سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شوق، خوی صاحبان یقین است . [.امام علی علیه السلام]

منطقه و بیداری اسلامی

 
 
آمریکائیان روحانی را بهتر از ما می شناسند(دوشنبه 96 اردیبهشت 18 ساعت 9:15 عصر )

 

ارزش واقعی یک انسان به چیزی که به آن دست می یابد نیست، بلکه به هدفی است که میل وصول به آن را دارد، بی تردید باید اول آن هدف را شناخت، و هدف آقای روحانی چیزی نبود جز ایجاد هزینه از جیب ملت ایران برای دوستی با آمریکا، ایشان میخواست با آمریکائیان رابطه و تعامل برقرار کند، تا ایران را به کسانی بشناساند که آقای روحانی را بهتر از ما می شناسند.

آقای روحانی ثابت کرد رئیس جمهوری ناتوان است، یک رئیس جمهور توانایی و اختیارات بسیار فراوانی از لحاظ قانونی دارد، کل بودجه کشور در اختیار اوست، تمام مدیران ارشد کشور در سطوح مختلف زیر دست او هستند، ولی ایشان با مدیریتی نشسته و تفکری خواب آلوده برای اداره کشور، چهار سال است امیدوار به نظام سلطه نشسته و بدون توجه به سرمایه‌ ها، توانمندی‌ ها و نیروهای جهادی داخلی، ابدا اهل حرکت های خودجوش مردمی نیست، و خود را ناتوان از حل مشکلات مردم می‌ بیند.

مردم برای جبران عقب ماندگی های فراوان ناشی از تشخیص نادرست فرد اصلح، چاره ای ندارند جز اینکه به سوابق و وضعیت قبلی و فعلی آنها نگاه کنند، تا به فرد اصلح برسند.

برای تشخیص ملاک ‌های فرد اصلح روزمه و سابقه کاری خود رئیس جمهور در عملکردها، وعده ها و وضعیت ساده زیستی دولت در این 4 سال و قبل آن، تا سابقه کاری و شخصی همه کاندیداهای دیگر در هر سمتی، از وضعیت حال و گذشته آنها می تواند باعث تشخیص درستِ انتخاب فرد اصلح ، توسط مردم شود.

کاندیدای اصلح را درست انتخاب کردن کمتر از کار جهادی و انقلابی نیست، انتخاب یک فرد اصلح توسط مردم مثل حجت الاسلام رئیسی، یعنی تعیین کسی که بتواند ثروت عظیم مردم را که در بودجه و امکانات و مدیریت‌های کشور متبلور است، را بین همه مردم گسترش دهد، و نیازهای مردم را با این ثروت عظیم در اشتغال و تولید ظرف ده سال آینده برآورده کند، ایشان تفکر مدیریتی داخلی دارند و خط امام راحل را هم به خوبی می شناسند.

تنها راه نجات ایران انتخاب آقای رئیسی برای ریاست جمهوری است

ایران امروز ما به چنین فرد با کفایت، شجاع، با اخلاص، دارای روح مردمی و انقلابی نیاز دارد، کارنامه ایشان نشان می دهد ایشان از سن بیست سالگی در سمت های گوناگون کوچک و بزرگ، شخصیت یکسان و یکنواختی داشته اند، و دوران کاری و وضعیت زندگی کنونی ایشان نشان می دهد که ایشان برعکس بعضی مسئولان دولت فعلی فرزند ریا و ریاست نیستند، که مدام دنبال ثروت باشند. 

در واقع تنها خواسته یک رئیس جمهور و دولتش باید این باشد که خدا وسیله ای برایشان قرار دهد تا به مردم خدمت کنند، و در وقت سختی بتوانند دین خدا را یاری کنند، دولتی که هدفش خدمت به مردم برای رضای خدا باشد، خودش را به دعای خیر بندگان خدا پیوند می زند.

برای انتخاب فرد اصلح، بهترین فرد آن است که امیدوار به سرمایه‌ ها و داشته های بی شمار نیروها و امکانات و توانمندی ‌های داخل کشور باشد، نه انتخابی که چهار سال کشور را، دولت را و نیروهای خودی را ، ناتوان از حل مشکلات می بیند و به بیرون چشم دوخته است.

هر کس دل به ولایت فقیه سپرده است برخیزد، که رای ملت، به دولت ناکارآمد روحانی نه بزرگ است، امروز چهار سال است که تمام قدرت ایران دست دولتی است که بی تدبیری هایش بلای جان مردم و اقتصاد کشور شده، و اکنون در پنهان چند مدیر خود فروخته و معلوم الحال کانال های تلگرامی را با دستمزدهایی بسیار بالا جلو فرستاده اند، تا با هوچی گری و دروغ و تهمت، ناشایستگی هایش را در نداشتن برنامه ای 4 ساله، برای اداره امور کشور پنهان کرده، و کاندیداها را به کاندیداهای جنگ و صلح تقسیم کنند.

ایران ما الان در مرحله ای حساسی قرار دارد و به یک رئیس جمهور اصلح نیاز شدیدی دارد، تا برای اشتغال و تولید و رفع بیکاری تلاش کند، در مناظره ها آقای روحانی از جواب دادن به سوالات طفره میرود، و مشتی حرف‌های کلی و غیر قابل اندازه‌گیری را به عنوان دستاورد 4 ساله اش تحویل مردم می دهد، به همراه آقای جهانگیری همانطور که وعده می دهند دروغ را هم ترجمه می کنند.

وعده های آقای روحانی به مردم در ازای نابودی 90درصد صنعت هسته ای کشور تحقق رونق اقتصادی رفع تحریم ها و ورود سرمایه به کشور بود، اما الان دولت روحانی، امتیازات موهوم و پیش پا افتاده ای را از آمریکائیان مطالبه می کنند، که به خاطر جهل شان در مذاکرات از دست داده اند، و حمله ناجوانمردانه روحانی به دستاوردهای موشکی ایران، اوج درماندگی ایشان در پاسخگوئی به منتقدان دولت بود.

آقای روحانی باید به دنبال نشانه های حماقت خود و تیم مذاکره کننده اش در مذاکرات بگردد، نه اینکه آزمایش موشکی را سپر ناکارآمدی، و غرور مفرط خود کند، آزمایش موشکی هشت ماه بعد از امضای برجام و دو ماه بعد از اجرای برجام اتفاق افتاد، یعنی زمانی که فقط رد پای مکر آمریکا، به جای وعده های آمریکا، روی پیشانی دولت روحانی جا مانده بود.

آقای روحانی 4 سال قبل که شعارهای تدبیر، اعتدال، امید ، رونق اقتصادی و پاسپورت ایرانی و غیره را به مردم ایران وعده می داد، مثل الان متهم نبود که دوستی با آمریکا را از رونق اقتصادی کشور مهم تر می داند، متهم نبود که می خواهد ضعف مدیریت، نداشتن برنامه ای برای اداره کشور ، و اشرافی زندگی کردن خودش و مدیرانش را با امتیاز دهی ویژه به نیروهای خارجی، در قراردادهای جدید نفتی جبران کند، متهم نبود که باور دارد به کشورهایی که بلد باشند سلطه گری کنند باید باج داد، متهم نبود که در بند گره های روحی خود در پی به فراموشی سپردن انقلاب است.

روحانی و یاران اصلاحاتی اش از همان اول به مسیر انقلاب اعتقاد نداشتند، هنوز هم ادعا می کنند، توسعه و پیشرفت امکان ندارد مگر از طریق ارتباط و تعامل با آمریکا، و سالها به بهانه حل مسئله هسته ای، به دنبال رابطه با آمریکا بودند.

آقای روحانی از همان اول به مردم این طور القا می کرد، که رابطه با آمریکا همه مشکلات اقتصادی کشور را برطرف می کند، و در حالی که حقوق حاکمیتی یک ملت، در تمام دنیا مجال اعتنا نیست، ولی ایشان در رویای رسیدن به دوستی با آمریکا ، حتی خلق و خوی اشرافی و خود باختگی خودشان و دولتشان را هم برای نظام سلطه نهادینه کردند.

دولت یازدهم عمر تو کوتاه بود، عظمتت ناچیز ، و آرزویت پست، آیا وقتش نرسیده که از مردم انقلابی ایران دور شوی؟ مردم از تدبیرتان بیزار شده اند، از اعتدال مریض تان رو گردان شده اند، از امیدتان سرخورده شده اند و از ریای خودتان هم به ستوه آمده اند، از ایران دور شوید که ملت ایران شماها را سه طلاقه کرده اند.

 

 


» داریوش احمد رضا بهمنیار
»» نظرات دیگران ( نظر)





بازدیدهای امروز: 36  بازدید

بازدیدهای دیروز:48  بازدید

مجموع بازدیدها: 388657  بازدید


» ?پیوندهای روزانه «
» لینک دوستان من «
» لوگوی دوستان من «
» فهرست موضوعی یادداشت ها «
» آرشیو یادداشت ها «
» اشتراک در خبرنامه «