اگر بخواهیم بیهوده از بچه های انقلابی تعریف کنیم ریاکاری کرده ایم، چون هم تعریف کردن بی جهت و هم بیهوده بد گفتن ناشایست هستند، در تحلیل یک مسئله اولین کاری که انسان می کند باید ریاکاری را کنار بگذارد.
انقلابی بودن یعنی کسی که به طور منطقی مطابق ضمیر ناخودآگاهش آتش به اختیار عمل می کند، کارهائی که یک انقلابی انجام می دهد معمولا ناخودآگاه و شاید هم غیر معمول باشد و نشانه ای از محافظه کاری در آن دیده نمی شود، آنها معمولا در انتخاب مسیر زندگی و اهداف شان، گاها از شیوه های غیر معمول ولی مطابق با منطق و ضمیر ناخودآگاهشون استفاده می کنند و به سطحی می رسند که غیر انقلابیون قادر به رسیدن به آن نیستند.
تفکر انقلابی در برگیرنده کلی از مفاهیم است، این تفکر که مقابل تفکر استعماری در دنیای امروز ما قرار گرفته، در واقع تداعی کننده دو نیروی متقابل خیر و شر هستند که وقتی یکی از آنها صعود می کند با نزول دیگری همراه است، به عنوان مثال تخاصم چهل ساله جریانات استعماری با انقلاب اسلامی دو نیروی متقابل حق و باطل هستند که همیشه در تاریخ با هم درگیر هستند.
تفکر انقلابی داری اهداف، ابعاد و ویژگی های خاصی است، انقلابی بودن و آتش به اختیار بودن مکمل هم هستند و پایه ها و ستون فقرات انقلاب و نظام را شکل می دهند، انقلابی بودن و آتش به اختیار بودن فقط یک وظیفه نیستند، در این زمانه پر از ظلم و نفاق ما، شاید به نوعی یک تکلیف هم به حساب بیایند.
بچه های انقلابی ذاتا آتش به اختیار عمل می کنند، آنها به رفتار خود مسلط هستند و به موقع می توانند از موقعیت ها بهره برداری کنند، و چون موقعیت ها همواره در تغییر هستند این انقلابیون واقعی هستند که می توانند با مدیریت درست این تغییرات را به دست گیرند و از آنها بهره برداری کنند، آنها با تمرکز روی اقدامات دشمن به دنبال فرصتی برای موقعیت های بهتر هستند و در نهایت همیشه پیروزند.
انقلابی بودن دانشی است که می تواند قوه تعقل هر فردی را افزایش دهد، انقلابیون واقعی به قدری از تبحر می رسند که به خوبی می توانند از قدرت دشمن در زمان حمله، برای حمله متقابل علیه خود آنها استفاده کنند و برای ادامه راه انقلاب از همان روش های غیر معمول ولی مطابق با منطق، همراه با ضمیر ناخود آگاه خود استفاده می کنند.
به عنوان مثال کار دشمنان ایران این است که با دروغ و ریاکاری مسائل ساده هسته ای و موشکی و منطقه ای ایران را به مسئله ای پیچیده در جهان تبدیل کنند تا از آن سو استفاده کنند و در این میان افرادی غیر انقلابی را در مذاکرات به بازی می گیرند، اما یک انقلابی واقعی برعکس تلاش می کند تا مسائل پیچیده و دشوار را به مفاهیم ساده و قابل فهم تبدیل کند، آن قدر ساده که تبدیل آنها به ساده تر از آن امکان نداشته باشد.
چون انقلاب اسلامی بر اساس استعدادهای فردی شکل گرفته، لذا منطق بچه های انقلابی منحصر به فرد است و برداشت و درکی که عده ای از انقلاب دارند به اندازه فهم خودشان از زندگی است، بچه های انقلابی با توانائی خاص خودشان، قدرتِ خلاقیت و پشت کار خودشان را مثال زدنی کرده اند.
کارهایی که بچه های انقلابی انجام می دهند نشانه ای از تفکر لیبرال محافظه کاری در آن دیده نمی شود، آنها هیچوقت خود را در فرهنگ مبتذل غربی و واقعیت های کاذبی که در اطراف زندگی آنها اتفاق می افتد درگیر نمی کنند، آنها اول به غرور خود غلبه می کنند چون می دانند بزرگترین دشمن هر کسی نفس اوست، آنها از طریق مبارزه با نفس شان می توانند ایمان خود را تقویت کنند، چون پایه و اسلاس تفکر بچه های انقلابی رسیدن به رضای خدا و به دست آوردن دعای خیر بندگان خداست.
هر چه که توی فکر یک آدم باشد توی عمل و سخنان او نشان داده می شود، و این فقط انسانهای ضعیف هستند که به اندازه امکاناتشان کار می کنند، ولی انقلابی بودن یعنی مسئولیتِ انقلابی داشتن و ایران ما امروز مسئولانی انقلابی می خواهد تا به مردم جرات و جسارت ببخشند نه ترس و وحشت از سایه جنگ.
انقلابی بودن محافظت از خود و یاران خودی هم است، حتی اگر با آنان هم سلیقه نباشند، مثلا زمانی که لیبرال ها آن طور مذاکره می کردند، این انقلابیون بودند که نگران می شدند، الان هم که آمریکا دولت را به بازی گرفته این انقلابیون هستند که ناراحت می شوند.
بچه های انقلابی روحیه مستحکم تری نسبت به لیبرال ها دارند، آنها قدرت طلب نیستند لذا همیشه نوآوری و خلاقیت دارند و اصلا از خصلت های تعارف کردن خوششان نمی آید، انقلابیون آتش به اختیار، تاثیر بسیار زیادی در تحقق آرمان های امام راحل و شهدا دارند، در ایران بچه های انقلابی کم نیستند، فقط باید آنها را پیدا کرد.
سردمداران کاخ سفید هم که تا حالا ناراحتی های خود را با قدرت خود می شُستند، اینک در مقابل تفکر انقلابی ایران ذلیل و درمانده شده اند، آنها از طرفی از این تفکر می ترسند و از طرف دیگر نمی خواهند ترس خود را علنی کنند، آنها مجبورند این ترس را در پشت تهدیدات تو خالی خود پنهان کنند، این میمون های مقلد صهیونیستی بعد از چهل سال دشمنی با تفکر انقلابی، هیچ فرقی نکرده اند، آنها هنوز هم احمق های ترحم انگیزی هستند که فکر می کنند می توانند ناراحتی های خود را با قدرت شان از بین ببرند.