مقابله و مبارزه با استبداد و ظلم در جهان را ندارند، و این در حالی است که، دست بلند ایران در میدان نبرد مذاکرات بسیار بلندتر از آن است که عده ای سلطه گر بخواهند از ایران امروز امتیاز بگیرند.
اگر کوچکترین غفلت سهوی هم در مذاکرات به وجود بیاید مسئولین و مردم زود به خود می آیند چرا که پشتیبان قدرتمند ایران در مذاکرات منطق قوی و استدلال ایران طبق قوانین NPT است و اگر قصد خدمت کردن به مردم ایران در میان باشد، تاوان لحظه ای غفلت در مذاکرات، نباید ادامه همان راه اشتباه گذشته باشد.
ا?ران باید مذاکرات را در راستای استفاده صلح آمیز از انرزی هسته ای مدیریت کند، پیشرفت های خود را به لحاظ فن? توسعه بدهد، و گز?نه ها و تهدیدات و تحریم های آنان را، باید فقط در راستای شفاف سازی انرژی هسته ای خودش قبول کند، نه رفع نگرانی آنها، چرا که نگرانی آنها این است که می گویند امنیت جهان با پیشرفت ایران از بین می رود.
رفتار و گفتار دولت جدید در ایران در شروع کار و دادن به یک باره همه امتیازات به آنها ، آنها را به این باور رساند، که باز هم با مذاکرات بی نتیجه مثل مذاکرات های گذشته، هر چه ایران را بیشتر تحت فشار اقتصادی قرار بدهند، امتیاز بیشتری می توانند بگیرند.
آنها خودشان اعلام می کنند که هر کاری توانسته اند علیه ایران انجام داده اند و حالا هم اعتراف می کنند تنها برگ برنده ما برای نگرانی خودمان و امنیت جهانی همین تحریم ها هستند و آیا این بسیار ساده لوحانه نیست که منتظر باشیم که آنها تحریم ها را بردارند.
سی و شش سال ماندگاری انقلاب اسلامی، بر مبنای تفکر تعهد و دلسوزی بوده است، ایران باید همچون گذشته مذاکره کند و توافق کنند تا مذاکرات ادامه پیدا کند، همچنان که سالها این رویه را دنبال کرد، و توانستی به بهترین پیشرفت های جهانی برسد، و هیچ امتیازی هم داده نشد، و دیدیم که رویکرد های مصالحه جویانه از سوی دولت، فقط توهین و تحقیر مقامات آمریکایی علیه ایران و مسئولین ایرانی را به دنبال داشت، و وقاحت آنها را بیشتر کرد.
آنها در مذاکرات، فقط با کلمات بازی می کنند، در قاموس آنها کلماتی چون استقلال و هویت و پیشرفت دیگران، وجود خارجی ندارد، و هر چه هست اجازه از آنان است برای اینکه چقدر و تا کجا کشورها باید پیشرفت کنند، و خوشبختانه ایران با افتخار، این بدعت ظالمانه آنها را به آشغال دانی تاریخ سپرد.
اگر ما به درک بیشتری از بیانات، مقام معظم رهبری، حضرت آقا برسیم، پی می بریم و می فهمیم که دشمنی آنها ضامن بقای بیشتر و همیشگی انقلاب اسلامی شده است، و هر زمان که این دشمنی زیادتر و بیشتر شده است، بقا و ثبات و پیشرفت ایران و انقلاب اسلامی بیشتر گشته است، همانطور که تا حالا اینچنین بوده است.
سیاست ایران در انرژی هسته ای باید مبنایش قوانین NPT باشد که برای همه کشورها حق غنی سازی را برای مقاصد صلح آمیز آزاد دانسته است، نه دستورات آژانس آمریکایی انرژی اتمی در وین ، قوانین NPT حقانیت انرژی هسته ای ایران است.
کسانی که خود را پیروی ولایت فقیه و مقام معظم رهبری می دانند، نباید به حرف بسنده کنند باید به عمل باشد حتی اگر فقط به یکی از بیانات رهبری که در جمع مسئولین قوه قضائیه آن هم در سال1392 گفته شده گوش بدهیم به آسانی رهگشای فنون و چگونه مبارزه کردن مذاکره کنندگان هسته ای روشن می شود.
دیدار مقام معظم رهبری امام خامنه ای (حفظ اله) با مسئولان قوه قضائیه سال1392
یک جمله هم در خصوص قضیهی هستهای عرض کنم ، در آینده اگر لازم شد، شاید مفصل تر عرض کنیم ، من در سخنرانیِ روز اول سال گفتم جبههی مخالف ما که عمدتاً منحصر در چند کشور معدودِ زورگو و زیادهخواه است و اسم خودشان را به غلط و به دروغ میگذارند جامعهی جهانی، و در رأس آنها آمریکا است، محرک اصلی هم صهیونیستهایند، مسئلهی اینها این است که نمیخواهند موضوع هستهای ایران حل شود، اگر لجبازی آنها نبود، موضوع هستهای براحتی حل میشد، بارها تا لحظهی حل پیش رفتیم، امضاء کردند، آژانس هستهای امضاء کرد؛ قبول کرد که این اشکالاتی که وجود داشته، برطرف شده – اینها موجود است، اینها سند است؛ اینها که قابل انکار نیست – خب باید قضیه تمام میشد، پروندهی هستهای کشور باید پایان پیدا میکرد، آمریکائیها بلافاصله یک چیز جدید را مطرح کردند، آوردند وسط. نمیخواهند قضیه تمام شود، نمونههای متعددی را ما در این زمینه داریم، حل مسئلهی هستهای جمهوری اسلامی، به حسب طبیعت خود، از جملهی کارهای سهل و آسان و روان است؛ اما وقتی طرف مقابل مایل نیست این قضیه حل شود، خب بله همین جور میشود که ملاحظه میکنید.
بنابراین این را باید توجه داشته باشند؛ جمهوری اسلامی در قضیهی هستهای، هم قانونی عمل کرده است، هم شفاف عمل کرده است، هم از لحاظ استدلالی، منطقی عمل کرده است؛ منتها این یک نقطهای است که برای فشار بر جمهوری اسلامی این را مناسب دانستهاند، اگر این هم نباشد، یک قضیهی دیگری را برای فشار مطرح میکنند، هدف، تهدید است؛ هدف، فشار است؛ هدف، خسته کردن است، خودشان گفتند: هدف، تغییر دادن نظام سیاسی و سازوکار سیاسی است
نظر رهبری در این زمینه :
آمریکائیها اگر میخواستند مسئله حل شود، این راه حلِ بسیار آسانی بود؛ میتوانستند به حق غنی سازی برای ملت ایران اعتراف کنند؛ برای اینکه نگرانیای هم از آن جهات نداشته باشند، میتوانستند مقررات قانونی آژانس هستهای را هم اعمال کنند؛ ما هم از اول هیچ مخالفتی با اعمال این نظارتها و مقررات نداشتیم، هر وقت نزدیک به راه حل میشویم، آمریکائیها یک سنگی میاندازند که جلوی راه حل گرفته شود. هدف آنها طبق تلقی و برداشتی که من دارم، این است که میخواهند این قضیه باقی بماند تا بهانهای باشد برای فشار؛ که آن فشارها ــ همان طور که خودشان گفتند ــ برای فلج کردن ملت ایران است، البته به کوری چشم دشمن، ملت ایران فلج نخواهد شد.