سفارش تبلیغ
صبا ویژن
به کار بستن دانش را وا نمی گذارد، جز کسی که در پاداش آن تردید دارد . [امام علی علیه السلام]

منطقه و بیداری اسلامی

 
 
بیکاران پر غصه یا شاغلان بی غصه؟(یکشنبه 93 خرداد 11 ساعت 4:29 عصر )

 

کسانی که مسئولیت بزرگی در کشور بر گردن دارند، مثل یک مسئول بزرگ رفتار می کنند و سخن می گویند، چیزی که الان برای مردم ایران ضرر دارد، شنیدن حرف های الکی خوش، به کام عده ای خاص است، شنیدن حرف های بی منطق است، دیدن خلاف گفتار و کردار بعضی هاست، از شاخه ای به شاخه ای دیگر پریدن است، اینهاست که برای مردم ایران ضرر دارد، کسانی که به قدرتی می رسند، نباید هرگز فکر کنند همیشه و در همه جا و در همه حال حتی قبل از تولد هم حق با آنها بوده و در آینده هم حق با آنها خواهد بود، در جایی اگر اشتباهی علنی هم بکنند در عذر خواهی از مردم برای خود حقانیت قائلند.

اگر یک انسان واقعا نداند که دین و آخرت مردم چی هست، طبیعتا نباید غصه ای بخورد، چرا که غصه خوردن برای دین و آخرت مردم، و اینکه اصلا، غصه خوردن برای هر چیزی که باشد، زمانی در یک انسان بوجود می آید، که درد مردم را بفهمد، و چون نمی تواند برای آنها آنچنان که باید کاری بکند، غصه می خورد، مجبور است آنها را آگاه کند، به آنها بگوید، که بله نمی شود کسی را با زور به بهشت برد ولی می شود که از روی جهل و عناد و بی تدبیری، مردم را ناخواسته به سوی جهنم برد، برای همین است که خیلی ها غصه می خورند، و البته اینها بیکار نیستند، این درست نیست، غصه خوردن به خاطر دانستن است، نه ندانستن، به خاطر فهمیدن است، نه نفهمیدن، به خاطر بیکاری نیست، چون آدمی که بفهمد غصه می خورد نه آدمی که نمی فهمد، این طبیعی است که وقتی یک انسان توان درک چیزی را نداشته باشد نمی تواند هم غصه ای بخورد، چون غصه خوردن به خاطر بیکاری نیست به خاطر درک کردن و رنج کشیدن از مسئله ای خاص است.

آیا کسانی که غصه می خورند بهترند یا کسانی که غصه نمی خورند.؟ ، آیا برای ملت ایران متوهم زدگانی که غصه دنیا و آخرت مردم را می خورند، بهترند، یا کسانی که به توجیه کردن این معنی برای مردم ایران هستند، که ما حتی نباید پیش کدخداها حرف بزرگ بزنیم، آیا یک انسان که بیکار نیست و غصه هم نمی خورد، آخرت و دنیای خودش را بهتر می شناسد؟،

اگر کسی بیکار نبود و در چند جا کار داشت، و در دهها جا عضو هیئت مدیره ها و حقوق با پاداش های میلیاردی می گرفت، و غصه هم نخورد، متوهم زده هم نبود، همان کسی است که بیشتر می تواند به درد این مردم بخورد؟. 

آیا استکبار ستیزی مردم ایران را که یک افتخار جهانی و الهی برای مردم ایران است، باید آن را هم به زدن جیب مردم یا خالی کردن جیب آنها گره بزنیم، برای مردم ایران استکبار ستیزی افتخاری همیشگی است، و ربطی به خالی کردن جیب مردم ندارد و به عزت مردم ربط دارد؟.

در این برهه حساس در تاریخ ایران، رفتار گفتار مسئولان باید مرهمی باشد بر زخم های مردمی که تا دیروز وعده های اقتصادی به آنها می دادند، باید توجه بیشتری برای بهبود وضعیت اقتصادی مردم نشان بدهند، نباید با گفتار خود کمبودها و کج روی های سهوی و یا عمدی دولت های گذشته دور و نزدیک را پیوسته بازگو کنند، این منفی نگری و ناعادلانه است.

دوران سخنان دهان پر کن سر رسیده است، و کاربردی هم ندارد، و اگر هم مقصود بعضی ها این است، تا کارکرد خود و وعدعه های که دادند را بهانه گیری کنند، و می گویند تا حالا همه چیزهایی که ما روی آن دست گذاشتیم، خراب بوده، و از حالا دارد کارها بحمدالله از اساس درست می شود، باید گفت که این آقایان و همه یاران و هم فکرانشان به خوبی قبل از اینکه بخواهند، قوه اجرائیه را به دست بگیرند، با تمام قدرت به میدان ریاست جمهوری وارد شدند، و همه این کمبودها و امکانات، نقاط ضعف و قوت دولت را به خوبی می دانستند، و با همه این موارد آشنا بودند.

همه اینها بیشتر از سی سال، هم عمر انقلاب اسلامی در دولت ها و مجلس و در بطن ماجراهای اقتصادی و سیاسی کشور قرار داشتند، و از آقایانی هم نبودند که اهل جبهه بوده باشند، و چند ماهی به جبهه رفته باشند، که بخواهند از سیاست و اقتصاد مملکت چند ماهی بی خبر بوده باشند، از همان اول در سنگر دولت بودند، از همان اول درون دولت و مجلس و نهادها بودند، حالا چطور شده که خیلی از چیزها به یکباره از اساس و ارکان اولیه اش اشتباه و خراب بوده است، و هر کجا که این دولت دست می گذارد، بحمدالله از اساس دارد کارها درست می شود.

نیمی از مردم که به آقای روحانی رای دادند، اکثریت قریب به اتفاق آنها همانطور که خودشان می گویند، برای بهبود وضعیت اقتصادی که وعده اش را دادندبوده، چون گفتند که این کار با تدبیر انجام شدنی است، و به ایشان رای دادند، و اگر نیمی از مردم به ایشان اعتماد کردند و رای دادند ولی ایشان می دانند که رئیس جمهور همه مردم ایران هستند، و سخنانشان باید برای همه مردم ایران باشد، نه عده ای از هم فکران خاص خود، و در آخر این مردم هستند که تصمیم می گیرند، چه کسانی برایشان بهتر است، بیکاران بی غصه، یا شاغلان پر غصه؟.

 

 

 


» داریوش احمد رضا بهمنیار
»» نظرات دیگران ( نظر)





بازدیدهای امروز: 113  بازدید

بازدیدهای دیروز:198  بازدید

مجموع بازدیدها: 389105  بازدید


» ?پیوندهای روزانه «
» لینک دوستان من «
» لوگوی دوستان من «
» فهرست موضوعی یادداشت ها «
» آرشیو یادداشت ها «
» اشتراک در خبرنامه «