آقای روحانی از تدبیر حرف می زند ولی هیچوقت تدبیر مناسبی ندارد درد تدبیر روحانی درد نظام است ایشان نه تدبیرش را می شناسد و نه خودش را، آقای روحانی اگر بخواهد خودش را بشناسد یک آینه او را کفایت می کند و اگر بخواهد تدبیرش را بشناسد باید ویژگی های شخصیتی خودش را که عدم شناخت خویشتن و اصول نیازهای طبیعی و معنوی و شیوه های صحیح تأمین آنهاست را بیاموزد که با خیالات اش همراه شده است.
اکثر مردم در زمان رای دادن به تناسب عقل شان می اندیشند و زمانی که چیزی را ندانند اغوا و فریب پدید می آید و این فریب خود آغاز نادانی ست و حکومت بر نادانان آسان، عقل برتر در عدم اظهار به تیز هوشی ظاهر میشود، صدای برتر در سکوت متجلی می شود، سیاست برتر در عدم آشکار ساختن تصمیم نهفته است ولی آقای روحانی همان اول با گفتن اینکه آمریکا کدخدای جهان است بازی را باخت آمریکائیان باید حسرت نیم ساعت مذاکره با ایران را ماهها به انتظار می نشستند ، و تدبیر برتر هم در شناخت شخصیت خویشتن به دست می آید تا انسان را آنچه هست معرفی کند نه آنچه خودش ادعا می کند خداوند عالم تدبیر را برای بازیچه و عوام فریبی به انسان نداده است برای تدبر و تفکر و انتخاب بهترین گزینه ها به انسان داده است.
سی سال قبل امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) از میان ما رفت با شکوهی بزرگ و بی نظیر، ما مردم ایران او را تشییع کردیم و این اندوهی بزرگ بر دل هایمان برجای گذاشت اندوهی برای ما و شادی برای او، چرا که مرگ حق است و بازگشت به سوی پروردگار، اما ما مردم ایران مومن ترین بنده خدا در زمان معاصر را از دست دادیم.
همه ما روزی از این دنیا خواهیم رفت و بیشتر گناهان ما از آنجاست که این واقعیت بزرگ یعنی مرگ را فراموش می کنیم هزاران انسان از اول پیدایش آمدند که حال نشانی از آنان نیست برخی انسان ها به راه راست هدایت یافتند و برخی نه، چند صباحی دیگر قطعا هیچکدام از ما نیز در این دنیا نخواهیم ماند و به سرای دیگر خواهیم رفت پس باید بکوشیم در کار نیک که تنها چیزیست که با خود خواهیم برد و از تاریخ عبرت بگیریم که کسانی که از گذشتگان خود پند نگیرند خود عبرت دیگران خواهند شد.
این که بر رفتن امام راحل بگرییم موجه است اما این تمام دِینِ امام راحل بر گردن ما نیست بلکه تداوم و ماندن در راه او که راه خداست اصل است اینک حضرت آیت الله خامنه ای (مد ظله العالی) رهبر عظیم الشأن مسلمانان جهان و جانشین امام راحل، راه امام خمینی (ره) را که همان راه خداست را ادامه می دهند و مسلمانان همه عالم را بر زمین سرافراز خواهند ساخت تا نظام جمهوری اسلامی به عنوان یادگاری در تاریخ بشر از حکومت مقتدر الهی بر زمین باقی بماند.
آمریکائیان می گویند تحریم هائی که علیه ایران به کار بردیم در تاریخ جهان بی سابقه است و هر کشوری را ظرف چند سال از پا در می آورد با منطق معمول حرف آنها درست است اما انقلاب اسلامی با خواست و اراده خداوند و بر اساس الهام او شکل گرفته و قرار نیست نشان دهنده حداکثر توان یک رژیم چپاولگر زورگو باشد بلکه برای نمایش عظمتِ قدرت پروردگار عالم شکل گرفته است، اینک زمانی است که خداوند لطف و رحمت خود را شامل انقلاب اسلامی ما کرده است تا نشانه هائی از عظمت خود را بر ما نمایان سازد، در آنجا که تدبیر عقل انسان و قدرت او به انتهای خود برسد عظمت اعجاز انقلاب اسلامی نمایان می شود، امروز خداوند می خواهد این انقلاب را به پیروزی برساند تا نمونه ای باشد از حکومت الهی بر زمین که با اعجاز او همراه شده است بزرگی از آن خداست و سپاس او را که هوشمندترین و مقرب ترین بندگانش را به رهبری ما گمارده است.
باید راه واقعی امام راحل را ادامه داد امامی که خود را در محضر خدا می دید استقلال و منیَتی نه برای خود و نه برای دشمنان خدا نمی دید برای کدخداها کمترین حیثیتی قائل نبود لذا نه می ترسید، نه مأیوس می شد و نه هرگز دچار غرور می گشت، امام می گفت مسلمانان یک هدف مشترک دارند که می توانند با هم به آن هدف برسند امام به جهانیان فهماند که تنها اسلام است که مایه سعادت بشر است و پیروزی واقعی وقتی است که اسلام با همه ابعاد و احکامش در ایران پیاده شود و پیروزی نهایی زمانی است که اسلام در همه اقطار عالم حکومت کند.
لیبرال ها با شکست کنار نمی کشند درمقابل قانون می ایستند به جای پذیرش حقیقت مملکت را به آشوب می کشند و از دشمن می خواهند مردم را بیشتر تحریم کنند با رسانه های خائن خود فروخته خود در داخل و خارج به خیانت کردن مشغول می شوند و تا در قدرت باشند هیچ توانائی برای اداره مملکت ندارند جز اینکه ذلت پذیر هستند و اصلاح امور را درقدرت مردم نمی بینند در سازش و ذلت پذیری می بینند همیشه مثل نوکر نگاه شان به کدخداست این موجودات رذل و دزد و خائن در عین حال هیچکس را هم قبول ندارند همیشه پررو وقیح و طلبکارند ولی انقلابی ها نبودنشان درقدرت را شکست نمی دانند همیشه در صحنه هستند کمک میکنند فحش میخورند و با اینکه کارهای خوبشان بایکوت میشود ولی انتظاری ندارند چون دعای خیر بندگان خدا را با خانه های پنجاه میلیاردی رئیس جمهور روحانی و یاران بیت المال خورش عوض نمی کنند.
مراسم 1400 ساله اربعین حسینی تنها یک عزاداری ساده نیست بلکه سنتی بسیار ریشه دار و دارای اهداف و معنویتی بسیار بلند است پیوند عاطفی و رفتاری مردم با امام حسین (ع) و پیوند مردم با جهاد و شهادت است.
اصلی ترین علت قیام و شهادت امام حسین علیه السلام مبارزه با نادانی و جهل زدایی بوده است مبارزه ای که نه تنها هدف قیام سید الشهدا علیه السلام بلکه هدف بعثت همه انبیاء خصوصا بعثت خاتم الأنبیاء حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) بوده است.
پیام عاشورایی اربعین حسینی در صحنه کربلا به تنهایی میتواند زمینه ساز حرکتی عظیم انسانی در هر زمانی باشد پیام هایی که پشت مستکبرین عالم را به خاک می کشد و عاشورا را به عنوان احیا کننده دین اسلام معرفی می کند.
عاشورا تا اربعین نقطه اوج عشق حسینی است و در این چهل روز قیام امام حسین (ع) تنها سخن محافل است تا در طول عمرانسان بهانه ای برای بیداری و ظلم ستیزی باشد، عاشورا زمانه خون و ایثار است و اربعینبهانه تبلیغ و پیمان، در عاشورا امام حسین (ع) با تاریخ سخن گفت و در اربعینتاریخ پای درس امام حسین (ع) نشست.
باید محرم و اربعین حسینی را زنده نگه داشت چون زنده نگه داشتن دین اسلام است و گرامی داشت روز عاشورا و اربعین درحقیقت تلاشی است در جهت زنده نگه داشتن دین اسلام و مبارزه با دشمنان دین و معنویت و جوابی به صدای هل من ناصر ینصرنی آقا امام حسین (ع) می باشد.
اربعین فرصتی برای اعلامهمبستگی با عاشورا و بالاترین نماد اسلام انقلابی ست و انقلاب اسلامی ایران هم پرتویی از پیام کربلا و انقلاب عظیم الهی آن است انقلابی که با الهام گرفتن از پیام عاشورا کاخ ستمگران تاریخ را با خون در هم کوبید و کاخ سلطنت شیاطین را فرو ریخت.
پیشاپیش فرا رسیدن اربعین و شهادت سید و سرور و سالار آزاگان جهان و چهلمین روز وداع خونین حضرت ابا عبدالله الحسین(ع) و یاران و اصحاب با وفایش را به همه شما عاشقان و رهروان راه آقا امام حسین (ع) تسلیت می گوییم و امیدواریم که سوگواری های یکایک شما عزیزان مورد قبول حضرت حق قرار بگیرد انشالله.
امام حسین (ع) کسی نبود که در برابر ذلت و بیداد سر خم کند و نیز بیم آن داشت که اگر با پذیرش امان نامه کشته هم نشود ذلت بر او و دیگر آزاد منشان رهرو راهش و رهروان پدرش و شیعیانش تحمیل گردد، و او مرگ پر عزت و افتخاری جاودانه را بر زندگی ذلیلانه برگزید امام حسین (ع) به تمام جهانیان در طول تاریخ نشان داد که چه گروه جاهل و متحجر و دنیا طلبی در مقابل اش صف کشیده بودند.
مردمی که جهالت، زودخشمی، ظاهرگرایی، تردید و هیجانزدگی و خشوع شرک آمیز در برابر ظلم و داشتن تکبر همراه حماقت در برابر مظلوم، از خصوصیات بارز بود اینان کسانی بودند که نرم خویی را همیشه با درشتی پاسخ می گفتند و در عوض در مقابل ظالمان و ستمکاران ناتوان و درمانده بودند، کسانی که عجولانه و بی تدبیر گام پیش می نهادند و تسلیم در برابر ندامت از خصوصیات بارز آنان بود و در صحنه عمل چنان شتاب زده پای در عمل می نهادند که فرصتی برای تفکر و تدبیر باقی نمی گذاردند و چه زود هم کارشان به پشیمانی می کشید و عجیب تر اینکه برای جبران پشیمانی شان نیز به راه هایی می افتادند که بازگشتی نداشت و همین روحیه بود که باعث شده بود بنیان خوارج از آنجا شکل بگیرد.
امام حسین (ع) در آخرین لحظات زندگی خود طفل شیرخوار خود حضرت علی اصغر (ع) را قربانی حقانیت قیامش قرار داد و با این عمل اندیشه فلاسفه و بزرگان عالم را متحیر ساخت که چگونه در این دم آخر با آن همه مصائب جانکاه و افکار متلاطم و عطش و کثرت جراحات باز هم از مقصد عالی خود دست برنمی داشت و با اینکه میدانست بنی امیه ستمگر بر فرزند صغیرش هم رحم نخواهند کرد برای بزرگ نمودن مصیبت ها بچه شیرخوار خود را بر سر دست گرفت و تمنای آب کرد ولی با تیری بر گلوی بچه جواب شنید قصد امام حسین (ع) از این حرکت هدایت خلقی بود که زر و زور کورشان کرده بود و گرنه در آن حالت که امام همه یاران و اهل بیت خود را از دست داده بود آب از گلوی آن بزرگوار پایین نمی رفت که تقاضای آب کند، امام در آن لحظه هم تشنه هدایت خلق بود.
امام حسین (ع) آموزگار بزرگ شهادت است که اکنون برخاسته است تا به همه آنها که جهاد را تنها در توانستن مى فهمند و به همه آنها که پیروزى بر خصم را تنها در غلبه می دانند بیاموزد که شهادت نه یک جان باختن که یک انتخاب است امام حسین (ع) ماندگارترین باور را بر پهنه زمان نگاشت.
بشر امروز وارث تمدنی است که از چند قرن پیش به نام روشنگری، انسان را به تاریکی مضاعف کشانده است تعریف ناقص از حقیقت و هستی ظلم بزرگ جاهلیت مدرن به انسان است این نگاه که مملو از تحقیر انسان است کرامت و آزادی واقعی او را نادیده گرفته و ابعاد شخصیتی انسان را محدود می کند در این نگاه حیات انسان در دوره ای کوچک خلاصه و حرکت به سوی کمال از او گرفته می شود دراین نگاه انسان ها تنها از زاویه سود و زیان مادی اهمیت پیدا می کنند و ارزیابی می شوند و زن به عنوان نیمی از طرفیت جوامع انسانی نه تنها از این قاعده مستثنی نمی باشد بلکه بر او ظلمی مضاعف روا می شود نقش زن در رسالت بزرگ او برای تربیت انسان و جامعه بلکه با نگاهی ابزاری در خدمت نظام سرمایه داری قرار می گیرد این ارمغان جاهلیت مدرن است که متاسفانه مقولاتی از جنس سیاست و قدرت و فرهنگ و هنر را در ذیل این نگاه کوتاه، ناقص و درست از حیات انسان قرار می دهند، افرادی که سهام دار عمده شرکت های برده داری بودند در این نگاه به عنوان پدر آزادی معرفی می شوند چرا که توانسته بودند به عنوان دبیر انجمن مستعمرات کارولینای شمالی برده داری مدرن را تئوریزه نمایند و چپاول و غارت ملل ستمدیده را تحت اندیشه لیبرال دموکراسی توجیه نمایند.
آینده چیزی نیست که انسان آن را به ارث ببرد بلکه چیزی ست که باید انسان خودش آن را بسازد.
رمز خوشبختی انسان در این نیست که کارهائی را که دوست دارد انجام بدهد بلکه در این است که کارهائی را که انجام می دهد درست باشد.
داریوش احمد رضا
تا دوای او درد مرا درمان شد
پستیم بلندی شد و کفر ایمان شد
جان و دل و تن، هر سه حجاب ره بود
تن دل شد و دل جان شد و جان جانان شد
اشک چشمم رقص آتش می کند -- یادی از خون سیاوش می کند
هر که بیند اشک آتش زای من -- پی برد بر درد ناپیدای من
درود و رحمات خداوند به شهید بزرگوار حاج حسن طهرانی مقدم او به هر چه می خواست و لیاقتش را داشت رسید، روحش شاد یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.
پرده پوشی دامن آلودگان را لازمست --- چاک در پیراهن یوسف چه محتاج رفوست