خداوند به اعراب در زمان صدر اسلام همه چی داد که اگر آنها به دستورات اولیای خدا و عترت پیامبر ( ص ) عمل کرده بودند و سقیفه را بوجود نمی آوردند و با علی ( ع ) بیعت میکردند خداوند چه نعمت ها که به آنها نمیداد اعراب همه آن نعمت های خداوند را با چند تا قهرمانان پوچ و تو خالی عوض کردند چون قبل از ظهور رسول خدا( ص ) اعراب نه قهرمان مردمی داشتند نه قهرمان ملی یا حتی یک اندیشمند و طبیب درست و حسابی نداشتند برای همین در سقیفه طلا را دادند و مقداری مفرغ گرفتند خدایا آخر چه چیز ابوبکر و عمر لعنت شده را میتوان با یکی از خصایل امیر مومنان حضرت علی ( ع ) مقایسه کرد زمانی که حضرت علی ( ع ) بعد از بیست و پنج سال خلیفه شد در مسجد مدینه خطبه ای جالب خواند فرمود افسوس
خداوند به اعراب در زمان صدر اسلام همه چی داد که اگر آنها به دستورات اولیای خدا و عترت پیامبر ( ص ) عمل کرده بودند و سقیفه را بوجود نمی آوردند و با علی ( ع ) بیعت میکردند خداوند چه نعمت ها که به آنها نمیداد اعراب همه آن نعمت های خداوند را با چند تا قهرمانان پوچ و تو خالی عوض کردند چون قبل از ظهور رسول خدا( ص ) اعراب نه قهرمان مردمی داشتند نه قهرمان ملی یا حتی یک اندیشمند و طبیب درست و حسابی نداشتند برای همین در سقیفه طلا را دادند و مقداری مفرغ گرفتند خدایا آخر چه چیز ابوبکر و عمر لعنت شده را میتوان با یکی از خصایل امیر مومنان حضرت علی ( ع ) مقایسه کرد زمانی که حضرت علی ( ع ) بعد از بیست و پنج سال خلیفه شد در مسجد مدینه خطبه ای جالب خواند فرمود افسوس که راه طولانی ما طولانی تر از آن شد که فکرش را میکردیم. ( ما میتوانستیم با دنبال راه رفتان به حضرت علی به بهشت موعودی که خدا وعده اش داده بود را برسیم ) اعراب وزنه ای در زمان خودشان نبودند بیابانگردان بیشماری بودند که حتی نه روم نه ایران چشم طمعی به عربستان خشک و لم یزرع نداشتند اعراب آن زمان در میان خودشان نه قهرمان مردمی داشتند نه قهرمان علمی داشتند و همدیگر را هم قبول نداشتند و فقط با هم میجنگیدند فقط قسمت هایی از یمن و حبشه زیر نفوظ ایران بود بزرگترین آرزوی اعراب همین قدر بود که یک کشور امنیت آنها را تضمین کند همین قدر که به چند تا آدمی عامی و نفهم و بی ایمان مثل عمر و ابوبکر و عثمان و چند تا تفاله های دیگر بر چسب قهرمان میزدند و در کتابها از آنها به عنوان قهرمان و صحابی جلیل القدر نام میبرند چون قهرمان مردمی نداشتند همین خلفا را قهرمانان خودشان کردند تا مثل ملل دیگر قهرمان ملی و دولت مردان ملی زیاد داشته باشند چرا که قبل از آن هیچگونه قهرمانانی ما از اعراب نمیبینیم و آن قدر بدبخت بودند که قهرمانان واقعی اشان را یاد نمیکنند همچون حمزه ابوطالب ابوذر عمار سلمان و مالک و غیره کمی هم شاعر بودند که بیشتر متملق گو بودند حتی تا جائی رفتند که در یکی از کتابهایشان نوشته اگر خداوند حضرت محمد را مبعوث نمیکرد حتما عمر را مبعوث میکرد و همین عوامل با پیروزی بر ایران و روم متملق گویانشان را مجبور کرد که از انسان های تو خالی قهرمان بسازند شناختن قهرمان های زنده به مردم همزمان شد با پیروزی هایشان بر روم و ایران دیگر به جای خدا پرستی و امام پرستی آدم هایی مثل عمر و ابوبکر را علم کردند و برای اینکه اعمال شیطانی آنها را ادامه بدهند سالهای سال و حتی قرن ها بعد از امویان و عباسیان از راه و طریقت آنها حمایت کردند چرا که راه شیطانی آنها همان بود که کاخ های اموی و عباسی میخواستند امویان و عباسیان آن راه را ادامه دادند چرا که بقایشان مثل عمر و ابوبکر و عثمان به همان راهها وابسته بود آخ که اگر میدانستند با بیعت واقعی با حضرت امیر مومنان ( ع ) چه برکتی برای فرزندان آدم میاوردند از محالات بود که این خلافای بی مغز و بدون هسته چنین کاری بکنند این آدم های پوچ و بی هسته که قهرمان شده بودند حتی همان رسومات عرب را پیاده نمیکردند در همه جنگ ها چه بعد از زمان شروع اسلام و چه در زمان خلفا فقط از صحنه نبرد فرار کرده بودند ابوبکر که به قول خودش زبان باز و چاپلوس بوده و حتی در جائی گفته من هر چی دارم از زبان چربم دارم عمر هم که قسی القلب بود زورگو و قلدر بود و اصلیتش مثل ابوبکر از زنگی های برده حبشه ای بوده عمر و ابوبکر و عثمان و ابن جرّاح ، ابن عوف ، عایشه ، حفصه ، ابن ابى وقّاص ، و عمرو بن عاص . ابو موسی اشعری . مسند احمد بن حنبل همه اینها سخت دلباخته ریاست بودند در زمان غدیر خم در حجت الوداع دو ماه قبل که همه با حضرت علی بیعت کردند و رسول خدا شخصا حضرت امام علی را خلیفه بعد از خودشان قرار دادند و پسران فاطمه زهرا را بعد از علی امام امت قرار دادند ما میبینیم دو ماه میگذرد حال رسول خدا روز به روز بدتر میشود چرا ؟ حال گوش کنید اینها نقشه شهادت رسول خدا را در چندین مرحله پیاده کردند ( ما فقط به سه تای آنها اشاره میکنیم که در کتاب های تسنن و تشیع نوشته شده )اول در گردونه تبوک و دوم بعد از غدیر خم حجت الوداع که نزدیک یک الی دو ماه طول کشید و سومین مرحله که کار را تمام کردند در مدینه رسول خدا به اسامه دستور میدهد لشکر را به روم ببرد و همه افراد بزرگ قریش را با خود ببرد و لعنت میکند هر کس را که برای رفتن لشکر اسامه سنگ اندازی کند ابوبکر که نرفت و به دهش رفت و دو روز آنجا با زنش ماند عمر هم به جایی نرفت و با اینکه دستور رسول خدا واضح بود ولی دیگر عمر و بقیه چیزی نمیدیدند که نگران باشند اولا به سم اطمینان داشتند دوما به صورت علنی به رسول خدا توهین میکردند و میگفتند رسول خدا ( استغفرالله ) هذیان میگوید همین عمر لعین و لعنت شده این قدر به حضرت گستاخی کرده بود که بارها به رسول خدا در زمان فوت ایشان فحاشی کرده بود مخصوصا زمانی که به دستور عمر و ابوبکر دارو را از طریق عایشه و حفصه به رسول خدا خورانده بودند عمر لعین به همه گفت بگوئید عباس عموی پیامبر دارو را به پیامبر داده و این جنایت را از خودش و ابوبکر دور کرد عمر و ابوبکر و بقیه که دستی در این ماجرا دارند بزرگترین جنایت تاریخ را رقم زدند و راه ارتباط خداوند بر انسان را بستند خدایا برای همیشه لعنتشان کن آمین.
ما اگر کمی دقت کنیم و فکر کنیم میبینیم اگر امثال ابوسفیان ها از ته دل به اسلام دل ندادند به این خاطر بوده وقتی میدیدند کسانی مثل عمر و ابوبکر و عثمان و ابن جرّاح ، ابن عوف ، عایشه ، حفصه ، ابن ابى وقّاص ، و عمرو بن عاص . ابو موسی اشعری . مسند احمد بن حنبل و امثالهم به طرف اسلام رفتند ابوسفیان که سر دسته شان بود و این افراد را خوب میشناخت چون ذات پلید این افراد را میشناختند و میدانست این افراد برای به دست آوردن ردای آتشین خلافت خره خره هم دیگر را پاره میکنند برای همین ابوسفیان میدانست که اینها دل به اسلام راستین نداده اند درست روز بعد از به خاک سپردن رسول خدا عمر به دستور ابوبکر به خانه فاطمه زهرا با آتش هجوم بردند و باعث شهادت آن بانوی بزرگوار دو عالم شدند آن زمان بود که ابوسفیان ها پی به قضیه بردند و دیدند اینها که میگفتند ما جانمان را برای رسول خدا میدهیم ببینید هنوز خون رسول خدا خشک نشده چه بلائی به سر فرزندان رسول خدا آوردند و نوه و دختر گرامی رسول خدا را شهید کردند برای همین بود که اگر ابوسفیان ها دل به اسلام واقعی ندادند این شیاطین را خوب میشناختند دلیلش این چیزهائی بود که دیده بودند البته بر ایل و تبار ابوسفیان ها هم لعنت آمین وَ سَیعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَی مُنْقَلَبٍ ینْقَلِبُونَ
و به زودی ستمکاران خواهند دانست که چگونه زیر و زبر میشوند و چه بازگشتی خواهند داشت